به گزارش بخش بین المللی سایت خبرهای فوری، ولیعهد خام سعودی این روزها بسیار نگران است، اما اینکه چه چیزی او را چنین آشفته کرده موضوعی است که در این گزارش به آن میپردازیم.
سفر هیات اماراتی به تهران و نشست مشترک گارد ساحلی امارات با همتایان ایرانی نه تنها باعث خشم سعودیها شده بلکه بن سلمان را بسیار نگران کرده است.
تحلیل:
– همراهی بدون فایده بن زاید با بن سلمان سرانجام وی را به این جمع بندی رسانده که درتعامل با ولیعهد جوان سعودی غیر ازتحمل هزینه هیچ منفعتی نصیب کشورش نمیشود و لذا در شرایط کنونی ترجیح داده است تا این هزینهزایی را به حداقل برساند و در نتیجه و طی اقدامی معقول مساله از سرگیری رابطه با جمهوری اسلامی ایران را در دستور کار قرار داده است.
-اعزام رسمی هیات اماراتی به ایران که بعد از سال ۲۰۱۳ اولین اقدام در این نوع میباشد بنظر مقدمهای باشد برحضور ملموستر مقامات اماراتی در ایران و البته توسعه روابطی که بی جهت از سوی اماراتیها به سردی گراییده بود.
-همراهی امارات با امریکا در استقبال از تحریمهای ترامپ علیه ایران و اعلام آمادگی این کشور در کنار عربستان در تامین نفت دنیا پس از اخراج ایران از این بازار و به صفر رساندن صادرات نفت ایران در حالی بی نتیجه ماند که محدود سازی فعالیتهای مالی ایران در امارات با هدف تضعیف بنیه مالی وتجاری ایران پیش از این نتیجه مطلوبی نصیب امارات و آمریکا نکرده بود. تجربه این شکستها در کنار فهم دقیق این مطلب که ناامنی در خلیج فارس قبل از آنکه دامنگیر ایران شود دامان دیگر کشورهای منطقه را خواهد گرفت نیز در نوع خود باعث شد که امارات راه خود را حداقل از بنسلمان و ترامپ درخصوص ایران جدا سازد.
– مشاهده بی عملی آمریکا درخصوص حمله به کشتیهای اماراتی در الفجیره در کنار سرنگونی پهباد آمریکایی توسط ایرانیان و بالاخره ماجرای نفتکش انگلیسی و توقیف آن از سوی ایران در واقع تیر خلاصی بود براین ایده که نه آمریکا، نه سعودی و نه هیچ قدرت خارجی و منطقهای نمیتواند بدون حضور کشورهای منطقه تامین امنیت منطقه خلیج فارس را مدعی شود. برهمین اساس بن زاید با هدف حفظ منافع اقتصادی و امنیتی خود در خلیجفارس به این جمع بندی رسیده است که راه جداگانهای از سایرین در قبال ایران در پیش بگیرد.
– در کنار همه این مسائل، مساله یمن که این روزها به مقولهای لاینحل برای امارات تبدیل شده است و کلیه تلاشهای نظامی و همچنین دیپلملتیک ابوظبی نتوانسته راه حلی آبرومند برای برون رفت از این بحران را فراروی بن زاید قرار دهد دیگر نکتهای است که ابوظبی را به این جمع بندی رسانده است که در واقع و درعمل این ابوظبی است که با حضور در ائتلاف بیخاصیت سه عضوی ضد یمن عهده دار پرداخت هزینههای به سلطنت رسیدن و احیانا رهبری بنسلمان برجهان اسلام را فراهم میکند.
– بعد از سفر هیات اماراتی به تهران فضای مجازی توسط سربازان مجازی بن سلمان درحقیقت منفجر شد. همه سربازان مجازی این فضا البته امارات را به خیانت متهم کردند این مساله البته بیش از هرچیز حجم دلخوری آل سعود و بویژه بن سلمان از رویکرد جدید امارات در قبال ایران را نشان داد. سربازان مجازی بن سلمان البته هیچ گاه نمیتوانند تصور کنند وقوع یک حادثه ولو کوچک در دبی به عنوان یکی از بزرگترین قطبهای اقتصادی جهان چه هزینهای برای امارات میتوانست پیش بیاورد؛ هزینهای که در کنار دیگر هزینههای ناشی از همراهی با بن سلمان در عمل از این قابلیت برخوردار بود که امارات را به تاریخ قبل از ۴۰ سال و زمانه تاسیس و شکل گیریاش بازگرداند.
شاید عاقلانهترین موضع در این میان موضع “انور قرقاش” وزیر مشاور در امور خارجی امارات بود که با انتشار توئیتی به این بسنده کرد که: ایجادشکاف بین سعودی و امارات در قبال ایران و یمن غیر ممکن است. آقای قرقاش شکاف مدتهاست ایجاد شده و البته حالا رسانهای شده است شاید وقت آن رسیده باشد که در جایگاه مشورتی خود تردید کنید احیاناً بزرگان امارات با تنها کسی که مشورت نمیکنند شما هستید!!! /ایسنا