حالا که زمزمههایی برای حذف این نرخ ارز به راه افتاده است، باز هم اغلب همان افراد فریاد برمیآورند که چنین کاری سبب افزایش تورم، افسارگسیختگی قیمتها و به خاک سیاه نشستن اقشار فقیرتر جامعه میشود!
به گزارش بخش اقتصادی سایت خبرمهم، من البته نظر خاصی در بارۀ این موضوع ندارم، اما چطور میشود که یک تصمیم به همان اندازه مورد تهاجم قرار گیرد که لغو آن؟
این نوع بیمسئولیتی مدنی در رد و نفی همه چیز چه ارزش و افتخاری دارد که برخی به آن خو گرفتهاند؟ با این وضع، ادارۀ کشور که تحتِ مدیریت سالمترین و کارآمدترین و عاقلترین و دمکراتیکترین دولتِ قابل تصور هم که غیر ممکن میشود!
انتقاد و مخالفت لزوماً باید از جایگاه و موضعی مشخص صوت گیرد و گرنه نفی نیهیلیستی هر اقدام و تصمیم و سیاستی نشد کار که عدهای خود را سخت به آن مشغول کردهاند.
رسانهها هم به جای نقد و بررسی این قبیل ولنگاریهای فکری، بدبختانه خود بخشی از این جریان شدهاند؛ بخصوص برخی رسانههای تصویری فارسیزبان خارج از کشور؛ چنانکه گویی دامن زدن به این فرهنگ ولنگارانه را به عنون بخشی از رسالتِ خود تعریف کردهاند.