به گزارش بخش اقتصادی سایت خبرهای فوری، در تبدیل قیمت فوب بنزین به ریال، مؤلفه دیگری وارد میدان میشود که در سالهای متمادی، دور باطلی را به خود دیده است. نرخ ارز که بارها افزایش آن برمبنای افزایش نرخ تورم از سوی کارشناسان مورد نقد قرار گرفته بود، حالا مبنای قیمتی یکی از مهمترین حاملهای انرژی در ایران میشود و دور تسلسل افت ارزش پول ملی را رقم میزند. مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی سال گذشته، در گزارش خود با عنوان «مسئله بنزین، رویکردها و مخاطرات» با تأکید بر این نکته، نوشته بود: «با توجه به افزایش لجامگسیخته نرخ ارز، در کشوری که تورم آن چندین برابر تورم جهانی است، مبنا قراردادن نرخ ارزی که نتیجه سالها بیتدبیری دولتها و نشاندهنده همه ناکارآمدیهای کشور است، واقعبینانه نبوده و پذیرفتنی نیست. بهعلاوه، افزایش چندبرابری قیمت بنزین باعث رشد تورم شده و تورم نیز سبب افزایش نرخ ارز شده و دوباره نیاز به افزایش بیشتر قیمت بنزین وجود دارد». حال این پرسش مطرح است که دولت برای انقطاع این دور باطل، چه راهکاری اندیشیده است. یک اقتصاددان در گفتوگو با «شرق» با بیان اینکه باید در مقابل شوک مثبت تورمی ناشی از افزایش نرخ بنزین، تکانه منفی اصلاحات نهادی را برای خنثیسازی آن در راستای تثبیت با تقویت ارزش پول ملی بهکار برد، هشدار میدهد که روش سرکوب قیمتی نمیتواند کارا و اثرگذار باشد. از دیگرسو، یکی دیگر از کارشناسان اظهار میکند در کشوری که در استمرار تورم دورقمی در پنج دهه رکورد دارد، دولت باید روش منطقیتری را با در نظر داشتن سایر عوامل اقتصادی در نظر بگیرد.
وحید شقاقیشهری، اقتصاددان درباره رابطه تنگاتنگ نرخ ارز و بنزین میگوید: دولت به دنبال حذف یارانه بنزین و قاچاق آن در منطقه، به دنبال ایجاد تناسب بین نرخ بنزین در داخل و منطقه برآمده است. برای تبدیل نرخ فوب خلیجفارس بهعنوان مبنای قیمت نرخ بنزین در داخل، متغیر ارز هم به میان میآید. اگر مرتب نرخ ارز افزایش یافته و ارزش پول ملی نیز به تبع آن کاهش بیابد، آن زمان باید بهصورت مداوم به دنبال افزایش نرخ حاملهای انرژی باشیم تا این تناسب را حفظ کنیم.
او با بیان اینکه چنین اقدامی دو راهکار دارد، میافزاید: در این صورت یا باید ارزش پول ملی را حفظ کنیم که دیگر لازم نباشد نرخ بنزین را افزایش دهیم، یا اگر نتوانیم ارزش پول ملی را حفظ کنیم، مجبور میشویم نرخ حاملهای انرژی را بهتدریج افزایش دهیم. در ایران چون نتوانستهایم ثباتی به نرخ ارز و پول ملی بدهیم، شکافی بین قیمت داخل و بیرون ایجاد شده و دولت مجبور شده قیمت حاملهای انرژی را بهتدریج افزایش دهد.شقاقیشهری در ادامه با اشاره به ناتوانی دولتها در تثبیت یا تقویت پول ملی، میافزاید: وقتی قیمت حاملهای انرژی را افزایش میدهیم، چون نمیتوانیم تورم و انتظارات تورمی حاصل از افزایش نرخ بنزین را کنترل کنیم، دوباره همین تورم موجب افزایش نرخ ارز و به تبع آن کاهش ارزش پول ملی میشود.این اقتصاددان ادامه میدهد: اگر نتوانیم نسبت تورم داخل و خارج از کشور را کنترل کنیم، افزایش تورم داخل در مقابل تورم خارجی موجب کاهش ارزش پول ملی میشود. این اتفاق در اقتصاد ایران در دولتهای مختلف به شیوههای مختلفی رخ داده است و نتیجه ناکارآمدی دولتها در ایران به شمار میرود.
دولت به دنبال تثبیت یا تقویت ارزش پول ملی باشد
شقاقیشهری در بیان راهکارهای کنترل این وضعیت میگوید: دولت باید تمام تلاش خود را برای افزایش یا تثبیت ارزش پول ملی به کار گیرد. برای این منظور، باید عوامل ساختاری، نهادی و دلایل ریشهای تورم را کنترل کرد. اگر دولت بتواند تورم را بهصورت واقعی کنترل کند، میتواند جلوی افت ارزش پول ملی را بگیرد.او در توضیح این سخن خود، تصریح میکند: اگر دولت بتواند شوک مثبت تورمی ناشی از افزایش نرخ بنزین (بین ۳ تا ۵ درصد) را با تکانه منفی (در حد ۵ درصد) بنیادین مانند افزایش بهرهوری در اقتصاد، کاهش واقعی هزینههای خدمات و تولید، کنترل کسری بودجه، کنترل تورم وارداتی، کاهش بوروکراسیهای گسترده، کنترل پایه پولی و رشد پایه پولی، کنترل رشد نقدینگی، اصلاح نظام بودجهریزی، کنترل پول پرقدرت و … کنترل کند، میتواند اثر تورم را خنثی کرده و از کاهش ارزش پول ملی در ادامه تورم ناشی از افزایش نرخ بنزین جلوگیری کند.
سرکوب قیمتی بهجای شوک منفی
با این حال، او چنین روندی را در عملکرد دولت نمیبیند و بر این اساس میافزاید: این تفکر در دولت وجود ندارد. دولت از طریق افزایش نرخ بنزنی، شوک مثبت به اقتصاد وارد کرده، اما بهجای آنکه تکانه منفی در مقابل آن ایجاد کند، به دنبال سرکوب قیمتی است. چنین اقدامی بیفایده است و فقط به کنترل شوک مثبت آن هم بهصورت موقت منتهی میشود.
افزایش هزینه جابهجایی بار در ایران
کامران ندری، مدیر گروه سابق بانکداری اسلامی پژوهشکده پولی و بانکی، در بررسی جایگاه نرخ ارز در تبدیل قیمت فوب بنزین به ریال و تعیین نرخ آن در کشور، میگوید: در حال حاضر در کشور با دو نرخ دولتی چهارهزارو ۲۰۰ ارز و ارز آزاد (اکنون نرخ ارز نیمایی چندان فاصلهای با ارز آزاد ندارد) روبهرو هستیم که بسیار محدود است، اما روند تبدیل نرخ بنزین بر مبنای ارز که در طول سالهای مختلف با سیاستهای متفاوتی روبهرو بوده، بدون درنظرگرفتن سایر عوامل، اقدامی نادرست است. از طرفی، از آنجا که ایران صادرکننده فراوردههای نفتی است، به مسئله بنزین عمدتا از این زاویه نگاه میکنیم که میتوانیم آن را صادر کرده و با استفاده از نرخ ارز، به ریال تبدیل کرده و در نهایت یارانه پنهان قابل قبول روی نرخ بنزین را بین مردم توزیع کنیم. در اینجا دولت از درآمد قابل ملاحظهای صرفنظر میکند.
این کارشناس اقتصادی با بیان اینکه باید به این نکته توجه کنیم که بنزین یک عامل تولید به شمار میرود، میافزاید: فارغ از سایر حاملهای انرژی، عمده مصرف بنزین در حملونقل است. با این حال، در تحلیل نرخ بنزین نباید فقط به هزینه بنزین در حملونقل توجه کنیم، بلکه باید در نظر داشته باشیم هزینه تمامشده یک کیلومتر جابهجایی در ایران، برای افرادی که این جابهجایی را انجام میدهند، چقدر است. در حال حاضر، بارهای کوچک تا دو تن، با نیسانبار جابهجا میشود که بنزینسوز هستند و میزان جابهجایی آنها نیز اندک است، اما نگاه غالب سیاستگذاران، آن است که هزینه بنزین برای افراد با قیمت پایین آن، بسیار کم است؛ درحالیکه باید توجه شود در ایران هزینه خودرو را چندین برابر قیمت خودروی مشابه خارجی به مصرفکننده میفروشید یا آنکه به دلیل تکنولوژی پایین خودروها در ایران، مصرف سوخت آنها بسیار بالاست. اگر همه این موارد را در کنار همدیگر نگاه کنید، خواهید دید هزینه یک کیلومتر جابهجایی در اقتصاد کشور، از هزینه یک کیلومتر جابهجایی در کشورهای توسعهیافته، اگر نگوییم بیشتر است، حداقل میتوان گفت کمتر نیست.
او با بیان اینکه اکنون ارزانبودن نرخ بنزین هم منتفی است، میافزاید: با گرانی اخیر، نرخ بنزین در ایران (هر لیتر بنزین ۳ هزار تومان = ۲۵ سنت)، نصف قیمت بنزین تحویلی در فوب خلیجفارس (هر یک لیتر = ۴۵ تا ۵۰ سنت) است.
ناهمخوانی هزینه و درآمد
ندری با اشاره به اینکه هزینهها را باید با درآمدها سنجید، میگوید: وقتی هزینهها در اقتصاد ایران نزدیک به ۲۰ درصد افزایش یافته (با درنظرگرفتن بنزین سهمیهای)، باید در کنار آن در نظر بگیرید که نرخ خوراکیها در ایران سال گذشته صد درصد رشد را تجربه کرده است. در واقع عمده هزینه افراد بالای ۱۲۰ درصد رشد کرده است، اما درآمدهای عمده مردم بین ۱۵ تا ۲۰ درصد افزایش یافته است. از این منظر، این افزایش قیمت بنزین را باید با تأمل بیشتری بررسی کرد.او با تأیید اینکه افزایش قیمت بنزین، تورم ناشی از فشار هزینهای بالایی ندارد، میگوید: اثر تورمی ناشی از افزایش نرخ بنزین بین دو تا چهار درصد برآورد شده است، اما باید مسئله دیگری را درباره نرخ بنزین در نظر داشت که اهمیت اثر روانی آن در اقتصاد است و باعث اوجگرفتن انتظارات تورمی میشود. این انتظارات تورمی به نوعی، باعث افت ارزش پول ملی و افزایش نرخ ارز میشود. آنهایی که محاسبات افزایش نرخ بنزین را انجام دادند، بعید میدانم آثار روانی افزایش قیمت بنزین را در نظر گرفته باشند.
استمرار نرخ بالای ارز و بنزین
ندری با بیان اینکه باید به افزایش نرخ بنزین از چند بعد نگریسته شود، تصریح میکند: روش افزایش قیمت هم بسیار مهم است. اگر افزایش نرخ بنزین بهصورت تدریجی انجام میشد، مردم دچار چالش نمیشدند. قیمت ارز به صورت تدریجی افزایش یافت و اعتراضهایی که درباره بنزین دیده شد، در مورد آن دیده نشد زیرا روند آن تدریجی بود. اگر افزایش قیمت بنزین هم به صورت تدریجی اتفاق میافتاد، تحمل آن برای مردم، قابل قبولتر بود.
ایران در بین مهمترین کشورهای با ۵ دهه تورم ۲رقمی
مدیر گروه سابق بانکداری اسلامی پژوهشکده پولی و بانکی در ادامه با بیان اینکه دوره بالابودن نرخ تورم در ایران طولانی است، میگوید: تا نتوانیم تورم را مهار کنیم، دور باطل آن باز هم تکرار خواهد شد؛ تورم افزایش یافته، نرخ ارز بالا میرود و باز به دنبال افزایش نرخ بنزین میروید و دوباره تعدیل نرخ بنزین و ادامه همین روند. نباید فراموش کنیم ایران از معدود کشورهایی است که حداقل پنج دهه تورم بالا، مزمن و مستمر را تجربه کرده است که نوعی رکورد محسوب میشود. حتی کشورهایی که اکنون تورم بالایی دارند هم در پنج دهه متوالی تورم دورقمی نداشتهاند. تا مسئله تورم را به صورت جدی حل نکنیم، هر از چند گاهی با این مشکل روبهرو خواهیم شد. /شرق