به گزارش بخش اقتصادی سایت خبرمهم، اکبر ترکان دستیار سابق رییس جمهوری : اظهارت حسن روحانی و محتوای بودجه سال آینده که میزان فروش نفت ایران را مانند شرایط قبل از تحریمها در نظر گرفته نشان میدهد معادلات بینالمللی بین ایران و کشورهای غربی در ماه آینده و بهخصوص حضور بایدن در کاخ سفید آبستن اتفاقات مهمی خواهد بود. آقای روحانی به صراحت عنوان کرده برای برداشته شدن تحریمها حتی یک ساعت نیز تأخیر نخواهد کرد؛ اظهاراتی که توپ را به زمین بایدن انداخته است. در چنین شرایطی اقدامات بایدن در مقابل ایران در فردای حضور در کاخ سفید تعیینکننده خواهد بود. از سوی دیگر مصوبه اخیر مجلس درباره راهبرد لغو تحریمها به یکی از دغدغههای اصلی دولت برای تعیین چشمانداز آینده تبدیل شده است. به همین دلیل «آرمان ملی» با مهندس اکبر ترکان، دستیار سابق رئیسجمهور گفتوگو کرده است. مهندس ترکان معتقد است: «تصویب چنین لایحهای در مجلس بیش از آنکه مبتنی بر واقعیت و آیندهنگری باشد از سر احساسات و هیجان بوده است. این مصوبه ارتباطی به سخنان آقای بایدن ندارد. اظهارات نمایندگان مجلس نشان میدهد تصمیمگیری در این زمینه بیشتر احساسی و مبتنیبر حب و بغض بوده است. در این مصوبه جنبه سیاستگذاری کمرنگ بوده و بنده چنین استنباطی از این مصوبه ندارم. اغلب کسانی که چنین طرحی را تصویب کردهاند عصبانی و احساسی بوده و تحتتأثیر شهادت دکتر فخریزاده قرار گرفتهاند و به همین دلیل کمتر به پیامدهایی چنین مصوبهای میاندیشیدهاند. واقعیت این است که از ترور شهید فخریزاده به عنوان یک چهره علمی و ملی همه متأثر و ناراحت هستند. در چنین شرایطی نمایندگان مجلس تلاش کردهاند ناراحتی خود را به این صورت و با تصویب این مصوبه نشان بدهند». در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید.
اظهارات آقای روحانی مبنی بر عدمتأخیر در پایان تحریمها و محتوای بودجه سال آینده که میزان نفت ایران را به اندازه دوران قبل از تحریمها در نظر گرفته به چه معناست؟ آیا گفتوگویهای احتمالی در آینده وجود خواهد داشت؟
اظهارات آقای روحانی به معنای گفتوگو و مذاکره نیست و چنین پیامی از سخنان ایشان برداشت نمیشود. از سوی دیگر آقای بایدن عنوان کرده به برجام باز خواهند گشت. این بازگشت نیز به معنای گفتوگو و مذاکره نیست. بازگشت بایدن به برجام به معنای انجام تعهدات ایالات متحده آمریکا به تعهدات برجامی است. آمریکا یکی از اعضای گروه پنج به علاوه یک بوده که در حین مذاکرات نیز حضور داشته و مانند بقیه کشورها باید به مفاد برجام متعهد میماند. این در حالی است که چنین اتفاقی رخ نداده و با به قدرت رسیدن ترامپ این کشور از برجام خارج شده و تعهدات خود را انجام نداده است. ما باید بین گفتوگو و بازگشت آمریکا به برجام تفکیک قائل شویم. تاکنون هیچکدام از رهبران سیاسی ایران یا آمریکا موضوع گفتوگو را مطرح نکردهاند. برخی عنوان میکنند بازگشت به برجام ممکن است همراه با پیششرطهایی باشد. این در حالی است که تاکنون چنین مسألهای نیز مطرح نشده و این مسائل تنها گمانهزنیهای رسانهای است. تنها چیزی که تاکنون قطعی است این است که ترامپ در انتخابات شکست خورده و آقای بایدن رئیسجمهور آینده آمریکا خواهد بود. بایدن نیز عنوان کرده آمریکا را به برجام برمیگرداند.
اگر بایدن قصد داشته باشد برای بازگشت به برجام پیششرط تعیین کند موضع ایران در این زمینه چه خواهد بود؟
بایدن هنوز هیچ موضع رسمیای در این زمینه ندارد. هنگامی که هنوز اظهارنظری در این زمینه توسط رهبران سیاسی آمریکا مطرح نشده نمیتوان به صورت قطعی درباره آن سخن گفت. ملاک عمل ایران، اظهارات رسمی رهبران سیاسی ایالات متحده آمریکا خواهد بود. به همین دلیل تا زمانی که در این باره اظهارنظری صورت نگرفته شرایط تغییر نخواهد کرد.
ارزیــابی شما رابطه ایران و آمریکا از فضای پس از شکست ترامپ چیست؟
این فضا بیشتر برای بایدن وجود دارد و باید نقشآفرینی وی را در این فضا تحلیل و بررسی کرد. آنچه تاکنون محرز شده این است که بایدن قصد دارد به برجام بازگردد. اگر این اتفاق رخ بدهد همه تعهدات طرفین برجام بازخواهد گشت و ایران نیز مانند طرف مقابل تعهدات خود را انجام خواهد داد. فضای پس از شکست ترامپ را نمیتوان براساس حدس و گمانهزنیهای سیاسی و رسانهای تحلیل کرد. به همین دلیل نباید جلوتر از واقعیتها حرکت کرد. مذاکره در صورتی رخ میدهد که موضوعات دیگری مطرح شود. این در حالی که تاکنون کسی چنین موضوعاتی را مطرح نکرده است. تنها تفاوتی که فضای دولت ترامپ و فضای پس از شکست وی در انتخابات ریاستجمهوری دارد این است که براساس اعلام بایدن وی قرار است دوباره به برجام بازگردد. تعهدات طرفین برجام مشخص است و همه اعضای پنج به علاوه یک و ایران نسبت به تعهدات خود آگاهی کامل دارند. برجام تنها در صورتی شکل اجرائی به خود میگیرد که همه طرفین نسبت به تعهدات خود احساس وظیفه کنند و به آن عمل کنند. ممکن است در چارچوب برجام نیز گفتوگوهایی بین طرفین انجام شود. در نتیجه بازگشت آمریکا به برجام به معنای گفتوگو و مذاکره نیست.
بــازگشت آمریـکا به بــرجــام چه پیامدهایی برای اقتصاد ایران خواهد داشت؟
اگر تحریمهای بینالمللی برداشته شود وضعیت اقتصاد ایران عادیتر میشود و مشکلاتی که امروز وجود دارد دیگر وجود نخواهد داشت. نکته مهم این است که همه مشکلات اقتصادی ایران با رفع تحریمها برداشته نخواهد شد. اگر تحریمها برداشته شود تنها تحریمهای ناشی از اقدامات ترامپ از بین خواهد رفت. آقای روحانی عنوان کردهاند اگر آمریکا به برجام بازگردد و تحریمها علیه ایران برداشته شود ما نیز به تعهدات خود پایبند خواهیم بود. به هر حال پس از خروج آمریکا از برجام و تحریمهای اقتصادی علیه ایران جمهوری اسلامی نیز براساس مفاد برجام برخی از تعهدات برجامی خود را کاهش داده است. آقای روحانی معتقدند در صورتی که آمریکا به برجام بازگردد ما نیز به تعهدات خود را مانند گذشته پایبند خواهیم بود. در نتیجه هیچ زمینهسازیای وجود ندارد. ایران تنها در صورتی به تعهدات برجامی خود عمل میکند که آمریکا به برجام بازگردد و تحریمها علیه ایران برداشته شود. رویکرد بایدن نسبت به ترامپ در عرصه بینالمللی متفاوت است. به همین دلیل نیز به دنبال این است که به توافقهای بینالمللیای که ترامپ در چهار سال گذشته از آنها خارج شده است، بازگردد. تنها برجام نبوده؛ بلکه توافقهایی مانند توافق پاریس نیز بوده است.
آیا میتوان شرایطی را متصور بود که پس از بازگشت آمریکا به برجام زمینههای حل مشکلات جدیتری بین ایران و آمریکا به وجود بیاید؟
در این زمینه باید واقعبین بود. تاکنون هیچکدام از رهبران سیاسی دو کشور درباره مذاکره یا حل کردن مشکلات دیگر هیچگونه اظهارنظری نکرده و مسائل مطرح شده تنها گمانهزنی رسانهای است. زمانی ما میتوانیم در این زمینه چشمانداز تعیین کنیم که اظهارنظری در این زمینه صورت گرفته باشد. هر کسی شاید دارای رویاها و آرزوهایی باشد که به شرایط کنونی کشور ارتباط ندارد. آن چیزی که برای ما قابلاعتنا است اینکه رئیسجمهور جدید آمریکا به دنبال تنشآفرینی نیست و به دنبال بازگشت به برجام به عنوان یک سند مهم بینالمللی است. بدونتردید در صورتی که این اتفاق رخ بدهد همه طرفین برجام به تعهدات خود عمل خواهند کرد. یکی از مهمترین پیامدهای بازگشت آمریکا به برجام و انجام تعهدات همه طرفین پایان تحریمهای ایران خواهد بود که این اتفاق در نهایت به سود اقتصاد ایران است و مشکلات عمده اقتصاد ایران را حل خواهد کرد.
آیا عمده مشکلات اقتصادی ایران را ناشی از تحریمهای بینالمللی میدانید؟
در شرایط کنونی مهمترین چالشهای اقتصادی ایران تحریمهای بینالمللی است. واقعیت این است که اثر تصمیمات دولت در مقابل اثر تحریمهای بینالمللی کوچک است. آن چیزی که به اقتصاد ایران آسیب زده این است که کسانی که نقش تحریمها را در وضعیت کنونی اقتصاد نادیده میگیرند، برداشت صحیحی از وضعیت موجود ندارند. اگرچه مسائل مدیریتی هم دارای اهمیت است اما در مقابل تحریمها از اهمیت کمتری برخوردارند. اگر کسانی وجود دارند که نقش تحریمها را نادیده میگیرند و گمان میکنند با تصمیمات دولت میتوان تحریمها را نادیده گرفت اشتباه میکنند. تحریمهایی که آمریکا علیه ایران انجام داده فشارهای اقتصادی مردم را بیشتر کرده و دولت را با چالشهای متعددی مواجه کرده است. در دهههای اخیر بخش مهمی از درآمد ایران را فروش نفت تشکیل میداد. اما در شرایط کنونی امکان صادرات نفت برای ایران وجود ندارد یا به میزان کمی وجود دارد. به صورت طبیعی نیز هنگامی که امکان فروش نفت وجود نداشته باشد روی اقتصاد جامعه فشار بیشتری خواهد بود. این وضعیت تنها مختص به دولت آقایروحانی نیست و هر فرد دیگری نیز رئیسجمهور بود با این چالشها مواجه میشد. هنگامی که امکان فروش نفت مهیا نیست، درآمد از بین میرود و در عین حال هزینهها سرجای خود باقی میماند بنابراین مردم با فشار معیشتی مواجه میشوند. دولت موظف است حقوق کارمندان و کارگران را بدهد، هزینه بهداشت و درمان را فراهم کند، هزینههای امنیتی و دفاعی را تأمین کند و کالاهای اساسی مورد نیاز مردم را تهیه کند. این در حالی است که بر اثر تحریمها میزان درآمد ایران روزبهروز کاهش داشته است.
چشمانداز سیاسی ایران به چه میزان تحتتأثیر گروههای تندرو و حتی دولت خواهد بود؟
گروههای تندرو روی مواضع خود حرکت میکنند. متأسفانه این عده خود را به جای مردم معرفی میکنند و گمان میکنند خود مردم هستند. سوال بنده این است که آیا با دیدگاهها و اقدامات مردم میتوان فهمید مردم چه میگویند؟ این عده فکر میکنند آنچه آنها میگویند به معنای این است که مردم میگویند. این عده از رهبری هم عبور کردهاند. به مقامات کشور اعم از رئیسجمهور، وزرا و دیگر مسئولان ناسزا میگویند. از نظر این عده تنها آنها درست هستند و درست عمل میکنند. این عده در ابتدا باید در افکار خود بازنگری کنند. در کشورهای مختلف جهان هنگامی که یک گروه سیاسی قدرت را به دست میگیرد گروههای دیگر کنار میروند و تلاش میکنند به دولت کمک کنند. این در حالی است که در ایران بازنده انتخابات ول کن نیست و تا لحظهای که پیروز انتخابات را ساقط نکند کار را رها نخواهد کرد. قرار نیست کسی که پیروز انتخابات شده کشور را مدیریت کند و بقیه نیز به وی کمک کنند. وضعیت به شکلی است که گروه رقیب به دنبال نابودی گروه برنده است و از همه ظرفیتها وتواناییهای خود در این زمینه استفاده میکند. /آرمان ملی