نفتکش انگلستان در چه شرایطی آزاد می‌شود؟

خبرهای فوری: روایتی از 4 پرونده باز روی میز مذاکره تهران - لندن

به گزارش بخش بین المللی سایت خبرهای فوری‏، مگر می‌شود عمانی‌ها به تهران بیایند و بنای میانجیگری نداشته باشند؟ سال‌هاست که هربار تیری، ترقه‌ای در منطقه در می‌شود یا اتفاق مهمی مخصوصا در روابط بین ایران و غرب می‌افتد، کره‌کره دکان این حاشیه‌نشینان خلیج‌فارس بالا می‌رود؛ کسانی که می‌خواهند در جایگاه صلح کل نقش سوئیس را برای روابط خارجی کشورهای غرب و جنوب غرب آسیا بازی کنند و با میانجیگری، واسطه بهبود روابط‌شان باشند.

حالا هم بعد از شکرآب شدن روابط ایران با انگلیس و البته درگیری ایران با آمریکا، سلطان قابوس و مقامات وزارت امور خارجه عمان یک‌روز درمیان تهران هستند و تلاش می‌کنند در بهبود این موارد و حل مسائل نقش موثری ایفا کنند. بعد از خروج آمریکا از برجام و به اوج رسیدن این چالش‌ها در اردیبهشت گذشته، بازهم سر و کله عمانی‌ها پیدا شده و خبر میانجیگری آنها در رسانه‌ها و حالا هم که ماجرای نفتکش‌های ایران و انگلیس داغ است؛ بازهم عمانی‌ها آمده‌اند تا ببینند کارت‌شان چقدر کار می‌کند. البته هنوز اخبار رسمی از پیشنهاد و حرف اصلی وزیر امور خارجه عمان در رسانه‌ها منتشر نشده است اما از بیانیه‌ای که آنها چند روز پیش درباره پیگیری مساله کشتی انگلیسی توقیف‌شده در خلیج‌فارس و نفتکش گریس-۱ در جبل‌الطارق منتشر کردند و حالا برخی سخنان رد و بدل شده میان بن‌علوی با مقامات کشور، قطعی شده که موضوع اصلی یا یکی از موضوعات اصلی سفر وزیر امور خارجه عمان به تهران، میانجیگری میان ایران و انگلیس است.

دیدار با محمدجواد ظریف و علی شمخانی ازجمله دیدارهای روز گذشته وزیر امور خارجه عمان بود که البته جنس آنها به‌ویژه رایزنی با دبیر شورای عالی امنیت ملی موید همان موضوع احتمالی سفر است، دیداری که در آن علی شمخانی موضع مهم و قابل‌توجه ایران را اعلام کرده است. اینکه شمخانی در گفت‌وگو با بن‌علوی گفته است «ما معتقدیم همه کشورها باید قوانین بین‌المللی دریانوردی را برای حفظ امنیت رعایت کنند و در این زمینه میان هیچ کشوری تمایز قائل نیستیم»، خود نشان‌دهنده دو مساله مهم است؛ اول اینکه یکی از دستورکارهای این جلسه چالش نفتکشی تهران- لندن بوده و دوم اینکه ایران همچنان بر مدار اقتدار ایستاده و بنا ندارد به‌سادگی از آن کوتاه بیاید. هرچند اگر قدری ایستادگی بیشتر هم روی حرف‌های علی شمخانی داشته باشیم، می‌توان این برداشت را هم داشت که بن‌علوی این‌بار تیرش به سنگ خورده و حداقل فعلا نتوانسته کاری از پیش ببرد.
موضوع چالش‌های میان ایران و انگلیس البته یکی دوتا نیست و ده‌ها موضوع است که سال‌هاست یکی‌یکی روی هم تلنبار شده و رفتار لندن هم نشان داده که انگلیسی‌ها عزمی برای رفع و پایان آنها ندارند. حتی اگر قرار نباشد پای رفتار خسارت‌بار انگلیس در دهه‌های ۲۰ و ۳۰ به میان کشیده شود، که البته مثنوی ۷۰ منی از تجاوز و کشتار و غارت و قتل‌عام است، این روزها چند پرونده باز روی میز دو طرف وجود دارد و بعید نیست حالا که انگلستان بالاخره به نقطه‌ای رسیده که بالاجبار خود پیگیر حل و فصل مسائل ‌مابین شده، به آنها نیز پرداخته شود.
قبل از بیان این مساله البته بد نیست منطق تجربه‌شده‌ای از نقش اقتدار و دست برتری که در این‌گونه چالش‌ها برای یک کشور پدید می‌آورد، مورد بررسی قرار گیرد. اگر حافظه تاریخی به‌خوبی یارتان باشد، اظهارنظر مهم محمدجواد ظریف درباره همکاری ایران برای آزادی آمریکایی‌های گروگان گرفته شده در لبنان و فلسطین را به یاد می‌آورید، جایی که قرار بود ایران به آزادی آنها کمک کند و در عوض آمریکایی‌ها هم حسن‌نیت نشان داده و برخی مطالبات ایران را برآورده‌کنند اما واشنگتن زیر میز زد و وقتی گروگان‌ها آزاد شدند به تعهد خود عمل نکرد. یا چندین و چند ماجرای این‌گونه دیگر. حتما ماجرای جیسون رضائیان، جاسوس آمریکا در تهران را هم به‌خاطر دارید که ایران ایستادگی کرد و توانست در قبال حسن‌نیت خود در آزادی یک جاسوس، هم ۱.۷ میلیارد دلار دارایی خود را که مربوط به قراردادی در دوران پهلوی و سود مبلغ آن بود را دریافت کند، هم تحریم بانک سپه را مرتفع سازد. این دو موضوع به‌خوبی نشان می‌دهد ایستادگی و مذاکره از موضع قدرت تا کجا می‌تواند کشوری مانند آمریکا را به عقب ببرد. حالا به بحث اصلی برگردیم.
موضوع اول میان تهران- لندن مساله نفتکش‌هاست، اینکه اگر قرار باشد رفع توقیف صورت گیرد ابتدا باید کشوری که قانون‌شکنی کرده پیش‌قدم شود، لذا لندن بایدهم گریس-۱ را آزاد کند و هم خسارت ناشی از این توقیف را به تهران بپردازد، نه اینکه پیشنهاد کند «درصورت آزادی استنا ایمپرو، چند ساعت بعد گریس-۱ آزاد خواهد شد.» انگلیسی‌ها اگر قدری هوشیار باشند و واقعا به‌دنبال حل مساله، احتمالا می‌دانند که به‌خاطر تجربه موفق رضائیان و چندین تجربه ناموفق گذشته، ایران به‌سادگی استنا ایمپرو را که ادله محکمی هم برای توقیف آن دارد، آزاد نخواهد کرد.
موضوع دوم که از همه حتی ماجرای نفتکش‌ها هم مهم‌تر است ماجرای روابط ایران و انگلستان در چارچوب برجام و کانال مالی مراوده مالی ایران با اروپا پس از خروج آمریکا از برجام است. انگلیسی‌ها که در ماه‌های اخیر نقش پلیس بد را به خود گرفته‌اند، فرصت خوبی را پیش رو دارند تا با اجرای تعهدات خود و برآورده کردن مطالبات ایران از این کانال مالی هم مشکل استا ایمپرو را حل کنند و هم احتمالا موضوع سوم و چهارمی را که در ادامه بیان خواهیم ظریفکرد،‌ حل کنند. سومین مساله ماجرای برگرداندن مبلغ یکی از قراردادهای ایران- انگلیس در دوران پهلوی است که لندن پول آن را دریافت کرده اما به تعهدش عمل نکرده است. ۴۰۰ میلیون پوند معادل ۵۷۲ میلیون دلار رقم قرارداد نظامی یادشده است که همراه با سود آن چیزی بیش از یک‌میلیارد دلار بدهی انگلستان به ایران است که تاکنون لندن حاضر به پرداخت آن نشده، در حالی که ایران تمامی اقدامات لازم و حقوقی را انجام داده و حتی از دادگاهی در انگلستان توانسته حکم بازگرداندن این پول را بگیرد. بعید نیست که با هوشمندی تهران، گریس-۱ با دومیلیون بشکه نفت و بیش از یک‌میلیارد دلار وجه نقد بتواند جبل‌الطارق را ترک کند.
آخرین مساله ماجرای جاسوس‌هایی است که لندن یکی‌یکی در تهران فعال می‌کند؛ از عبدالرسول دری‌اصفهانی تا نازنین زاغری. مواجهه خصمانه لندن به تهران در سال‌های اخیر با چاشنی جاسوس‌پروری باید پایان یابد و لندن بداند که ممکن است هرگونه هزینه‌ای را در قبال این رفتار خود متحمل شود چنانکه در ماجرای نفتکش همین شد. از این‌رو اگر انگلیسی‌ها واقعا این روزها به‌دنبال فرستادن میانجی به تهران برای حل و فصل مسائل خود هستند باید هم رفتار خود را اصلاح کنند و هم غرامت ناشی از این رفتار خصمانه را بپردازند. /روزنامه فرهیختگان

خروج از نسخه موبایل