به گزارش بخش بین المللی سایت خبرهای فوری، نزدیک به سه سال از آغاز ریاستجمهوری دونالد ترامپ در ایالات متحده میگذرد. در این مدت ترامپ بارها به دلیل حمایت از حکومتهای خودکامه و تهدید دموکراسی مورد حمله رسانهها و نهادهای حقوقبشری قرار گرفته است. اما ترامپ فقط بخشی از ماشینی بزرگ است که روندها و نهادهای دموکراتیک در سراسر جهان را به سمت نابودی و اضمحلال میکشاند. بر اساس گزارشی که «خانه آزادی» منتشر کرده است «در فاصله سالهای ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۸ سهم حکومتهای غیرآزاد در جهان از ۲۳ درصد به ۲۶ درصد افزایش یافته و از آنسو هم سهم حکومتهای دموکرات از ۴۶ درصد به ۴۴ درصد کاهش یافته است».
زمانی که دموکراسی شکست بخورد، تاریخ به ما میگوید جنگ در پی میآید. وقوع جنگ برای کمپانیهای تسلیحاتی آمریکا خبر بدی نیست چراکه آنها میتوانند تسلیحات بیشتری به حکومتهای اقتدارگرا از عربستان گرفته تا ترکیه بفروشند.
اما قبل از وقوع جنگ هم دموکراسی به روشهای گوناگون تهدید میشود. تعداد سخنرانیها درباره مواهب آزادی بیان و آزادی عقیده و حقوق مشتریان کاهش مییابد و حکومتهایی مانند چین هر گونه اشاره به تایوان، میدان تیان آنمن یا جنبش دموکراسیخواه هنگکنگ را ممنوع میکنند. کمپانیهای نفتی، بانکها و مؤسسات سرمایهگذاری و مقاطعهکاران نظامی، حتی زمانی که سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا در گزارش خود مستقیما به نقش کلیدی محمد بنسلمان، ولیعهد عربستان، در قتل جمال خاشقجی، روزنامهنگار عربستانی، اشاره کرده بود، باز هم پروژههایی وسوسهکننده در برابر رهبران عربستان قرار دادند. اینگونه تغییرات در اخلاق تجارت باعث شده است نهادها و حکومتهای دموکراتیک در سراسر جهان با چالشها و بحرانهایی جدی روبهرو شوند.
در آمریکا هم این روزها صحبت از احتمال وقوع جنگی دیگر و تأثیر آن بر اقتصاد ایالات متحده و مهمتر از آن انتخابات ۲۰۲۰ است. آنچه بیش از همه مورد توجه رسانههای آمریکایی منتقد ترامپ قرار گرفته است، توییتهای متعدد اون در سال ۲۰۱۱ بود که اوباما را متهم میکرد قصد دارد جنگی دیگر در خاورمیانه به راه بیندازد تا تضمینی برای پیروزیاش در انتخابات ۲۰۱۲ باشد. این توییتهای قدیمی ترامپ باز هم مورد توجه رسانهها قرار گرفته و این گمانه مطرح میشود که اکنون ترامپ میخواهد با افروختن آتش جنگی دیگر موقعیت خود را نزد افکار عمومی ایالات متحده بهبود ببخشد و پیروزی خود در انتخابات ۲۰۲۰ را تضمین کند.
اتان پورتر، استاد رسانه در دانشگاه جورج تاون واشنگتن، میگوید: «شواهدی وجود دارد که ترامپ علاقه زیادی دارد تا باز هم مردم را دور پرچم ایالات متحده گرد هم آورد. تاریخ ایالات متحده نشان داده است مردم از رئیسجمهور جنگ حمایت میکنند. البته حدود ۱۰ ماه تا انتخابات نوامبر ۲۰۲۰ زمان مانده است و تأثیر هر اقدام دولت ترامپ برای جنگافروزی شاید تا ماههای قبل از انتخابات کاهش یابد و رأیدهندگان در ماه نوامبر دیگر به این موضوع توجهی نداشته باشند».
جنگ و انتخابات
چنین اتفاقی در دوره ریاستجمهوری جورج واکر بوش رخ داد. بوش پدر در سال ۱۹۹۰ و در جریان جنگ اول خلیج فارس ۳۵ کشور را برای دفاع از کویت و بیرونراندن نظامیان صدام با خود همراه کرد. این ائتلاف به رهبری آمریکا در جنگ پیروز شد و ارتش عراق از کویت عقبنشینی کرد. اما اثرات این پیروزی نظامی در سال ۱۹۹۲ و زمانی که انتخابات ریاستجمهوری آمریکا برگزار میشد، دیگر کمرنگ شده بود و بیل کلینتون توانست توجه افکار عمومی آمریکا را به وضعیت نهچندان مساعد اقتصادی آمریکا جلب کند. در نهایت هم کلینتون بهراحتی در انتخابات به پیروزی رسید و حضور بوش در کاخ سفید بیش از چهار سال ادامه نیافت.
اتان پورتر میگوید: «اگر ترامپ نیز دقیقا قصد انجام چنین کاری را داشته باشد، نمیتوان از امروز درباره تبعات آن تحلیل کرد. بسیار زود است بگوییم ترامپ در صورت روشنکردن آتش جنگی دیگر موفق خواهد شد تا حضور خود را در کاخ سفید برای چهار سال دیگر تمدید کند».
به گفته پورتر، نه تنها ترامپ بلکه هر رئیسجمهور دیگر هم قبل از تصمیم به آغاز یک جنگ، به تأثیر آن بر سرنوشتش در انتخابات فکر میکند». هر رئیسجمهوری متعلق به هر حزبی در سال آخر دوره اول ریاستجمهوری خود هر اقدامی انجام میدهد که شانس خود را برای پیروزی در انتخابات افزایش دهد. تمایل به حفظ قدرت، نیرویی بسیار قدرتمند و وسوسهکننده است. هر رئیسجمهوری که در زمان انتخابات فرماندهی ارتش آمریکا را در جنگی بر عهده داشته است، تقریبا بدون توجه به هر عامل دیگر، میتواند نسبت به پیروزی مجدد در انتخابات مطمئن باشد».
با اینکه بوش پدر با وجود پیروزی در جنگ اول خلیج فارس نتوانست در انتخابات ۱۹۹۲ پیروز شود، اما پسرش در انتخابات ۲۰۰۴ و در حالی که درگیر دو جنگ در افغانستان و عراق بود، موفق شد برای دومین بار در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا پیروز شود.
اما چهار سال بعد شکافهایی در حزب جمهوریخواه بر سر حمایت از بوش ایجاد و انتخابات سال ۲۰۰۸ در عمل به رفراندومی درباره جنگ عراق تبدیل شد. باراک اوباما که خواستار خروج نظامیان آمریکایی از عراق بود، توانست جان مککین را که از ادامه حضور نظامیان آمریکا در عراق حمایت میکرد، شکست دهد. حتی دونالد ترامپ هم با وجود رویکردهای عجیبی که به تحولات داخلی و بینالمللی داشت، در حالی در انتخابات ۲۰۱۶ به پیروزی رسید که وعده پایاندادن به جنگهای آمریکا را در منطقه مطرح میکرد.
چرخش ترامپ
هشت سال پس از رقابت اوباما- مککین، تحولات سیاسی داخلی در آمریکا به گونهای رقم خورد که دونالد ترامپ، نامزد حزب جمهوریخواه، رقیب دموکرات خود را به جنگطلبی متهم کرد. پایگاه جدیدی از راستگرایان حامی انزواطلبی در مخالفت با مداخلههای نظامی ایالات متحده در نقاط مختلف جهان به حمایت از دونالد ترامپ پرداختند. ترامپ در یک سخنرانی در آوریل سال ۲۰۱۶ به مخالفت با سیاست خارجی دوره بوش پسر و حمله آمریکا به عراق پرداخته بود.
ترامپ در بخشی از آن سخنرانی گفته بود: «خلاف دیگر نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری، جنگ و تهاجم را اولویت قرار نمیدهم. شما نمیتوانید بدون دیپلماسی سیاست خارجی موفقی داشته باشید».
اکنون با گذشت چهار سال از آن زمان، به نظر میرسد ترامپ میخواهد از قامت یک «نامزد صلحطلب» به «رئیسجمهور جنگ» تبدیل شود تا با تکیه بر تاریخ، وضعیت بغرنج سیاسی خود را در داخل آمریکا بهبود ببخشد و برای دومین بار در انتخابات ریاستجمهوری به پیروزی برسد.
اتان پورتر میگوید: «در حال حاضر توجه افکار عمومی آمریکا به تحولات اخیر جلب شده است و باید دید در روزها و هفتههای آینده چه اتفاقاتی رخ میدهد. هفتههای پیشِرو میتواند سرنوشت ترامپ را در انتخابات تعیین و این نکته را روشن کند که قمار او برای پیروزی در انتخابات نتیجهبخش خواهد بود یا نه». /شرق