بازگشت به برجام و پرسش‌های بی‌پاسخ!

به گزارش بخش بین المللی سایت خبرمهم،  مقام‌های دولت بایدن لحنی دوپهلو و درهم‌آمیخته را درباره رویکردشان در برابر احیای برجام در پیش گرفته‌اند. آنها از یک طرف، بازگشت آمریکا به توافق برجام را در صورت اجرای کامل تعهدات ایران رد نمی‌کنند اما در همان حال، خواهان توسعه و تقویت این توافق هستند؛ به‌طوری‌که در کنار تشدید محدودیت‌های برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی، برنامه موشکی و سیاست منطقه‌ای آن را نیز شامل شود. این رویکرد از لحاظ اجرایی تناقضاتی در دل خود دارد و همین تناقضات، زبان دیپلمات‌های دولت بایدن را ممزوج و مبهم کرده است. از اظهارنظر برخی افراد نزدیک به دولت بایدن چنین برمی‌آید که کاخ سفید احتمالا طرحی دومرحله‌ای را مدنظر خود دارد؛ بدین صورت که در مرحله نخست، در برابر پایبندی ایران به تعهداتش در برجام، به این توافق بازگردد و در مرحله دوم، در جهت تغییر و گسترش مفاد توافق، کارزاری دیپلماتیک در صحنه بین‌المللی علیه ایران سازمان دهد. در این میان اما مخالفان بازگشت آمریکا به برجام پرسشی بسیار اساسی در برابر این رویکرد احتمالی دولت بایدن قرار می‌دهند. پرسش آنها این است که اگر در سایه احیای برجام تحریم‌های بین‌المللی علیه ایران لغو شود و اقتصاد این کشور از زیر بار تنش‌های فزاینده رهایی یابد، دیگر با کدام اهرم فشار می‌توان جمهوری اسلامی را به پذیرشِ مرحله دوم موردنظرکاخ سفید مجبور کرد یا متقاعد ساخت؟ بعید است مقام‌های دولت بایدن برای این پرسش، پاسخ سرراستی داشته باشند، اما آنها به جای پاسخ، پرسشی همسنگ آن را روبه‌روی منتقدان قرار می‌دهند. پرسش آنها این است که اگر تعلل بیش از اندازه در جهت بازگشت به برجام، سبب نزدیکی بی‌سابقه ایران به «نقطه گریز هسته‌ای» شود، در آن صورت چه باید کرد؟ از نظر برخی حامیان دولت بایدن، برجام گرچه توافقی معیوب و ناقص بوده اما عملا برای آمریکا و متحدانش وقت خریده است. بنابراین، اکنون که جمهوری اسلامی با لغو بسیاری از تعهدات برجامی خود به سوی انباشت و تغلیظ اورانیوم و حتی خروج از پروتکل الحاقی حرکت می‌کند، بازگشت به برجام می‌تواند وضع را به نقطه قبلی آن برگرداند و تا دستیابی به اجماعی جهانی، برای غرب زمان بخرد. در واقع، مخاطب اصلی پرسش حامیان دولت بایدن، اسرائیلی‌ها هستند که از یک‌سو با هرگونه بازگشت آمریکا به برجام سرسختانه مخالفت می‌کنند و از سوی دیگر، بیش از هر کشور دیگری، نسبت به نقض تعهدات برجامی ایران و نزدیکی آن به نقطه گریز هسته‌ای هشدار می‌دهند و ابراز نگرانی می‌کنند. اسرائیلی‌ها اگر بخواهند از این تناقض و تعارض خود را نجات دهند یا باید در مورد بازگشت دولت بایدن به برجام نرمش نشان دهند یا اینکه طرفِ آمریکایی را قانع سازند که با وجود نقض تعهدات برجامی از سوی ایران، فاصله آن با نقطه گریز هسته‌ای همچنان بسیار است و از این رو فرصت کافی برای تشدید فشارها علیه جمهوری اسلامی وجود دارد. به نظرم نمی‌رسد اسرائیلی‌ها به هر کدام از این دو مورد، تمایلی داشته باشند. از این رو، نوع نگاه آنان به بحران، گویی نهایتا از جنگ و حمله نظامی سر درمی‌آورد. دولت بایدن اما در ابتدای کار خود بعید است علاقه‌ای به وقوع جنگ در منطقه‌ای داشته باشد که از یک دهه پیش دستخوش آشوب و بی‌نظمی شده است. بنابراین اسرائیلی‌ها برای بازداشتن دولت بایدن از احیای برجام، ممکن است در اندیشه تشدید عملیات به منظور ایجاد تاخیر یا خرید وقت باشند که دولت بایدن برای اجتناب از بازگشت سریع به برجام به آن احتیاج دارد. در هر صورت، ماجرای برجام بیش از آنچه برخی محافل داخلی در ایران تصور می‌کنند، پیچیده و بغرنج شده است و به نظرم سرنوشت آن بیش از اراده آمریکا به نوع تصمیمات اسرائیل گره خورده است./آرمان ملی

خروج از نسخه موبایل