به گزارش بخش بین المللی سایت خبرهای فوری، به گزارش لوبلاگ اگرچه تلاش های اتحادیه اروپا برای راه اندازی یک مکانیسم مالی ویژه در راستای دور زدن تحریم های آمریکا و تسهیل تجارت با تهران هنوز رضایت رهبران ایران را جلب نکرده اند، دولت روسیه اخیرا گام مهمی را برای کمک به متحد منطقه ای خود برداشت. مسکو به تهران مجوز داده است که از بنادر منطقه کریمه برای انتقال نفت خام خود استفاده کند. البته این اولین باری نیست که روس ها با برنامه های واشنگتن برای تشدید انزوای سیاسی و اقتصادی ایران مقابله میکنند. برای مثال، آن ها در گذشته فن آوری های نظامی و سیستم های تسلیحاتی پیشرفته در اختیار جمهوری اسلامی قرار داده بودند. روسیه همچنین به طور مکرر با اقدامات تنبیهی دولت آمریکا علیه تهران مخالفت کرده است. نمایندگان روسیه قطع نامه های شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران را در بیشتر موارد وتو کرده اند.
در ادامه این مطلب آمده است: گئورگی مورادوف، معاون نسخت وزیر کریمه در ارتباط با گسترش همکاری های دو جانبه بین تهران و مسکو گفت که ایران در آینده می تواند از بنادر این منطقه برای تزانیت نفت خام خود استفاده کند. تهران و مسکو همچنین چند ماه پیش اعلام کرده بودند که به زودی چندین مانور نظامی مشترک را در تنگه استراتژیک هرمز در خلیج فارس برگزار خواهند کرد. تنگه هرمز مهم ترین آبراهه نفتی دنیا محسوب می شود و نیروهای مسلح ایران در ماه های اخیر سه نفت کش تجاری را در این محل توقیف کرده اند. تلاش های روسیه به ایران برای کمک به دور زدن تحریم های اقتصادی و گسترش همکاری های نظامی بین آن ها نشان می دهد که دو کشور در مقایسه با گذشته بیشتر به یکدیگر نزدیک شده اند.
اولین بار در سال ۲۰۱۶ گزارش هایی در مورد تقویت همکاری های نظامی بین مسکو و تهران منتشر شد. جمهوری اسلامی در این سال به ناوگانی از بمب افکن های روسیه اجازه داد که برای انجام عملیات های خود در سوریه از یک پایگاه هوایی در داخل ایران استفاده کنند. در طول یک قرن گذشته این اولین بار بود که یک نیروی نظامی خارجی از داخل خاک ایران عملیات خود را شروع می کرد. بند ۱۴۶ قانون اساسی ایران به طور صریح استقرار سربازان خارجی در داخل کشور را حتی برای مقاصد صلح طلبانه منع می کند. اما این موضوع مانع همگرایی منافع ایران و روسیه در منطقه و گسترش مانورهای مشترک بین نیروهای مسلح آن ها نشده است. البته هنوز نمی توانیم همکاری های بین دو کشور را به عنوان یک ائتلاف نظامی توصیف کنیم، زیرا مشخص نیست که مسکو چه واکنشی در صورت حمله نظامی به ایران نشان خواهد داد. بنا بر این، بهتر است که همکاری های بین دو کشور را بیشتر به عنوان یک محور استراتژیک تفسیر کنیم.
در واقع سوالات و ابهامات زیادی در بین تحلیلگران سیاسی در مورد محور استراتژیک بین تهران و مسکو وجود دارد. برخی حتی روابط بین دو کشور را یک همکاری تصادفی یا ائتلاف موقتی توصیف کرده اند. رهبران دو کشور در سال های اخیر بر سر برخی مسائل از جمله آینده سوریه اختلاف نظر داشته اند. برخی معتقدند که سیاست های حکومت پوتین صرفا بر اساس منافع روسیه و شرایط منطقه هدایت می شود. مطابق با گزارش های منتشر شده در سال های اخیر، مسکو به حملات هوایی اسرائیل علیه اهداف مرتبط با ایران در سوریه چراغ سبز نشان داد و هم زمان با فروش سامانه دفاع موشکی هوایی اس-۴۰۰ به تهران مخالفت کرد.
اما علی شمعخانی، دبیر شورای امنیت ملی ایران اعتقادی به شکاف بین دو کشور در مسائل مهم منطقه ای ندارد. شمعخانی در دیدار با مقامات روسی در ژوئیه ۲۰۱۹ تاکید کرد که همکاری های دوجانبه بین دو کشور در مسیر سازنده و مثبتی قرار دارد. او از مواضع دولت روسیه در قبال خروج آمریکا از توافق هسته ای، حضور ایران در سوریه و توقیف نفت کش ایرانی در نزدیکی تنگه جبل الطارق توسط نیروهای بریتانیایی تقدیر کرد.
سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه در دیدار با جواد ظریف، همتای ایرانی خود در تاریخ ۲ سپتامبر در مسکو اشاره کرد که مواضع کشورش در مورد ادامه حمایت از توافق برجام تغییر نکرده اند. لاوروف همچنین حمایت آمریکا از رقبای منطقه ای تهران را تحریک آمیز و بی ثبات کننده توصیف کرد. وزیر خارجه روسیه از تلاش های اخیر فرانسه برای شکستن بن بست دیپلماتیک بین تهران و واشنگتن تقدیر کرد.
برخی تحلیلگران معتقدند که گسترش یا کاهش همکاری بین ایران و روسیه وابسته به این موضوع است که آیا مسکو و واشنگتن در آن دوره زمانی خاص روابط دوستانه یا خصمانه ای داشته اند. شواهد موجود تا حدودی از این ادعا پشتیبانی می کنند. برای مثال، در دوره دیمیتری مدودف روسیه به همه قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران بین سال های ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۰ رآی مثبت داد. اما در شرایط کنونی به نظر نمی رسد که روس ها تمایلی برای رها کردن ایران داشته باشند. اساسا روس ها و آمریکایی ها بعد از پایان دوره جنگ سرد دیدگاه های متفاوتی در مورد نظم نوین دنیا داشته اند. بنابر این، حکومت ولادمیر پوتین در صورتی از سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه حمایت خواهد کرد که واشنگتن امتیازات ویژه ای را به روسیه اعطا کند. واشنگتن حداقل باید از گسترش دادن دایره نفوذ سازمان ناتو تا نزدیکی مرزهای روسیه پرهیز کند و جاه طلبی های ژئوپلتیکی مسکو برای توسعه قلمرو خود در منطقه اروپای شرقی را نادیده بگیرد. اما احتمال وقوع این سناریو در شرایط کنونی بسیار بعید به نظر می رسد.
بنا براین، تصمیمات رهبران دو کشور برای گسترش یا کاهش همکاری های دوجانبه بر اساس ارزیابی اولویت های استراتژیک و ژئوپلیتیکی شکل می گیرند. تشدید شکاف بین مسکو و واشنگتن در دوره بعد از جنگ سرد باعث شد که شکل گیری یک محور استراتژیک بین ایران و روسیه اجتناب ناپذیر شود. روسیه و ایران اساسا مخالف تلاش های غرب برای تحمیل ارزش ها و ساختارهای قدرت خود بر تمام جهان هستند. مسکو و تهران از مداخله گرایی یک جانبه آمریکا در خاورمیانه انتقاد می کنند و اولویت بالایی برای حاکمیت ملی قائل هستند. علاوه بر این، در سال های اخیر رهبران ایران و روسیه شکل گیری جریان های دموکراسی خواه در داخل کشورهای خود را به عنوان توطئه ای برای پیشبرد اهداف قدرت های غربی توصیف کرده اند. رهبران حاکم بر تشکیلات نظامی و سیاسی ایران همچون همتاهای روسی خود معتقدند که هنجارها و ارزش های بین المللی مبتنی بر استانداردهای دوگانه هستند و در راستای پیشبرد برنامه های سلطه جویانه غرب تعریف شده اند.
بنابراین، رهبران روسیه تصور می کنند که ایران می تواند شریکی کلیدی برای تغییر دادن ساختارهای قدرت و معماری امنیتی در دنیا باشد. شکل گیری نهادهایی همچون اتحادیه اقتصادی اوراسیا، سازمان همکاری شانگهای و انجمن کشورهای آسیای شرقی در دهه های اخیر نشان می دهد که نظم حاکم بر جهان در حال تغییر است. مسکو و تهران اساسا جهان بینی ژئوپلیتیکی مشترکی در مورد غرب دارند. در نتیجه، محور استراتژیک بین این دو قدرت شرقی را باید در قالب دیدگاه های مشترک آن ها در مورد نظم بین المللی توصیف کرد.