علاج زخم‌های اقتصادی کرونا

خبرمهم: به‌دنبال کاهش محبوبیت سیاست‌های صنعتی در دهه ۱۹۹۰، این سیاست‌ها بار دیگر به‌عنوان یکی از پیشران‌های اقتصاد و اهداف اجتماعی وسیع‌تر، مورد توجه قرار گرفته است. این موضوع مخصوصا در کشورهای کم‌درآمد صادق است که صنعتی‌سازی همچنان یکی از عوامل اصلی ایجادکننده رشد اقتصادی است.

به گزارش بخش اقتصادی سایت خبرمهم، انتقال مردم از مزرعه‌داری معیشتی غیررسمی به مشاغل رسمی تولیدی، بهره‌وری آنها را بهبود می‌بخشد، بخش کشاورزی را کارآمدتر می‌کند و درآمد دولت را از طریق مالیات افزایش می‌دهد. اقتصاددانان قرن بیستم معتقد بودند یک بخش صنعتی شکوفا برای توسعه یک اقتصاد مدرن ضروری است. ورای تاثیرات مستقیم اقتصادی آن، توسعه صنعتی دربردارنده مزایای اجتماعی و زیست‌محیطی نیز است؛ گنجاندن صنعتی‌سازی در دستورالعمل برنامه توسعه پایدار ۲۰۳۰ به‌عنوان هدف توسعه پایدار۹ (SDG9) نقش محوری آن در تصویر کلی توسعه را تایید می‌کند.

همه‌گیری کرونا، اقتصاد جهانی را با عمیق‌ترین رکود اقتصادی از زمان جنگ جهانی دوم روبه‌رو کرده است و علاوه‌بر سایر اثرات ویران‌کننده‌اش، بر صنعت، زنجیره‌های ارزش، بازارهای کار، سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی و جریانات انتقال پول تاثیرگذار بوده است. تاثیرات همه‌گیری توانایی اقتصادها برای افزایش درآمدهای واقعی را در بلندمدت محدود کرده و بار بدهی سنگینی بر دوش آنها گذاشته است. پس از فروکش کردن شرایط بحرانی سلامت، بهبود اقتصادی به یک اولویت تبدیل می‌شود و صنعتی‌سازی فراگیر و پایدار برای ساختن آینده بهتر ضروری است. سازمان توسعه صنعتی ملل متحد (یونیدو) در گزارشی تحلیلی به این سوال پاسخ داده که چرا توسعه صنعتی امروز بیش از هر زمان دیگری اهمیت دارد؟

تولید پیشران رشد اقتصادی

شواهد روشنی وجود دارد که یک بخش تولیدی شکوفا و پررونق، برای افزایش بهره‌وری و به‌دنبال آن رشد اقتصادی ضروری است. ظهور تولید صنعتی در قرن هجدهم و نوزدهم بخش تولید اروپا و ایالات متحده را متحول کرد و صنعتی‌سازی نیروی پیشران در پس معجزات اقتصادی اخیر، چون تحول در اقتصاد منطقه آسیای شرقی در دهه۱۹۶۰ بوده است.  به این دلیل است که تولید صنعتی مزیت‌های تولیدی متعددی به‌دنبال دارد؛ اول، تولید انبوه متضمن صرفه‌جویی در مقیاس است: هر چه تعداد بیشتری کالا تولید شود هزینه هر واحد تولید کاهش می‌یابد و بنابراین ارزش تولید به ازای هر واحد نهاده تولیدی افزایش پیدا می‌کند. دوم، تولید صنعتی تمایل به برقراری ارتباط با سایر بخش‌های اقتصاد دارد؛ به‌طوری که برای مهارت، نهاده‌ها و اجزای تولید، حمل‌و‌نقل و انبارداری تقاضا ایجاد می‌کند؛ به این معنا که تولید صنعتی رشد را در مجموعه وسیعی از فعالیت‌ها که بخش خدمات را نیز شامل می‌شود، افزایش می‌دهد. سوم، اکثر پیشرفت‌های تکنولوژیک و نوآوری‌ها از بخش تولید صنعتی نشات می‌گیرند که می‌تواند سایر بخش‌های اقتصادی را نیز تغذیه کرده و بهره‌وری آنها را نیز افزایش دهد.  ارتباط میان صنعت و رشد در حالت کلی در میان کشورها و سطوح درآمدی مختلف وجود دارد. داده‌های بین‌المللی تایید می‌کنند که در کشورهایی با درآمد پایین، متوسط رو به پایین و بالاتر از متوسط، نسبت تولید صنعتی در اقتصاد با افزایش تولید ناخالص داخلی افزایش می‌یابد. این ارتباط تنها زمانی عکس می‌شود که کشوری تبدیل به کشوری با درآمد بالا شود که بخش خدمات در اقتصاد سهم بیشتری نسبت به بخش تولید صنعتی پیدا می‌کند.  این الگو در کشورهای در حال توسعه بسیار مشخص است که بخش تولید صنعتی نسبت به بخش کشاورزی از بهره‌وری بالاتری برخوردار است و نسبت به کل اقتصاد عملکرد بهتری دارد.

در نتیجه رشد بهره‌وری نیازمند تغییر جهت از کشاورزی با بهره‌وری پایین به سمت فعالیت‌های اقتصادی با بهره‌وری بالاتر است. مزایای تکمیلی این انتقال برای کشورهای در حال توسعه نیز باید مورد توجه قرار گیرد.  برخی اهداف توسعه پایدار چون کاهش فقر، در نتیجه رشد اقتصادی مرتبط با مزیت بهره‌وری تولید صنعتی، به وجود می‌آیند. در واقع گرچه ناهمگنی میان کشورها بالاست، ارتباط قوی میان کاهش فقر و رشد اقتصادی وجود دارد، بالاخص زمانی که این رشد عمدتا به وسیله تولید صنعتی ایجاد شده باشد. همچنین این واقعیت که بیشتر کشورهایی که صنعتی شدن را با سرعت جلو برده‌اند کاهش بیشتری در فقر نسبت به سایر کشورها با تولید ناخالص داخلی مشابه داشته‌اند نیز گویای این واقعیت است.

اثرات اجتماعی صنعتی‌سازی

گذشته از مزیت‌های مستقیم اقتصادی، تولید صنعتی پیامدهای سودمندی برای مجموعه‌ای از پیامدهای اجتماعی به‌دنبال دارد. به‌عنوان نمونه، کسب مهارت‌های بالاتر موردنیاز برای شغل‌های بخش تولید صنعتی باید در حالت تئوری، تحصیلات و تمرینات را ارتقا دهد. همچنین شواهدی وجود دارد مبنی‌بر اینکه رشد در تولید صنعتی تعداد افرادی که تحصیلات و شغل ندارند را کاهش می‌دهد. از سوی دیگر، ارتباطی نیز میان تولید صنعتی و میزان شرکت در تحصیلات رسمی و غیررسمی وجود دارد.

صنعتی‌سازی با داشتن نشانه‌های واضح در مرگ‌و‌میر نوزادان و مادران، اثرات ضعیف‌تر اما مستقیمی بر سلامت دارد. از آنجا که شغل‌های مرتبط با تولید صنعتی در بخش رسمی قرار دارند، همراه با مقررات ایمنی محیط کار و حمایت‌های اجتماعی چون دسترسی به مرخصی استعلاجی و حقوق بازنشستگی، صنعتی‌سازی تا حدی به دسترسی به موقعیت‌های کاری مناسب نیز مرتبط است. اهمیت اشتغال رسمی و شبکه‌های امنیت اجتماعی مرتبط با آن در طول بحران کووید-۱۹ نیز آشکار شد. داده‌های موجود همچنین نشان‌دهنده ارتباط میان رشد در تولید صنعتی و کاهش در نابرابری درآمد هستند (گرچه شواهد برای سایر ابعاد نابرابری نامشخص است).  در سطحی گسترده‌تر، مجموعه وسیعی از شواهد تاریخی نشان می‌دهند که تغییرات ساختاری مرتبط با صنعتی‌سازی می‌تواند ساختارهای اجتماعی منتهی به شهرسازی را متحول ساخته، تغییرات مثبتی در روابط میان جنس‌های مخالف ایجاد کند، جنبش‌های کارگری را افزایش داده و به ظهور دولت رفاه کمک کند.

چالش‌های پایداری زیست‌محیطی

روشن است که توسعه صنعتی باید لزوما نگرانی‌های زیست‌محیطی ایجاد کند. تکنولوژی‌ها و فرآیندهای جدید می‌توانند کارآیی استفاده از منابع در تولید را افزایش دهند و تولید را از خسارات زیست‌محیطی دور کنند. اقتصادهایی که در تولید صنعتی تاخیر دارند نیز می‌توانند سرمایه‌گذاری در نسل‌های قدیمی‌تر فناوری‌ها را دور زده و از جهش‌های رشد تکنولوژی بهره ببرند.  به علاوه، توسعه صنعتی بازده آب و انرژی موردنیاز در تولید را نیز بهبود می‌بخشد. الگویی مشابه برای بازدهی انتشار گازهای زیان‌بار نیز استفاده می‌شود: با افزایش سهم تولید صنعتی در اقتصاد، انتشار دی‌اکسید کربن به ازای هر واحد افزایش در ارزش افزوده تولید کاهش می‌یابد.  این موضوع در تمامی سطوح درآمدی صحیح است که به این معناست که وقوع افزایش قابل‌توجه در انتشار گازهای گلخانه‌ای، پیامد غیرقابل اجتناب گسترش تولید صنعتی نیست. /دنیای اقتصاد

خروج از نسخه موبایل