ماجرای ارتباط سلطان سند و شبنم نعمت‌زاده

خبرهای فوری: موضوع در نگاه اول نسبتا ساده به نظر می‌رسد در جریان رسیدگی به پرونده شبنم نعمت‌زاده مشخص شد که تامین‌کننده وثیقه ۲۰ میلیاردی برای او که البته مورد قبول دادگاه قرار نگرفت، یک جوان حدود 25 ساله بوده است.

به گزارش بخش قضایی سایت خبرهای فوری، شهریور سال گذشته شبنم نعمت‌زاده به اتهام احتکار دارو بازداشت و با قرار وثیقه ۲۰میلیاردتومانی آزاد شد. درست یک سال بعد و یک هفته مانده به برگزاری اولین جلسه دادگاه، مسعودی مقام، قاضی شعبه سوم دادگاه ویژه مفاسد اقتصادی خبر بازداشت مجدد شبنم نعمت‌زاده را اعلام کرد.
یک پسر متولد سال ۷۳ به نام امیر در سن ۲۵سالگی برای دختر وزیر سابق صنعت ۲۰میلیارد تومان وثیقه گذاشته بود. این خبری بود که طی دو هفته گذشته در کانون توجه رسانه‌ها قرار گرفت. با این حال سوال عده زیادی از مردم این بود که این جوان با سن و سال کم چگونه توانسته بود ضمانت دختر ۴۸ساله آقای وزیر را بر عهده بگیرد؟
نکته بسیار حائز اهمیت در افشای این مساله آن بود که جوان ۲۵ ساله‌ای که می‌خواسته ضمانت شبنم نعمت‌زاده را عهده دار شود درست موقعی سر و کله‌اش پیدا شده که آقای نعمت‌زاده وزیر اسبق و پدر شبنم میل چندانی به تامین وثیقه از جانب خودش نداشته است.

هر چقدر سند بخواهید برای شبنم خانم هست!

اما مسئله اینجاست که دختر وزیر هم در حال فرار نبود و در مکانی به صورت مخفی زندگی نمی‌کرد اما با نزدیک شدن به زمان انقضای تاریخ ضمانتنامه پدر برای دخترش، دادگاه نگران شد که مبادا متهم مبادرت به فرار یا اختفاء کند. این را قاضی مسعودی در جلسه دادگاه مطرح کرده و گفته بود به دلیل بیم فرار و اختفای شما و موضوع اسناد وثیقه گذاشته شده، قرار بازداشت موقت صادر شد.
وی خطاب به متهم گفت:‌ سندی که گذاشته بودید از طرف فردی به نام امیر متولد ۷۳ است که وی در دادگاه حضور نیافت اما بیست میلیارد اسناد از سوی ایشان برای شما ارایه کرده است ضمن اینکه تاریخ ضمانت نامه بانکی پدرتان رو به پایان بود و به دلیل این مسائل، قرار بازداشت موقت شما صادر شد.
همان روز دادگاه حرف‌های زیادتر دیگری هم رد و بدل شد. امیر که قبلا برای سند گذاشتن سینه سپر کرده بود در دادگاه حاضر نشد ولی به قاضی پیغام داده بود که اگر باز هم سند بخواهید برای شبنم در اختیار شما قرار می‌دهم. حالا هم متعجب که وجود این همه سند در ‏دست این فرد از کجا نشات می‌گیرد؟

حرف و حدیث‌ها

پس از پایان دادگاه حرف و حدیث‌های زیادی بر سر زبانها افتاد که این پسر ۲۵ ساله که می‌خواسته برای دختر ۴۸ساله وزیر سابق وثیقه گذاشته چه کسی است؟ آیا زد و بند و روابطی میان آنها بوده یا پدران آنها تعامل و حشر و نشر خاصی با یکدیگر داشته‌اند؟
این‌طور که گفته می‌شود وثیقه‌ای که برای او گذاشته شده به دلیل مشکوک بودن ماجرا پس ‏داده شده و پدر شبنم مجبور شده برای بیرون آوردن دخترش ضمانت نامه بانکی ارایه کند. نزدیک بودن تاریخ اتمام این ‏ضمانت نامه هم بازداشت دختر آقای نعمت‌زاده اعلام شد. اما صرفنظر از همه این موضوعات، همان‌طور که انتظار می‌رفت فعالان ‏رسانه‌ای حوزه‌های اقتصادی به سرعت وارد ماجرا شدند تا بدانند کسی که با این سن و سال کم چرا برای شبنم نعمت‌زاده وثیقه ۲۰میلیاردی ‏آورده بوده و تازه سند سنگین‌تر هم گفته در اختیار دارد.

امیر بارانی کیست؟

در بدو امر تصور می‌شد یک آقازاده به کمک دختر یک وزیر اسبق شتافته است اما به تدریج با پیگیری دقیق و بیشتر ماجرا رازی که فاش شد این بود که پدران این دو (امیر و شبنم) به واسطه یک سری تعاملات روابط خوب و معنی داری با هم دارند، به عبارتی حرف درست این است که یک طرف ماجرا زمانی لطفی در حق آن یکی کرده که آن دیگری سعی کرده از خجالت لطف او دربیاید.
در این فرضیه هم داستان همین روال دارد. «امیر» پسر معین است که خبر استفاده او از ارزهای دولتی ‏برای واردات پورشه جنجال‌های نسبتا زیادی به پا کرد.
سید امیر متولد ۱۱ دی ماه سال ۷۳ و فرزند سید معین مالک شرکت «…» وارد کننده پورشه است.

آقازاده نیست اما آقازاده‌ها را دوست دارد

این جوان برخلاف برخی ارزیابی‌ها یک آقازاده نبود بلکه کسی بود که پدرش به خاطر نزدیکی و مراوده با نعمت‌زاده وزیر صنایع توانسته بود مجوز واردات خودروهای گران قیمت به ایران را بگیرد. امیر که به سرعت عکس کارت ملی‌اش هم منتشر و معلوم شد که هنوز ۲۶ ‏سال را هم پر نکرده و باید او را پسر ۲۵ ساله‌ای با داشتن سند‌های میلیاردی زیاد دانست.
چیزی که باعث تشکیک بیشتر شد این بود که این پسر کم سن و سال این همه ثروت را از کجا آورده است؟ از آنجایی که طبیعتا این پسر در این ‏سن چنین سندهایی را با عرق جبین به دست نیاورده، اسم و رسم پدرش اهمیت پیدا کرد و در کانون توجه واقع شد. البته نام خانوادگی‌اش هم آنقدر خاص ‏بود که مستقیما اذهان کسانی را که کمی در جریان خبرهای پرونده‌های اقتصادی هستند به سمت یک اسم ببرد: معین، کسی که خودش صاحب پرونده‌های کلان اقتصادی است و چند وقت پیش خبری درباره استفاده او از ارزهای دولتی ‏برای واردات پورشه حسابی جنجال و سر و صدا به پا کرد.
هنوز معلوم نیست که سرنوشت پرونده ۱۴۰‌میلیارد تومانی او که باعث شد اسمش ‏به عنوان سلطان پورشه سر زبان‌ها بیفتد، چه نتیجه‌ای پیدا کرد، اما حضور پسر او برای ضمانت شبنم نعمت‌زاده نشان می‌دهد ‏که اوضاع خیلی بدی هم ندارد.

مراودات پدر، دست و دلبازی پسر!

وقتی که ماجرای سال ۸۸ شروع شد برخی بی تفاوت نسبت به این موضوع مشغول وارد کردن خودروهای لوکس به کشور بودند. ناگهان خیابانها پر شد از ماشین‌های مدل بالا که با ویراژ دادن به مردم فخر می‌فروختند. اما چه اتفاقی افتاد که پورشه‌ها خیابانهای تهران را تسخیر کرد؟
بر اساس یک روایت، «سید معین» کسی بود که در ۱۰ سال قبل از یکی از بانک‌های کشور، مبلغ یکصد میلیون دلار وام گرفت و قول داد که وام دریافتی را صرف امور صادرات و افزایش درآمد ناخالص ملی کشور کند. اما او به عبارتی «لایی» کشید و این وام را به جای هزینه برای صادرات، صرف ایجاد شرکت… و واردات خودروی پورشه کرد.
کسی هنوز نمی‌داند که این فرد آیا وام گرفته شده را بازگرداند یا خیر. برخی خبره‌های بانکی می‌گویند: ‌با توجه به سود تسهیلات دلاری دریافت شده، بدهی این فرد ۱۴۰ میلیون دلار معادل صدها میلیارد تومان شده، اما هنوز مشخص نشده که آیا معین بدهی‌های خود را پرداخت کرده یا خیر! با این حال سایت انتخاب چندی بعد نوشت:
نزدیکان وی مدعی بودند وام مذکور برای فعالیت‌های تولیدی اخذ شده و این وام ارتباطی با واردات پورشه به کشور نداشته است. آقای معین اواسط دهه ۹۰ ( تقریبا سال ۹۳ ) به این اما و اگرها پاسخ داد و مدعی شد که بزرگترین کارخانجات نساجی کشور را در طول ۴۰ سال گذشته راه‌اندازی کرده‌ و بیش از دو هزار کارگر را در آنجا استخدام کرده که علاوه بر اشتغالزایی در زمینه صادرات نیز سهم بسزایی داشته است.
بعد از آنکه ماجرای وام بیخ پیدا کرد و آقای معین هم توضیحات خود را در خصوص کمک به اقتصاد کشور مطرح ساخت. سایت انتخاب نوشت: بانکی که وی از آنجا وام گرفته بود یک اطلاعیه صادر و اعلام داشت که این بانک پس از فرارسیدن موعد سررسید تسویه تسهیلات پرداختی به جناب آقای… در تاریخ ۲۵ اسفندماه۹۳، پیگیری جهت وصول مطالبات مذکور از طریق مذاکرات متعدد با ایشان را آغاز کرد که متاسفانه علی‌رغم رویکرد بانک برای حل و فصل موضوع از طریق مذاکره، این موضوع به وصول مطالبات منجر نشد.
در ادامه اطلاعیه این بانک آمده بود:‌ بانک استیفای حقوق خود از طریق کلیه مراجع و ظرفیت‌های قانونی را بطور جدی در دستور کار قرار داده است اما ادعای مطروحه توسط جناب آقای… مبنی بر تسویه کامل بدهی ایشان به بانک به هیچ‌وجه صحت ندارد و صرفا بخشی از بدهی ایشان به بانک تسویه شده است. ضمن این‌که تسویه مبلغ مذکور پس از اقدامات قانونی در این راستا صورت گرفته است. بدیهی است پیگیری‌های بانک در این خصوص تا وصول کامل مطالبات ادامه خواهد داشت.

نشست و برخاست امیر با آقازاده‌ها

دنیای امروز ایران پر است از آقازاده‌های گمنام و بی نام؛ کسانی که فقط لقب آن‌ها یعنی ” آقازاده ” منتشر می‌شود. دنیای آقازاده‌هایی که به واسطه روابط پدر و فرزندی به رانت‌های فراوانی رسیدند، بسیار گسترده است و اخبار گوناگونی از آنها منتشر می‌شود.
گرچه این احتمال مطرح شد که امیر یک آقازاده نیست اما بررسی‌ها نشان می‌دهد او به واسطه ثروت و توانایی مالی خود ارتباط خوبی با برخی آقازاده‌ها برقرار کرده است. بیشتر این آقازاده‌ها خیلی بزرگ، به نام و به اصطلاح توی چشم نیستند. آنها هر از گاهی مهمانی‌ها و دور همی‌های خاص خودشان را دارند و پاتوق آنها به واسطه همین آقا در ویلاهای شیک شمال کشور است.
سایر دورهمی‌های آنها در پنت‌هاوس‌های لوکس اطراف تهران یا شمال پایتخت برگزار می‌شود. به واسطه آقای… بحث پورشه هم میان بیشتر این افراد باب است و بسیار لذت می‌برند از اینکه با خودروهای خود به هم فخر بفروشند!
سال گذشته بود که یک عکس جعلی از یک بوگاتی با پلاک رند منتشر شد که بعد از انتشار عکس رئیس پلیس راهور مدعی شد که برای خودروی بوگاتی پلاک ۶۶د ۶۶۶ایران ۶۶ثبت نشده است.
هر چند که گفته شد چنین پلاکی برای بوگاتی ثبت نشده است اما یکی از سایت‌ها مدعی شد که واقعا این خودرو با رانندگی یک آقازاده در خیابان‌های شمال شهر تهران مشاهده شده است و ظاهرا نیز خود آقازاده محترم مدعی شده بود تنها چهار و نیم میلیارد تومان برای ماشین شخصی‌اش هزینه کرده است. لازم به ذکر است در حال حاضر بوگاتی از گرانترین‌های جهان به شمار می‌رود که با احتساب قیمت دلار در آن زمان و عوارض گمرکی قیمت این خودرو در حدود ۶میلیارد تومان آب می‌خورد!
گرچه آقازاده به فرزندان مسئولانی گفته می‌شود که به واسطه ارتباط پدر و فرزندی و با استفاده از نفوذ پدر توانستند به رانت‌های اقتصادی و دیگر مزیت‌های اجتماعی دست پیدا کنند اما در خصوص آقای… بیشتر باید او را یک بچه پولدار حساب کرد که در دنیای آقازاده‌ها نیز حضور دارد.

و اینک نعمت‌زاده‌ها

اگر از معین‌ها و موضوع پورشه عبور کنیم، پرداختن به داستان آن طرف ماجرا یعنی محمدرضا نعمت‌زاده و دخترش شبنم هم چندان خالی از لطف نیست.
شبنم نعمت‌زاده اولین بار به دلیل کشف
یک‌ انبار داروی احتکار شده متعلق به او در کرج بازداشت شد. در بررسی‌های اولیه مشخص شد که تعداد زیادی از این دارو‌ها تاریخ مصرف گذشته و اغلب آن‌ها جزو دارو‌های جنرال و مکمل‌ها هستند.
سید یاسر رایگانی سخنگوی سازمان تعزیرات حکومتی در مورد این پرونده پیشتر گفته بود: خانم شبنم نعمت‌زاده ۲ پرونده داشت. یکی از این پرونده‌ها به ارزش یک میلیارد و ۲۰۰میلیون تومان و دیگری به ارزش ۵ میلیارد تومان بود که برای پرونده اول، حکم صادر و اجرا شد و تمامی دارو‌های انبار این خانم با هزینه شخصی خودش معدوم شد.
بخش دوم تخلفات این فرد پرونده ۵ میلیاردی است که مربوط به قاچاق دارو است و همچنان مفتوح است و به دلیل اینکه رسیدگی به آن در صلاحیت تعزیرات نبود، به دادسرای استان کرج ارجاع داده شده است.
شبنم نعمت‌زاده نیز قبلا در خصوص حوزه فعالیت خود گفته بود: ما یک شرکت رسمی فروش دارو هستیم و شرکت پخش ما در اسفند ۹۳ به ثبت رسیده است، من از سال ۸۸ فعالیت خودم را شروع کردم و در این ۱۰ سال چند شرکت تاسیس کردیم.
نعمت‌زاده وزیر دولت سازندگی بود و روحانی نیز به او به عنوان مدیر سالخورده باتجربه علاقه زیادی داشت. احمد توکلی نماینده اسبق مجلس شورای اسلامی، در مهرماه سال ۱۳۹۴ در گفت‌وگو با خبرگزاری فارس در خصوص وضعیت شغلی نعمت‌زاده و فرزندانش اعلام کرد که او خود یا بستگانش در ۱۴ شرکت پتروشیمی عضو هیئت مدیره هستند.
قبلا استعلامی از دیوان محاسبات صورت گرفته بود تا مشخص شود که آیا عضویت آقای نعمت‌زاده در هیئت مدیره بیش از ۱۸ شرکت، برخلاف ‌قانون ممنوعیت تصدی بیش از یک شغل هست یا خیر که البته دیوان محاسبات پاسخ به این موضوع را منوط به پاسخ وزیر صنعت، معدن و تجارت کرد!
همچنین در همین خصوص یک منبع خبری قبلا مدعی شده بود که محمدرضا نعمت‌زاده عضو هیئت مدیره شرکت «رسا فارمد» پس از آنکه فشارها بر وی زیاد شد از هیئت مدیره شرکت‌ مذکور خارج و فرزندان و دامادهای حود را جایگزین خود کرد.
حسین ابویی مهریزی معاون وزیر سابق صنعت، معدن و تجارت پیشتر در گفت‌‌و‌گو با نود اقتصادی در خصوص فعالیت‌های نعمت‌زاده وزیر اسبق صنعت، معدن و تجارت به افشاگری پرداخته و مدعی بود: خانواده و فامیل‌های آقای نعمت‌زاده مدام در کارها دخالت می‌کردند و به دنبال لابی‌گری بودند. زمان نعمت‌زاده واقعاً شرایط ایجاد فساد در وزارت صنعت فراهم بود. من کاری با دولت یازدهم ندارم، من درباره مشکلات شخص نعمت‌زاده و دوره وزارت او صحبت می‌کنم.
بر اساس این مستندات طبعا نمی‌توان تلاش آقای نعمت‌زاده در ارتباط با آقای… را نادیده گرفت و احتمالا لابی‌ها و ارتباطاتی میان پدرها وجود داشته که امیر به حمایت از شبنم وارد ماجرا شده است.

شک منطقی است

گرچه دادگاه وثیقه امیر بارانی را برای دختر آقای نعمت‌زاده قبول نکرده است اما همچنان این سوال مطرح است که صرفنظر از چرایی این وثیقه گذاری آیا کسی می‌تواند برای دیگری وثیقه سنگین بگذارد تا از زندان آزاد شود؟
صفیه موسوی راد کارشناس حقوقی در این خصوص می‌گوید:‌ به لحاظ حقوقی وثیقه گذاشتن برای افراد تابع شرایط خاصی نیست و در این خصوص نسبت افراد منشا پرسش نیست اما در خصوص ماجرای خانم نعمت‌زاده ظاهرا قاضی به کثرت اسناد و اعلام توانایی وثیقه گذار برای ارائه وثائق بیشتر مشکوک شده و در نتیجه وثیقه را قبول نکرده است.
وی با بیان اینکه دادگاه در خصوص این اعمال تشکیک محق است یاد آور شد: اصولا محاکم قضایی می‌توانند در خصوص صحت و چند و چون وثایق اعلام شده و فرد وثیقه‌گذار ملاحظات خود را اعمال کنند و از این حیث می‌توان گفت که اقدام دادگاه در عدم‌قبول وثیقه آقای امیر اقدامی نادرست و غیرقانونی نبوده است.
در مجموع به نظر می‌رسد اقدام امیر ۲۵ ساله در قبول ضمانت خانم شبنم نعمت‌زاده نشان داد که مراوده رانتی و مالی خاصی میان طرفین ماجرا برقرار بوده که در نتیجه آن، پدر امیر، پسر خود را با وثایق سنگین مطروحه به دادگاه معرفی کرده و حتی متذکر شده هر مقدار بیشتر هم که نیاز داشته باشید می‌تواند به عنوان وثیقه برای آزادی خانم نعمت‌زاده ارائه کند. /آفتاب یزد

خروج از نسخه موبایل