به گزارش بخش بین المللی سایت خبرمهم، هفته گذشته، پارلمان روسیه، طرحی را تصویب کرد که به موجب آن ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه، بعد از پایان دوره ریاست جمهوری اش، میتواند دوباره حداقل به مدت ۱۲ سال رئیس جمهور باقی بماند. طرح یادشده، به طور گسترده به عنوان راهی برای مادام العمر کردن ریاست جمهوری پوتین قلمداد شد.
طرح جدید هنوز به طور نهایی تصویب نشده و به برای تبدیل شدن به قانون باید توسط دادگاه قانون اساسی و یک همه پرسی سراسری در ماه آوریل تایید شد. اما در صورتی که تایید شود، پوتین میتواند بعد از پایان ریاست جمهوریاش در سال ۲۰۲۴، برای دو دوره شش ساله دوباره رئیس جمهور شود.
برخی ناظران معتقدند که پوتین از طریق تغییر قانون اساسی در پی ابدی کردن حضور خود در قدرت است. در همین رابطه، آندری کولسنیکوف، پژوهشگر ارشد مسائل روسیه در مرکز کرنگی در مسکو، طی یادداشتی در وبگاه پراجکت سیندیکیت، نوشت که پوتین برای ماندن در قدرت تا سال ۲۰۳۶ آماده میشود. یعنی زمانی که دیگر ۸۳ ساله شده است. کولسنیکوف نوشت: «او (پوتین) حتی ممکن است مثل مدل دنگ شیائو پنگ در دهه ۱۹۷۰ در چین، جایگاه “رهبر اعظم” را به دست بیاورد. اما نباید کسی توقع داشته باشد که پوتین مدرنیزاسیون یا اصلاحاتی به سبک دنگ انجام دهد.»
این کارشناس با بیان اینکه هرگز هیچ شکی وجود نداشت که پوتین سازوکاری برای طولانی کردن ریاست جمهوریاش پیدا خواهد کرد، دو گمانه قبلی برای طولانی شدن حضور پوتین در قدرت را بررسی کرد. یک گمانه این بود که پوتین ایده ادغام روسیه و بلاروس را عملی کند و با تاسیس یک کشور جدید، ریاست جمهوری آن را به عهده بگیرد. گمانه دوم این بود که صلاحیتهای شورای کشور را بیشتر کند و سپس دبیرکل دائمی آن شود که در این حالت، به پدر یا پدربزرگ ملت تبدیل خواهد شد. گمانه اول به دلیل اینکه الکساندر لوکاشنکو، رئیس جمهور بلاروس، مایل نیست به استاندار یک استان روسی تنزل یابد، امکان پذیر نیست. گزینه دوم نیز ممکن است دوگانگی قدرت ایجاد کند. هر کسی رئیس جمهور شود، با دبیرکل شورا ممکن است وارد نزاع شود.
اما اصلاح محدودیتهای ریاست جمهوری در قانون اساسی، راه حل سادهای است. البته این اصلاحات، علاوه بر تصویب در دادگاه قانون اساسی، باید به رفراندوم گذاشته شود. اما به گفته کولسنیکوف، با توجه به کنترل پوتین بر دادگاه و صندوقهای رأی، نتیجه مثبت، امر مسلمی است. رفراندوم در ۲۲ آوریل برگزار خواهد شد و پوتین را جزو رهبران کشورهای پساشوروی خواهد کرد که بدون محدودیت حکمرانی میکنند. کشورهایی مانند قزاقستان، اوزبکستان، آذربایجان، تاجیکستان، ترکمنستان و بلاروس چنین رهبرانی دارند. در روسیه نیز، یک رفراندوم درباره اصلاحات قانون اساسی به یک رأی گیری درباره طولانی کردن ریاست جمهوری پوتین تبدیل شده است. پوتین علاوه بر تمدید حکمرانی خود، اصلاحاتی در زمینه توسعه ضمانتهای اجتماعی پیشنهاد کرده است. به نظر میرسد پیام برای رای دهندگان متوسط روسی این است که یک نظم پدرسالارانه اجتماعی – سیاسی در راه است. چرخه اقتصاد سیاسی روسیه ادامه خواهد داشت. در این چرخه، دولت پول بیشتری از اقتصاد به دست میآورد و در عین حال، از بخشی از پولها برای خرید وفاداری سیاسی استفاده میکند. از دیدگاه پوتین، این امر توجیه پذیر است چرا که دولت قبل از انتقال بیثباتکننده قدرت، به استحکام بیشتری نیاز دارد. اقدامات اخیر پوتین، اقتدارگرایی را تحکیم میکند. اصلاحات پوتین همچنین اعتقاد روسها به خداوند را تقویت میکند و ازدواج را پیوند انحصاری میان زن و مرد تعریف میکند.
همه پرسی اصلاحات قانون اساسی روسیه در ۲۲ آوریل برگزار خواهد شد.
کولسنیکوف ادامه داد: «پوتین تعهدش برای ایستادگی محکم در مقابل حملات غربی علیه تاریخ شکوهمند روسیه، خصوصا به عنوان یک قدرت نظامی، را اعلام کرد. پوتین از روسها میخواهد که معتقد باشند فقط او میتواند روسیه را دوباره بزرگ کند. تا زمانی که روسیه یک رهبر قدرتمند و قدرتمند متعهد به دفاع از ارزشهای سنتی و حاکمیت ملی داشته باشد، میتواند یک روز دیگر برای عملکرد اقتصادی قویتر صبر کند. آیا روس ها، از پوتین و ریاست جمهوری ابدیاش حمایت میکنند؟ در حقیقت، طبق نظرسنجی مرکز مستقل لوادا، فقط ۱۳ درصد مردم کلا به مسائل سیاسی علاقه دارند. آدم میتواند فکر کند که پول ضعیف، رشد اقتصادی راکد و درآمد پایین باعث خیزش عمومی شود. اما این هرگز اتفاق نمیافتد. روسها میدانند که آنها نمیتوانند بر رویه تصمیم سازی رسمی تاثیر بگذارند.»
۳۹ درصد پاسخ دهندگان به نظرسنجی گلایه کرده اند که مسئولان به فکر منافع خودشان هستند. اما کسانی که فکر میکنند رهبران روسیه منافع کشور را دنبال میکنند، از سال ۲۰۱۳ به بعد، از ۱۰ درصد به ۳۰ درصد افزایش یافته اند. همچنین، ۲۷ درصد معتقدند که مدیران دولتی تکنوکراتهای تحصیکردهای هستند. دیدگاهی که پوتین هنگام معرفی کابینه خود، مطرح کرده بود.
کولسنیکوف نوشت: «در رابطه با نخبگان روس، گروهای متعددی میتوانند به شکل شدیدی با هم رقابت کنند، اما همه آنها میدانند که موجودیت شان به وجود دیکتاتور بستگی دارد. پوتین، در ازای وفاداری مطلق آنها، فسادشان را میبخشد، همه، گروگانهای سیستم هستند. یک گام اشتباه میتواند به حبس به خاطر فسادهایی منجر شود که قبلا نادیده گرفته میشدند.»
کولسنیکوف نوشت: «در رابطه با نخبگان روس، گروهای متعددی میتوانند به شکل شدیدی با هم رقابت کنند، اما همه آنها میدانند که موجودیت شان به وجود دیکتاتور بستگی دارد. پوتین، در ازای وفاداری مطلق آنها، فسادشان را میبخشد، همه، گروگانهای سیستم هستند. یک گام اشتباه میتواند به حبس به خاطر فسادهایی منجر شود که قبلا نادیده گرفته میشدند.»
به ادعای کولسنیکوف، بقای این سیستم که از لحاظ سیاسی کهنه و از نظر اقتصادی ناکارآمد است، به بی تفاوتی عمومی بستگی دارد. از حیث نظری، یک اتفاق غیرمنتظره، میتواند وضعیت فعلی را تغییر دهد. صبر روسها ممکن است تمام شود، اما فعلا، به نظر میرسد که روسیه محکوم است که برای سالهای آینده زیر سیطره پوتین زندگی کند.
این کارشناس در پایان نوشت: «اما روسها تغییر نگهبانان سابق، از استالین و لئونید برژنف گرفته تا یوری آندروپوف و میخائیل گورباچوف، را از یاد نبرده اند. تغییر چهره ها، باعث تغییراتی در سیستم میشود، و هیچ کس نمیتواند تا همیشه زنده بماند.»/فرارو