به گزارش بخش سیاسی سایت خبرمهم، اما نمایندگان مجلس یازدهم در این جلسه چه پیشنهادی دادند و چه راه حلی داشتند؟ در واقع پاسخ به این پرسش را باید در یک جمله خلاصه کرد که راه حلی نداشتند و تنها پیشنهاد هم این بود که از برجام خارج شویم یا در مرحلهای بالاتر از NPT خارج شویم. در این زمینه دو موضوع را میتوان مدنظر قرار داد. نخست اینکه پیشنهاد نمایندگان اصولگرا در نگاه کارشناسان و فعالان سیاسی به عنوان چهرههایی خارج از گود که سالها در حوزههای مربوطه فعال بودهاند میتواند به شفاف شدن موضوع کمک کند. علی مطهری نماینده ادوار مجلس درباره آنچه در بهارستان رخ داد، گفت:« بالاخره، هم مردم و هم نمایندگان باید در جریان قرار بگیرند که ما در چه شرایطی هستیم. در طول ۴۱ سال گذشته، هیچ گاه در چنین شرایطی قرار نداشتیم. تحریمهای فعلی، اصلاً قابل قیاس با تحریمهای سال ۹۰ نیست. بنابراین، اگر همه اعتقاد به مبارزه با آمریکا دارند، باید آماده سختیها باشند، نه اینکه بخشی از نظام کارشکنی کند. در مجموع، طرح سوال از رئیسجمهور، میتواند اتفاق مثبتی باشد و نباید نسبت به آن حساسیت نشان دهیم. من در زمان حضور وزیر خارجه، مذاکرات مجلس را گوش میدادم. برخورد برخی از نمایندگان با آقای ظریف برخورد خوبی نبود و شان وزیر خارجه را رعایت نکردند.» نائب رئیس سابق مجلس گفت: «به وسیله برجام حق غنیسازی اورانیوم برای ایران در قالب یک قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل به رسمیت شناخته شد و این یک کار استثنایی و هنر دیپلماتهای ما بود. اساساً، خروج ترامپ از برجام نشان داد که با این توافق به قول خودشان بر سر آمریکاییها کلاه رفته و اینها بنای جبران آن را دارند.»
محمدمهاجری فعال رسانهای اصولگرا دیگر چهرهای بود که در واکنش به ماجرای مجلس گفت: «در هیچ جای دنیا سیاست خارجی، وسیله بازی کف خیابان نیست. بلکه غالباً تنها موضوعی است که همه جناحها و احزاب آن را آیینه منافع ملی میدانند و با حرفهای بیمایه و سخیف بنیانهای آن را سست نمیکنند. آنچه در جلسه دیروز این مجلس گذشت نشان داد بخشی از مجلس که مفهوم منافع ملی را نمیداند ترجیح میدهد آن را خرج بازیهای سیاسی کند. اگر خردمندان به داد مجلس نرسند بیم خطرهای جدی میرود. خطری که میتواند حیثیت و جایگاه مجلس را از وضعیت نه چندان رضایتبخش کنونی به حالتهای بدتری تبدیل کند.»
سیدجلال ساداتیان، سفیر اسبق ایران در انگلستان، درباره علت حواشی که در مجلس با حضور وزیر امور خارجه به وجود آمد گفت: «دولت روحانی در تلاش بود که از طریق حل مشکل تحریمها مسئله رونق اقتصادی را حل و فصل کند و ابتدای امر هم این مسئله تا حدودی جواب داد یعنی وقتی مسئله برجام به تصویب رسید، شاهد بودیم که دولتهای مختلف هیئتهای بلندپایهای را به ایران فرستادند و در صف ایستادند تا بتوانند با ایران مراوداتی داشته باشند.» ساداتیان افزود: «همین امر دستاویزی برای مخالفین دولت قرار گرفت تا بگویند که همه مشکلات از برجام بوده اما نمیگویند مشکلات از ترامپ و کابینه او بوده، برخی آدرس اشتباهی میدهند که چرا گفتوگو صورت گرفت، اگر گفتوگوها صورت نمیگرفت و قطعنامههای شورای امنیت که چهار تای آن جنبه اجرایی داشت، اگر عملی میشد حتما تهدیدات نظامی علیه ایران صورت میگرفت.»
ناصرقوامی نماینده ادوار مجلس تصریح کرد: «با فرض براینکه شورای حکام میخواهد پرونده ایران را به شورای امنیت سازمان ملل ببرد، در این شرایط که وزارت امور خارجه تحت فشار است و همه کشورها علیه ما بسیج شدند، این شعار دادنها برخلاف منافع ملی است. این را هم باید در نظر بگیریم که ظریف توانسته است تا حدودی امور را پیش ببرد. در حال حاضر تضعیف کردن وزیر امور خارجه به ضرر منافع ملی است و اگر فردی به منافع ملی فکر کند چنین اقدامی را انجام نمیدهد.»
صادق زیباکلام تحلیلگر مسائل سیاسی درباره ماجرای حضور ظریف در مجلس اظهار کرد: «هدف نمایندگانی که ظریف را به دروغگویی متهم کردند، آن بود که به طرفداران شان بگویند «ببینید ما چقدر انقلابی هستیم و دیدید چه طوری به دهان ظریف زدیم». حالا بعد از این سراغ تک تک وزرای روحانی خواهیم رفت. این نمایندگان جز آنکه به دهان روحانی و وزرایش بزنند هیچ رسالت دیگری برای خودشان قائل نیستند بنابراین در مرحله بعدی به سراغ استیضاح ظریف خواهند رفت.
رسانههای اصولگرا
واکنشها در میان رسانههای اصولگرا نیز دیروز حاکی از این بود که آنها اصل انتقادات تند علیه ظریف را قبول داشتند اما درباره تاکتیک بیان این اعتراضات کمی نگاه متفاوت داشتند که احتمالا ناشی از واکنش منفی افکارعمومی به اتفاقات مجلس است. روزنامه وطن امروز در این رابطه نوشت:« خشم نمایندگان ازخلافگوییهای ظریف قابل درک است اما مجلس باید با وزانت و متانت و به دور از جنجال بانیان وضعیت اقتصادی موجود را استنطاق کند. ظریف در حالی بار دیگر از برجام به عنوان یک سند افتخار یاد کرد که این بار اثبات ادعای خود را به آینده و تاریخ حواله داد!»
روزنامه کیهان نیز نوشته: «یک انسان میتواند مومن و راستگو و حتی شجاع باشد ولی در مسئولیتی که بر عهده گرفته کارآمد نباشد و مثلاً به راحتی سرش را کلاه گذاشته و فریبش بدهند یعنی همان ترفندی که آمریکا در مقابل تیم مذاکرهکننده کشورمان به کار گرفت و برجام سراسر خسارت و فاجعه را به آنان تحمیل کرد.»
روزنامه رسالت هم در واکنش به انتقادات مجلس از ظریف نوشت: «وکلای ملت نشان دادند ۷ سال فرصت خوبی برای اقدام بود و اگر حرفیو اقدامی میبایست برای بهبود سیاست خارجی در دولت یازدهم انجام میشد باید در این مدت که بیش از دو برابر عمر صدارت امیرکبیر بوده انجام میشد اما چنین نشده است. از این جهت این پیام را با مخاطب قرار دادن ظریف به دولت مخابره کردند که زنگ انشا پایان یافته است و باید در محضر نمایندگان ملت پاسخگوی عملکرد خودشان باشند.»
روزنامه جوان هم به اتفاقات مجلس اینگونه واکنش نشان داد: «چرا برخی سیاستمداران ما از مبارزه با شیطان خسته شدهاند و این خستگی را به شکلهای گوناگون به جامعه اسلامی تلقین میکنند، فرصتهای پیشروی ملت ایران را به امید لبخند آمریکا و اروپا نسوزانید.»
در این میان خبرگزاری تسنیم تلاش کرده با رد ادعاهای نمایندگان اصولگرا درباره شخص ظریف بر این موضوع تاکید کند که اساسا دولت روحانی و از جمله وزیر خارجهاش سیاست بلد نیستند. این خبرگزاری نوشته است: غیراخلاقی بودن رادیکالیسم فرمی و قطع سخنان آقای ظریف، درحالی که هیچ نیازی به این فریادها نبود، مشخص است. غیرعاقلانه بودن آن هم از این جهت واضح است که ناظر بیرونی از چنین صحنهای نهتنها حقانیت ادعاهای منتقدان را برداشت نمیکند، بلکه برای او نسبت به آقای ظریف تولید مظلومیت کاذب هم میکند. مسئله آقای ظریف نه خیانت است و نه ضرورتاً ناصادق بودن، مهمترین مشکل آقای روحانی و تیم سیاست خارجی او همانی است که خود آقای روحانی گفت: “بلد نیستیم”! آقای روحانی و تیم سیاست خارجی او غیر از آنکه «فهم غلط»ی از روابط بینالملل و ماهیت دشمنی آمریکا علیه ایران دارند، در درک و تصویری که از وضعیت «خود» (یعنی ایران) داشتند دچار خطای بزرگ شدند و ظرفیتهای کشور و قابلیتهای ایران را نادیده گرفتند و ضمناً در تصور از وضعیت «دیگری» (آمریکا و غرب) نیز دچار خطا و اغراق عجیب شدند.
این تحلیل خبرگزاری تسنیم میتواند سرآغاز دو بحث باشد. نخست اینکه اساسا کدام دولت در ایران «بلد است»، تسنیم درحالی مهارت و توان دولت روحانی را زیر سوال برده که پیش از این در دولت احمدینژاد دقیقا همان رویکردی که مورد نظر تسنیم بود از سوی تهران دنبال شد. در دولت احمدینژاد که سیاست آن برآمده از اعتراض به رویه دولت اصلاحات بود بارها ادعا شد که سیاست خارجی را بلدیم، به آمریکا، اروپا و غرب هیچ نیازی نداریم، مقاومت میکنیم، مذاکره نمیکنیم، برظرفیتهای داخلی کشور تمرکز میکنیم، جهان را فقط غرب نمیدانیم، نگاه به شرق داریم و… اینها سیاستهایی بود که بارها و بارها در هشت سال دولت احمدینژاد از سوی همفکران خبرگزاری تسنیم تکرار شد اما نتیجه مشخص است، نتیجه تنگناهای شدید اقتصادی، افزایش دلار از ۸۰۰ تومان به ۴ هزار تومان، و تورم بالای ۴۰ درصد بود. دقیقا همین موضوعات باعث شد که مردم به «امید» تغییر، از همفکران احمدینژاد، تسنیم، کیهان و…عبور کنند و به روحانی اعتماد کنند! نتیجه دولت روحانی هم که مشخص است و وضعیت فعلی نیز جای دفاع ندارد. اما بحث این است که اگر روحانی بلد نبود، اگر احمدینژاد بلد نبود، اگر رئیس دولت اصلاحات بلد نبود اساسا چه کسی بلد است؟ آیا اصلا کسی را داریم که بلد باشد؟ آیا نمیتوان نتیجه گرفت تنها کسانی بلد هستند که خارج از گود هستند و وقتی هرکدام به میدان عمل میآیند بلد نیستند؟
از طرف دیگر دولت روحانی بلد نبود! آیا مجلس اصولگرای نهم که در ۲۰ دقیقه برجام را تصویب کرد نیز بلد نبود؟ در آن مجلس که اکثریت با اصولگرایان بود چرا موفق نشدند مانع از برجام شوند که امروز خواستار خلاصی از «شر برجام» نشوند؟ اصلا فرض را بر این میگذاریم که مجلس اصولگرای نهم هم بلد نبوده است! حالا که مجلس یازدهم با توهین و تحقیر محمد جواد ظریف انتقاداتی را مطرح کرده و تمام سیاستهای دولت را در این زمینه زیر سوال برده است، آیا نوبت به کار بلدها (مجلس یازدهم) رسیده است؟ بنابراین حال که چنین شده نمایندگان کاربلد مجلس یازدهم بسم الله بگویند وارد کار عملی شوند و اوضاع را تغییر دهند! این نمایندگان با همان رای حداقلی خود در اسفند ماه ۹۸ تاکید کردند که میخواهند مجلس را به راس امور بازگردانند! پیشنهاد میشود اولین اقدام برای بازگشت مجلس به راس امور پیگیری مطالبه اصلی قاطبه این مجلس یعنی خروج ایران از برجام، NPT و یا هر خروج دیگری که لازم است شوند. همانطور که روزگاری مجلس اصولگرای نهم در ۲۰دقیقه برجام را تصویب کرد حالا نیز نمایندگان اصولگرای دور یازدهم رکورد ۲۰ دقیقه را بزنند و با طرحی سه فوریتی دولت را ملزم به خروج از برجام کنند، اگر دولت خارج نشد (که نمیتواند از خواسته مجلس سرباز زند) دست کم آنها رسالت خود را انجام داده اند. احتمالا در ۱۴۰۰ باید منتظر رئیس جمهور «بلد» معرفی شده از سوی این جریان باشیم. اما اگر در ۱۴۰۳ بار دیگر همین آش بود و همین کاسه دیگر معلوم نیست باید کدام جریان را نابلد بدانیم!
اکنون نیز اگر مجلس خروج از برجام را تصویب نمیکند یا نکند نشان میدهد نمایندگان مجلس بازیگران خبرهای هستند چرا که در مقابل دوربینها نمایش مخالفت با برجام را بازی میکنند و در عمل و در ذهن خود میدانند که فعلا همین برجام نیمه جان غنیمتی است وقتی آن سوی آب در کاخ سفید دونالد ترامپ نشسته و بعید به نظر میرسد تا ۲۰۲۴ هم خیال پایین آمدن از قدرت را داشته باشد./آفتاب یزد