اقتصادی

ظهور دوباره شرکت‌های هرمی؛ گرگ در لباس میش

به گزارش بخش اقتصادی سایت خبرهای فوری، گزارشی که نشان می‌دهد چرا ادعاها درباره سود نجومی ‌و درآمدهای بدون زحمت در بازاریابی شبکه‌ای عملا امکان‌پذیر نیست و نباید فریب‌شان را خورد.

بازاریابی شبکه‌ای در ایران

همه‌چیز از یک تماس تلفنی شروع می‌شود. یک دوست قدیمی‌ که سال‌ها از هم بی‌خبر بوده‌ایم، می‌خواهد بعد از مدت‌ها در یک کافه باهم قرار بگذاریم. با دعوت‌شدن نفر سوم، قرار دوستانه‌مان به کلی تغییر پیدا می‌کند و میزمان در کافه تبدیل به جلسه بازاریابی برای ورود به یک شبکه هرمی‌ می‌شود. صحبت‌‌ها درباره یک استارتاپ است که در حوزه صنایع دستی فعالیت می‌کند و محصولاتش را از طریق بازاریابی شبکه‌ای می‌فروشد.

با این شیوه که هرکس با معرفی افراد جدید و فروش محصولات صنایع دستی می‌تواند در سود آن شریک باشد. به‌نظر صحبت‌هایشان قانع‌کننده و منطقی است، اما وقتی کمی‌ دقیق‌تر به ماجرا نگاه کنید، تازه متوجه خواهید شد که تمام صحبت‌هایشان درباره توسعه و تعالی صنایع دستی کشور، بهانه‌ای است برای رسیدن به پول‌هایی که در حساب بانکی شما و افرادی که به شبکه وارد می‌کنید، خاک می‌خورند. در این گزارش سراغ چهارنکته درباره فعالیت بازاریابی‌های شبکه‌ای رفته‌ایم که نشان می‌دهد فعالیت در این شرکت‌ها که جدیدا شکل و شمایل استارتاپ به خودشان گرفته‌اند، آنقدرها که نشان می‌دهد سودآور نیست.

*** بازاریابی شبکه‌ای، پدیده‌ای که اصلا نوظهور نیست!

می‌خواهی بدون هیچ زحمت، ماهی چندمیلیون تومان درآمد داشته باشی؟ هرچقدر که تا حالا کار کردی دیگر بس است. تا کی می‌خواهی صبح تا شب پشت میز کارمندی بنشینی و ماهی دومیلیون تومان حقوق بگیری؟ با کارمندی صرفا درجا می‌زنی و باید مدل پول درآوردنت را تغییر دهی. دنیا دائم درحال تغییر است و مدل‌های پول درآوردن دائم به‌روز می‌شوند. در این بین اگر همین حالا وارد ماجرا شوی بردی، یک‌ماه دیگر دیر است؛ همین حالا!

احتمالا جمله‌های پاراگراف بالا به گوشتان خورده باشد. پای ثابت صحبت‌ها در بازاریابی شبکه‌ای حول محور درآمدهای بدون زحمت بعد از چندماه کارکردن می‌چرخد. از ۲۰سال پیش به جانمان افتاده‌اند و حالا در شکل و شمایل جدید و در قالب استارتاپ فعالیتشان را آغاز می‌کنند. آخرین‌نمونه‌شان یک شرکت فروش محصولات صنایع دستی است که از دوسال قبل آغاز به‌کار کرده و ادعا می‌کند برای توسعه و رشد صنایع دستی فعالیت می‌کند.

قضیه از این قرار است که با خرید از محصولات این شرکت، وارد یک شبکه بزرگ خواهید شد و طبقات بالاتر که شما را به خرید محصول دعوت کرده‌اند، پورسانت دریافت خواهند کرد. شما هم با معرفی افراد دیگر می‌توانید از سودی که شرکت به بازاریاب‌ها پرداخت می‌کند، بهره‌مند شوید. اصل صحبتشان هم همین است که شما سر جایتان نشسته، پایتان را روی پایتان می‌اندازید و افراد زیرشاخه شما با جذب بیشتر و فروش محصولات صنایع دستی، برای شما درآمدزایی خواهند کرد.

با این کار درآمد هفته‌ای دو‌میلیون تومان دور از انتظار نیست و شما تا آخر سال می‌توانید به‌راحتی یک ماشین بخرید. بعد از پایان صحبت‌های وسوسه‌انگیز، ماشین‌های خارجی پایشان به مذاکرات بازاریابی باز می‌شود. بازاریاب‌ها عموما یکی از این ماشین‌ها را به شما نشان می‌دهند و می‌گویند آن ماشین را با یک‌سال فعالیت در شرکت خریده‌ام! اگر شما هم از آنهایی هستید که حسابی با شنیدن صحبت‌های بازاریاب‌های شبکه‌ای وسوسه می‌شوید، بهتر است به چند نکته توجه کنید که نشان می‌دهد بازاریابی شبکه‌ای آنقدرها هم سودآور نخواهد بود.

چرا بازاریابی شبکه‌ای در ایران ، آنطور که نشان می‌دهد سودآور نیست؟

اگر قرار بود همه ما به همین راحتی که بازاریاب‌های شرکت‌های هرمی ‌می‌گویند پولدار شویم، دنیا گلستان می‌شد. اما قطعا یک جای کار می‌لنگد و این شرکت‌ها که جدیدا در شمایل استارتاپ‌ها ظاهر شده‌اند، آنطور که نشان می‌دهند، سودآور نیستند. ممکن است کلی نکته در این بین باشد که توجه به آنها می‌تواند کل آلبالو‌گیلاس‌هایی را که بازاریاب‌ها برایمان نقاشی می‌کنند، بی‌اثر کند.

*** چند نفر را می‌توانید به بازاریابی شبکه‌ای دعوت کنید؟

تعداد کسانی که راضی می‌شوند پولشان را صرف خرید صنایع دستی کنند و وارد بازاریابی شبکه‌ای شوند، خیلی محدودتر از آن چیزی است که نشان می‌دهد. همین‌که بازاریاب‌ها حتی سراغ دوستانی که سال‌ها پیش می‌شناختند، می‌روند نشان می‌دهد پیداکردن زیرشاخه چقدر سخت است. عموما گروهی خاص هستند که حاضر می‌شوند در چنین شبکه‌هایی ورود کنند.

برای همین با گذشت زمان و ورود این گروه به یک استارتاپ با استراتژی بازاریابی شبکه‌ای، احتمال پیدا کردن افراد جدید به طرز چشمگیری کاهش پیدا می‌کند. با این حساب شما باید دست به دامن دوست و آشنا و فامیل‌های دور شوید تا بتوانید آنها را به خرید از استارتاپ شبکه‌ای دعوت کنید. با این تفسیر رفته‌رفته کسانی که به این حوزه ورود می‌کنند کار سخت‌تری در پیش رو خواهند داشت و حتی ممکن است هیچ‌موقع نتوانند به اندازه سرمایه اولیه‌ای که به شبکه وارد کرده‌اند، سود کنند.

*** چقدر طول می‌کشد تا به سود برسید؟

استارتاپی که اخیرا فعالیت خود را در حوزه صنایع دستی آغاز کرده و محصولات خود را از طریق استراتژی بازاریابی شبکه‌ای در ایران عرضه می‌کند، سیستم دوتایی یا همان باینری را ملاک فعالیت قرار داده. در این سیستم شما تنها می‌توانید دو زیرشاخه داشته باشید. هر زیرشاخه نهایتا می‌تواند سه‌میلیون و ۳۰۰هزار تومان خرید داشته باشد. در ‌حالی‌ که برای دریافت سود از فروش محصولات صنایع دستی، باید دست کم ۱۱میلیون و ۱۰۰هزار تومان توسط زیرشاخه‌های شما خرید انجام شود.

با این حساب شما با دعوت دونفر نمی‌توانید حتی به حداقل سود ممکن برسید. برای چنین کاری لازم است خودتان زیرشاخه‌ها را فعال کرده و برایشان مشتری جور کنید. به عبارتی با جذب ۱۰مشتری، شما اولین سود را از بازاریابی شبکه‌ای دریافت خواهید کرد. مبلغ این سود معادل هشت‌درصد قیمت فروش یعنی ۸۸۰هزار تومان از ۱۱میلیون و ۱۰۰هزار تومان خواهد بود. این یعنی شما هنوز به اندازه سرمایه اولیه‌ای که وارد بازاریابی شبکه‌ای کرده‌اید، سود نبرده‌اید.

برای این کار شما باید ۱۰نفر دیگر را هم با استارتاپ مورد نظر آشنا کنید تا با پیوستن به زیرشاخه‌های شما، درمجموع ۱۱میلیون و ۱۰۰هزار تومان صنایع دستی بخرند و شما دومین مرحله از پورسانت فروش را دریافت کنید. به ‌عبارتی بعد از جذب ۲۰نفر، شرکت به شما یک‌میلیون و ۷۶۰هزار تومان سود پرداخت خواهد کرد. بیایید با فرض اینکه در هفته بتوانید یک‌نفر را مجاب کنید تا از محصولات صنایع دستی خرید کند و به بازاریابی شبکه‌ای بپیوندد، محاسبه کنیم که چقدر طول خواهد کشید تا سرمایه اولیه شما بهتان برگردد.

محاسبه کردیم که تنها در صورتی شما می‌توانید به اندازه سرمایه اولیه سود کنید، که ۲۰نفر را وارد شبکه بازاریابی کرده باشید. به عبارتی ۲۰هفته معادل چهارماه بعد شما به اصل پولی که در بازاریابی شبکه‌ای گذاشته‌اید، خواهید رسید. بازاریاب‌ها در تبلیغاتشان از درآمد هفته‌ای دومیلیون تومان می‌گویند. برای اینکه چنین اتفاقی بیفتد، شما و زیرشاخه‌هایتان باید هر هفته ۲۰نفر را به بازاریابی شبکه‌ای دعوت کنید. اگر فرض کنیم هرکس در یک‌هفته می‌تواند یک‌نفر را به شبکه اضافه کند، در بین زیرشاخه‌هایتان باید ۲۰نفر بازاریاب حرفه‌ای و فعال داشته باشید تا بتوانید به درآمد وعده داده شده برسید.

شما در اطرافیانتان چند نفر را می‌شناسید که بازاریاب باشند و با روابط عمومی ‌قوی‌شان بتوانند سودهای نجومی ‌برایتان رقم بزنند؟ بعید است تعداد آنها بیشتر از انگشتان یک‌ دست باشد. باید توجه داشته باشید، حتی اگر بتوانید ۲۰نفر بازاریاب حرفه‌ای را به عنوان زیرشاخه‌هایتان جذب کنید، بازهم درآمدتان از بازاریابی شبکه‌ای چندان رقم بالایی نخواهد بود. چراکه این ۲۰بازاریاب حرفه‌ای اگر در محلی به جز استارتاپ شرکت فعالیت کنند، ماهانه دست کم دومیلیون تومان درآمد خواهد داشت. آنها بدون فعالیت در شرکت هرمی‌ می‌توانند در ماه ۴۰میلیون تومان و در هفته ۱۰میلیون تومان درآمد داشته باشند. برای همین بهتر است به جای دعوت کردن آنها به بازاریابی شبکه‌ای، بگذارید خودشان به همان شغلی که دارند، مشغول باشند!

*** شرکت‌های بازاریابی شبکه‌ای در ایران عمر کوتاهی دارند

استارتاپ‌هایی که در حوزه بازاریابی شبکه‌ای فعالیت می‌کنند، عموما عمر کوتاهی دارند. از چندسال پیش تا حالا کلی اسم به گوشمان خورده که فعالیت‌هایی مشابه شرکت‌های هرمی ‌دارند. چند وقتی اسمشان سر زبان‌ها می‌افتد و بعد از مدتی دیگر خبری از آنها نیست. عمر کوتاه آنها برای سودهای نجومی ‌سرشاخه‌ها کافی است. وقتی آنها به اندازه کافی پول درآوردند و سود‌های نجومی‌ به جیب زدند، دیگر دلیلی برای ادامه فعالیت شرکت وجود ندارد.

از طرف دیگر این شرکت‌ها هرچه گسترش پیدا می‌کنند، هزینه‌هایشان بیشتر می‌شود. درست برعکس یک شرکت مولد که با گسترش پیدا کردن، سود بیشتری خواهد کرد. در یک استارتاپ با استراتژی بازاریابی شبکه‌ای، اگر افرادی در طبقه چهارم صنایع دستی بخرند، شرکت صرفا به سه‌طبقه پورسانت و سود پرداخت خواهد کرد. با گسترش شرکت و جذب زیرشاخه‌های بیشتر، مبلغ سود پرداختی بیشتر و بیشتر خواهد شد. به طوری که اگر یک‌نفر به طبقه دهم جذب شود و خرید انجام دهد، شرکت موظف است به جای سه‌نفر، به ۹نفر سود پرداخت کند.

با این حساب با افزایش طبقات شرکت‌های هرمی، پورسانت پرداخت‌شده افزایش پیدا خواهد کرد. این مورد باعث افزایش هزینه‌ها می‌شود. تا جایی که سرشاخه‌ها احساس می‌کنند فروش بیشتر محصولات دیگر سودی برایشان ندارد. درست همین‌جا است که مدیران شرکت فعالیت استارتاپ را متوقف می‌کنند. با این تفسیر افرادی که به هوای سودهای نجومی‌ و درآمد بدون زحمت، به‌تازگی به بازاریابی شبکه‌ای پیوسته‌اند، دستشان در پوست گردو خواهد ماند.

*** محصولات عرضه‌شده در بازاریابی شبکه‌ای چقدر می‌ارزند؟

استارتاپ‌هایی که اخیرا فعالیت‌هایی مشابه شرکت‌های هرمی ‌آغاز کرده‌‎اند، عموما در حوزه فروش یک محصول فعالیت می‌کنند. گاهی محصول مورد نظرشان، اقلام مصرفی خانواده مثل روغن و برنج است، گاهی هم مثلا این‌ روزها سراغ محصولات صنایع دستی می‌روند. سردسته‌شان، یعنی گلدکوئست که سال‌ها پیش بساط فعالیتش در ایران جمع شد، مدال به‌ ظاهر طلا می‌فروخت. یک بررسی ساده نشان می‌دهد، بهایی که برای خرید محصولات از بازاریاب‌های شبکه‌ای می‌پردازید، خیلی بیشتر از ارزش واقعی محصولات آنهاست.

پرداخت سود چند۱۰درصد به شاخه‌های بالاتر در ازای فروش هر محصول، خودش یکی از مواردی است که نشان می‌دهد ارزش واقعی این محصولات، تنها بخش کوچکی از قیمت آن را تشکیل می‌دهد. برای مثال خود شما تا حالا با یک محصول صنایع دستی روبه‌رو شده‌اید که سه‌میلیون و ۳۰۰هزار تومان یا حتی یک‌میلیون و ۱۰۰هزار تومان ارزش داشته باشد؟ این موارد صرفا در استارتاپ‌هایی که به فکر خالی‌کردن جیب‌های شما هستند قابل مشاهده است. /هفت صبح

جهت دریافت مهم‌ترین خبرها، ایمیل خود را وارد کنید:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بخوانید:

دکمه بازگشت به بالا