به گزارش بخش بین المللی سایت خبرهای فوری، در دوران جنگ و صلح، جاسوسان نقش مهم و کلیدی در جمعآوری اطلاعات برای کشور خود دارند. این افراد گاهی خیلی زودتر از آنچه که انتظار میرود دستگیر شده و ماموریتشان ناتمام میماند و گاهی اوقات یک جاسوس دهها سال به جمعآوری اطلاعات ادامه داده و مخفی باقی میماند.
در این میان برخی از جاسوسان برای بیش از یک کشور جاسوسی میکنند که به آنها جاسوس چندجانبه گفته میشود. در تاریخ جاسوسان نقش بسیار مهمی در جنگها و نتایج آن و دیگر توطئهها و دسیسههای دولتها علیه یکدیگر داشتهاند، اما برخی به هر دلیلی مشهورتر از دیگران بودهاند.
جولیوس و اتل روزنبرگ
تاریخ تولید: ۱۹۱۵ و ۱۹۱۸
تاریخ مرگ: ۱۹۵۳
جاسوسی برای: اتحاد جماهیر شوروی
جولیوس و اتل روزنبرگ یک زوج کمونیست آمریکایی بودند که به اتهام انتقال اسناد محرمانه مربوط به برنامههای هستهای ایالات متحده به شوروی اعدام شدند. این دو در سال ۱۹۳۶ و در جریان نشست حزب جوانان کمونیست با هم آشنا شده و در شرایطی که جولیوس رهبر حزب بود با هم ازدواج کردند. جولیوس و اتل دارای دو فرزند پسر شدند.
جولیوس در سال ۱۹۴۲ توسط سرویس کا گ ب استخدام شده و به یکی از مهمترین و بهترین جاسوسان این سرویس امنیتی تبدیل شد. او اطلاعات محرمانهای مانند طراحی فیوزی که بعدها در سال ۱۹۶۰ برای ساقط کردن یک هواپیمای جاسوسی آمریکایی U-۲ مورد استفاده قرار گرفت را بدست سرویس کا گ ب رساند.
او همچنین افراد زیادی با تمایلات کمونیستی را برای کار با سرویس امنیتی شوروی استخدام کرد. جولیوس روزنبرگ هزاران سند را از کمیته مشاوره ملی در صنعت هوانوردی از جمله اسناد مربوط به طراحی و تولید کامل جت جنگنده P-۸۰ Shooting Star ساخت شرکت لاکهید مارتین را در اختیار روسها قرار داد.
گروهبان دیوید گرین گلس، مکانیک سابق در مرکز توسعه هستهای لوس آلاموس بعدها اعتراف کرد که اطلاعات سری را به اتحاد جماهیر شوروی منتقل کرده و ادعا کرد که این کار را از طریق شوهر خواهرش، جولیوس روزنبرگ، انجام داده است. او در ابتدا دخالت خواهرش، اتل، در این ماجرا را تکذیب کرد، اما در نهایت روزنبرگها هر دو به اتهام جاسوسی دستگیر شدند.
در سال ۱۹۵۱، گرین گلس به عنوان شاهد اصلی در دادگاه اعلام کرد که خواهرش اسراسر نظامی که توسط او دریافت کرده را در یک ملاقات در خانه خود تایپ کرده و او نیز طرحی از یک بمب اتمی را در اختیار جولیوس قرار داده است. بدین ترتیب روزنبرگها گناهکار شناخته شده و به مرگ محکوم شدند. این دو در سال ۱۹۵۳ در زندان سینگ سینگ به وسیله صندلی الکتریکی اعدام شدند.
آلدریچ ایمس
تاریخ تولد: ۱۹۴۱
جاسوسی برای: اتحاد جماهیر شوروی
ایمس یک افسر ضداطلاعاتی سابق سازمان سیا بود که در سال ۱۹۹۴ به جرم جاسوسی برای اتحاد جماهیر شوروی دستگیر شد. به عنوان اولین فعالیت او در مقام یک افسر اطلاعات، ایمس در آنکارا مستقر شده و هدف او استخدام افسران اطلاعاتی اتحاد جماهیر شوروی بود.
به دلیل مشکلات مالی در زندگی شخصی که از اعتیاد به الکل و هزینههای فراوانش ناشی میشد، ایمس در سال ۱۹۸۵ کار برای سرویس امنیتی شوروی را آغاز کرد و با اطلاعاتی سری وارد سفارت شوروی در واشنگتن شد تا در مقابل آن از سفارت شوروی پول دریافت نماید.
بعدها ایمس به عنوان رییس اداره اروپای سازمان سیا منصوب شد، جایی که دسترسی مستقیمی به هویت جاسوسان سازمان سیا در کا گ ب و ارتش شوروی داشت. اطلاعاتی که وی در اختیار کا گ ب قرار داد به شناسایی و دستگیری دستکم ۱۰۰ جاسوس سیا و اعدام دستکم ۱۰ نفر از آنها انجامید.
او در نهایت هویت تمام جاسوسان سازمان سیا که در خاک اتحاد جماهیر شوروی فعالیت میکردند را در اختیار کا گ ب قرار داد که به خاطر آن ۴.۶ میلیون دلار دریافت کرد. او از این پول برای یک زندگی خوب متفاوت با زندگی یک مامور سیا، خرید جواهرات و خودرو و یک خانه ۵۰۰.۰۰۰ دلاری استفاده کرد.
در اوایل سال ۱۹۸۵، سازمان سیا متوجه شد که با سرعتی فراوان در حال از دست دادن جاسوسان خود است. در ابتدا آنها دوست نداشتند بپذیرند که عوامل کا گ ب در سازمان نفوذ کردهاند و موضوع را به ابزارهای شنود نسبت دادند. در نهایت وقتی اف بی آی رسیدگی به ماجرا را بر عهده گرفت، ایمس به عنوان مظنون اصلی تحت نظر قرار گرفت.
در نهایت ماموران این بخش از ترس این که ایمس در جریان یک ماموریت اطلاعاتی به مسکو فرار کند، او را با همسرش در فرودگاه دستگیر کردند. در ادامه ایمس به حبس ابد محکوم شده و اکنون در زندان آلنوود در پنسیلوانیا زندانی است.
کلاوس فوکس
سال تولد: ۱۹۱۱
سال مرگ: ۱۹۸۸
جاسوسی برای: اتحاد جماهیر شوروی
کلاوس فوکس یک فیزیکدان تئوریک آلمانیالاصل بود که در مرکز لوس آلاموس در پروژه تولید بمب اتمی کار میکرد. او مسئولیت بسیاری از مهمترین محاسبات تئوریک مربوط به اولین سلاحهای شکافتی و مدلهای اولیه بمب هیدروژنی را بر عهده داشت. در دوران حضور در دانشگاه در آلمان، فوکس با حزب کمونیست آلمان آشنا شد.
بعد از چند بار بازجویی توسط دولت نازی، فوکس به انگلیس فرار کرده و در آنجا در رشته فیزیک مدرک دکترا گرفت و برای مدت کوتاهی روی پروژه تولید بمب اتمی در انگلیس کار کرد. در همین دوران بود که فوکس جاسوسی برای شوروی را آغاز کرد و بر این باور بود که کمونیستها حق دارند بدانند که بریتانیاییها و آمریکاییها در حال ساخت و توسعه چه تکنولوژی جدیدی هستند.
در سال ۱۹۴۳ بود که فوکس برای مشارکت در پروژه موسوم به منهتن به ایالات متحده رفته و از سال ۱۹۴۴ در نیومکزیکو و مرکز تحقیقاتی لوس آلاموس مشغول به کار شد. به مدت دو سال، فوکس طرحهای تئوریک ساخت بمب هیدروژنی را در اختیار رابطان خود با کا گ ب قرار داد.
او همچنین اطلاعات مهمی در زمینه تولید اورانیوم ۲۳۵ در اختیار شوروی قرار داد که باعث شد این کشور بتواند تعداد بمبهای اتمی متعلق به ایالات متحده را تخمین بزند. در بازگشت به بریتانیا در سال ۱۹۴۶، فوکس به دنبال کشف رمز مراودات سازمان کا گ ب مورد بازجویی قرار گرفت.
او در نهایت به دادگاه رفته و به ۱۵ سال زندان محکوم شد که در آن زمان بالاترین میزان محکومیت در بریتانیا برای انتقال اسرار نظامی به کشورهای دوست بود. فوکس بعد از ۹ سال از زندان آزاد شده و بلافاصله به آلمان رفت و تا پایان عمر در همانجا زندگی کرد.
بلا بوید
تاریخ تولد: ۱۸۴۴
تاریخ مرگ: ۱۹۰۰
جاسوسی برای: نیروهای کنفدراسیون
بلا بوید که با نام ماریا ایزابلا بوید بدنیا آمد جاسوس نیروهای کنفدراسیون در دوران جنگ داخلی ایالات متحده بود. او از هتل پدریاش به عنوان محل کارش استفاده کرده و اطلاعات مهمی را در اختیار ژنرالهای کنفدراسیون قرار داد. حرفه او در عرصه جاسوسی شروعی بسیار ساده و تصادفی داشت.
وقتی گروهی از سربازان اتحادیه با هدف نصب کردن پرچم ایالات متحده وارد خانه پدری بلا شدند یکی از آنها به مادر وی بیاحترامی نمود. بلا که در آن زمان تنها ۱۷ سال سن داشت تپانچهای بیرون کشیده و یکی از این سربازان را به قتل رساند. هیئت بررسی ماجرا او را آزاد کرده، اما تحت نظر قرار داد.
او از این ماجرا سود برده و اسرار نظامی را با وسوسه کردن دستکم یکی از نظامیانی که مراقبش بود بدست آورد. او این اطلاعات را از طریق یکی از بردههایشان به نام الیزا هوپول به دست ژنرالهای کنفدراسیون رساند.
یک روز عصر در اواسط سال ۱۸۶۲، بلا از برنامهریزی یک ژنرال اتحادیه برای کاهش حضور نظامی ارتش اتحادیه در فرانت رویال خبردار شد و همان روز وی نیروهای اتحادیه را در جریان ماجرا قرار داد. بدلیل این اطلاعات بود که بعدها به وی صلیب افتخار جنوب داده شد.
بلا در ۲۹ جولای ۱۸۶۲ و به دلیل خیانت معشوقش دستگیر شده و پس از یک ماه زندانی شدن آزاد شد. وی یک بار دیگر نیز دستگیر شده، اما این بار هم توانست از زندان رهایی یابد.
بعد از مدتی کوتاه زندگی در انگلستان، بلا به ایالات متحده بازگشته و یک تور در سراسر کشور با بازگویی دوران فعالیت خود به عنوان جاسوس راهاندازی کرد. وی در جریان یکی از این تورها در واشنگتن و در سن ۵۶ سالگی به دلیل ابتلا به بیماری حصبه جان باخت.
۶. پنج کمبریجی
تاریخ تولد: قرن بیستم
تاریخ مرگ: قرن بیستم
جاسوسی برای: اتحاد جماهیر شوروی
پنج کمبریجی در واقع حلقهای از جاسوسان اتحاد جماهیر شوروی در بریتانیا بود که در طول جنگ جهانی دوم و تا اوایل دهه ۱۹۵۰ اسراسر نظامی و تحقیقاتی را در اختیار سرویسهای امنیتی شوروی قرار میدادند.
همچنین این گروه به دست داشتن در انتقال اطلاعات نادرست در مورد شوروی به نیروهای آلمانی دست داشتهاند. در حالی که این گروه به پنج کمبریجی مشهور بودند، اما عضو پنجم گروه هنوز ناشناخته باقی مانده است. دیگر اعضای گروه عبارتند از:
کیم فیلبی: از میان پنج کمبریجی به نظر میرسد که فیلبی بیشترین صدمه را به سرویسهای اطلاعاتی بریتانیا و ایالات متحده وارد کرده و اطلاعات محرمانه زیادی را در اختیار سرویسهای اطلاعاتی شوروی قرار داد که به مرگ گروه زیادی از جاسوسان این دو کشور در خاک شوروی انجامید. او در هند و از پدری به نام جان فیلبی که یک افسر بریتانیایی بوده و بعدها به عنوان مشاور پادشاه عربستان سعودی انتخاب شد بدنیا آمد.
دونالد دوارت مک لین
دونالد زمانی که هنوز در کمبریج و در سالهای اول تحصیل خود بود توسط سرویسهای امنیتی شوروی به عنوان مامور مخفی نفوذ مستقیم به کار گرفته شد. به نظر میرسد که اطلاعات او نقش مهمی در محاصره برلین در سال ۱۹۴۸ توسط نیروهای اتحاد جماهیر شوروی و آغاز جنگ کره داشته است. مک لین در سازمان کا گ ب به درجه سرهنگی رسید.
گای بورخس
بورخس و آنتونی بلانت اسناد محرمانه اداره مخفی خارجه و ام آی فایو را در مورد استراتژیهای نظامی متفقین در اختیار شوروی قرار دادند. بورخس که در آن زمان معاون وزیر امور خارجه وقت بریتانیا، هکتور مک نیل، بود برای روسها یک عامل بسیار باارزش بود.
آنتونی بلانت
بلانت یک مورخ هنری انگلیسی، استاد سابق تاریخ هنر در دانشگاه لندن و مدیر موسسه هنر کولتارد بود. بعد از دیدار از روسیه در سال ۱۹۳۳، بلانت در سال ۱۹۳۴ به استخدام سرویس امنیتی ان کا وی دی (سرویس امنیتی شوروی پیش از کا گ ب) درآمد. او که یک مارکسیست بسیار معتقد بود نقش مهمی در استخدام گای بروخس و دونالد مک لین توسط سرویسهای اطلاعاتی شوروی داشت.
این چهار نفر در ابتدا لقب حلقه جاسوسی کمبریج را داشتند، زیرا همگی کمونیستهایی بسیار سرسخت بودند که در دهه ۱۹۳۰ وارد دانشگاه کمبریج شدند. اگر چه گفته میشود در زمان حضور در کمبریج بوده که این افراد به استخدام کا گ ب درآمدند، اما آنتونی بلانت این موضوع را رد کرده و ادعا نموده که پس از فارغالتحصیلی بوده که همکاری این افراد با سرویسهای امنیتی شوروی آغاز شده است.
ریچارد سورژ
تاریخ تولد: ۱۸۹۵
تاریخ مرگ: ۱۹۴۴
جاسوسی برای: اتحاد جماهیر شوروی
ریچارد سورژ به عنوان یکی از بهترین جاسوسان اتحاد جماهیر شوروی در ژاپن در طول جنگ جهانی دوم و پیش از آن شناخته میشود که باعث شد وی از مشهورترین جاسوسان تاریخ باشد. سورژ در آذربایجان و در دوران حکومت تزارها بر این منطقه بدنیا آمد.
عموی او از نزدیکان کارل مارکس بود. سورژ در اکتبر ۱۹۱۴ به طور داوطلبانه در جنگ جهانی اول شرکت کرد و به دسته دانشجویان گارد سوم توپخانه پیوست. در طول حضورش در جنگ و در جبهه غرب، سورژ در مارس ۱۹۱۶ به شدت زخمی شده و ترکش خمپاره باعث قطع شدن سه انگشت و شکستن هر دو پایش شد که باعث گردید تمام عمرش لنگ باشد.
در دوران نقاهت بود که سورژ با اندیشههای مارکس آشنا شده و ایدئولوژی مارکسیستی را پذیرفت. بعد از اخراج شدن از معلمی و کار در معدن، سورژ به اتحاد جماهیر شوروی گریخته و در ظاهر یک روزنامهنگار به کشورهای اروپایی فرستاده شده تا به عنوان جاسوس و مامور مخفی، زمینه را برای شورش گروههای کمونیست در این کشورها فراهم کند.
در سال ۱۹۲۲، سورژ به فرانکفورت منتقل شد، جایی که وی اطلاعات زیادی در مورد جامعه تاجران و کاسبکاران آلمان تهیه کرده و به شوروی فرستاد. در می ۱۹۳۳، سورژ مامور تشکیل یک حلقه جاسوسی در ژاپن شد. در ۱۴ سپتامبر ۱۹۴۱ بود که او به اطلاع ارتش سرخ رساند که ژاپنیها به این زودیها قصد حمله به شوروی را ندارند مگر اتفاقات خاصی رخ دهد که در آن زمان دور از واقع به نظر میرسیدند.
سورژ در ۱۸ اکتبر ۱۹۴۱ در توکیو و در خانه یکی از معشوقههایش دستگیر شد. یک افسر پلیس ژاپنی نوشتهای سری که باید معدوم میشد را در خیابان پیدا کرد که در آن به سورژ اخطار داده شده بود تحت نظارت است. علیرغم شکنجه، سورژ تمامی اتهامات را رد کرد.
از آنجا که دولت شوروی نیز جاسوس بودن سورژ را رد میکرد، تبادل او با زندانیان ژاپنی در بند شوروی صورت نگرفته و بدین ترتیب سورژ در ۷ نوامبر ۱۹۴۴ در توکیو بدار آویخته شد. دولت شوروی تا سال ۱۹۶۴ به جاسوس بودن سورژ اعتراف نکرد.