به گزارش بخش بین المللی سایت خبرمهم، آمریکاییها که طی چند وقت گذشته در مراحل مختلفی در شورای امنیت شکستهایی از ایران متحمل شدند و حتی نتوانستند موافقت کشورهای متحد و هم پیمان خود را در پیشبرد اهداف خود در تصویب پیشنویس قطعنامه تمدید تحریم تسلیحاتی بگیرند درصددند که با تفسیرهای موسع از قطعنامه ۲۲۳۱ و اینکه عضوی از شورای امنیت هستند اهداف خود را از این طریق پیش ببرند. از همین جهت بود که چندی پیش مایک پمپئو وزیر امور خارجه آمریکا اظهار داشت که با وجود مخالفت سایر کشورها اگر تا ۲۰ سپتامبر قطعنامهای صادر نشود تحریمهای بینالمللی ایران شامگاه ۲۰ سپتامبر بهطور خودکار باز خواهد گشت. این در حالی است که تروئیکای اروپایی، چین و روسیه و شورای امنیت مخالفت خود را با بازگشت تحریمها علیه ایران اعلام کرده و گفتهاند که ۲۰ سپتامبر آمریکا کاری از پیش نخواهد برد. چنانکه رئیسجمهور کشورمان نیز چند روز پیش با تاکید بر این مساله گفت: « پیروزی ایران در روزهای شنبه و یکشنبه را تبریک عرض میکنم» با این حال برخی تحلیلگران معتقدند که این اظهارات مقامات آمریکایی و بهخصوص اظهارات اخیر ترامپ بیشتر کار کرد انتخاباتی دارد و او به دنبال برگ برندهای برای موفقیت در انتخابات نوامبر آمریکا است. در این راستا برای بررسی موضع آمریکاییها در خصوص ۲۰ سپتامبر ؛ مخالفت اروپا، چین، روسیه و شورای امنیت، انتخابات آمریکا و احتمال بازگشت آمریکا به برجام«آرمان ملی» با امیر علی ابوالفتح کارشناس مسائل آمریکا و تحلیلگر بینالملل به گفتوگو پرداخته است که میخوانید.
اظهارات مختلفی در خصوص ۲۰ سپتامبر و زمانبندی تحریمی آمریکاییها صورت گرفته که ایران، تروئیکای اروپا، چین و روسیه و شورای امنیت معتقدند اتفاقی نخواهد افتاد اما ترامپ و اطرافیانش همچنان بر موضع خود مقاومت میکنند ؛ اساسا این موضعگیری را انتخاباتی قلمداد میکنید یا روال به گونه دیگری است؟
من معتقدم ترامپ مسلما از اقدامات و اظهارات اخیر خود بهدنبال اهداف انتخاباتی نیز هست. به قول جان بولتون که در کتابش نوشته؛ ترامپ از زمانی که وارد کاخ سفید شده هیچکاری انجام نداده مگر اینکه تاثیرگذاریاش را بر بحث انتخابات ارزیابی نکرده باشد. لذا این موضوع نیز حائز اهمیت است و ترامپ امیدوار است که از این طریق بتواند موقعیت خود را بین رایدهندگان آمریکایی تقویت کند. اما به لحاظ عملی آمریکاییها به یک مشکل اساسی بر میخورند. فارغ از اینکه آنها اعلام خواهند کرد که تحریمها بر گشته بر اساس عرف ۷۰ساله سازمان ملل وقتی تحریمهایی تصویب یا تمدید میشود مستند به تصمیم شورای امنیت باید یک کمیته تحریم توسط دبیرخانه سازمان ملل تشکیل شود که رئیسی دارد و بودجهای برایش در نظر میگیرند و این کمیته وظیفه دارد مونیتور کند و هر قواعد سخت قطعنامه را به کشورهای خاصی گزارش بدهد. چنانکه همواره این اقدامات را انجام میدادند. اما در حال حاضر بحث بر سر این است که اصولا شورای امنیت بازگشت تحریمها را قبول ندارد و اصلا مکانیزم حل اختلاف شروع نشده که بعد از ۳۰ روز بخواهد پایان پیدا کند. بنابراین کمیته نظارت بوجود نمیآید و نظارتی صورت نمیگیرد. لذا آمریکاییها چارهای ندارند جز اینکه همان مسیر تحریمهای ثانویه خود را در پیش بگیرند. در رسانهها نیز گفتهاند که ترامپ قرار است طی روزهای آینده فرامین اجرائی را امضا کند که تحریمهای ثانویه را بر شرکتهای اسلحه سازی که احیانا میخواهند با ایران تجارت کنند اعمال کند. اگر این اتفاق رخ دهد یعنی اینکه آمریکاییها خودشان نیز قبول دارند که بحث بازگشت تحریمها بر اساس قطعنامه ۲۲۳۱ امکانپذیر و مورد پذیرش نیست و مجبورند همان راه گذشته را در پیش بگیرند. حال با اینکه جامعه جهانی ، شورای امنیت، تروئیکا و اتحادیه اروپا و روسیه و چین با درخواست آمریکا موافقت نکرده و آن را نپذیرفتهاند؛ آمریکاییها روایت خود را مطرح کردند. از این جهت به لحاظ عملی تغییری در حوزه اقتصادی رخ نخواهد داد چون تحریمهای اقتصادی یک جانبه آمریکا فراگیرتر از شورای امنیت نیز شده است. فقط مباحث تسلیحاتی میماند که روسیه و چین گفتند به هیچعنوان از خواست آمریکا مبنی بر تمدید تحریمهای تسلیحاتی ایران بعد از هفده اکتبر ۲۰۲۰ تبعیت نخواهند کرد.
برخی معتقدند که اگر پس از ۲۰ سپتامبر نیز اتفاقی نیفتد آمریکاییها فضا را به سمت و سویی خواهند برد که مثل تحریم نفتی با اعمال تحریمهایی کشورهای دیگر را از تجارت تسلیحاتی با ایران باز دارند چه میزان این مساله را محتمل میدانید؟
آمریکاییها که واقعا درصدد این امر هستند و میخواهند این عمل را انجام دهند. آنها نه فقط در مورد اسلحه بلکه حتی در مورد کالاهای بشردوستانه نیز این کار را انجام میدهند و اگر زورشان برسد حتما این کار را خواهند کرد. از طرفی اروپاییها نیز اصولابه ما اسلحه نمیفروشند چون اگر اشتباه نکنم تا سال۲۰۲۳ تحریمهای اقتصادی اروپا در حوزه تسلیحاتی به قوت خود باقی است. یعنی هر اتفاقی در مورد قطعنامه ۲۲۳۱ رخ دهد اروپاییها تا ۲۰۲۳ به ایران سلاح نمیفروشند و پس از آن نیز نخواهند فروخت. چون بحث مباحث استراتژیک در میان است. البته برخی کشورهای دیگر هم وجود دارند که حتی اگر تحریم تسلیحاتی برداشته شود به ایران سلاح نخواهند فروخت. مساله اینجا است که روسیه و چین چه کار خواهند کرد. ظاهر امر اینگونه است که روسیه و چین مصمم هستند وارد تجارت تسلیحاتی با ایران شوند و به احتمال قریب به یقین مکانیسمهایی را در نظر بگیرند که شرکتهایشان تحت تاثیر تحریمهای آمریکایی قرار نگیرد. لذا از هم اکنون نمیتوان پیشبینی دقیقی کرد که چه اتفاقاتی خواهد افتاد. در حوزه اقتصادی آمریکاییها هر چقدر خواستند توانستند مانع تراشی کنند و باعث خروج شرکتهای خارجی از ایران شدند و تجارت ایران را تحت تاثیر قرار دادند. البته کنگره با هدایت تعدادی از جمهوریخواهان در تدارک این است که دایره تحریمها را گسترش دهد. طرحی را چند سناتور جمهوریخواه مطرح کردند که تمام اقتصاد ایران ذیل تحریم قرار گیرد. حال در مورد آن باید کارشناسان اقتصادی نظر دهند که واقعا این کار چیزی بر فشارهای کنونی آمریکا اضافه خواهد کرد یا صرفا واکنشی به ناتوانی آمریکا در تحمیل خواستههای خود در مورد بازگشت تحریمها علیه ایران است که موفق نشده و برای قوت قلب خود ، متحدان و جریان ضد ایرانی در آمریکا و منطقه نیاز دارند از خود تحرکاتی را نشان دهند.
بر مبنای این گزاره صادق که در ۲۰ سپتامبر اتفاقی نخواهد افتاد؛ شرایط پس از ۲۰ سپتامبر چگونه خواهد بود آیا شاهد تغییراتی در مناسبات اروپا با ایران خواهیم بود یا اینکه مراتب مثل گذشته طی خواهد شد؟
از نظر جمهوری اسلامی؛ جامعه جهانی، اتحادیه اروپا، روسیه ،چین، سازمان ملل و شورای امنیت دبیر کل و…بعد از ۲۰ سپتامبر اتفاقی نمیافتد و چون اتفاقی نمیافتد منطقا دلیلی ندارد که ایران واکنشی نشان دهد. واکنش در قبال یک عملی صورت میگیرد و زمانی که اتفاقی رخ نداده نیاز به واکنش هم نیست. از این جهت ارزیابی من این است که جمهوری اسلامی تا زمانی که طرفهای دیگر به تعهدات خود عمل میکنند اقدامی انجام نمیدهد. تعهدات ما نیز در این وضعیت اقتصادی هر آنچه که باید تحریم، ممنوع ، قطع و کاهش پیدا میکرده انجام گرفته و از آن بیشتر نه با اروپاییها مراودهای داریم و نه تجارتی داریم که باعث شود ایران واکنشی در قبال اقدامات یا بیعملی اروپاییها نشان دهد. اروپاییها در مسائل مالی که بیعملی خود را ثابت کردند که این مربوط به ۲۰ سپتامبر هم نیست. میماند رویکرد روسیه و چین که زمانش ۲۷ مهر است. لذا از زمانی که آمریکاییها ادعا میکنند تحریمها برگشته تا زمان انقضای قطعنامه تحریمی تحریم تسلیحاتی ایران در ۱۷ اکتبر یک فاصله زمانی یکماهه داریم و از آن به بعد است که میشود ارزیابی کرد آیا روسها و چینیها میخواهند خواسته آمریکاییها را تمکین کنند یا نه که از الان نمیتوان ارزیابی کرد. اما در مورد تعهدات کشورمان ایران یکسری تعهدات الزامآور و یکسری تعهدات داوطلبانه نسبت به آژانس دارد. تعهد داوطلبانه را هر زمان که مصلحت بداند کاهش داده و قطع میکند. چنانکه چند سال پیش هم این اتفاق افتاد و ایران داوطلبانه محدودیتهایی را پذیرفت و بعدا طی مصلحت اندیشی اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی را کنار گذاشت. این در اختیار جمهوری اسلامی است و بر اساس مقتضیات زمانی و مصلحت اندیشی این اتفاق میافتد. ممکن است هر زمانی این اتفاق رخ دهد. ارزیابی من این است که فعلا با توجه به اینکه در این مرحله اتفاق خاصی رخ نمیدهد ایران در این مرحله تعهدات خود را نسبت به آژانس کاهش نخواهد داد. مگر اینکه آژانس بخواهد رفتاری انجام دهد که بر اساس خواست آمریکا باشد. بهانهگیری انجام دهد یا مدارکی ارائه دهد که معتبر نباشد اما با توجه به سفری که آقای گروسی به تهران داشت و قرار شد که از دو مرکز بازدید کنند و سوءتفاهمات بین ایران و آژانس برطرف شود بهنظر میرسد آژانس نیز مثل اروپاییها قصد ندارد تنش را افزایش دهد و در چارچوب خواست آمریکاییها عمل کند. اگر هم بخواهد رفتاری داشته باشد که باعث نگرانی ایران شود ایران در ۵ گام تعهدات خود را در بخش فنی کاهش داد و میتواند در بخشهای نظارتی هم این اتفاق بیفتد. با این حال فعلا بهنظر نمیرسد که ایران بخواهد وارد فاز کاهش تعهدات نظارتی خود یا در چارچوب مقررات پادمانی آژانس شود.
اخیرا ترامپ اظهار داشته که اگر ایران بخواهد به سمت جنگ برود پاسخ سختی خواهیم داد؛ این در حالی است که برخی معتقدند اساسا شرایط بینالمللی برای رفتن به سوی جنگ فراهم نیست چه تحلیلی در این خصوص دارید؟
آقای ترامپ پیروزی خود در سال ۲۰۱۶ را مرهون چند شعار کلیدی بود که مهمترین آنها ضدیت با جنگ بود. یعنی ترامپ به قهرمان ضد جنگ در ایالات متحده آمریکا تبدیل شد و توانست تشکیلات سیاسی حامی جنگ را شکست دهد و اکنون نیز به همین دلیل مورد حمایت افکار عمومی در داخل آمریکا هست و در این سالها بارها اعلام کرده که جنگهای بعد از ۱۱سپتامبر بزرگترین اشتباه دولت آمریکا بوده است. چرا ۸میلیارد دلار در آمریکا هزینه کردیم و من جنگهای بیپایان را تمام میکنم و نیروهای آمریکا را از خاورمیانه بیرون میآورم. بنابراین درست است که مردم آمریکا رئیسجمهور زمان جنگ را تغییر نمیدهند اما باید این را هم در نظر گرفت که اصولا الان مردم رئیس جمهور جنگ را دوست ندارند . برای همین ترامپ در سیاستهای اعلامی خود سعی میکند که هشدار دهد ولی حداقل چند برخورد نظامی ایران و آمریکا که میتوانست دو کشور را وارد جنگ کند رخ داد مثل سقوط پهپاد آمریکایی و حمله موشکی ایران به عینالاسد که به قول آمریکاییها صد تلفات و مجروح داشتند اما از طرف آمریکاییها واکنشی ندیدیم. البته این موضوع بدین معنا نیست که اگر در یک درگیری خواسته و ناخواسته یا مستقیم و غیرمستقیم سربازان آمریکایی کشته شوند رئیسجمهور آمریکا بتواند در برابر فشار افکار عمومی مقاومت کند. بنابراین تا زمانی که به قول معروف خونی از بینی سربازان آمریکایی ریخته نشود دونالد ترامپ صرفا از طریق توئیت تلاش میکند که مواضع تندی اتخاذ کند. اما ورود به جنگ آن هم جنگی که در مورد آن اقناعی صورت نگرفته باشد و جامعه آمریکا بدین باور نرسیده باشد که بر اساس حفظ امنیت ملی است حتی میتواند به شکست یک رئیسجمهور منجر شود. آن هم با کشوری که میتواند لطمات سنگین انسانی به آمریکا وارد کند و کشته شدن سربازان آمریکایی میتواند اساسا سرنوشت انتخابات آمریکا را تغییر دهد. از این رو اکنون من جنگ را بسیار بسیار دور از انتظار میدانم اما در عین حال در میانه بزرگترین جنگ اقتصادی آمریکا در قرن بیست و یکم هستیم که اثراتش حتی میتواند از جنگ گرم نیز بیشتر باشد. نباید فراموش کنیم که اگر آمریکاییها از طریق ارتش یا ادوات نظامی اقدامات جنگی علیه ایران انجام نمیدهند در عرصه اقتصادی این کار را میکنند. بنابراین میتوان گفت که آمریکاییها ماهیت جنگ را تغییر دادند و جنگ نظامی و گرم را به جنگ اقتصادی از طریق تحریمهای اقتصادی تبدیل کردند.
میتوان اینگونه تلقی کرد که آمریکاییها گونهای دیگر از مقابله را انتخاب کردند و با حربه ارتباط میان کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی درصدد ایجاد تنش در خاورمیانه هستند؟
آمریکاییها پس از جنگ عراق به این نتیجه رسیدند که جنگ گرم به شکلی که در قرن بیستم در جریان بود به مصلحتشان نیست. برای همین در برابر فشارهایی که برای جنگ لیبی ، یمن و سوریه و یا اقدامات بزرگ در عراق مقاومت کردند. از نظر آمریکاییها تسلیحات مخربتری در زرادخانه آنها وجود دارد که خیلی موثرتر از موشکهای قبلی آنها است. البته اگر لازم شود از آنها نیز استفاده میکنند اما خب سلاحهای جدیدتری را بکار میگیرند که جنگهای اقتصادی و نیابتی نفوذ در درون کشورها و برهم زدن ثبات اجتماعی کشورها و ایجاد ائتلافهای منطقهای از این دست کارها است. بله همانطور که اشاره کردید ارتباط میان اعراب و رژیم صهیونیستی نیز یکی از همین کارها است در دستور کار آمریکاییها قرار دارد.
با توجه بهنظرسنجیها که همه از اختلاف زیاد جو بایدن از ترامپ خبر میدهند نتیجه انتخابات پیش روی آمریکا را چگونه ارزیابی میکنید و اینکه با روی کار آمدن احتمالی بایدن و بازگشت آمریکا به برجام این توافق به پیش از روی کار آمدن ترامپ باز خواهد گشت؟
در مورد نتیجه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا که از هم اکنون نمیتوان پیش بینی کرد و هر دو نامزد شانس قابل توجهی برای پیروزی دارند و هنوز زمان زیادی به انتخابات مانده است. در مورد بازگشت آمریکا به برجام نیز باید بگویم که بازگشت آمریکا در دولت بایدن نیز بیقید و شرط نخواهد بود و آمریکاییها ما به ازایی در مقابل این کار خواهند خواست که میتواند یکسری مطالبات درون برجام باشد که میتواند تغییر در جداول غروب برجام یا موضوعات منطقهای و… را در بر گیرد. بایدن حتما بیقید و شرط به برجام باز نخواهد گشت. روابط ایران و آمریکا نیز به دوران پیش از ۸ می ۲۰۱۸ باز نخواهد گشت. بهنظر میرسد که سختگیریهای دولت بایدن در قبال برنامه هستهای نسبت به مباحث غیرهستهای هم شاید از دولت ترامپ افزایش پیدا کند تا بهگونهای بتواند بین مخالفان ایران در درون آمریکا و منطقه توازنی ایجاد کند. بنابراین میتوان گفت که در حوزههای غیرهستهای با دولت بایدن میتوانیم مشکلات بیشتری هم داشته باشیم./آرمان ملی