برآوردهای موسسه «کردیت سوئیس» (Credit Suisse) نشان میدهد که در سال ۲۰۲۰ میلادی، حدود ۴۱۸ تریلیون دلار ثروت در جهان وجود داشته که از این میان، ۱۳۶ تریلیون دلار سهم آمریکای شمالی (یعنی «ایالات متحده آمریکا» به اضافه «کانادا») و ۱۰۳ تریلیون دلار هم سهم اروپا بوده است.
به گزارش بخش اقتصادی سایت خبرمهم، به این ترتیب، این دو منطقه در جهان بر روی هم حدود ۵۷ درصد از کل ثروت موجود در جهان را در خود جای دادهاند. این در حالی است که سهم تمامِ قاره آفریقا از این ثروت، تنها حدود ۵ تریلیون دلار، یا تنها حدود ۱٫۲ درصد است.
اما منظور از «ثروت» چیست؟ در محاسبات اینچنینی، ارزش تمام داراییهای یک کشور (اعم از شرکتها، ساختمانها، جادهها، جنگلها، معادن، سهام شرکتهای خارجی و حتی سرمایههای انسانی) در قالب پولی (به دلار آمریکا) محاسبه میشود.
به این ترتیب، هر چه اقتصاد یک کشور توسعهیافتهتر باشد؛ هر چقدر معادن بیشتری داشته باشد؛ هر چه از نظر منابع طبیعی (همچون منابع آب) غنیتر باشد و هر چه جمعیت تحصیلکردهتری داشته باشد، ثروت آن کشور هم بیشتر خواهد بود.
محاسبات سال ۲۰۲۱ این موسسه، «ایران» و بسیاری از کشورهای دیگر را در بر نمیگیرد، اما برآوردهای پیشین این موسسه (از جمله در سال ۲۰۱۷ میلادی) نشان میدهد که در آن سال، «ایران» بین ۱ تا ۳ تریلیون دلار ثروت داشته و در آن زمان و از این منظر، یکی از کشورهای ثروتمند جهان به حساب میآمده است.
در واقع، در سال ۲۰۱۷ میلادی، وضعیت ایران شبیه به «ترکیه»، «برزیل»، «مصر» و حتی «سوئد» بوده، اما از آنجا که ایران در چهار سال گذشته یکی از سختترین دورههای تاریخ معاصر اقتصادی خود را از سر گذرانده، از برخی از کشورهای همگروه خود عقب افتاده است.
ایران احتمالا هنوز هم «ثروتمند» است
البته این را هم باید مد نظر داشت که عمده اَشکالِ «ثروت»، پایدار هستند و در طول زمان کاهش پیدا نمیکنند. مثلا، هر چند ممکن است ایران در شرایط دشوار اقتصادی در سالهای اخیر، بخشی از ذخایر طلا یا ارزهای خارجی خود را از دست داده باشد و «نرخ تشکیل سرمایه» در اقتصاد ایران هم منفی شده باشد (که شده)، داراییهای طبیعیِ ایران (اعم از نفت، گاز و معادن) و بخش عمده «سرمایه انسانی» ایران ثابت مانده است.
از طرف دیگر، ایران ثروت انباشتهشده بسیار زیادی در قالب سرمایه انسانی دارد و مثلا، نرخ جمعیت دارای مدارک دانشگاهی در ایران، از بسیاری از کشورهای در حال توسعه (همچون «برزیل» یا «اندونزی») بالاتر است.
این در حالی است که اعداد و ارقام مربوط به ذخایر بانک مرکزی ایران (اعم از طلا و دلار) اکنون به شدت محرمانه است و دیگر منتشر نمیشود. با این همه، از مجموع سخنان مقامات مسئول (از جمله روسای پیشین بانک مرکزی در ایران) میتوان فهمید که ایران در سالهای اخیر، در زمان اوج، حدود ۱۱۵ میلیارد دلار ذخایر ارزی و طلا داشته است، عددی که در حدِ پایین، تا حد ۴ میلیارد دلار هم ذکر شده است.
فرصتسوزی ایران در این زمینه هم مثالزدنی است: بسیاری از کشورهای نفتی، صندوقهای ذخیره ثروت دارند که در واقع، منابع مازادِ حاصل از فروش نفتشان را در آن نگهداری میکنند. حجم دلارهای انباشتهشده در صندوقهای اینچنینی در کشورهایی مانند «نروژ» اکنون بیش از یک تریلیون دلار است و در کشورهایی مانند «کویت» هم نزدیک به ۴۰۰ میلیارد دلار.
ایران هم در زمان ریاستجمهوری خاتمی، «حساب ذخیره ارزی» را با همین هدف ایجاد کرد که امروز به نام «صندوق توسعه ملی» شناخته میشود. ذخایر این صندوق هم محرمانه هستند، اما ارقامی در حد ۷۰ الی ۱۰۰ میلیارد دلار در این مورد ذکر شده است.
این در حالی است که در پایان ریاستجمهوری احمدینژاد، کسانی مانند «احمد توکلی» (نماینده وقت مجلس و عضو کنونی مجمع تشخیص مصلحت نظام) گفتند که «احمدینژاد منابع این صندوق را جارو کرده است.» (نقل به مضمون)
در این میان اما یکی از سادهترین راهها برای مقایسه ثروت در کشورها، مقایسه میزان طلای انباشتهشده در بانکهای مرکزی آنها است. توضیح اینکه بانکهای مرکزی کشورهای مختلف، به فراخور درآمدهای آن کشور و نیز سیاستهای این بانکها، میزانی طلا ذخیره میکنند که در عمل، پشتوانه پول ملی آن کشورها هم خواهد بود. (البته ذخایر بانکهای مرکزی در کشورهای مختلف، شامل دلار و ارزهای خارجی دیگر هم میشود.)
اما فارغ از اینکه طلا هم مانند بسیاری دیگر از کالاها در ذات خود واجد ارزش نیست، میتوان پرسید کشورها چگونه جریان مبادله کالا و خدمات را در سطح بینالمللی مدیریت میکنند؟ به عبارت سادهتر و در قالب یک مثال، «ایران» چطور میتواند مطمئن باشد که در مقابل فروش نفت خود به «چین»، قدرت خریدی به دست خواهد آورد که در مقابل، اجازه واردات تجهیزات پزشکی از «هند» را به او میدهد؟ یا اینکه در نهایت، بانک مرکزی ایران چطور میتواند طلا بخرد و ذخیره کند؟
پاسخ ظاهرا ساده است: چینیها به ایران دلار میدهند و از آنجا که دلار ارزی جهانی و معتبر است، هندیها هم حاضر خواهند بود در مقابل دریافت دلار، به ایرانیها تجهیزات پزشکی بفروشند. اما آیا این فرآیند واقعا مشکلی ندارد؟
مشکلات ذخیره ثروت در قالب طلا
از سال ۱۹۴۵ (سال پایان جنگ دوم، سال شکلگیری سازمان ملل متحد و سال تاسیس بانک جهانی) تا سال ۱۹۷۱، طلا و برخی دیگر از داراییهایی که اساسا ارزشمند تلقی میشدند، به عنوان پشتوانهای برای دلار آمریکا قرار گرفتند و دلار آمریکا نیز با یک نرخ تبدیل ثابت، قابل تبدیل به سایر ارزهای جهانی بود.
در این نظام اقتصادی، موسوم به «سیستم برتونوودز» (Bretton Woods system)، نرخ تبدیل طلا به دلار و نیز نرخ تبدیل دلار به سایر ارزهای جهانی ثابت بود و به همین دلیل تمامی داراییهای مالی، برای نزدیک به سه دهه، ارزشی ثابت داشتند.
بر این اساس، آمریکا دلار چاپ میکرد و در اثر تجارت (صادرات و واردات) این دلارها به دست شرکای تجاری این کشور میرسید و در تداوم فرآیند تجارت باز هم دست به دست میشد. در مقابل، بانک مرکزی آمریکا تعهد میکرد که به تمام دارندگان دلار، مابهازایِ طلایی را که میخواهند پرداخت کند.
مشکل اما زمانی ایجاد شد که در اثر تداوم روند چاپ دلار، ارزش اسمی دلارهای چاپشده و پخششده در سراسر جهان، از میزان ذخایر طلای موجود در بانک مرکزی آمریکا فراتر رفت. کمی بعد هم آرامش و پیشبینیپذیریِ نسبیِ نظام اقتصادی «برتونوودز» در سال ۱۹۷۱ و با اقدام غافلگیرکننده «ریچارد نیکسون»، رییسجمهور وقت آمریکا در هم شکست.
در آن سال، دولت نیکسون اعلام کرد که تعهد خود به پرداخت طلا در برابر دلار را پایان میدهد و به این ترتیب، پشتوانه طلا برای پول در جهان، کنار گذاشته شد. اما با این همه، کشورها هنوز هم طلا انبار میکنند.
برآوردها نشان میدهند که بانک مرکزی «آمریکا» (فدرال رزرو)، از این نظر در صدر است و حدود ۸ هزار تن طلا نگهداری میکند. بانک مرکزی «آلمان» در رتبه دوم است و حدود ۳ هزار و ۳۰۰ تن طلا دارد. «ایتالیا»، «فرانسه»، «روسیه» و »چین» هم در رتبههای بعدی هستند و جالب اینکه نام «ترکیه» هم با ۴۱۱ تن طلا، در رتبه ۱۲ در این فهرست قرار دارد.
اما این تنها بانکهای مرکزی نیستند که طلا ذخیره میکنند و مردم عادی هم (عمدتا در کشورهایی با اقتصادهای کمثبات در طول تاریخشان) در خانه طلا نگه میدارند تا در روز مبادا به دردشان بخورد.
بر اساس برآورد «شورای جهانی طلا» (World Gold Council)، خانوارهای هندی بین ۲۳ تا ۲۴ هزار تن طلا در خانههای خود نگهداری میکنند و به این ترتیب، بیشترین میزان ذخیره خانگی طلا را در دنیا به خود اختصاص داده اند. بر اساس قیمتهای فعلی طلا در جهان، این میزان طلا دستکم یک تریلیون دلار ارزش دارد. (هر تن طلا حدود ۴۶٫۵ میلیون دلار)
«محمد کشتیآرای»، عضو هئیت مدیره اتحادیه طلا و جواهر تهران، حدود ۳ سال پیش گفته بود «بر اساس برآوردهای این اتحادیه» مردم ایران حدود ۲۰۰ تن ذخایر خانگی طلا دارند. به قیمت روز، این حجم از طلا حدود ۹٫۴ میلیارد دلار (معادل حدود ۲۵۰ هزار میلیارد تومان) ارزش دارد.
این در حالی است که نشریه «بیزینساینسایدر» هم چند سال پیش مدعی شده بود ایرانیها یکی از ۱۰ ملت در جهان هستند که بیشترین میزان ذخایرِ خانگیِ طلا را دارند. همزمان، گفته میشود حدود ۴۰ میلیارد دلار «ارز خانگی» هم در خانه ایرانیها ذخیره شده است.
بر این اساس، مجموع دارایی شهروندان ایرانی (تنها در قالب طلا و دلار) حدود ۵۰ میلیارد دلار است که با دلار ۲۷ هزار تومانی، چیزی در حدود «هزار و ۲۵۰ هزار میلیارد تومان» یا حدود «هزار و ۲۵۰ تریلیون» تومان ارزش دارد.