به گزارش بخش بین المللی سایت خبرهای فوری، وبسایت «پترولیوم اکونومیست» از سرمایهگذاری چینیها در صنعت نفت، گاز و پتروشیمی و حتی حمل و نقل ایران منتشر کرده و رقم سرمایهگذاری نیز ۴۰۰ میلیارد دلار عنوان شده است. گفته میشود این سرمایهگذاری هنگفت، فاز جدید ساختار شراکت استراتژیک ایران و چین است که در سال ۲۰۰۶ توافقنامه آن بین تهران و پکن امضا شده است. توافقی که میتواند تغییراتی جدید در بازار نفت و گاز دنیا ایجاد کند. در زمان عقد توافقنامه که سه سال پیش صورت گرفت، قرار بر این بود که چین ۲۶۰ میلیارد دلار در بخش نفت، گاز و پتروشیمی ایران سرمایهگذاری کند؛ بخش قابل توجهی از این سرمایهگذاری چینیها طی ۵ سال نخست اجرای قرارداد ۲۵ساله با آنها به صنعت نفت و گاز ایران تزریق شود و مابقی آن به صورت مرحلهای و بر اساس توافق دو طرف از سوی پکن در ایران انجام شود. چینیها همچنین قرار است در قالب توافق شراکت جامع استراتژیک با ایران ۱۲۰ میلیارد دلار در حوزه توسعه زیرساختهای تولید و حمل و نقل در ایران سرمایهگذاری کنند که بخش قابلتوجهی از این سرمایهگذاری هم در ۵ سال نخست انجام خواهد شد و مابقی آن به صورت دورهای و بر اساس توافق دو کشور به بخش صنعت و حوزه حمل و نقل ایران تزریق میشود. چین همچنین میتواند بخشی از تولیدات نفت، گاز و پتروشیمی ایران را با تخفیف بر مبنای قیمت متوسط ۶ ماهه محصول خریداری کند. بر اساس جزییات توافق جدید انجام شده بین ایران و پکن چین میتواند پول محصول خریداری شده از ایران را حداکثر تا دو سال به این کشور پرداخت کند. از سویی دو طرف توافق کردند که چین پول خریدهای خود را به یوآن یا ارزهای دیگر به کشورمان پرداخت کند و این بدان معناست که قرار نیست در مبادلات تجاری ایران و چین از دلار استفاده شود. این خبر تا چه حد با تحلیلهای موجود از اقتصاد چین و مواضع ژئوپلیتیک کشورهای منطقه تطابق دارد؟
شراکت با دنیا
با اینکه چین و امریکا از ماهها پیش وارد یک جنگ تجاری تمام عیار شدهاند و با استفاده از ابزار تعرفهای و کاهش نرخ ارز، تلاش میکنند به سود خود ورق را برگردانند؛ اما واشنگتن به خوبی میداند که چینیها از قدرت اقتصادی بالایی برخوردارند و ذخیره ارزی آنها ۴هزار میلیارد دلار تخمین زده میشود. رشد اقتصادی چین حدود ۷ درصد است. رقمی بسیار بالا که حتی برای کشورهایی مانند هند، برزیل یا کره جنوبی نیز یک رویای بزرگ محسوب میشود. همزمان با رشد اقتصادی ۷ درصدی، سرمایهگذاری مستقیم خارجی این کشور، از سال ۲۰۰۹ تاکنون هشت برابر شده است. همین ۵سال پیش، بر اساس آمار و ارقام موجود، رقم سرمایهگذاری خارجی چینیها، به ۱۴۰ میلیارد دلار رسیده بود. عمده این سرمایهها نیز به سمت بخش انرژی در کشورهای مختلف رفته است. سرمایهگذاری چینیها با اقتصاد قدرتمندشان، در تمام دنیا و قارهها، توزیع شده است. چینیها در ۲۴ کشور آفریقایی سرمایهگذاری کردهاند. در نیجریه ۲۱ میلیارد دلار، در اتیوپی و الجزایر ۳۰ میلیارد دلار و در آنگولا و آفریقای جنوبی ۲۰ میلیارد دلار. از سال ۲۰۱۲ حجم عظیمی از سرمایهگذاری خارجی چینیها به سمت امریکا نیز گسیل شده و شرکتهای بخش خصوصی چین، در یک دهه گذشته بالاترین میزان سرمایهگذاری را در امریکا داشتهاند. در اروپا، بریتانیا بالاترین حجم جذب سرمایه چینیها را به خود اختصاص داده است: ۲۴ میلیارد دلار. چینیها حتی در فرانسه نیز حضور دارند و سال گذشته، ۱۱ میلیارد دلار در این کشور سرمایهگذاری کردهاند.
حضور در خاورمیانه
بخش بزرگی از سرمایهگذاری خارجی چینیها در منابع انرژی دنیا صورت گرفته است. دلیل آن هم روشن است. تحلیلگران اقتصادی پیشبینی میکنند با توجه به جمعیت ۱.۴ میلیارد نفری این کشور، انرژی مصرفی چین تا سال ۲۰۵۰ سه برابر شود؛ به همین دلیل چینیها از سال ۲۰۰۵ تاکنون ۴۰۰ میلیارد دلار در بخشهای انرژی در تمام دنیا سرمایهگذاری کردهاند و به دلیل حجم بالای پروژههای بخش انرژی، این بخش دولتی چین است که وارد کارزار سرمایهگذاری میشود. در حال حاضر بخش عمدهای از منابع انرژی مورد نیاز چین، از راه اقیانوس هند و بخش پایینی و متصلکننده اقیانوس هند به خاورمیانه موسوم به دریای عرب تامین میشود. اما هدف بزرگ پکن، دسترسی به آبهای خلیج فارس و منابع انرژی خاورمیانه است. چینیها از ۴ سال پیش با یک سرمایهگذاری ۵۰ میلیارد دلاری در بندر گوادر پاکستان، به دنبال تحقق این رویا بودهاند.
در ایران
اگر بپذیریم که چینیها اینبار قصد دارند همزمان با جنگ تجاری که با واشنگتن به راه انداختهاند، حجم بالایی از سرمایههای دولتی خود را به بخش انرژی خود در ایران هزینه کنند؛ باید پرسید که هدف از سرمایهگذاری عظیم چینیها چه خواهد بود؟ در بیان تحلیلی این موضوع ابتدا باید قدری به عقب رفت و درباره شوک ارزی رخ داده در اقتصاد ایران صحبت کرد. از سال ۱۳۹۶ که متوسط نرخ ارز به یکباره از کانال ۴هزار تومانی به کانال ۱۴هزار تومانی صعود کرد و حالا چند ماهی است که در کانال ۱۱ هزار تومانی آرام گرفته است. برخی کارشناسان معتقدند که اثرات این شوک ارزی بیش از هر چیز خود را در بازار کار ایران نشان خواهد داد. به نحوی که ایران، بهشت سرمایهگذاران خارجی برای «نیروی کار ارزان» خواهد بود. الگویی که پیش از این در کشورهای آسیای جنوب شرقی نیز دیده شده و هزینههای تولیدی را برای سرمایهگذاران کاهش داده است. شرکتهای چینی برای حضور در ایران نیاز به نیروی کار ارزان در کنار سیستم حمل و نقلی دارند که با اجرای این توافقنامه، علاوه بر اینکه محصولاتی با مشخصات شبیه به تولیدات آنها در چین تولید خواهد شد؛ امکان تولید و صادرات کالاهای تولید شده در ایران فراهم میشود.
حضور روسها
تبریز که نقطه آغاز خط لوله انتقال گاز تبریز- آنکارا به شمار میرود یکی از نقاط مهم جاده ابریشم جدید به طول ۲ هزار و ۳۰۰ کیلومتر است که شهر ارومکی، مرکز استان شین جیانگ چین، را به تهران متصل خواهد کرد که این جاده از قزاقستان، قرقیزستان، ازبکستان و ترکمنستان در مسیر خود برای رسیدن به تهران عبور خواهد کرد و قرار است سپس از تهران به ترکیه و اروپا متصل شود. اجرای طرح ایجاد خط لوله همکاری روسها را میطلبد چرا که مسکو کشورهای عضو شوروی سابق را حیاط خلوت خود میداند و به همین دلیل بود که تا همین ماههای اخیر شاهد آن بودیم که روسها به دنبال بستن چنین توافقی با ایران بودند. این سایت انگلیسی ادعا کرده است به گفته منبع آگاه با روسها توافق شده است که حداقل یک شرکت روس بتواند در توافق ایران و چین حضور پیدا کرده و از مزیت خرید محصولات نفتی و گازی ایران بهرهمند شوند. /روزنامه اعتماد