اقتصادی

درآمد ثروتمندان چقدر است؟

خبرهای فوری: آمارها نشان می‌دهد افرادی که از خدمات دامپزشکی و جراحی دام در محیط شهری استفاده می‌کنند یا از خدمات ارتودنسی، با احتمال بسیار بالایی جزء دهک‌های بالای درآمدی هستند. از این مثال‌ها زیاد است.

به گزارش بخش اقتصادی سایت خبرهای فوری، حذف سه دهک بالای درآمدی از یارانه‌ها تکلیفی بود که در قانون بودجه امسال برای دولت مقرر شد. قرار بر این شد که تا پایان شهریور ۹۸ وزارتخانه‌های تعاون، کار و رفاه اجتماعی کشور، ارتباطات و فناوری اطلاعات و سازمان برنامه و بودجه سه دهک بالای درآمدی را که نیازی به دریافت یارانه ندارند، شناسایی و از لیست مشمولان دریافت یارانه حذف کنند. حالا ظاهرا در کنار چالش تشخیص خانوارهای دهک‌های هشتم، نهم و دهم با چالش دیگری هم مواجه هستیم و آن عدم تفاوت قابل توجه میان دهک‌ها به استثنای دهک‌های اول و دهم است؛ سیدهادی موسوی‌نیک، کارشناس اقتصادی ضمن اذعان به این نکته که با توجه به تلاش‌های صورت‌گرفته در زمینه تکمیل پایگاه‌های اطلاعاتی، در حال حاضر ابزارهای لازم برای تفکیک این سه دهک از خانوارها بیش از گذشته در اختیار دولت قرار دارد، مهم‌ترین چالش در این زمینه را نزدیکی نسبی درآمد دهک‌های مختلف درآمدی به یکدیگر بیان می‌کند. در حالی که متوسط درآمد برای خانوارهای دهک هشتم حدود هشت میلیون تومان است، میانگین درآمد ماهانه خانوارها در دهک هفتم حدود هفت میلیون تومان (براساس آمارهای حاصل‌شده از حساب‌های ملی و هزینه- درآمد خانوار بانک مرکزی) است. این کارشناس همچنین با تأکید بر اینکه برای تشخیص این سه دهک علاوه بر نوع مصرف و سبک زندگی آنان، باید درآمدهایشان را هم در نظر داشت، به برخی از ویژگی‌های اقتصادی و اجتماعی این سه دهک اشاره می‌کند و می‌گوید: مستأجر یا مالک بودن افراد در این موضوع چندان روشنگر وضعیت خانوار نیست.

‌چطور مى‌توان دهک‌هاى درآمدى را (فارغ از بحث یارانه‌ها) تشخیص داد و در علم اقتصاد چه راه‌حلى براى تشخیص دهک‌ها وجود دارد؟ 

برای این موضوع باید تعریف دهک را مد نظر داشت. ما دهک‌ها را بر مبنای تفاوت درآمدها جدا می‌کنیم. ۱۰ گروه درآمدی با تعداد مشابه خانوارها وجود دارد که تفاوت آنها را درآمدشان تعیین می‌کند و خانوارها را بر اساس میزان درآمد در این ۱۰ گروه طبقه‌بندی می‌کنند. بنابراین اگر اطلاعات دقیقی از وضعیت درآمد خانوارها وجود داشت، تشخیص دهک‌ها دشوار نبود. اما مسئله این است که دسترسی به اطلاعات درآمدی افراد کامل نیست و ناچاریم از روش‌های مکمل نظیر سبک زندگی و مصرف خانوارها هم کمک بگیریم.

‌ویژگى‌هاى اقتصادى- اجتماعى سه دهک بالاى درآمدى که گفته می‌شود مشمول حذف یارانه‌ها هستند، چیست؟ 

همچنان که بیان شد وجه تمایز دهک‌ها در اصل تفاوت در میزان درآمد آنهاست اما در شرایط فقدان یک نظام اطلاعاتی شفاف و به‌خصوص یک نظام مالیاتی فراگیر که امکان تشخیص درآمد خانوارها را به طور دقیق فراهم کند، اتکا به تفاوت در رفتار مصرفی خانوارها در کنار اطلاعات درآمدی در دسترس می‌تواند کمک‌کننده باشد. در واقع این موضوع که خانوارهای دهک‌های مختلف در بعضی موارد رفتار مصرفی متفاوتی دارند، می‌تواند در شناسایی دهک‌ها کمک‌کننده باشد.

منظورتان از مصرف، مصرف چه چیزی توسط خانوارهاست؟ 

مثلا با توجه به شواهد آماری که از ایران دارم می‌توانم بگویم آمارهای هزینه و درآمد خانوارهای ایران نشان می‌دهد افرادی که پرستار خصوصی دارند، از خدمات هوایی استفاده می‌کنند، اتومبیل خارجی گران‌قیمت دارند، احتمالا بالای ۹۵ درصد جزء دهک‌های هفت، هشت و ۹ هستند. یا آمارها نشان می‌دهد افرادی که از خدمات دامپزشکی و جراحی دام در محیط شهری استفاده می‌کنند یا از خدمات ارتودنسی، با احتمال بسیار بالایی جزء دهک‌های بالای درآمدی هستند. از این مثال‌ها زیاد است. عرض بنده این است که سبک زندگی افراد تا حد زیادی جایگاه درآمدی آنها را نشان می‌دهد چون رفتار مصرفی دهک‌ها یکسان نیست.

‌در این صورت افرادی با درآمد بالا که مصرف پایینی دارند یا افرادی که درآمد کم و مصرف بالا دارند، چطور باید تعیین تکلیف شوند؟ 

این موضوع به نکته اول بنده بر می‌گردد که مبنای اصلی برای تفکیک دهک‌ها درآمد است و نه مصرف. تنها می‌توان از رفتار مصرفی سیگنال‌هایی برای شناسایی دهک‌ها اخذ کرد. رفتار مصرفی به تنهایی گویا نیست چراکه درآمد می‌تواند صرف مصرف یا پس‌انداز شود؛ اتفاقا احتمالا رفتار پس‌اندازی خانوارهای دهک‌های مختلف تفاوت بیشتری نسبت به رفتار مصرفی آنها داشته باشد. بنابراین مؤلفه‌ درآمد را به منظور توجه به پس‌اندازها باید در نظر گرفت.

‌تخمین شما از وضع درآمد و کف و سقف حقوق ماهانه افرادى که در این سه دهک قرار دارند، چیست؟ 

چون در حال حاضر بحث سه دهک بالای جامعه موضوعیت دارد و مطرح است که از دریافت یارانه نقدی حذف شوند، تمرکزم را روی این سه دهک قرار می‌دهم. آمارهای بانک مرکزی نشان می‌دهد یک خانوار چهارنفره در دهک هشتم در سال ۱۳۹۸ حدود ۸.۵ میلیون تومان در ماه درآمد دارد. آمارهای مرکز آمار این رقم را کمتر و حدود ۶.۵ میلیون تومان نشان می‌دهد. در هر حال می‌توان بیان کرد یک خانوار چهارنفره دهک‌هشتمی حداقل ۶.۵ میلیون تومان درآمد دارد. البته این رقم با فرض مستأجربودن خانوار محاسبه شده است. در صورتی که خانوار مالک باشد باید معادل اجاره مسکن محل سکونت به درآمد او اضافه شود. این رقم برای خانوارهای با ابعاد مختلف مثلا یک، دو یا چند نفره مشخص و قابل محاسبه است.

‌نحوه توزیع درآمد در این سه دهک چگونه است؟ 

به‌طورکلی درآمد دهک‌های مختلف در ایران نزدیک به هم است. در این میان فقط دهک دهم و دهک اول با بقیه دهک‌ها اختلاف بیشتری دارند.

وضعیت مسکن در این دهک‎های بالای درآمدی چگونه است؟ چه برآوردی از درصد مالکان خانه و اجاره‌نشینان در این سه دهک دارید؟ 

آمار وضع مسکن دهک‌های مختلف هرچند متفاوت است، اما این تفاوت آنچنان فاحش نیست که بتوان با اتکا به وضعیت سکونت خانوار به جایگاه آن در میان دهک‌ها رسید.

معمولا چه مشاغلى در این سه دهک مى‌گنجند؟ 

گروه‌های مختلف در آن وجود دارند اما درباره برخی مشاغل می‌توانیم مطمئن باشیم که جزء دهک‌های بالای درآمدی هستند؛ از جمله پزشکان، مدیران و مقامات دولتی، عمده اعضای هیئت علمی دانشگاه‌ها، هیئت مدیره شرکت‌های دولتی، عمومی غیردولتی و خصوصی بزرگ، قضات، وکلا و یا افرادی که در کار بازرگانی خارجی هستند. اینها گروه‌هایی شغلی هستند که اگر از این دید به موضوع نگاه کنیم بیشتر شامل سه دهک بالا می‌شوند.

‌آیا خانواده کارمندان بخش عمده خانوارهایی را تشکیل می‌دهند که جزء سه دهک بالای درآمدی کشور هستند؟ 

بسیاری مشاغل وجود دارند که به احتمال زیاد جزء این سه دهک هستند، اما تعریف کارمند برایشان موضوعیت ندارد؛ مثل پزشکان و قضات و… . اصطلاح کارمند به معنای شخص شاغل در دولت یا یک دستمزدبگیر برای اینها صادق نیست. در مشاغل دولتی عمدا درباره مدیران کل و مدیران بالاتر می‌توان مطمئن بود که در این سه دهک قرار دارند.

‌چند درصد و چه تعدادی از سه دهک بالای درآمدی را می‌توان جزء ثروتمندان به معنای مرسوم آن دانست؟ 

در بحث دهک‌ها آنچه باید مدنظر داشت درآمدها هستند. درآمد هم می‌تواند از ثروت متمایز باشد. درآمد یک عایدی در طول دوره مشخصی مثل یک ماه یا یک سال است اما ثروت نتیجه انباشت پس‌اندازهای دوره‌های گذشته است. البته بخش مهمی از ثروت افراد منبع درآمدی آنها نیز هستند و از این نظر در صورت مبنا قرار‌دادن درآمد به‌نوعی ثروت فرد یا خانوار نیز لحاظ می‌شود. برای مثال ملکی که خانوار اجاره می‌دهد یا پولی که سرمایه‌گذاری می‌کند عواید ناشی از آن جزء درآمد خانوار قرار می‌گیرد. اما پاسخ به سؤال شما کمی سخت است چون درباره ثروت فقط درآمد مد نظر نیست، بلکه انواع و اقسام دارایی‌ها از املاک تا دارایی‌های مالی را شامل می‌شود و افرادی را که درصد بیشتری از این  دارایی‌ها را دارند، ثروتمند می‌خوانیم که به احتمال زیاد به واسطه دارایی‌هایشان جزء افراد پردرآمد هم هستند.

‌آیا اختلاف میانگین درآمد و هزینه خانوارها در دهک‌های هشتم و هفتم فاحش است؟ 

یکی از مسائل توزیع درآمد بین خانوارها در ایران در ارتباط با شناسایی دهک‌ها، این است که به‌جز دهک دهم و دهک اول که تفاوت قابل توجهی با بقیه دارند، دهک‌های دیگر نزدیک به هم هستند مثلا یک خانوار چهار نفره در دهک هشتم حداقل ۶.۵ و در دهک هفتم حداقل ۵.۵ میلیون تومان در ماه درآمد دارد. ملاحظه می‌شود که اختلاف‌ها قابل توجه و فاحش نیستند. یکی از مسائلی که حذف گروه‌های پر‌درآمد از یارانه را به چالش می‌کشد، همین موضوع است؛ ممکن است یک نفر با احتمال بالا و با ضریب خطای کم به درستی حذف شود اما خیلی از افراد دیگر که تقریبا شرایطی نزدیک به او دارند، جزء مشمولین حذف نباشند.

دلیل اختلاف زیاد اطلاعات مرکز آمار و بانک مرکزی از میانگین هزینه خانوارها در دهک‌های مختلف چیست؟ کدام به واقعیت نزدیک‌تر است؟ 

طرح هزینه و درآمد خانوار را هم بانک مرکزی و هم مرکز آمار ایران اجرا می‌کنند. در این طرح  هم هزینه و هم درآمد خانوارها از طریق نمونه‌گیری پرسش می‌شود، البته درآمدها به علت اکراه خانوارها از بیان درآمد حقیقی‌شان چندان قابل اتکا نیست و هزینه‌ها قابل اتکاتر است. اما درباره سؤال شما مبنی‌بر اینکه آمار کدام نهاد درست‌تر است واقعیت این است که ما معضلی جدی در نظام آماری کشور داریم که تنها محدود به این موضوع هم نیست و آن هم این است که هیچ نهادی وجود ندارد که با یک ساختار بی‌طرف کیفیت آمارها را تأیید کند، چه بخواهیم آن را با اطلاعات دیگری مقایسه بکنیم و چه نخواهیم. این یکی از معضلات جدی ما است، زیرا ما برخلاف عمده کشورهای توسعه‌یافته نهاد نظارتی آماری نداریم.

البته مرکز آمار ادعای نظارت آماری دارد اما در‌حالی‌که ۶۰ درصد از طرح‌های آماری را خودش اجرا می‌کند نمی‌توان انتظار داشت نسبت به ارزیابی کیفیت آمارها بی‌طرف باشد.

 این شبهه همیشه وجود دارد به همین دلیل اکنون من نمی‌توانم پاسخ مشخصی به سؤال شما بدهم، اما آنچه برای من مشخص است، این است که اگر بخواهد مبنا را به جای هزینه‌ها، درآمدها قرار دهیم این بانک مرکزی است که درآمدها را به تفکیک نهادها که یکی از آنها خانوار است، ارائه می‌دهد، درحالی‌که مرکز آمار در حساب‌های ملی‌اش این موضوع را نادیده گرفته و توالی بخش‌های نهادی مثل خانوار، دولت، مؤسسات عمومی در خدمت خانوار یا شرکت‌های مالی و غیرمالی را ارائه نمی‌کند. بخش مهمی از آماری که من اکنون ارائه دادم نیز متوجه آمار بانک مرکزی بود. اگر به آمارهای مرکز آمار اشاره شد بیشتر به این دلیل بود که حد پایین برآورد درآمد دهک‌ها در نظر گرفته شود، چرا‌که در مجموع از دل آمارهای این نهاد (البته با تعدیلات متعدد به‌خاطر نبود بعضی آمارها) سطح درآمد و مصرف خانوارها کمتر بر‌می‌آید.   /دنیای اقتصاد

جهت دریافت مهم‌ترین خبرها، ایمیل خود را وارد کنید:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بخوانید:

دکمه بازگشت به بالا