اقتصادی

بنزین و مدیریت زوری!

به گزارش بخش اقتصادی سایت خبرمهم،  اگر بخواهیم دلیل اصلی مصرف بالای بنزین را در کشور بررسی کنیم، قطعا به یک حلقه بزرگ می‌رسیم که روی بخش‌های مختلفی تاثیرگذار است: مافیای خودروسازی! مافیای خودروسازی در ایران که محدود به شرکت‌های تولیدکننده خودرو نمی‌شود و شرکت‌های قطعه‌سازی و برخی مدیران دولتی را هم در بر می‌گیرد، آنقدر قدرتمند است که هر سال خودروهای بی‌کیفیت و با مصرف بالا تولید کند، بازار انحصاری تولید را حفظ کند، قیمت خودروها را هر سال چند بار بالا بکشد و تقصیر را گردن دلالان بیندازد، حتی با لابی مانع کاهش تعرفه خودروهای وارداتی شود و برای واردات خودروهای هیبریدی هم مانع‌تراشی کند! اگر بخواهیم کمی دقیق‌تر نگاه کنیم، ردپای مافیای خودرو را در عدم توسعه ناوگان حمل‌ونقل عمومی در شهرهای بزرگ هم می‌بینیم. شهرداری و شورای شهر در دوره‌های مختلف می‌گویند دولت‌ها پول نمی‌دهند تا ناوگان حمل و نقل عمومی را توسعه دهیم و دولت‌ها هم بهانه‌های مختلف برای پول ندادن می‌آورند؛ اما مثلا محمدباقر قالیباف که بیش از هر فردی در دو دهه اخیر شهردار تهران بوده، با اینکه از کمبود اعتبار مالی برای توسعه ناوگان مترو و اتوبوس، مدام گلایه می‌کرد، اما همان زمان ابرپروژه‌هایی را در تهران افتتاح می‌کرد که در نقطه مقابل توسعه ناوگان حمل و نقل عمومی و مشوق استفاده از خودروهای شخصی بود؛ از تونل توحید و نیایش گرفته تا پل صدر. حالا عده‌ای که عادت دارند سرنا را از سر گشادش بزنند، تقصیر افزایش مصرف بنزین در سال‌های بدون سهمیه‌بندی را گردن وزیر نفت انداخته‌اند که چرا مخالف سهمیه‌بندی و ایجاد محدودیت در دسترسی مردم به بنزین بود! آنها کلا مدعی هستند که زنگنه سهمیه‌بندی را حذف کرد و به کشور خسارت زد اما به دو سوال روشن پاسخ نمی‌دهند: اولا در سال‌های گذشته که سهمیه‌بندی بنزین آغاز شده بود، مگر نباید مبالغ حاصل از صرفه‌جویی بنزین صرف توسعه ناوگان حمل و نقل عمومی می‌شد؟ حداقل تا دو سال پس از آغاز سهمیه‌بندی سفت و سخت بنزین در دولت احمدی‌نژاد، خبری از تحریم هم نبود. دولت وقت برای توسعه حمل و نقل عمومی چه کرد؟ صد البته این نافی مسوولیت دولت روحانی در این زمینه هم نیست و نشان‌دهنده سیاست‌های یکسان دولت‌ها در این زمینه است. اما پرسش دوم مهم‌تر است: در کدام کشور دنیا، مصرف را با سهمیه‌بندی و جیره‌بندی کنترل می‌کنند؟ آن هم در کشوری با سومین ذخایر غنی نفت دنیا! بیشتر شبیه طنز است که در کشوری زندگی کنیم که در شرایط عادی توان تولید روزانه بیش از چهار میلیون بشکه و امکان دستیابی به ظرفیت تولید حداقل بیش از ۶ میلیون بشکه نفت را دارد، اما بنزین را سهمیه‌بندی می‌کند! چرا؟

چون تصمیم‌گیران کشور، اعم از دولت و مجلس و سایر نهادهای عریض و طویل – در اغلب دوره‌ها – نه توان برنامه‌ریزی دقیق برای ساماندهی مصرف را دارند و نه جسارت اجرایی کردن برنامه‌هایی که همیشه روی کاغذ می‌ماند!
مبلغ یارانه نقدی که دیگر با آن یک کیلو موز هم نمی‌توان خرید، یک دهه است ثابت مانده و نه کسی توان افزایش آن را دارد و نه حذفش را! برنامه‌های بهینه‌سازی مصرف انرژی و هدایت یارانه به سمت تولید و حمایت غیرمستقیم و مستقیم از دهک‌های پایین هم در حد ایده باقی مانده است. در چنین شرایطی، وقتی سخن از افزایش مصرف بنزین به میان می‌آید، همان کسانی که سرنا را از سر گشادش می‌نوازند، به آخرین حلقه این چرخه نگاه می‌کنند، یعنی مصرف! آنها معتقدند باید بنزین را جیره‌بندی کرد تا مردم کمتر مصرف کنند. اما نه به کیفیت خودروهای تولیدی کار دارند، نه صلاح می‌دانند درباره مافیای خودرو صحبت کنند، نه قدمی در جهت کاهش تعرفه خودروهای وارداتی، حداقل در مورد خودروهای هیبریدی بر می‌دارند، نه برای توسعه ناوگان حمل و نقل عمومی کلانشهرها دلسوزی می‌کنند و نه نگران یارانه‌ای هستند که صرف انرژی می‌شود و تولید از آن محروم می‌ماند. در قاموس این افراد، مدیریت کردن، فقط با زور و جیره‌بندی و سهمیه‌بندی، آن هم صرفا با فشار روی مردم – و نه مافیاهای قدرت و ثروت – امکان‌پذیر است، چون دانش حل مشکلات از سرچشمه را ندارند و به همین دلیل صورت مساله را با جیره‌بندی و راه‌های مشابه حل می‌کنند! /اعتماد

جهت دریافت مهم‌ترین خبرها، ایمیل خود را وارد کنید:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بخوانید:

دکمه بازگشت به بالا