به گزارش بخش بین المللی سایت خبرمهم، استقرار حکومت طالبان در افغانستان بیش از آنکه یک فرصت جدید برای ایران باشد، چالشی است که باید دید ایران با تنش های فزاینده منطقه ای در روابط خارجی خود، چگونه خواهد توانست از عهده حل آن برآید.” حمزه اظهر سلام” روزنامه نگار پاکستانی و سردبیر نشریه انگلیسی “پاکستان دیلی” چاپ اسلام آباد، در مقاله ای تاثیر قدرت یافتن طالبان در افغانستان بر منافع ملی جمهوری اسلامی ایران را مورد بررسی قرار داده و مدعی شده استقرار حکومت طالبان در افغانستان یک تهدید راهبردی علیه منافع جمهوری اسلامی است، که رقبا و دشمنان منطقه ای ایران از جمله اسراییل می توانند از آن بهره برداری کنند.
این روزنامه نگار پاکستانی نوشته است:
“محمود احمدی نژاد رییس جمهوری اسبق ایران به قدرت رسیدن دوباره طالبان در افغانستان را یک سناریوی شیطانی از سوی آمریکا علیه ایران دانسته است. ایران و طالبان هر دو با آمریکا خصومت دارند. اما به نظر می رسد تهدید فوری ایالات متحده برای متحد شدن آنها کافی نباشد
زمزمه هایی که اخیرا از تهران می آید نشان می دهد که ایرانی ها به رغم روزهای اولیه، از خروج آمریکا از افغانستان و به دست گرفتن قدرت طالبان در آنجا رضایت کامل ندارند.
سخنگوی وزارت خارجه ایران تجاوزات نظامی طالبان به دره پنجشیر را محکوم کرده، جایی که “احمد مسعود” نیروهای شبه نظامی مخالفان را علیه حکومت طالبان هدایت می کند. سخنگوی وزارت خارجه ایران حتی به نگرانی ایران از “مداخله خارجی” در افغانستان اشاره کرده، که نشان دهنده نگرانی هایی است که همسو با رسانه های هند در مورد دخالت پاکستان در جنگ دره پنجشیر در رسانه ها و محافل سیاسی ایران نیز مطرح شده است.
تا اینجای کار ایران ترجیح داده است خطوط قرمز خود را برای حکومت طالبان افغانستان ترسیم کند، خطوطی که ظاهرا طالبان نباید از آن عبور کنند.
نگرانی های تهران در مورد دخالت خارجی ها در افغانستان برای همه آشکار است ، زیرا خود ایران متهم به دخالت در امور کشورهای دیگر است. چه حزب الله لبنان، چه سازمان بدر در عراق، چه جنبش صابرین فلسطینی، تهران می خواهد در همه آنچه در منطقه در حال وقوع است دست داشته باشد و افغانستان نیز از این قاعده مستثنی نیست.
تاریخ و فرهنگ نزدیک اجازه نمی دهد که روابط سرد ایران و افغانستان به طور کامل یخ بزند. در سال ۱۹۹۸، ایران و طالبان، که در آن زمان افغانستان را تحت کنترل داشتند، پس از کشته شدن ۱۱ نفر-از جمله دیپلمات های ایرانی و یک روزنامه نگار-در مزارشریف تا آستانه جنگ پیش رفتند.
با وجودی که برخی ناظران ، حکومت کنونی در افغانستان را “طالبان ۲” توصیف می کنند و معتقدند نسخه جدید طالبان با نسخه دهه ۱۹۹۰ کاملا متفاوت است، اما به نظر نمی رسد اقوام سنی مذهب طالبان هنوز توانسته باشند با ایران شیعه با دیدگاه های متضاد فرهنگی، ایدئولوژیکی و ژئوپلیتیکی در همسایگی خود کنار بیایند و با آن رابطه نزدیک برقرار کنند. به همین دلیل است که از نظر تاریخی، کشورهای حوزه خلیج فارس – از جمله عربستان سعودی و امارات متحده عربی – به طالبان نزدیکتر هستند.
در همین حال، قطر به یک بازیگر کلیدی در مذاکرات بین طالبان و بقیه جهان تبدیل شده است. این ملت کوچک اما ثروتمند توانسته است موقعیت مهمی را در مورد همه چیز که مربوط به افغانستان است، به دست آورد. نمایندگان طالبان در دوحه یک پایگاه ثابت برای به پیشبرد دیپلماسی طالبان با جهان خارج تشکیل داده اند.
اسرائیل از طریق روابط خود با امارات متحده عربی و قطر می تواند از حضور خود در افغانستان علیه منافع ایران استفاده کند. تنش فزاینده بین ایران و طالبان می تواند به نفع اسرائیل باشد، اسرائیل می تواند از فرصت های جدید استفاده کرده و اتحادهایی ایجاد کند که در حال حاضر ناممکن به نظر می رسند. در پاکستان ۱.۴۵ میلیون مهاجر افغان وجود دارد که بیشتر از هر کشور دیگری است.
پاکستان و افغانستان نه تنها دارای ۲۶۷۰ کیلومتر (۱۶۶۰ مایل) مرز مشترک هستند، بلکه دارای پیشینه فرهنگی، قبیله ای و مذهبی مشترک نیز هستند. پاکستان همچنین ۴۳ میلیون پشتون را در خود جای داده است، اعضای بزرگترین گروه قومی در افغانستان که رژیم جدید کابل را نیز تحت کنترل دارند.
با کمال تعجب، برخی ادعا می کنند که پشتون ها از سرزمین اسرائیل سرچشمه گرفته اند. پروفسور “آویگدور شاچان” انسان شناس اسرائیلی مدعی است که قبایل گمشده اسرائیل پس از فتح آشور بین سالهای ۷۲۳-۸۵۶ پیش از میلاد به افغانستان رسیده اند.
در حالی که ادعاهایی مانند این هنوز بر نگرش اسرائیل نسبت به طالبان تاثیر نگذاشته است، اما با توجه به عوامل دیگر-مانند روابط نزدیک اسرائیل و چین- اسرائیل امکانات مستقیم چندانی برای مانور در افغانستان ندارد. از سوی دیگر با توجه به مداخله روزافزون ایران در سوریه و یمن در حالی که همزمان با کشورهای عربستان، اسرائیل و آمریکا نیز در منطقه دست به گریبان است، به نظر می رسد دردسر جدیدی برای تهران در پیش است و ایران بازی سختی را با طالبان در افغانستان در پیش رو دارد.
با توجه به وضعیت ناپایدار کنونی، باید دید آیا ایران می تواند از عهده دشمن دیگری برآید؟ فقط زمان می تواند بگوید. /عصرایران