به گزارش بخش سیاسی سایت خبرمهم، فعالیتهای انتخاباتی برای ریاستجمهوری سیزدهم آغاز شده است و نگرانی از شعارها و وعدههای پوپولیستی وجود دارد. مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران هم این نگرانیها را دارد چنانکه چندی پیش در رابطه با احتمال کاندیداتوری پرویز فتاح گفته بود: «با توجه به رفتارهای اخیر وی که بهنظر میرسید حرکت تبلیغاتی است، لطمه و آسیب دید که در نهایت شانس فتاح برای پیروزی در انتخابات بسیار کاهش یافت.» به اعتقاد این کارشناس سیاسی نباید بررسی کاندیدای مطلوب در روزهای نهایی منتهی به انتخابات صورت گیرد و از هم اکنون باید بررسیها آغاز شود تا دیگر شاهد روی کار آمدن احمدینژادها نباشیم. عباس سلیمینمین به بایدها و نبایدهای انتخاباتی پرداخت که در ادامه میخوانید.
کاندیداهایی که برای انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ ثبتنام میکنند و تاییدصلاحیت میشوند، باید چه برنامهها وشعارهایی داشته باشند که بتوانند پیروز میدان شوند و آیا اساسا طرح شعارهای عوام فریبانه یا اصطلاحا پوپولیستی مانند انتخابات ۸۴ میتواند عامل هدایت مردم به سمت رایدادن به کاندیدایی با این شعارها باشد؟
از هم اکنون نمیتوانم تعیین کنم که چه جریان یا گروهی قرار است چه شعارهایی را مطرح کنند. طرح این شعارها به سوابق و آن شاخصهای جریانهای منتسب به کاندیداها مرتبط است.
منظورتان چیست؟
یعنی اینگونه نیست که جریانها، سابقهای در نزد مردم نداشته باشند بنابراین، شعارها باید سنخیتی با کارنامهها و سوابق جریانها داشته باشند اما درباره اینکه آیا شعارهای عوام فریبانه میتواند تاثیر داشته باشد یا خیر، پاسخ مثبت است، چراکه امروزه کارشناسانی به خدمت گرفته میشوند که کارشان این است که تاکتیکها و روشهای تبلیغاتی را به روشی دنبال کنند تا بتوانند در مقطع کوتاهی نظرهای مردم را به سمت خودشان جلب کنند. این یک کار تخصصی و حرفهای است که متاسفانه کاندیداها به آنها روی میآورند. بعد هم دیگر پایبند به آن شعارها نخواهند بود یا اینکه در جهت تخریب حریف، تاکتیکهایی را اجرا میکنند و در مطرح کردن خودشان و جلب رای، هنرنمایی میکنند.
در مواجهه با این وضعیت چه باید کرد؟
باید به آنها گفته شود که حرفه تبلیغاتی بسیار پرکششی را برای احزاب سیاسی و گروهها در پیش گرفتهاند. از آنجایی که روشهای پیچیده ای را دنبال میکنند، طبیعتا مردم در تشخیص این روشها، مقداری دچار مشکل هستند و زمانی متوجه میشوند که با روش توانستند آرای آنها کسب کنند که دیگر رایشان دادهاند. بهعنوان مثال، در انتخابات ریاستجمهوری گذشته، روحانی با یک سری تاکتیکها، رقیب را کنار زد . مثلا میگفتند اگر رقیب من انتخاب شود، در پیادهروها بین مرد و زن دیوار میکشد. این یک روش تبلیغاتی بود و با طرح آن، تردیدهایی را در دل مردم ایجاد و باعث شد که رای بیاورد یعنی یک ادعای بسیار دور از ذهن مطرح شد که رایدهندگان، تصور میکردند حتی اگر این طور هم نباشد اما کمیپایینتر از آن اجرا میشود و خطرناک است که به همین دلیل به رقیب روحانی رای ندادند. اینهایی که چنین تردیدهایی را برای مردم ایجاد میکنند، متخصصان برجسته و کاربلدی هستند که پولهای کلانی میگیرند و روشهای خوبی نیز ارائه میدهند تا کاندیدای مورد نظرشان بتواند آرای مردم را به سمت خودش جلب کند. درباره اینکه آیا کاندیداها در آینده هم از این متخصصان بهره خواهند گرفت، باید اذعان داشت که متاسفانه پاسخ مثبت است.
ممکن است از دل انتخابات پیشرو هم احمدینژادهایی سر در بیاورند؟
هم احمدینژادها در میآیند و هم روحانیها سر در میآورند. بله، قطعا ممکن است در هر دورهای از انتخابات مردم بهدلیل اینکه گزینش میکنند و آگاهی و شناختشان ارتقا پیدا میکند، میتوانند بهتر انتخاب کنند اما در عین حال، میتوانند در هر دوره هم با شیوههای جدیدی مواجه شوند که تشخیص برایشان سخت باشد .
در چنین شرایطی چه باید کرد؟
برای آنکه بتوانیم آگاهانهتر و هوشمندانهتر رای بدهیم، باید پیش از انتخابات نسبت به شناختمان در مورد نخبگان تلاش کنیم. توصیه من بهعنوان شخصی که کار رسانه انجام داده، این است که علاوه بر رسانهها که باید پایبند به شناخت باشند، خود مردم هم که خارج از دوران انتخابات که دوران بسیار پر گردوغبار و ناآرامیاست، به تدریج شناخت خودشان را نسبت به خواص جامعه افزایش دهند. اگر آن شناخت کافی شکل بگیرد، شیوههای تبلیغاتی، دیگر نمیتواند ما را با خودش همراه کند و شیوهها و روشهای فریب، دیگر نمیتواند موثر واقع شود. اگر این دقت وجود نداشته باشد، میتواند منجر به روی کار آمدن احمدینژادها و روحانیها بشود. اگر مردم بخواهند که تنها در چند روز مانده به انتخابات، شناخت خودشان را نسبت به افراد ارتقا دهند و در آن شرایط که متخصصان وارد میدان میشوند، نمیتوان یافتهها را در آن مدت محدود به محک آزمایش گذاشت و سنجید بنابراین موفق نخواهند بود و دچار مشکل خواهد شد اما اگر پیش از آن که زمان به پایان برسد، بهدنبال نواقص یا کاستیها و شناخت بیشتر کاندیدای مورد نظر خودشان باشند، فرصت هست و میتوان به یک نظر قطعی یا یک نظر تقریبا درست رسید ولی در دوران انتخابات چنین چیزی ممکن نیست و یا بسیار دشوار است.
وضعیت امروز اصولگرایان در حوزه فعالیتهای انتخاباتی چطور است و اگر عملکرد مجلس یازدهم خوب باشد میتواند بر نتیجه انتخابات به نفع اصولگرایان تاثیر بگذارد یا خیر؟
پاسخ این سوالی که مطرح کردید، کاملا روشن است. قطعا عملکرد و کارنامه مجلس یازدهم بر انتخابات ریاستجمهوری پیش رو تاثیر خواهد داشت. اگر این مجلس بتواند در ارتباط با اداره دولت یعنی تعامل با دولت، کارنامه خوبی داشته باشد یعنی به این معنا که به دولت یاری برساند و به آنها کمک کند و از افزایش ضعفهای دولت خودداری کند و طرحهای خوبی در این مدت باقیمانده که زمان زیادی هم نیست ارائه دهد، میتواند به اصولگرایان برای اثبات این موضوع که قادر هستند در مواقع بحرانی، نقش موثرتری ایفا کنند کمک کند./آرمان ملی