به گزارش بخش بین المللی سایت خبرهای فوری، بنابراین بسیار قابلتوجه است که چرا ما در سال ۲۰۱۹، شاهد نتایجی نیستیم که در اعتراضهای سال ۲۰۱۱ یا شورشهای سال ۱۹۸۹ یا ۱۹۶۸ نظارهگر آن بودیم.بله، در این سال حاکمان دیرینه در الجزایر، سودان و بولیوی به دنبال تظاهرات مردمی برکنار و نخستوزیران لبنان و عراق مجبور به استعفا شدند. اما موج انقلابی که در اواخر دهه ۱۹۸۰ و اوایل دهه ۱۹۹۰ روی داد و منجر به فروپاشی حکومتهای کمونیستی در اروپای مرکزی و شرقی اروپا و فراتر از آن شد یا قیام سال ۲۰۱۱ کشورهای عربی که سقوط سه دیکتاتور را به همراه داشت، تاکنون بیهمتا بودهاند.
شاید این نگاه دلسردکننده به نظر برسد، اما اکنون هیچچیز قابل قیاس با قتلعام میدان تیانآنمن چین در سال ۱۹۸۹، کشتار دانشآموزان در مکزیکوسیتی در ۱۹۶۸ یا حمله شوروی به چکسلواکی در همان سال نیست. بسیاری از دولتها؛ از هنگکنگ گرفته تا شیلی علیه معترضان خیابانی دست به خشونت زدند و زمانی که دولتها برای پاکسازی خیابانی به مسلسل متوسل شدند، هیچکس در جهان واکنش درخورتوجهی نشان نداد.
آنچه سال ۲۰۱۹ میلادی را از سالهای دیگر متمایز میکند، شیوهای است که دولتهای دموکراتیک، استبدادی و حتی دولتهای میانهرو در برابر معترضان به کار میبندند. آنها با وعده اصلاحات و از طریق مذاکره سعی در مهار ناآرامیها دارند. در حقیقت آنان از کشتار تیانآنمن درسهایی آموختهاند. این استراتژی ممکن است برخی از آنان را از سرنگونی نجات دهد و این ذهنیت را متبادر کند که اعتراضهای سال ۲۰۱۹ در نهایت به تغییر خطمشی کشورها منجر خواهد شد.یکی از کشورهایی که به نظر میرسد چنین سرانجامی داشته باشد، شیلی است؛ کشوری که مدتها بهعنوان یکی از موفقترین و باثباتترین کشورهای آمریکای لاتین شناخته میشد. جرقه اعتراضها در شیلی در ماه اکتبر توسط دانشجویان زده شد. آنان به افزایش کرایههای مترو معترض بودند. این اعتراضها بهسرعت به شورشهای خیابانی بدل شد و ایستگاههای مترو و مراکز خرید در آتش سوختند، اما پس از مدتی صدها هزار نفر از شهروندان شیلی به جمع تظاهرات آرام مردمی پیوستند.
دولت راستگرای سباستین پینهرا که در روزهای نخست به سربازان ارتش دستور مقابله با معترضان را داده بود، در چرخشی سعی کرد آنان را با اعطای امتیازهای سیاسی و اقتصادی آرام کند و حتی در اقدامی مهمتر با رهبران معترضان دیدار و توافق کرد که برای تغییر قانون اساسی کشورش که در زمان دیکتاتوری آگوستو پینوشه نوشته شده بود، رفراندوم برگزار کند. این رفراندوم میتواند منجر به تغییرات گستردهای در آموزش و پرورش و برنامههای اجتماعی شیلی شود که سالهاست مردم از آن گلهمند هستند.
هرچند نمیتوان امیدوار بود که تغییر مشابهی در عراق یا لبنان روی دهد، اما به نظر میرسد به لطف حضور و پایداری معترضان، میتوان تغییرات حداقلی را در ساختار سیاسی دو کشور شاهد بود. در عراق تاکنون ۴۰۰ نفر کشته شدهاند، اما به نظر میرسد سیاست سرکوب معترضان شکست خورده است. برخی از سیاستمداران عراقی اکنون در حال تلاش برای برگزاری انتخابات جدید هستند. در عراق و لبنان بحثهای فراوانی برای اصلاح قانون اساسی در گرفته است تا پایانی باشد بر سیاستهای تبعیضآمیز فرقهای، اما نکته قابلتوجه آن است که نبرد سیاسی از خیابانها به محافل سیاسی مانند پارلمان کشیده شده. همچنین به دنبال تشدید اعتراضها در چندین کشور دیگر مانند سودان، کلمبیا و گرجستان، مذاکرات برای تغییر ساختار سیاسی همچنان در جریان است. اما جالبترین کشور، هنگکنگ است. هنگامی که در ماه ژوئن جرقه اعتراضها برای لغو قانون استرداد مجرمان به چین زده شد، هیچ تحلیلگری این باور را نداشت که دولت محلی هنگکنگ یا چین از خود انعطافی به خرج دهد.اما این اتفاق هماکنون افتاده و تنها چیزی که فرقی نکرده آن است که معترضان خیابانها را ترک نمیکنند. با گذشت زمان، دولت شی جینپینگ زمینگیر شد؛ پکن ابتدا لایحه استرداد را پس گرفت و سپس به مخالفان اجازه حضور در انتخابات محلی را داد. جالبتر آن بود که با وجود این تهدید که تیانآنمن جدیدی در راه است، سربازان از پایگاههای خود بیرون نیامدند.
جنبش هنگکنگیها ممکن است توسط پلیس یا از طریق بازداشتهای گسترده متوقف شود، اما اگر ادامه پیدا کند، بدونشک به امتیازدهی بیشتر رئیسجمهوری چین به معترضان منجر خواهد شد، اما دموکراسی کامل مدنظر آنان محقق نمیشود و این نتیجه دقیقا میتواند همان چیزی باشد که ما از اعتراضهای سال ۲۰۱۹ میلادی انتظار داریم: نه وقوع انقلاب، بلکه تغییر شیوه مدیریت.
منبع: واشنگتنپست