راز پشت‌پرده رابطه ترور سردار سلیمانی با «معامله قرن»

خبرهای فوری: طراحان معامله قرن به‌خوبی می‌دانند مانع اصلی از تحقق منویات آن‌ها همان محوری است که از صنعا تا تهران و از بغداد تا دمشق و از بیروت تا نوار غزه امتداد یافته است.

به گزارش بخش بین المللی سایت خبرهای فوری، سه‌شنبه شب دونالد ترامپ رئیس‌جمهور امریکا در حضور بنیامین نتانیاهو و سفرای سه کشور عربی از طرح خود که موسوم به معامله قرن است رونمایی کرد.

درباره این طرح و جزئیات آن سخنان زیادی مطرح شده، اما آنچه کمتر بدان توجه شده، ملزومات اجرایی شدن این طرح است.

هیچ تردیدی وجود ندارد که چیزی به‌نام کشور فلسطین در صورت اجرای معامله قرن عملا وجود خارجی نخواهد داشت و آنچه از آن به‌عنوان فلسطین ذیل معامله قرن یاد می‌شود، تنها سرزمینی چندپاره، ضعیف و تحت سلطه کامل رژیم صهیونیستی است.

در اینجا این سؤال مطرح می‌شود که چه عواملی باید دست به دست یکدیگر بدهند تا این طرح امکان عملیاتی شدن داشته باشد؟

یا به تعبیر دیگر، عوامل بازدارنده از اجرایی شدن این طرح چیست؟

دونالد ترامپ در بخشی از اظهارات خود در مراسم رونمایی از معامله قرن، تصریح می‌کند که “این طرح فعالیت‌های حماس و جهاد اسلامی را محدود خواهد کرد. “

این بخش از سخنان ترامپ مهم‌ترین بخش از راهبرد آینده کاخ سفید در قبال فلسطین به‌صورت خاص و منطقه به‌صورت عام است.

طراحان معامله قرن به‌خوبی می‌دانند مانع اصلی از تحقق منویات آن‌ها همان محوری است که از صنعا تا تهران و از بغداد تا دمشق و از بیروت تا نوار غزه امتداد یافته است.

با این نگاه می‌توان پی برد که اقدامات اخیر امریکا در منطقه از جمله ناامن سازی کشور‌ها و ترور فرماندهان مقاومت یعنی ژنرال سلیمانی و ابومهدی ، ارتباط مستقیمی با معامله قرن داشته است.

از طرف دیگر باید در نظر داشت که منطقه در آینده نزدیک دست‌خوش تحولات بسیار بزرگی خواهد بود که از آن می‌توان به‌عنوان جنگ اراده‌ها یاد کرد.

حضور نظامی امریکا در منطقه و جنگ رسانه‌ای بی‌سابقه علیه مقاومت، در کنار تلاش برای تحریم‌های گسترده و حذف فیزیکی فرماندهان این جبهه، در واقع منظومه‌ای از اقداماتی است که هدف از آن چیزی جز تحقق خاورمیانه مدنظر امریکا و تأمین امنیت اسرائیل نیست.

اقداماتی که متقابلا موجب خواهد شد تا محور مقاومت از معادله جدیدی برای رویارویی با دشمنان پرده‌برداری نماید.

آزادسازی جنوب لبنان نقطه عطفی در نبرد با رژیم صیهونیستی بود. امریکا بعد‌ها به بهانه یازده سپتامبر و تسلیحات کشتارجمعی با حمله به افغانستان و عراق تلاش کرد تا ایران را به محاصره خود درآورد.

جنگ سی و سه روزه و ایجاد گروه‌های رادیکال در سوریه نیز گام بعدی آن‌ها برای ضربه زدن به این محور بود؛ اما همه این اقدامات راه به‌جایی نبرد و در همه این شکست‌ها می‌توان ردپای مقاومت را به‌وضوح مشاهده کرد.

محور مقاومت قوی، یکپارچه و مسلح، همان میراث بزرگی است که سردار سلیمانی و دیگر مجاهدان کشور‌های اسلامی دوشادوش یکدیگر به ارمغان آوردند.

راهبرد جدید امریکا بی‌شک همین میراث را هدف قرار داده و تنها در صورت شکست مقاومت می‌توان تحقق معامله قرن را محتمل دانست.

از این رو، معامله قرن در واقع نه یک طرح سیاسی صرف، بلکه نقشه راه جدیدی برای خاورمیانه امریکایی است که خط بطلان کشیدن بر آن تنها با هوشیاری جبهه مقاومت امکان‌پذیر می‌باشد.

به رسمیت شناختن دولت جعلی اسرائیل همان چیزی است که امریکا از مردم منطقه می‌خواهد و همه این دسیسه‌ها را می‌توان حول همین نکته خلاصه کرد.

وضعیت امروز منطقه، اما تفاوت‌های عمده‌ای با شرایط سال‌های ۱۹۴۸ و ۱۹۶۷ دارد و تحولات دو دهه اخیر هم به‌خوبی نشان داده است که اسرائیل دیگر توانایی تحمیل خواسته‌های خود به‌واسطه جنگ یا سیاست را ندارد. /yjc

خروج از نسخه موبایل