تا قبل از ورود طالبان به کابل و سیطره بر حکومت، هیچ عکس یا مشخصات تایید نشدهای از مجاهد منتشر نشده بود، اما با پیروزی طالبان اولین نشست خبری را برگزار کرد و مشخص شد برخلاف گفته مقامات امریکایی او شخصیت خیالی نیست بلکه واقعیت دارد.
به گزارش بخش بین المللی سایت خبرمهم، رویداد۲۴ مرکز کابل به مانند همیشه شلوغ و پرسرو صدا بود. قبل از ظهر و به همراه دوستان افغانستانی به مقابل ساختمان وزارت فرهنگ افغانستان رسیدیم. دوستان افغانستانی میگفتند شلوغی به مانند گذشته است، اما از شدت بازرسیها و محدودیتهای امنیتی کم شده است. طالبان، تابلوی وزارتخانه را عوض کرده بودند و “امارت اسلامی” جای “جمهوری اسلامی افغانستان” را گرفته بود؛ طبق معمول هم تابلو به رنگ سیاه و سفید است.
در کنار درب ورودی یا به قول خودشان “دروازه”، دو نیروی طالبان یا همان امارت اسلامی با لباس نظامی و اسلحه به دست ایستاده بودند. نیروهایی که به تازگی لباس فرم نظامی هم به تن کرده اند و به جای سلاحهای معمولی کلاشنیکف اینک تجهیزات و سلاحهای پیشرفته غنیمتی آمریکایی به دست دارند.
به همراه دوستان افغانستانی توضیح دادیم که برای کسب مجوز خبرنگاری آمده ایم. اندک تاملی کرد و اجازه ورود دادند. دوست افغانستانی گفت قبلا بیشتر طول میکشید هم هماهنگی ورود و هم بازرسی ها، اما الان، هر دو کمتر شده اند.
از دالان طولانی عبور کردیم. دالانی که خیابان را به ورودی وزارتخانه در خیابان پشتی متصل میکرد. دالانی که با قطعات بزرگ بتن ساخته شده تا جلوی حملات و ترورها و انفجارها را بگیرد؛ حملات و انفجارهایی که بخش بزرگی از انها سهم طالبان بود. حالا، اما پس از فرار اشرف غنی رییس جمهوری و فروپاشی دولت جمهوریت، نیروهای طالبان (امارت اسلامی) دولت را دست گرفتند. اسلحه به دستان دیروز امروز پشت میز نشین شده اند؛ البته اسلحه فراموش نشده و همچنان میتوان آن را دید.
شرح عکس: گفتگو با ذبیح الله مجاهد معاون وزیر فرهنگ و سخنگوی دولت طالبان / امارت اسلامی افغانستان – کابل – عکس: عصرایران
میخواهیم با جمهوری اسلامی ایران روابط خوب و قوی داشته باشیم/ احزاب فعالیت کنند، ولی اجازه مخالفت ندارند
آنها ۲۰ سال حکومتهای کرزای و اشرف غنی و حضور ارتش امریکا در افغانستان را دوره اشغال و اشغالگری مینامند و دقیقا در همین دوره، تروریست توصیف میشدند. آنها حملات و انفجارها را عملیات ضداشغالگری مینامیدند و طرف مقابل، آن را ترور و آدم کشی.
با عبور از دالان طولانی وارد ساختمان ” فرهنگ” میشویم. درب اصلی وزارتخانه، بزرگ و ضخیم است. شبیه درب گاو صندوق. در طبقه همکف روی دیوار مراحل دریافت کارت خبرنگاری ثبت شده که مربوط به دوره قبل است.
با آسانسور به طبقه ۲ و اتاق ذبیح الله مجاهد (معاون وزیر فرهنگ و سخنگوی طالبان) میرویم. در آسانسور دو کارمند وزارت فرهنگ بودند. قیافه شان شبیه کارمندان وزارت ارشاد خودمان بود انگار همه کارمندان وزارت ارشاد در جهان شبیه هم هستند درباره حقوق معوقه صحبت میکردند. کارکنان وزارتخانهها چند ماهی است حقوق نگرفته اند.
به اتاق مجاهد رسیدیم. او در چند سال اخیر از طریق اکانت توییتری و انتشار بیانیهها و فیلم و عکسها فعالیتهای طالبان را اطلاع رسانی میکرد. از فایلهای صوتی برای تشویق نیروهای دولتی به تسلیم شدن تا انتشار خبر و فیلم حضور نیروهای طالبان در مقابل فرمانداریها و استانداریها که نشانه سقوط کامل شهرستانها و استانها بود.
تا قبل از ورود طالبان به کابل و سیطره بر حکومت، هیچ عکس یا مشخصات تایید نشدهای از او منتشر نشده بود، اما با پیروزی طالبان اولین نشست خبری را برگزار کرد و مشخص شد برخلاف گفته مقامات امریکایی او شخصیت خیالی نیست بلکه واقعیت دارد.
وارد اتاق میشویم. با استقبال گرم مسوول دفتر مجاهد روبه رو میشویم. اقای “شفیق پدرود” از کارمندان قدیمی وزارت فرهنگ است. خوش سخن و دغدغهمند فرهنگ و ادبیات. خاطره تعریف کرد.
برایمان چای سبز آورند. چای در افغانستان؛ یعنی چای سبز. درباره فرهنگ و شعر و ادبیات و اشتراکات و ارتباطات دو ملت صحبت میکنیم. صبر میکنیم تا حدود ۴۰ دقیقه بعد مجاهد میرسد. با ۲ محافظ اسلحه به دست و یک همراه هم لباس خودش. دو محافظ، اولی جوانتر است با لباس فرم نظامی و دومی که سن بیشتر، قد بلندتر و ریش پرپشت تری داشت با لباس معمولی و کلاه سنتی قرمز رنگ (کلاه قندهاری) به سر، اما جلیقه سبز نظامی داشت.
مجاهد با قدی بلند، اما درشت هیکل و لباس یک دست سفید و دستار مشکی … یک محافظ دم درب اصلی اتاق مینشیند و دیگری در کنار درب اتاق مجاهد. دستیار مجاهد به سراغمان آمد اسم و مشخصات و نام خبرگزاری را سوال کرد و برگشت.
بعد از حدود یک ساعت وارد اتاق میشوم و قبلش هم محافظان، بازرسی یا به قول خودشان “تلاشی” میکنند.
به نظر میرسد در اتاق نه چندان بزرگ مجاهد کمتر چیزی تغییر کرده. البته عکس اشرف غنی (رییس جمهور فراری) برداشته شده و پرچم طالبان یا امارت اسلامی جایگزین پرچم حکومت سابق (جمهوری اسلامی) شده، اما سایر تابلوها از جمله نقاشی بزرگ با عنوان “یادمان شهدای رسانه افغانستان” به دیوار مانده بود. خبرنگارانی که در انفجارها و حملات در افغانستان کشته شده اند. دستیار مجاهد که جوانتر بود هم آن طرفتر در مقابل لپ تاپ کوچکی نشسته و مشغول است.
در ابتدای دیدار مجاهد در گوشی موبایلش تصویری از صفحه اول روزنامه ایرانی “جمهوری اسلامی” نشان میدهد و انتقاد میکند. تیتر این بود: “شیعیان هزاره افغانستان در آستانه نسل کشی توسط تروریستهای طالبان”
مجاهد ۴۰ و چند ساله تحصیلکرده علوم دینی در افغانستان و پاکستان است. برخلاف اکثریت نیروهای طالبان فارسی را خوب صحبت میکند و از شرایط ایران مطلع است. آنهایی که تاکنون با مجاهد دیدار و گفتگو داشته اند او را وجه رحمانی طالبان/ امارت اسلامی میدانند.
متن گفتگو به این شرح است:
* قبل از ورود نیروهای طالبان یا امارت اسلامی به کابل و تغییراتی که روی داد ایا شما چنین پیش بینی میکردید؟
– نه خیر. آمدن ما به کابل بسیار غیرمترقبه بود. یعنی ما منتظر چنین چیزی زودتر نبودیم. ما میخواستیم کابل را زمانی داخل شویم که با این جهتی که اینجا بود مفاهمه صورت بگیرد. به خاطر اینکه کابل مثل شهرهای دیگر نیست. ازدحام مردم اینجا زیاد هست. بانکها و پول زیاد هست، سفارتخانهها اینجا هست. تراکم مردم هست. دکانها مارکتها اموال، همه چیزها ما را وا میداشت که بسیار با احتیاط گام برداریم و غیرمترقبه داخل نشویم.
رویدادی که آن روز رخ داد زمانی که نیروهای ما به کمربندی کابل رسیدند در داخل شهر یک همپاشی (فروپاشی) روی داد رئیس کار خود را ترک کرد. نیروی امنیتی کار خود را ترک کرد. ارگ و وزارتخانهها تخلیه شدند. یک خلاء به وجود امد. افرادی از این خلاء سواستفاده کردند. به شهر کابل و سفارتخانهها و تجارتخانهها یک خطری مواجه شد که ما بسیار نگران شدیم. در نصف روز ما فیصله (تصمیم) خود را تغییر دادیم. زود فیصله دادیم که باید وارد شهر کابل شویم تا امنیت گرفته نشود. از همه مهمتر امنیت است.
به خصوص امنیت بانکها و تجارتخانهها و سفارتخانهها که میهمانان خارجی هستند. به این مورد ما مجبور شدیم که وارد کابل شویم. تشکیلات کامل هم نداشتیم. هیچ آمادگی نداشتیم. آمادگی کامل ذهنی هم نداشتیم. ما میخواستیم روزهایی را برای آمادگی داشته باشیم. به هر حال غیرمنتظره بود. اگر چه غیرمنتظره بود، اما آهسته آهسته اوضاع تحت کنترل در میآید.
میخواهیم با جمهوری اسلامی ایران روابط خوب و قوی داشته باشیم/ احزاب فعالیت کنند، ولی اجازه مخالفت ندارند
* ایا خودتان پیش بینی میکردید در این مسوولیت فعلی در وزارت فرهنگ باشید؟
– نه. در امارت اسلامی یک چارچوبی وجود دارد که خود آدم نمیتواند بگوید در این جایگاه باشد یا آن جایگاه. ما نمیتوانستیم پیش بینی کنیم که در این مسوولیت باشیم یا در مسوولیت دیگری. بزرگان تصمیم میگیرند و ما اجرا میکنیم برای ما هم مهم نبود که کدام پست باشیم پست چه باشد. خدمت مهم بود در هر بخشی استخدام میشدیم برای ما پذیرفته شدنی بود، ولی پیش بینی قبلی نداشتیم.
* شما هم اکنون معاون وزیر فرهنگ هستید. آیا قبل از حوادث اخیر، به وزارت فرهنگ آمده بودید یا مراجعهای داشتید؟
– نه نیامدم.
* یعنی این اولین ورود شما به ساختمان وزارت فرهنگ بود
– بله این اولین ورود من بود.
*شما قبل از این اتفاقات ساکن کابل بودید؟ چون هیچ تصویری از شما قبل از ورود امارت به کابل وجود نداشت؟ حتی ارتش امریکا اعلام کرده بود مجاهد یک شخصیت خیالی است و واقعی نیست.
– این از این جهت بود که از لحاظ امنیتی بسیار محتاط بودم احتیاط میکردم. من این راپورتهایی (گزارش هایی) که میگفتند شخصیت خیالی هستم رد نمیکردم به خاطر اینکه وضعیت امنیتی به نحوی بود که ما استفاده میکردیم.
وظیفه من ایجاب میکرد در گردش باشم. خطرات نظامی و امنیتی وجود داشت. ما باید برای حفظ جان و موقعیت خود همیشه در گردش میبودیم در کابل هم امدیم یک مقطع.
* وضعیت فعلی افغانستان را چگونه میبینید؟ وضعیت اقتصادی کشور دچار آسیب جدی شده است.
– هر زمان کشوری از بحران یا جنگی خارج میشود برای مدت کوتاهی مردم و حکومت و مملکت دچار بعضی مشکلات میشود، ولی راههای بیرون رفت از این حالت ان شاالله وجود دارد. امارت اسلامی افغانستان توانسته از لحاظ امنیتی در کشور امنیت خوبی را به میان بیاورد. تلاش میورزیم مشکلات اقتصادی را هم دغدغه مهمی برای مردم است برایش راه حل پیدا شود و در این راستا هم گامهایی را برداشته ایم تا حدی معاشات (حقوق ماهانه) مامورین (کارمندان دولت) پیدا شده و تا حدی برای تجار و سرمایه گذاران ما هم فرصتهای کاری مهیا گردیده. امید است تحرک اقتصادی خوبی هم به میان بیاید و وضعیت اقتصادی هم تحت تحرک باشد.
میخواهیم با جمهوری اسلامی ایران روابط خوب و قوی داشته باشیم/ احزاب فعالیت کنند، ولی اجازه مخالفت ندارند
* یکی از نقاط قوت مجموعه شما همین فعالیتهای اطلاع رسانی بود. هر منطقهای که به تصرف نیروهای شما در میآمد به سرعت فیلم و تصاویری از این اتفاق در اکانتهای تویتری شما منتشر میشد. برای انتشار سریع این فیلم و عکسها آیا سازماندهی وجود داشت؟
– امارت اسلامی افغانستان یک کمیسیون فرهنگی داشت. در این سه سال اواخر من در راس این کمیسیون قرار داشتم. ما وظیفه داشتیم تمام امور رسانهای را تنظیم کنیم که امور با یک نظم خاص پیش میرفت و هنوز هم دوام دارد.
* یعنی در هر مجموعه عملیات مسلحانه، بخش رسانهای هم داشتید؟
– حتما این ضرورت داشت.
* شما از توییتر و واتس اپ آزادانه استفاده کردید و میکنید. الان هم استفاده از آنها در افغانستان آزاد است. آیا این آزادی در آینده هم ادامه پیدا میکند؟
– بله ما مطمئن هستیم. آن زمان که ما آزاد نبودیم کشور ما اشغال بود نیروهای خارجی اینجا بود. در خطر قرار داشتیم الان کشور ما آزاد شد ما مستقل شدیم.
* یعنی شبکههای اجتماعی مثل فیس بوک توییتر تلگرام یوتیوب در افغانستان فیلتر نخواهند شد؟
– فیلتر نیاز است. امارت فیلتر نخواهد کرد. ما چیزی را فیلتر نمیکنیم.
* شما در اینده شبکههای اجتماعی از جمله فیس بوک توییتر تلگرام را فیلتر نخواهید کرد؟
– اگر چیزی خلاف منافع کشور ما نشر میشود وزارتخانههای مختلف امنیتی، استخبارات و مخابرات وظیفه دارند فیلتر داشته باشند، ولی از خود ما فیلتری نیست.
* آیا شما برنامهای برای فیلتر کردن تعدادی از سایتها دارید؟
– بله برنامه داریم.
* میتوانید جزئیاتی را اعلام کنید؟ ایا مصداقی دارید مثلا کدام سایتها یا رسانه ها؟
– ما بعد از تحقیق این کار را خواهیم کرد. زمانی که تحقیق میکنیم. رسانهها در حدی نیستند که ما آنها را فیلتر کنیم. البته تشویشها وجود دارد. شِکوهها وجود دارد و ما با ارگانها و مسوولین آنها مطرح میکنیم، ولی شاید نیاز دیده نمیشود که چیزی را فیلتر بکنیم و کنترل صدی فی صدی (صددرصدی) بکنیم، چون هم نیازمندی مردم است؛ خبررسانی است و نیاز مردم زیاد است دیگر. چیزی که علیه اسلام یا منافع کشور قرار بگیرد باز او را نیاز است فیلتر بکنیم.
* بعد از اتفاقات اخیر و تغییر حکومت تعداد رسانههای افغانستان از جمله شبکههای خصوصی تلویزیونی کاهش یافت خیلی از رسانهها تعطیل شدند و بسیاری از روزنامه نگاران کشور را ترک کردند. به نظر شما دلیل این موضوع چیست؟ ایا شما قصد دارید تغییری ایجاد کنید تا رسانهها در افغانستان فعال باشند و بتوانند به کار خود ادامه بدهند؟
– ما اطمینان صد درصدی به مردمی که فرار میکردند دادیم که به کارهای خود دوام بدهند، ولی بعضی واهمهها و پروپاگانداها علیه ما باعث شد برخی کارکنان شبکهها آنها کار خود را ترک بکنند و روبه فرار بیاورند. همچنین برخی رسانهها قبلا تمویل (حمایت مالی) میشدند از برخی سفارتخانهها یا شبکههای اقتصادی که آنها تمویل خود را از دست دادند. برخی از آنها ورشکسته شدند یعنی تمویلشان نیست (حمایت مالی ندارند). اینها از روی مشکلات اقتصادی توقف دارند، ولی ما تهدید نکردیم. رسانهها میتوانند باشند.
* شما محدودیتی علیه رسانهها اعمال نکردید؟
– محدودیتی که با کارشان مشکلی مواجه کند اعمال نکردیم، ولی محدودیتهایی بوده که قبلا رسانهها رعایت میکردند، ولی ما تکرار کردیم مثلا چیزی را که خلاف اسلام و ارزشهای اسلامی باشد.
* ایا این موارد به صورت مصداقی اعلام شده است؟ چون ارزشهای اسلامی ممکن است یک روحانی، مواردی را به عنوان ارزش اسلامی بیان کند و روحانی دیگری موارد دیگری را اعلام کند و اختلاف به وجود بیاید.
– نه یک چیزهایی که بسیار متفق علیها است (درباره آنها توافق وجود دارد). مسایل اختلافی در اسلام طبیعی است هست، ولی چیزهایی که در کلیات هست و متفق هست و مسلمانان درباره آنها ارزش قائل هستند و رعایت میشود. همچنین منافع اولیای کشور، همبستگی مردم، اتحاد مردم افغانستان، تمامیت ارضی، جلوگیری از خشونت و جنگ، ما نباید ترویج دهیم. هتک حرمت شخصی نشود توهین به اشخاص از طریق رسانهها نباشد. اکثر رسانهها را ما باور داریم این چیزها را رعایت میکنند. اما اگر چند فی صد (چند درصد) این مشکلات وجود داشت تلاش کردیم از راههای دیگر به مفاهمه مثبت برسیم.
* ایا موسیقی ممنوع است؟ به عنوان مثال پخش موسیقی در شبکههای تلویزیونی در افغانستان؟
– طبعا. چون از لحاظ شریعت اسلامی مشکلات وجود دارد.
شرح عکس: دفتر سخنگوی طالبان – وزارت فرهنگ – کابل
میخواهیم با جمهوری اسلامی ایران روابط خوب و قوی داشته باشیم/ احزاب فعالیت کنند، ولی اجازه مخالفت ندارند
* یعنی از لحاظ امارت اسلامی پخش موسیقی یا ویدیوکلیپ از شبکههای تلویزیونی ممنوع است؟
– ما این اصل را قرارداده ایم چیزی که مخالف شریعت اسلامی است نشر نشود. حال در موسیقی ما ترانه داریم که نشر میشود و چیز مثبت این است که به حد حرمت نیست و نشر میشود و به حد فحشا نمیرسد.
* تمیز کردن اینها چگونه ممکن است؟ البته خیلی از شبکههای افغانستان همزمان با تغییر حکومت به صورت داوطلبانه پخش موسیقی را متوقف کرده اند.
– رسانههایی که در افغانستان فعال هستند مردم افغانستان هستند آنها مسلمان هستند. آنها میدانند حکومت که تغییر کرده باید همنوا بسازند با ما.
* درباره فعالیت زنان در رسانهها ایا امارت اسلامی محدودیتی اعمال کرده است؟
– در رسانههای آزاد (خصوصی)، خانمها کار میکنند و من آنها را میبینم.
* در رسانههای دولتی چطور؟
– آنها هنوز چارچوبها ساخته نشده تا اجازه کار برای خانمها داده شود. در بخشهای دیگر هم این مشکلات را داریم.
درصدد هستیم چارچوب معقولی برایشان ساخته شود تا کارشان پیش ببرند؛ اصول شرعی هم بتوانند عملی شوند.
* یعنی الان خانمها در رسانههای دولتی هنوز به کار برنگشتهاند؟
– بله.
* شما چشماندازی که دارید، چقدر این روند زمان میبرد؟
– ما منتظر هستیم که یک چارچوب اصولی برایشان ساخته شود. امارت برای این مورد کار میکند.
* فکر میکنید چقدر طول بکشد؟
– نمیتوانیم تاریخی معین کنیم.
* چند سال یا چند ماه؟
– به سال نمیرسد. در چند ماه.
* هم اکنون این نگرانی وجود دارد درباره تحصیل زنان، هم دبیرستان، هم دانشگاه و هم کار زنان در ادارات دولتی. دختران و زنان چه زمانی میتوانند بازگردند؟
– این هم یک مسئله است که خانمها در کدام شرایط میتوانند کار کنند و در کدام سطوح میتوانند کار کنند برای حکومت. این یک مسئلهای است که کاملا طرف شرعی خودش را دارد و دنبال این هستیم راهحل شرعی را برایشان پیدا کنیم و بعد طبق اصول شرع برایشان چارچوب بسازیم، آنها هم فعالیت کنند.
* شما بهتر میدانید که بیش از ۵۰ کشور اسلامی داریم و در همه کشورهای اسلامی دختران و زنان به مدرسه و دانشگاه میروند، زنان به محل کار میروند؛ هم ادارات دولتی و هم خصوصی. تنها استثئا در اینجا الان افغانستان است.
– بله (درباره تحصیل و کار زنان در کشورهای اسلامی) این نیازمندی است. درباره افغانستان این شاید مقطعی باشد. طولانی مدت نیست. راهحل باید جور (پیدا) شود. چون هر چیزی نو شده است. باید طرز العملی وجود داشته باشد.
* ممکن است در نهایت به نتیجه برسید که کامل منع کنید یا اصل بر بازگشت است؟
– ما یک مجمعی از علمای اسلام را خواستهایم که آنها جمع شوند و راههایی را به ما دهند که مشخص شود؛ هم مااز اعتراض بیرون شویم و هم از مسئولیت اللهی بیرون شویم و هم راه حل معضلههای مختلف خانمها پیدا کنیم. درصدد این هستیم.
* خود شما امیدوارید که این اتفاق بیفتد، یعنی خانمها برگردند به سر کارشان؟
– امیدواریم، چون علما اکثرا انفرادی قائل به این مسائل هستند.
* اینها علمایی هستند که در حوزه خود امارت اسلامی هستند یا علمایی که مخالف امارت هم هستند، در این مجموعه حضور دارند؟
– ما الحمدلله در جمع علما مخالف نداریم.
* یعنی هیچ کدام از علما موضع مخالف با امارت اسلامی ندارند؟
– علمای اسلامی در کشور ما همه از ما حمایت میکنند. ضرورت نیست عضو ما باشند. عالم باشد و فقیه باشد.
* یعنی اگر عالمی مخالف شما باشد بازهم نظر او را میگیرید؟
– بله نظرشان گرفته میشود.
* به هر حال، حکومت قبلی افغانستان حکومت کفر نبود، آنجا هم “جمهوری اسلامی افغانستان” بود، یعنی تاکید بر کلمه اسلامی هم بود و خانمها هم با حجاب میآمدند سر کار. یعنی وضعیتی مثل کشورهای غربی و اروپایی وجود نداشت و جمهوری اسلامی بود. این دغدغه همچنان هست که چه اتفاقی میافتد برای زنان در افغانستان؟
– موضوع اصلی این است که اسلام من حیث عنوان مهم نیست، من حیث محتوا و مفهوم مهم است و مفهوم و محتوای اسلام، تطبیق (اجرایی) و عملی شود. اینکه سرِ لوحه (در تابلوها) نوشته میشود میبینیم هست در خیلی از کشورهای اسلامی هست ولی عملی باید قوانین طبق شریعت اسلامی دستور داده شود و اجرا شود. مبارزه ۲۰ ساله ما، قربانیهای ۴۰ ساله مردم افغانستان به خاطر این بود که یک حکومتی واقعی اسلامی بسازیم و طبق دستورات شریعت اسلامی قوانینی داشته باشیم.
این یک آرمان بزرگ مردم افغانستان است که بسیار قربانی داده شده است. استثئاناتی شاید در دیگر دنیا وجود داشته باشد، ولی ربطی به ما ندارد. مردم افغانستان به خاطر اسلام بسیار زیاد قربانی داده که دیگر کشورها ندادهاند. ما اعتراضی هم نمیکنیم علیه کدام کشور، ولی ما استثنائات خودمان را داریم، چون ما بسیار قربانی شدیم در این راه. هدف ما این است که اسلام باید من حیث حرف اول را باشد. بعدا همه چیز باید بر طبق اصول اسلامی و چارچوبهای اسلامی ساخته شود.
* فکر میکنید این روند چقدر طول میکشد، یعنی چه زمانی زنان و دختران به مدرسه و دانشگاه و محل کار خود برمیگردند؟
– در چند ماه این مساله حل میشود. امید من این است.
* درباره رابطه امارت اسلامی افغانستان و جمهوری اسلامی ایران. شما چه آیندهای میبینید؟ پروازها برقرار شده و مرزها فعال هستند و رفت و آمد دو طرف ادامه دارد ولی هنوز جمهوری اسلامی ایران مثل همه کشورهای دنیا، امارت اسلامی افغانستان را به رسمیت نشناخته. تقریبا امارت اسلامی الان تنها کشور و حکومت دنیاست که از طرف هیچ کشوری در دنیا به رسمیت شناخته نشده است؟
– ما با جمهوری اسلامی ایران روابط حسنه داریم، روابط بسیار خوب داریم از قبل تا حال. هیاتهای جمهوری اسلامی ایران با ما رفت و آمد دارند.
* در آن زمان در بحث مبارزه با آمریکا، جمهوری اسلامی از نیروهای امارت اسلامی یا طالبان حمایت میکرد؟
– بله. حمایت سیاسی میکرد.
* حمایت تسلیحاتی؟
– نه.
* چون بعضی گزارشها میآمد از رسانههای آمریکایی که…
– نه هیچ کشور بیرونی هم از لحاظ تسلیحاتی
* حتی روسیه؟
– حتی روسیه. چون نمیتوانستند. روسیه هم حمایت سیاسی کرد، جمهوری اسلامی ایران هم حمایت سیاسی داشت، قطر هم داشت، کشورهای متعدد داشتند. روابطشان با ما بسیار حسنه و خوب است. ما هم میخواهیم با جمهوری اسلامی ایران روابط خوب و قوی داشته باشیم تا نزدیکی بین دو ملت وجود داشته باشد، باور وجود داشته باشد و منافع مشترک هم داریم؛ تجارت مشترک، مرز مشترک، امنیت مشترک. این را هم دنبال میکنیم. مساله به رسمیتشناختن هم امید میرود حل شود.
میخواهیم با جمهوری اسلامی ایران روابط خوب و قوی داشته باشیم/ احزاب فعالیت کنند، ولی اجازه مخالفت ندارند
*پیشبینی شما از آینده چیست؛ هم در مورد به رسمیتشناختن امارت اسلامی از طرف کشورهای همسایه و قدرتهای جهانی؟
– بسیار مهم است. برای ما هم به رسمیتشناختن مهم است، چون یک کشوری هستیم که میخواهیم با کشورهای دیگر هم زندگی کنیم و روابط دیپلماتیک داشته باشیم؛ و برای جهان هم مهم است، چون افغانستان ۲۰ سال قبل اگر به رسمیت شناخته میشد، جنگ نمیشد، چون ما روزنهها و کانالهای ارتباطی میداشتیم. چیزهایی که مشکل بود، از طریق گفتمان حل میشد. اگر دروازهها (درها) را ببندیم، طبعا در بیگانگی بهسر میبریم و اشتباه بسیار خرد هم کلان جلوه داده میشود و به خطر و انفجار میکشد.
بنابراین ما میخواهیم با تمام کشورها روابط خوبی داشته باشیم، دنیا هم با ما روابط حسنه داشته باشند و تشویشهایی که دارند، از طریق دیپلماتیک با ما شریک بسازند (با ما مطرح کنند)، ما میتوانیم قناعتشان را فراهم کنیم یا ما قناعت کنیم، یعنی راهحل وجود دارد و باید انزوایی قرار نگیرد و رسمیتشناختن، حق مردم افغانستان و حق حکومت ما است و انجام شود.
شرایطی گذاشته نشود که معقول نیست، پذیرفتهشدنی نیست، عملی نیست. ما میخواهیم هرچه زودتر این جریان، عملی شود که ما به رسمیت شناخته شویم و قابل اعتماد باشیم در دنیا و با دنیا رابطه خوبی داشته باشیم.
* در ایران همیشه در کنار نگرانی عام درباره مردم افغانستان نگرانی خاص هم در مورد حقوق شیعیان، حقوق هزارهها وجود دارد که در حکومت امارت اسلامی چه اتفاقی میافتد؛ خبرهایی درباره تبعیض علیه آنها وجود دارد. درباره اتفاقاتی که علیه این بخش از جامعه افغانستان روی داده. خیلیها میگویند امارت اسلامی به لحاظ ترکیبی که دارد، تبعیض را به صورت خودکار و سیستماتیک اعمال میکند.
– نه، چنین نیست. در حکومت ما تمام قانون مدنظر گرفته شده. از تمام نخبهها و شخصیتهای کابینه هستند. هزارهها هم در کابینهها هستند. در ردههای مختلف هستند، تبعیض قائل نیستیم، چون در اسلام تبعیض جایز نیست، حرام است و ما پایبند اسلام هستیم. افغانها حق دارند، حق زندگی، حق فعالیت اجتماعی، حق تجارت، حق همه انتظاراتی که در یک کشور زندگی میکنند را دارند. ما به آنها این حق را میدهیم.
به یک راستا پروپاگاندایی درست میشود و ما هم میشنویم، ولی رد میکنیم. ما فکر تبعیضی نداریم، تلاش میکنیم که همه مسائل حل شود، در افغانستان اگر جنگی شده بعد از ۲۰ سال اشغال، مسائل قومیت بسیار بالا گرفته و امتیازات براین اساس تقسیم میشود که به خیر جامعه ما نبود، جامعه را تشویق میکرد که تبعیض بیشتر بسازد، هر کسی برای قوم خود پافشاری کند، امتیازطلبی کند از این آیه که مفید نبود. ما میخواهیم افغان باشیم، مسلمان باشیم کافی است. اقوام و مذهب و عقیده و باورهای مختلفی که در افغانستان است، جزو زیباییهای این مملکت است.
* آیا امارت اسلامی به احزاب اجازه فعالیت آزادانه میدهد؟
– طبعا. فعالیتهایی شاید در آنها باشد، اجازه فعالیتی باشد که سالم است.
* اگر یک حزبی راهاندازی شود و اعلام کند ما میخواهیم با امارت اسلامی مخالفت کنیم، مخالفت سیاسی، نه مخالف نظامی.
– نه، کشور ما را شما میبینید که از مخالفتها بسیار درد و رنج دیده. شما دیدید در زمانی که جهاد بود، باعث دغدغه کشور ما شد، ولی هم در ۲۰ سال تنظیمهای (گروه ها/ احزاب) مختلف داشتیم کشور به جای اینکه آباد شود، تقسیم شد، نفرتها کاشته شد، دشمنیها بزرگ شد و این چیزها خلاف منافع کشور است. ما کوشش میکنیم احزاب فعالیت داشته باشد، ولی فعالیت سالم. تقابل و مخالفت متصور نیست.
* یعنی اگر یک حزبی بخواهد اعلام کند مثلا ما میخواهیم با امارت اسلامی (دولت طالبان) مخالف کنیم، ولی مخالفت سیاسی، نه مخالف نظامی.
– این مخالفت شاید از نظر اسلام جایز نباشد که از حکومت کسی مخالفت داشته باشد یا اعلام کند. من مخالف سیاسی باشم، سبب تنش میشود.
* شما منع میکنید؟
– طبعا اجازه نیست. خلاف منافع کشور است.
شرح عکس: به سمت درب خروج وزارت فرهنگ دولت طالبان – کابل
میخواهیم با جمهوری اسلامی ایران روابط خوب و قوی داشته باشیم/ احزاب فعالیت کنند، ولی اجازه مخالفت ندارند
* اگر روزنامهنگاری بخواهد انتقادی کند از نخست وزیر دولت امارت اسلامی (طالبان)، از وزیر، از وزیر خارجه امارت اسلامی چطور؟
– میتوانند، چون چنین چیزی بیشتر به معنای اصلاح است. هر کسی هم عیبی داشته باشد هم باید پیدا کند.
* حتی اگر مثلا علیه نخست وزیر دولت امارت اسلامی باشد؟
– بله، هر کسی.
* حتی بالاتر از نخست وزیر ممکن است، یعنی روزنامهنگاری مطلبی بنویسد…
– یک چیزی که واقعیت باشد.
* اگر از نظر او انتقاد باشد، ولی از نظر شما واقعیت ندارد مثلا.
– از نظر، مهم نیست. مهم این است که واقعیت امر چه چیزی هست. اگر توهین بود اگر تخریب بود اجازه نیست. اگر انتقاد سالم باشد حضرت عمر – رضی الله عنه – در زمان خود میگوید دوست من کسی است که به ما انتقاد کند. امرای ما که از آنها بهتر نیستند. انتقاد پذیر هستند. انتقاد به خاطر اصلاح باشد.
* به نظر شما چرا نیروهای دولت اشرف غنی، دولت جمهوری اسلامی افغانستان در مقابل نیروهای طالبان یا امارت اسلامی مقاومت نمیکردند؟
– آنها میدانستند مقاومتشان جایی را نمیگیرد و در منافع آمریکا قرار دارند و نباید دیگر از او حمایت کنند و به ما هم اعتماد کردند. چون ما هم به انها اعتماد دادیم.
* یعنی شما قبل از عملیاتهایتان رایزنی میکردید؟
– تماسهایی داشتیم. در سطح ولسوالیها و ولایات (شهرستانها و استان ها) ما تماس گرفتیم با آنها (با فرمانداران و استانداران)، آنها را اعتماد دادیم که شما را نمیکُشیم، دشمنی با شما را نمیخواهیم، موضع شما خطری برای کشور ماست، برای دین ماست، برای منافع آمریکاست، از این بگذریم. آنها هم به ما ارجاع شدند و به زندگی عادی خود بازگشتند.