به گزارش بخش بین المللی سایت خبرمهم، روزی که رکس تیلرسون را بهعنوان وزیرخارجهاش برگزیده بود، خیلیها حدس میزدند که این داستان، زیاد به طول نینجامد. البته هیچکس هم انتظار نداشت، ترامپی که تا آن موقع از پارهکردن برجام سخن به میان میآورد، یک مدیر کسبوکار تجاری را که شاید زیاد هم با دنیای سیاست خارجه آشنا نیست، به عنوان وزیر خارجه خود برگزیند. آن وقتها که موضوع نقش روسیه در انتخاب شدن ترامپ به عنوان رئیسجمهور مطرح بود، خیلیها انتخاب تیلرسون را به همین موضوع نسبت میدادند. چراکه او دو سه سال قبل از وزیر شدن، نشانی به نام نشان دوستی را از شخص پوتین دریافت کرد. دلیل این نشان هم مشارکتهای آن زمان وی با روسها در موضوعاتی از جمله انرژی روسیه برشمرده شد. قطعا خیلیها همان وقت این سوال برایشان پیش آمد که چرا باید از میان گزینههای همسوتری مانند میت رامنی، دیوید پترائوس، جان بولتون و… تیلرسون بهعنوان وزیر انتخاب شود، برای پاسخ به این پرسش بسیاری همین دوستی با روسیه را دلیل اصلی این کار میدانستند. تیلرسون مطلوبترین گزینه برای ایران در دوره ترامپ به شمار میآمد، کسی که مخالف تحریم بود و میگفت: «ما از تحریمها عموما حمایت نمیکنیم، زیرا آنها را کارآمد نمیدانیم مگر اینکه خیلی خوب اجرا شوند و انجام این کاری است بسیار سخت.» او البته از برجام هم حمایت میکرد. تداوم نتیجه این نگاهها اما آن شد تا ناگهان دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا در توئیتر خود اعلام کند که رکس تیلرسون را از سمت خود برکنار و مایک پمپئو، رئیس سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) را بهعنوان جایگزین وی معرفی کرده است. ترامپ در مورد دلایل برکناری تیلرسون گفت که آن دو در مسائلی مانند پرونده هستهای ایران با هم اختلاف داشتند و او تصور میکند که اکنون تیلرسون با برکناریاش راضیتر باشد.
تاثیرگذارترین
اما انتخاب کسی به نام مایک پمپئو به عنوان وزیر خارجه یعنی کسی که قرار بود جایگزین شخصی شود که هم مخالف تحریمها و هم مسائل هستهای و خروج از برجام، به این معنا بود که قرار است اینبار شخصی مسند قدرت سیاست خارجه را به دست بگیرد که هم خواهان تحریمهای حداکثری است و هم ضدیت با برجام. پمپئو خود از مبتکران طرح نامه سرگشاده در سال ۲۰۱۵ (میلادی) درباره ضرورت لغو توافق هستهای بود که ۱۹۰ ژنرال و افسر ارشد پیشین و آن هنگام آمریکا آن را امضا کردند. او عضو جنبش تیپارتی در حزب جمهوریخواهان آمریکا و در سمت راست طیف سیاسی جمهوریخواهان قرار میگرفت که با وزیر شدنش به مرور تبدیل به تاثیرگذارترین و نزدیکترینهای به دونالد ترامپ شد.نتیجه آنکه او پابهپای رئیسجمهور آمریکا و حتی فراتر از وی در ضدیت با نظام ایران گام برداشت. دیدارهای خصوصی با تنی چند از فعالان ایران ضد جمهوری اسلامی داشت و تصاویر گفتوگوهایش با این ایرانیان، نیز سروصدای زیادی به پا کرد. پمپئو البته که در کنار ضدیت با حاکمان فعلی ایران، یکی از سرسختترین باورمندان به پایداری اسرائیل و یهودیان است.
مطرح شدن بهعنوان رئیسجمهور
اما این روزها نام وی به شکل و شمایل دیگری حتی فراتر از عنوان وزیر خارجه دونالد ترامپ مطرح میشود. بهخصوص در این ایام که بارها موضوع احتمال حمله نظامی یا بررسی آن توسط ترامپ در هفتههای پایانی دولتش علیه ایران مطرح شده است. پمپئو اکنون نقش بولتونی را دارد که دائم در گوش ترامپ در مورد جنگ و حمله نظامی میخواند؛ هرچند ترامپ در آن برهه به بولتون وقعی ننهاد و دست آخر نیز بر سر همین ماجرا وی را عزل کرد. اکنون دو ماه مانده به پایان این دولت گفته میشود پمپئو چندان هم بیمیل نیست تا بتواند ترتیب اقداماتی نظامی را از طریق ترامپ به کمک اسرائیل و عربستان بدهد تا بلکه در این درگیری، دولت بایدن نیز بهناچار گرفتار آید و نتیجه آن باشد تا همه چیز برای رایآوری جمهوریخواهان در چهار سال بعد شکل بگیرد. قطعا اگر جنگی از سوی آمریکا آغاز شود مردم این کشور خواهان پیروزی در آن هستند، نه آنکه کسی مانند بایدن آن را نیمهکاره و بینتیجه به اتمام برساند، اگر چنین شود مردم این کشور او را مانند کسی میدانند که بزدلانه شکست در نبردی را پذیرفته است و قطعا این کار رئیسجمهور دموکراتها را که به دنبال سازش با ایران میگردد دشوار خواهد کرد و جایگاهش را برای چهار سال بعد ریاستجمهوریاش تنزل میدهد. از همین رو قطعا اگر جنگی قبل از دولت بایدن شروع شود چنین مسالهای علیه بایدن و دموکراتها تمام خواهد شد و چه بسا جمهوریخواهان ۲۰۲۴ به واسطه همین موضوع دوباره بر سر قدرت بیایند و چه بسا آن رئیسجمهور جمهوریخواه خود پمپئو باشد. درحالیکه تمامی مسئولان و مقامات ایران با صراحت از عدم پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ۲۰۲۰ ابراز خرسندی و خوشحالی کردهاند، اکنون برخی رسانهها از برنامههای پمپئویی در ۲۰۲۴ میگویند که هم نسبت به ترامپ مواضع سرسختانهتری دارد و هم اینکه به مراتب سیاستمدارتر است. سوالی که در این میان مطرح میشود اینکه اگر وی بهعنوان گزینه نهایی جمهوریخواهان در آن زمان برای ریاستجمهوری معرفی شود چه تفاوتهایی با ترامپ خواهد داشت و اگر بر فرض اندکی ناگهان نتیجه انتخابات آمریکا مانند سال ۲۰۰۰ برگردد و ترامپ همچنان رئیسجمهور باشد روی کار آمدن دوباره پمپئو در ۲۰۲۴ چه سناریوهایی را برای کشورمان رقم میزند؟
تفاوت ترامپ و پمپئو
مهدی مطهرنیا کارشناس مسائل بینالملل درباره تفاوتهای ترامپ و پمپئو میگوید: ترامپ به عنوان یک تاجر وارد عرصه انتخابات آمریکا شد. اقداماتش هم در جهت آموزههای فردی و تجربی زندگیاش در عرصه اقتصاد بود. به عبارتی دیگر، ترامپ در عرصه سیاست، امنیت و نظامیگری و مسائل استراتژیک از برنامه قابل قبولی برخوردار نیست. این در حالی است که پمپئو همیشه جزو عناصر برجسته امنیتی آمریکایی بوده که دارای چشماندازهای استراتژیک و جهتگیری سیاسی تعریفشده است. اگر امروز ترامپ بهعنوان مرد اول شناخته میشود، اما بعد از او این پمپئو بود که به عنوان مرد قدرتمند کابینه وی عمل میکرد. پیشینه امنیتی او و ارتباطات وی و تجربه کاریاش با FBIوCIA ، از او شخصیتی بهنام و با جایگاه ویژه در تیم ترامپ نزد افکار عمومی ساخته است. وی ادامه میدهد: جهان هم پمپئو را شخصیتی مقتدر و زیرک و دارای استواری عمل میشناسد این ویژگیهای پمپئو؛ در واقع نقطهضعفها و کمبودهای ترامپ بود. اما پمپئو مجرب و در عین حال دارای قدرت و توان اجرایی بالاست. برای همین هم او یکی از مهرههای اصلی حزب جمهوریخواه در سال ۲۰۲۴ است. مطهرنیا درباره تفاوت رفتاری ترامپ و پمپئو با ایران پاسخ میدهد: ترامپ همیشه از این میگفت که قصد تغییر نظام درایران را ندارد و به دنبال مذاکره و گفتوگوست، درحالیکه پمپئو مدعی حمایت از ملت ایران در خارج از چارچوب ساختار کنونی حاکم در کشور است و بهصراحت از اپوزیسیون ایران از جنبههای گوناگون حمایت عملیاتی خود را به نمایش گذاشته شده است. از این رو برای جمهوری اسلامی، بروز و ظهور پمپئو خطرناکتر از ترامپ محسوب میشود. اصلیترین مهره روی صحنه آمریکا علیه نظام حاکم کشور، پمپئوست، اگرچه در پشت سر او یک تیم زبده نیز وجود دارند که اکنون دستگاه سیاست خارجه و CIAرا در دست دارند و حتی با آمدن بایدن رسوبهای ناشی از تیم پمپئو در این سازمانها در چهارساله آینده سایه خود را گسترده کرده و به این سهولت سایهشان از بالای سر بایدن هم کم نخواهد شد/آرمان ملی