زندگی در افغانستان زیر سایه حکومت طالبان

خبرمهم: هرات، شهری است در مسیر جاده ابریشم و در نزدیکی مرز ایران. این شهر، یکی از لیبرال‌ترین شهر‌های افغانستان بود. اما یک روز بعد ار خروج سربازان آمریکایی، صد‌ها حامی طالبان، خیابان‌های آن را پر کردند. بقیه ساکنان شهر از بیمِ جان‌شان در خانه‌ها حبس شده‌اند.

به گزارش بخش بین المللی سایت خبرمهم، بعد از خروج آخرین نفرات سربازان خارجی از افغانستان، زندگی در این کشور چه شکلی پیدا کرده است؟ چهار نفر از شهر‌ها و استان‌های مختلف به بی‌بی‌سی‌ورلد گفته‌اند که ابتدایی‌ترین آزادی‌های خود را از دست داده‌اند و برای زنده ماندن تقلا می‌کنند.

به نقل از بی بی سی، برخی از اسامی برای محافظت از افراد تغییر کرده است.

مزارِ شریف

مزارِ شریف شهری بزرگ و یکی از کلان‌ترین قطب‌های اقتصادی در افغانستان است که در شمال افغانستان و در نزدیکی تاجیکستان و ازبکستان واقع شده است. این شهر که زمانی محل استقرار دولت بود، در روز ۱۴‌آگوست به دستِ طالبان افتاد.
مجیب در یک رستوران کار می‌کرد. او اکنون برای پیدا کردن غذا تقلا می‌کند. او در ویدیویی که برای بی‌بی‌سی ورلد فرستاده است، به کفِ کثیفِ یک ساختمان متروکه که چند پتو روی هم انباشته شده‌اند، اشاره می‌کند و می‌گوید فعلاَ خانه جدیدش اینجاست.
مجیب چهار هفته پیش به شهر رسیده است. او یکی از نیم‌میلیون افغانی است که با شروع درگیری‌ها بین طالبان و نیرو‌های دولت تازه‌سرنگون‌شده افغانستان، در کشورشان آواره شدند.
طالبان پدرش را بیشتر از ۱۰‌سال قبل کشتند و یک دهه بعد او «می‌ترسد بیرون برود»، زیرا «آن‌ها هر روز دارند مردم را کتک می‌زنند.»
تصاویری که هفته گذشته از مزار شریف ثبت شده است، نشان می‌دهد صد‌ها افغانستانی درحالیکه چمدان‌ها و کیسه‌هایی در دست دارند، به امید اینکه بتوانند این کشور را ترک کنند، سوار اتوبوس‌هایی که به سمتِ کابل حرکت می‌کنند، می‌شوند.مجیب می‌گوید، اما از زمانی که نیرو‌های آمریکایی کشور را ترک کرده‌اند، تعداد بیشتری از کابل به مزارِ شریف می‌آیند. آن‌ها تلاش می‌کنند که از مرز ازبکستان راهی برای خروج از این کشور پیدا کنند.
مجیب هم ناامیدانه می‌خواهد بگریزد، اما مطمئن نیست که موفق شود. او می‌گوید: «طالبان اینجا هستند و نمی‌خواهند مردم از کشور خارج شوند.»

لشگر‌گاه، استان هلمند

استان هلمند در جنوب افغانستان که محل استقرار نیرو‌های بریتانیایی بود، در روز ۱۳‌آگوست به تصرفِ طالبان درآمد. لشگرگاه که پایتخت این استان است، صحنه یکی از سخت‌ترین نبرد‌ها در هفته‌های اخیر بوده است.
روی تابلوی اعلاناتِ مطبِ دکتر ویکتور اروسِویچ کیسه‌های پلاستیکی کوچکی که حاوی گلوله هستند، آویزان است. او یکی از کیسه‌ها را از روی تابلو برمی‌دارد تا محتویاتش را به دوربین نشان دهد و در همین حال می‌گوید: «به آن می‌گوییم دیوار شرمساری. بسیاری از این گلوله‌ها که کالیبر‌های بزرگ دارند را از بدن بیمارانِ جوانم خارج کرده‌ام.»
دکتر اروسویچ در بیمارستان سوانح در لشگرگاه کار می‌کند. اکنون که جنگ پایان گرفته است، بخش‌ها به اندازه چند هفته پیش شلوغ نیستند. بمباران و تیراندازی متوقف شده و خیابان‌ها آرام است.
دکتر می‌گوید: «خیلی عجیب است. من چند سالی است که اینجا هستم، اما هرگز اینجا تا این حد آرام و ساکت نبوده است. من آن را آرامش پیش از طوفان می‌دانم، امیدوارم که اشتباه کنم، اما باید دید چه می‌شود.»
او می‌گوید بسیاری از ساختمان‌ها در نتیجه بمباران در لشگرگاه تخریب شده‌اند و خانواده‌هایی که به دلیل درگیری‌ها گریخته بودند، دارند کم‌کم به خانه‌های‌شان که تبدیل به ویرانه شده است، باز می‌گردند.او می‌گوید: «آن‌ها در مقابل مساجد و در خیابان‌ها می‌خوابند. آن‌ها پولی ندارند که خانه‌های‌شان را بازسازی کنند، بنابراین بسیاری از آن‌ها بی‌خانمان‌شده و مجبور شده‌اند در خانه اقوام‌شان بمانند.»
او می‌گوید بسیاری از خانواده‌ها در منطقه در فقر زندگی می‌کنند و حتی نمی‌توانند غذای روزانه‌شان را تأمین کنند. بانک‌ها روز‌ها تعطیل بوده و عدم دسترسی به پول نقد مشکل را بدتر کرده است.
بسیاری از نیرو‌های امداد خارجی که پیش‌از‌این به این خانواده‌ها کمک می‌کردند، با استقرار طالبان کشور را ترک کردند. دکتر اوروسویچ اهل صربستان است و در زمره کسانی است که هنوز تصمیم به خروج نگرفته است.او می‌گوید: «ما مسئولیت داریم. ما تنها مرکز مداوای آسیب‌دیدگان حوادث در این استان هستیم. مردم به غذا، پول و دارو نیاز دارند.»

بدخشان

بدخشان، یکی از فقیرترین استان‌های افغانستان است که با تاجیکستان در شمال‌شرق این کشور، هم‌مرز است. طالبان کنترل پایتخت این استان را در ۱۱‌آگوست به دست گرفت.
عبدل در بدخشان پزشک است. آخرین‌باری که طالبان بر افغانستان حکومت می‌کردند، او دانشجو بود. او می‌گوید: «آن زمان موقعیت خیلی بد بود و رفتار آن‌ها هم‌اکنون مانند گذشته است. من هیچ تغییری نمی‌بینم.»
عبدل تصاویر زیادی از بیمارستانِ منطقه که اکنون توسط طالبان از آن محافظت می‌شود، برای بی‌بی‌سی ورلد ارسال کرده است. در یکی از این تصاویر، یک پسربچه ۱۸‌ماهه که از شدت لاغری پوست‌واستخوان است، روی تخت دراز کشیده و مادرش به کارکنان بیمارستان التماس می‌کند که بچه را نجات دهند.
عبدل می‌گوید، او نتوانسته بود بچه را سیر کند. «هر روز تعداد بیشتری از کودکان دچار سوءتغذیه می‌شوند.» برطبق گزارش سازمان ملل، نیمی از کودکانی که زیر ۵ سال هستند، تا پایان امسال دچار سوءتغذیه حاد خواهند شد.
فقر همیشه یکی از واقعیت‌های تلخ این استان بوده است؛ اما با به قدرت رسیدن طالبان و بی‌کار شدنِ کارمندان دولت، بهای غذا و سوخت در این استان بیداد می‌کند. برخی از کارمندان دولت هنوز منتظرند تا حقوقی را که چند ماه است به تعویق افتاده است، دریافت کنند.
عبدل نگرانِ حقوق زنان استان نیز هست. به بسیاری از کارکنان زن کادر درمان اجازه داده‌اند تا به کار خود ادامه دهند، اما بسیاری دیگر از زنان در مشاغل دیگر، دیگر اجازه کار کردن ندارند.
عبدل می‌گوید دختران بیشتر از کلاس ششم نمی‌توانند درس بخوانند. او می‌گوید: «مردم هیچ امیدی به آینده‌شان ندارند. هیچ روزنه امید و فرصتی برای مردم در بدخشان وجود ندارد.»

هرات

هرات، شهری است در مسیر جاده ابریشم و در نزدیکی مرز ایران. این شهر، یکی از لیبرال‌ترین شهر‌های افغانستان بود. اما یک روز بعد ار خروج سربازان آمریکایی، صد‌ها حامی طالبان، خیابان‌های آن را پر کردند. بقیه ساکنان شهر از بیمِ جان‌شان در خانه‌ها حبس شده‌اند.
گل که تازه از بازار برگشته با بی‌بی‌سی ورلد صحبت می‌کند. او می‌گوید: «سرتاسر بازار طالبان با تفنگ ایستاده‌اند. آدمِ ثروتمند یا زنان و دخترانِ زیادی را در خیابان‌ها نمی‌بینید، زیرا آن‌ها از ترس طالبان خانه‌نشین شده‌اند.»
افسون، همسر گل، می‌گوید: «اکنون باید فقط به همراه یک مرد از خانه خارج شوم و برقع بپوشم. آینده دخترمان نامعلوم است.»
گل می‌گوید حتی بعد از آنکه رهبران طالبان گفتند زنان می‌توانند در مشاغل پزشکی بمانند، به خواهر او که یک پزشک است گفته بودند که باید مدتی از مطبش دور بماند.
گل می‌گوید چند روز بعد خواهرش به همراه چند زن دیگر به محل کارش برگشته است. اما بسیاری از زنان دیگر هنوز در خانه هستند و مطمئن نیستند که بتوانند شغل خود را از سر بگیرند. گل و خانواده‌اش هنوز امیدوارند که بتوانند افغانستان را ترک کنند.
«هر جایی می‌رویم. آمریکا، آلمان، فرانسه. هر جایی.»  /فرارو
خروج از نسخه موبایل