۵۰ درصد جمعیت کشور، زیر خط فقر مطلق!
خبرمهم: حسین راغفر، اقتصاددان در گفتوگو با خبرهای فوری مهم تاکید کرد: آنچه که تحت عنوان برنامه هفتم وجود دارد عملا تداوم گستاخانه سیاستهای اقتصادی قبلی است که به گسترش هرچه بیشتر فقر و افزایش شکاف نابرابری در جامعه میانجامد.
حسین راغفر، اقتصاددان و استاد دانشگاه الزهرا در گفتوگو با خبرهای فوری مهم: آمار فقر، چه بهبود و چه افزایش آن، نشانههای موفقیت یا شکست دولتها و سیاستهایشان است. به همین دلیل در همه جای دنیا دولتها نسبت به آمار فقر بسیار حساس هستند. در کشور ما نیز مسئله افزایش بسیار گسترده فقر، مستثنی از این حساسیتها نیست. به همین دلیل دولتها آمارهایی را از خط فقر ارائه میدهند که در صحت آنها تردید وجود دارد و به نظر نمیرسد که مردم این آمارها را باور کنند.
به گزارش بخش اقتصادی سایت خبرمهم، حسین راغفر، اقتصاددان و استاد دانشگاه الزهرا در گفتوگو با مطهره حیدری، خبرنگار گروه رسانهای خبرهای فوری مهم نسبت به آمار خط فقر در کشور گفت: محاسبه دقیق خط فقر در کشور امکان پذیر نیست که خب علتهای زیادی هم دارد اما یکی از آنها فقدان دادههای باکیفیت و مناسب و بعد به روز نبودن دادههای منتشر شده است، زیرا هنوز آمار سال ۱۴۰۱ نیز منتشر نشده است.
راغفر تاکید کرد: بنابراین امکان دقیق محاسبه خط فقر وجود ندارد و براساس دادههای موجود نیز نمیتوان وضعیت فقر در کشور را آنگونه که وقوع و شیوع دارد، ارزیابی کرد. به همین دلیل ناگزیر هستیم که به وجوه دیگر مسئله فقر که اهمیت بیشتری از اشاره به چند شاخص عدد و کمی دارند، بپردازیم. البته این شاخصها خیلی هم راهگشا نیست و نیازمند رویکرد دیگری به مسئله فقر است تا یک برخورد موثر و مناسب با این پدیده در کشور صورت بگیرد.
این استاد دانشگاه در ادامه افزود: خط فقر به شدت تابع تورم است و وقتی تورم افزایش پیدا میکند قیمت سبد کالاهای حداقلی مورد نیاز خانوادههای فقیر نیز افزایش پیدا میکند، به همین دلیل خط فقر تغییر میکند.
راغفر با اشاره به افزایش قیمت ارز گفت: اتفاقی که به خصوص در سالهای ۱۴۰۱ و اوایل ۱۴۰۲ دررابطه با افزایش قیمت ارز رخ داد به علاوه حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی در سال ۱۴۰۱، موجب یک تورم بزرگ در اقتصاد کشور شد که تاثیر مستقیم آن افزایش شدید هزینههای دسترسی به یک معیشت حداقلی در جامعه ایرانی شد.
حسین راغفر در ادامه تاکید کرد: به نظر من این شوک افزایش قیمت ارز بیشترین آسیب را به خانوادههای متوسط و طبقات محروم جامعه وارد کرده به نحوی که بخش قابل توجهی از جمعیت طبقات متوسط به طبقات پایین فرو افتادند و بسیاری از طبقات محروم هم عملا به دامنههای خیلی پایینتر فقر گرفتار شدند و خانوادههای بسیار فقیر هم به آنچه که از آن به عنوان مادون طبقه (under class) اسم برده میشود، سقوط کردند.
این اقتصاددان افزود: مادون طبقه یعنی کسانی که فاقد ویژگیهای طبقاتی هستند و مهمترین خصلت آنها این است که اشتغالناپذیرند مثل کارتنخوابها، معتادها و کسانی که عملا در اثر سیاستهای اقتصادی و شوکهای ارزی دچار آسیبهای روحی و روانی جدی شدند. بخش قابل توجهی نیز از لایههای پایین طبقه محروم جامعه به این گروه پیوستند و به همین دلیل ما شاهد حضور چشمگیر آنها در همین یک سال گذشته در عرصه خیابانهای کلان شهر کشور به صورت گسترده هستیم.
راغفر درخصوص پیامدهای رشد فقر تاکید کرد: پیامدهای رشد فقر بسیار گسترده است به نحوی که نوعی ناامیدی نسبت به آینده شغلی افراد و اینکه آیا اصلا امیدواری به بهبود شرایط کنونی در زندگی آنها وجود دارد یا خیر، بوجود آورده که پیامدهای آن برای کل جامعه بسیار تلخ و شکننده است.
وی افزود: به نظر من میتوان یکی از اصلیترین دلایل بحران پاییز ۱۴۰۱ را در پیامدهای این شوکهای ارزی نابود کنندهی امید طبقات و گروههای محروم نسبت به آیندهشان جستجو کرد.
راغفر گفت: بنابراین سیاستهای اقتصادی موجود فقط منحصر به فقر یک گروه خاص نیست و این فقر هم در عدد و رقم و اینکه چند درصد از جمعیت کشور دچار فقر هستند خلاصه نمیشود. متاسفانه آمار و ارقام موجود گویای عمق فاجعهای که در کشور رخ داده نیست و چشماندازی هم برای بهبود در شرایط کنونی وجود ندارد.
حسین راغفر تاکید کرد: آنچه که تحت عنوان برنامه هفتم وجود دارد عملا تداوم گستاخانه سیاستهای اقتصادی قبلی است که به گسترش هرچه بیشتر فقر و افزایش شکاف نابرابری در جامعه میانجامد.
این اقتصاددان در پاسخ به این سوال که چرا دولتها آمار خط فقر را سخت اعلام میکنند، گفت: آمار فقر، چه بهبود و چه افزایش آن، نشانههای موفقیت یا شکست دولتها و سیاستهایشان است. به همین دلیل در همه جای دنیا دولتها نسبت به آمار فقر بسیار حساس هستند. در کشور ما نیز مسئله افزایش بسیار گسترده فقر، مستثنی از این حساسیتها نیست. به همین دلیل دولتها آمارهایی را از خط فقر ارائه میدهند که در صحت آنها تردید وجود دارد و به نظر نمیرسد که مردم این آمارها را باور کنند.
راغفر در ادامه افزود: این آمارها برای آن است که نشان دهند دولت موفقیتهایی در حوزه اقتصادی نیز داشته ولی به نظر من، مردم باید این موفقیت را در سفره و کیفیت زندگیشان لمس کنند که متاسفانه ملموس نیست.
این اقتصاددان نسبت به وضعیت کارمندان و کارگران در کشور گفت: درحال حاضر کارمندان، کارگران و عمده بدنه کارمندی دولت و حتی بسیاری از بخشهای خصوصی در کشور در زیر خط فقر مطلق قرار دارند. به ویژه اگر خانوارهایی فاقد مسکن باشند که به احتمال بسیار زیاد دچار فقر مطلق هستند چون مسئله اجاره بهای مسکن در کشور به خصوص در این دوسال گذشته به نحو بیسابقهای افزایش پیدا کرده و امکان ادامه حیات در کلانشهرها و به ویژه در تهران را برای خیلیها امکان ناپذیر کرده و عملا بسیاری از خانوادههای طبقه متوسط را به زیر خط فقر سقوط داده.
راغفر در ادامه تاکید کرد: به نظرم بخش قابل توجهی از نیروی کار در کشور جز طبقات فقیر قرار میگیرند و ارزیابیهای ما نشان میدهد حداقل ۵۰ درصد جمعیت کشور طبق شاخصها زیر خط فقر مطلق قرار میگیرند.
حسین راغفر نسبت به سیاستهای دولت برای افزایش جمعیت افزود: این سیاستها هیچ جای دنیا موفق نبوده که بخواهد در اینجا موفق باشند. ضمنا مهمترین عامل فقرزدایی مسئله اشتغال است. یعنی خانوادهها باید قادر باشند روی پای خودشان بایستند نه اینکه با تزریق یارانهها انتظار داشته باشیم آنها از وضعیت فقر خارج شوند. چنین چیزی امکانپذیر نیست.
این استاد دانشگاه در ادامه گفت: تنها مسیر درست خروج از فقر، اشتغال است که البته بهبود اشتغال نیز نیازمند کارکرد درست اقتصاد کشور است که متاسفانه در شرایط کنونی به دلیل وجود انحصارهای گسترده حکومتی در اقتصاد کشور امکان خروج از این شرایط امکانپذیر نیست.
حسین راغفر، اقتصاددان و استاد دانشگاه الزهرا در پایان تاکید کرد: اقداماتی که امروزه دولت دنبال میکند به نظرم بسیار ناقص و ناکافی برای مواجهه با بحران عظیم بیکاری، فقر و نابرابری در کشور است.