خواهران و برادران مشهور دنیا

خبرمهم: قرار نیست که همیشه خواهران و برادران مشغول دعوا باشند، گاهی با همکاری یکدیگر می‌توانند نام‌شان را در تاریخ ثبت کنند.

به گزارش بخش بین المللی سایت خبرمهم، «معمولا وقتی صحبت از موفقیت یک شخص به میان می‌آید، در نهایت از خانواده‌اش تشکر می‌کنند که همراهش بوده و حمایتش کرده تا به این موفقیت برسد ولی در تاریخ افراد موفقی داریم که خانوادگی معروف شده‌ و به اصطلاح تاریخ ساخته‌اند. در این پرونده چند خواهر و برادر معروف را معرفی می‌کنیم که با کمک همدیگر به موفقیت رسیده‌اند. خلاصه قرار نیست که همیشه خواهران و برادران مشغول دعوا باشند، گاهی با همکاری یکدیگر می‌توانند نام‌شان را در تاریخ ثبت کنند.

خالقان هواپیما

برادران رایت، «اُرویل» و «ویلبر رایت»، دو برادر آمریکایی اهل اوهایو بودند که به‌ خاطر اختراع اولین هواپیمای قابل کنترل موتوردار و سنگین‌تر از هوا در تاریخ ۱۷ دسامبر ۱۹۰۳ میلادی مشهور شدند. این دو که ابتدا در حرفه دوچرخه‌سازی مشغول بودند، سال‌ها روی گلایدرها و وسایل نقلیه مشابه قبل از نخستین پروازشان کار کردند. اختراع اصلی برادران رایت مکانیزم «خمش بال» (Wing warping) بود که خلبان می‌توانست با خم کردن بال به سمت مد نظر، هواپیما را در جهت دلخواه بچرخاند. آنها همچنین سیستم کنترلی مشابه سکان قایق برای هواپیما طراحی کردند که به خلبان اجازه می‌داد تا هواپیما را در هر سه بعد هدایت کند. برادران رایت در ۱۹۰۲ گلایدری ساختند و با موفقیت آزمایش کردند. این هواپیمای بدون موتور در حقیقت اولین ماشین پرنده کاملا کنترل‌پذیری بود که تا آن زمان آزمایش می‌شد. آنها سرانجام هواپیمای خود را که «فلایر» نامیده بودند برای آزمایش در ۱۴ دسامبر ۱۹۰۳ آماده کردند.

در آن روز همه چیز آماده به نظر می‌رسید. ویلبر و ارویل برای انتخاب خلبان با سکه قرعه کشیدند که ویلبر برنده اولین قرعه شد. آنها هواپیما را روی تپه‌ای مشرف به ساحل روی ریلی کوتاه بالا کشیدند سپس طناب را رها کردند. هواپیما به‌آرامی سرعت گرفت اما کم‌تجربگی موجب شد تا ۳ ثانیه پس از برخاستن هواپیما ساقط شود. سه روز بعد باز هم همه چیز مهیا به نظر می‌رسید جز این که باد سریع‌تر از چیزی بود که انتظار داشتند. در حالی ‌که این بار نوبت ارویل بود که راس ساعت ۱۰:۳۵ صبح پشت فرمان هواپیما دراز بکشد. هواپیما به آرامی از زمین بلند شد و برای ۱۲ ثانیه به پرواز خود ادامه داد. پرواز اگرچه کوتاه اما به وضوح کنترل‌پذیر بود. آنها سه پرواز دیگر هم در آن روز انجام دادند که چهارمین و طولانی‌ترین آن ۵۹ ثانیه به طول انجامید و در طول آن موفق شدند ۲۵۹ متر را پرواز کنند. البته این آخرین پرواز فلایر بود چون شدت باد هواپیما را چرخاند و آسیب جدی به بدنه آن خورد. این هواپیما امروزه در موزه ملی هوا و فضا در واشنگتن نگهداری می‌شود. این دو برادر در تمام طول زندگی رابطه‌ صمیمی خود را حفظ کردند تا وقتی که ویلبر (برادر کوچک‌تر) در ۴۵ سالگی به ناگهان درگذشت. ارویل در نهایت شرکت هواپیماسازی را فروخت و پس از آخرین پروازش در سال ۱۹۱۸ بازنشسته شد.

۳ نویسنده با آثاری پرفروش

خواهران برونته، سه خواهر انگلیسی بودند که کتاب‌هایشان در دهه‌های ۴۰ و ۵۰ قرن نوزدهم میلادی منتشر شد و آثارشان جزو آثار کلاسیک ادبیات جهان قرار گرفت. «شارلوت» (۱۸۱۶ – ۱۸۵۵)، «امیلی» (۱۸۱۸ – ۱۸۴۸) و «آن برونته» (۱۸۲۰ – ۱۸۴۹) در شهر تورنتون در انگلیس به دنیا آمدند. هر سه خواهر به عنوان آموزگار و معلم سرخانه فعالیت می‌کردند و برادر آنها به نام «برانول» نیز یک شاعر و نقاش بود. در سال ۱۸۴۶ این سه خواهر کتاب شعری با هزینه خود منتشر کردند اما موفقیتی به دست نیاورد و پس از آن خواهران رو به نوشتن رمان آوردند. کتاب‌های «اگنس گری» توسط آن برونته و «جین ایر» توسط شارلوت در سال ۱۸۴۷ چاپ شدند که در این سال «جین ایر» جزو پرفروش‌ترین آثار شد. سپس در سال ۱۸۴۸ امیلی رمان «بلندی‌های بادگیر» (در ایران به نام عشق هرگز نمی‌میرد) و آن برونته داستان «مستأجر عمارت وایلدفل» را منتشر کرد. کتاب‌ها کمابیش به موفقیت دست یافتند اما عمر حرفه‌ای خواهران مانند عمر خودشان کوتاه بود. امیلی قبل از اتمام دومین رمانش و در سال ۱۸۴۸ در ۳۰ سالگی به علت بیماری سل درگذشت و خواهرش آن، در سال بعد با همان بیماری در ۲۹ سالگی از دنیا رفت. شارلوت که بعد از مرگ برادرش در همان سال با پدر تنها شده بود، به نوشتن ادامه داد. او در سال ۱۸۵۴ به همسری معاون پدرش درآمد و یک سال بعد به علت بیماری در ۳۸ سالگی درگذشت.

دالتون‌های کمدی کلاسیک

برادران مارکس پنج نفر بودند: «چیکو» (با نام اصلی لئونارد ۱۹۶۱ – ۱۸۸۶)، «هارپو» (آدولف، ۱۹۶۴ – ۱۸۸۸)، «گروچو» (جولیوس هنری، ۱۹۷۷ – ۱۸۹۰)، «گومو» (میلتون، ۱۹۷۷ – ۱۸۹۳) و «زپو» (هربرت، ۱۹۷۹ – ۱۹۰۱). پدرشان یک خیاط معمولی اهل نیویورک بود و به زحمت خرج این پسران را که با شیطنت‌هایشان یک محله را جان به‌ لب کرده بودند، درمی‌آورد. با این حال مادرشان خیلی دوست داشت پسرانش بازیگر شوند و تشویق‌شان می‌کرد. در ابتدا همه‌ برادران به‌ جز زپو در نمایش‌های مختلف ظاهر شدند، اما قبل از ورودشان به تئاتر برادوی، گومو بازیگری را کنار گذاشت و زپو جای او را پر کرد. بالاخره اوج کارشان نمایش «بیسکویت حیوانی» (۱۹۲۸) بود. برادرها در این زمان شهرت خوبی به‌عنوان کمدین‌های خانوادگی به دست آورده بودند و صدای قهقهه‌ تماشاگران را بلند می‌کردند. موفقیت‌شان باعث شد مورد توجه شرکت فیلم سازی پارامونت قرار بگیرند. برادران مارکس با تمام کمدین‌های قبل و بعدشان تفاوت داشتند. آنها نه مانند کمدین‌های سینمای اسلپ‌استیک حرکات ماشینی داشتند، نه مانند چاپلین احساساتی بودند و نه مانند کیتون حرکات خارق‌العاده انجام می‌دادند. آنها با ویژگی‌های خاص خودشان مثل حرافی‌های گروچو با آن سبیل و ابروهای پرپشت و سیگار برگ بر لب، لهجه ایتالیایی چیکو و حرکات فیزیکی هارپو که شبیه یک شخصیت لال کارتونی بود، تماشاگران را می‌خنداندند. برادران مارکس سرانجام در سال ۱۹۵۰ با فیلم «عشق شاد» از یکدیگر جدا شدند. بعد از مرگ چیکو و هارپو، گروچوی ۸۷ ساله نمایش یک نفره را با نام «یک بعدازظهر» در نیویورک روی صحنه برد و در همین سال در فستیوال کن از او تقدیر شد. گروچو مارکس نیز سرانجام در سال ۱۹۷۷ درگذشت و به این ترتیب یکی از طلایی‌ترین دوره‌های سینمای کمدی ناطق به پایان رسید.

دوقلوهای فضایی

«اسکات جوزف کلی» فضانورد اهل آمریکا و متولد سال ۱۹۶۴ است که در چندین ماموریت فضایی حضور داشته است. او توانست به مدت یک سال به‌ طور مستمر در فضا زندگی کند. این فضانورد نخستین شخصی بود که از داخل ایستگاه بین‌المللی فضایی روی صفحه اجتماعی‌اش از طلوع خورشید، کره زمین و تجربه زندگی فضایی پست و عکس منتشر می‌کرد. برادر دوقلوی همسان اسکات، یعنی «مارک کلی» هم از فضانوردان آژانس فضایی ناساست. اسکات یک سال را در فضا گذراند و در این مدت مارک در زمین ماند. هدف از این سفر بررسی زندگی طولانی در موقعیتی با جاذبه صفر بود تا ناسا از این طریق بتواند خود را برای ماموریت بزرگ‌تر یعنی زندگی انسان روی کره مریخ آماده کند. اسکات کلی در طول دوران حضورش در فضا از بدن خود نمونه‌برداری می‌کرد و با انجام بازی‌های کامپیوتری حافظه و سرعت عکس‌العملش را می‌سنجید. ۳۶۰ کیلومتر پایین‌تر از او، مارک روی زمین هم آزمایش‌های مشابه را انجام می‌داد. مقایسه‌ شرایط بدنی این دو برادر دوقلو اطلاعات ارزشمندی را درباره‌ تاثیرات حضور طولانی مدت در فضا در اختیار دانشمندان گذاشت. نکته‌ جالب درباره این پروژه‌ این است که در ابتدا قرار بود این مطالعه تنها روی تغییرات زیستی بدن اسکات انجام شود اما با پیشنهاد خودش، برادر دوقلوی او نیز وارد این پژوهش شد تا پروژه‌ «مطالعه دوقلوهای ناسا» شکل بگیرد. سفر به فضا باعث شد هزاران ژن در بدن اسکات کلی که پیش از سفر به فضا غیر فعال بودند، فعال شوند. تعداد این ژن‌ها با طولانی شدن مدت سفر افزایش یافتند. برخی از این ژن‌ها با ایجاد پروتئین‌هایی به ترمیم DNA آسیب دیده کمک می‌کنند. از سوی دیگر اسکات در تست‌های شناختی نیز به خوبی گذشته نبود و سرعت و دقت او کاهش یافته بود. این دو مسئله، گروهی از دانشمندان را از خطرات سفرهای طولانی مدت به فضا نگران کرد.

مدیون مادر و دیگر خواهرها

خواهران ویلیامز. اسم ونوس و سرنا ویلیامز که تنها یک سال با یکدیگر تفاوت سنی دارند با دنیای تنیس، قهرمانی‌ها، جوایز فراوان و البته رکوردهایی باورنکردنی گره خورده است. اما آیا می‌دانستید دختران خانواده ویلیامز در واقع ۵ نفر هستند که تنها سرنا و ونوس توانسته‌اند به این حد از شهرت دست یابند؟ البته این سه خواهر گمنام کمک زیادی به دو خواهر مشهور خود برای رسیدن به این میزان موفقیت کرده‌اند. در دهه ۸۰ ریچارد ویلیامز بعد از تماشای مسابقه یک خانم تنیسور که جایزه ۴۰ هزار دلاری را برد، تصمیم گرفت دو دخترش ونوس و سرنا وارد دنیای تنیس حرفه‌ای شوند. خودش آموزش دخترانش را بر عهده گرفت و در تمام این مدت فرزندان ناتنی‌اش را نیز به کمک دخترانش فرامی‌خواند. آنها تا ۱۸ سالگی هر شب راس ساعت ۱۰ شب به رختخواب می‌رفتند و جز خواهران خود هیچ دوستی نداشتند. موفقیت‌های این دو خواهر در مسابقات تنیس تمامی نداشت و یکی پس از دیگری جام‌ها و جایزه‌ها را درو می‌کردند. ونوس در مسابقه فینال اوپن استرالیا در سال ۲۰۱۷ هنگامی که بازی را به خواهر کوچکش واگذارکرد، در سخنرانی خود پس از پایان بازی قبل از هر چیز خطاب به خواهرانش در بین تماشاگران گفت: «از این که توانستم تمام شب را در برابر چشمان شما بازی کنم بسیار خوشحالم. بسیار به شما افتخار می‌کنم. شما به اندازه دنیا برایم مهم هستید… خواهر ایشا، کجایی تو؟» و وقتی که متوجه شد یکی از خواهرانش در میان تماشاگران نیست، گفت: «اوه چه بد، اون نیومده؟» در ژانویه ۲۰۱۸ سرنا ویلیامز پیامی احساسی در صفحه اینستاگرام خود درباره زنان موثر در زندگی‌اش منتشر کرد که در آن به نام مادر و خواهرانش اشاره کرده بود. وی در زیر عکسی از خودش که در کنار مادر و خواهرانش بود، نوشت: «آنها بسیار قوی و برای زندگی من حیاتی هستند. مادرم ۵ زن و ۳ نوه بزرگ کرده است. من این عکس را دوست دارم زیرا رابطه نزدیکی بین ما وجود دارد. این همان چیزی است که باعث می‌شود من متواضع باشم.»

مستندساز و اولین جهانگردان موتورسوار ایرانی

برادران امیدوار. عیسی (متولد سال ۱۳۰۸ در تهران) و عبدا… امیدوار (متولد سال ۱۳۱۰) دو برادر جهانگرد، پژوهشگر و مستندساز ایرانی هستند. برادران امیدوار از اوایل پاییز ۱۳۳۳ سفر پژوهشگرانه خود به دور دنیا را با دو دستگاه موتورسیکلت آغاز کردند. مرحله نخست سفر هفت سال به درازا انجامید. در این مرحله آنان پس از گذر از کشورهای افغانستان، پاکستان و هند، به‌سوی تبت و سپس آسیای جنوب شرقی و استرالیا سفر کردند. با گذر از اقیانوس آرام به آلاسکا، آمریکای شمالی و آمریکای جنوبی سفر کردند. سرانجام با گذر از اقیانوس اطلس وارد اروپا شدند. آن دو در اقامت کوتاه خود در اروپا با انتشار مقالات پژوهشی مربوط به سفرهایشان و مصاحبه با رسانه‌ها، منابع مالی مورد نیاز برای مرحله دوم سفر خود را تأمین کردند. برادران امیدوار در سال ۱۳۴۰ مرحله دوم سفرهای جهانگردی خود را با خودروی ون دوسیلندر دریافتی از شرکت خودروسازی سیتروئن، از مرز کویت آغاز کردند. سپس با گذر از عربستان سعودی وارد آفریقا شدند. آنها در این سفر توانستند اولین فیلم رنگی را از خانه خدا تهیه کنند. موزه برادران امیدوار در بخش شمال غربی مجموعه فرهنگی تاریخی کاخ سعدآباد، اولین موزه انسان‌شناسی در ایران است که در دو نگارخانه آن آثار اهدایی برادران به معرض نمایش گذاشته شده‌ و در نگارخانه سوم هم فیلم و عکس‌های گرفته‌شده توسط این دو برادر به نمایش درمی‌آید. در این موزه علاوه بر حیوانات و حشرات تاکسیدرمی‌شده می‌توان عاج و پای فیل‌هایی که از آفریقا آورده‌اند،‌ استخوان نهنگی که با آن چاقو و شمشیر ساخته‌اند، ابزارآلات شکار و موسیقی قبایل آفریقایی و آمازون را دید. یکی از آثار هیجان‌انگیز این موزه سر انسان بومی است که توسط یک قوم بدوی به طرز عجیبی کوچک شده است. برادران امیدوار نخستین جهانگردان ایرانی و نخستین مسافر آسیایی قطب جنوب و شمال (عبدا… امیدوار) هستند. هم‌اکنون عبدا… در شیلی و عیسی در تهران زندگی می‌کند و یک‌شنبه اول هر ماه در موزه با علاقه‌مندان دیدار می‌کند.»/خراسان

خروج از نسخه موبایل