اقتصادی

چرا کاهش تورم مساله اصلی است؟

خبرمهم: درحال حاضر اوراق سهام بهادار برای مسئولان ما خیلی مهم‌تر از تورم و آسیبی است که نرخ تورم به تولید و توزیع درآمد می‌زند. برای مسئولین، اصلاً تورم مهم نیست، چون به‌احتمال بالای ۹۰ درصد، کل مسئولینی که برای کشور تصمیم می‌گیرند جزو دهک‌های درآمدی بالا قرار می‌گیرند که از تورم آسیب نمی‌بینند.

به گزارش بخش اقتصادی سایت خبرمهم، در ماه آبان با افزایش تورم کالا‌های اساسی، فشار تورم بر اقشار کم درآمد بیشتر شد. طبق اعلام مرکز آمار نرخ تورم کل کشور در آبان ماه ٩٩ برابر ۲۹ درصد است که در دهک‌های مختلف هزینه‌ای در بازه ٢۶.٣ درصد برای دهک اول تا ٣۵.٢ درصد برای دهک دهم نوسان دارد.

از آغاز سال جاری رشد قیمتی در کالا‌های سرمایه‌ای نظیر خودرو، تورم اقشار پردرآمد بیشتر از اقشار کم‌درآمد بود. اما با افزایش قیمت‌ها در گروه کالا‌های خوراکی که در آبان ماه به اوج خود رسید نرخ تورم ماهانه گروه‌های کم‌درآمد ۱/ ۶ واحد درصد بیشتر از گروه پردرآمد شد. این در حالی بود که در مهرماه تورم ماهانه پردرآمد‌ها ۶/ ۴ واحد درصد بیشتر از کم‌درآمد‌ها گزارش شده بود.

اما این وضعیت در نهایت به کجا خواهد انجامید و آیا کالا‌های اساسی از سفره مردم پرواز خواهد کرد؟

کامران ندری اقتصاددان در این باره گفت: با افزایش تورم، شکاف بین فقیر و غنی بیشتر می‌شود. این امر در اغلب کشور‌های دنیا که با مشکل تورم روبه‌رو هستند اتفاق می‌افتد و امری اجتناب‌ناپذیر است. معمولا در دهک‌های بالای درآمدی، درآمد متناسب با نرخ تورم افزایش پیدا می‌کند و برخی مواقع حتی درآمد از متوسط تورمی که در کشور هست رشد بیشتری دارد. اما این در رابطه با دهک‌های پایین جامعه معکوس است. اما در دهک‌های پایین که عمدتاً افراد مزدبگیر هستند دو مسئله وجود دارد. یک، در صورت بروز تورم دستمزدشان متناسب با
هزینه‌های زندگی افزایش پیدا نمی‌کند و دوم این‌که این‌ها معمولاً کالا‌هایی را خریداری می‌کنند که کالای ضروری هستند. یعنی کالا‌هایی که نمی‌توانند به جای آن از کالای دیگری مصرف کنند و فقط می‌شود همان کالا‌ها را مصرف کرد. به همین دلیل هم وقتی قیمت این کالا‌ها افزایش پیدا می‌کند امکان جایگزین کردن آن کالا با کالای دیگر برای آن‌ها وجود ندارد. درحالی‌که گروه‌های پردرآمد معمولاً کالا‌های لوکس در سبد کالاهایشان وجود دارد که وقتی قیمت آن افزایش پیدا می‌کند می‌شود این کالا را با کالا‌های دیگر جایگزین کرد.
وی افزود: به هرحال باتوجه به این‌که حقوق و دستمزد کم درآمد‌ها متناسب با تورم تعدیل نمی‌شود این به این معناست که به مرور زمان این‌ها فقیرتر می‌شوند و از آنجایی‌که درآمد پردرآمدها، حتی با سرعت بیشتری از متوسط نرخ تورم افزایش پیدا می‌کند دهک‌های بالا ممکن است در شرایط تورمی وضع بهتری را پیدا بکنند و درنتیجه شکاف درآمدی بین گروه‌های بالا و گروه‌های پایین در صورت بروز تورم می‌تواند افزایش پیدا کند. این مسئله چیزی است که در همه کشور‌ها هم می‌تواند رخ بدهد.
او با اشاره به افزایش تورم کالا‌های اساسی در آبان ماه اضافه کرد: ما تا مدتی سعی کردیم با تخفیف ارز ۴۲۰۰ تومانی از کالا‌های اساسی حمایت بکنیم، ولی این فقط برای مدتی امکان‌پذیر است. وقتی بقیه کالا‌ها به طور مداوم افزایش قیمت پیدا می‌کنند نمی‌شود حتی با ادامه تخفیف ارز ۴۲۰۰ تومانی، متوقع بود که قیمت کالا‌های اساسی در بلندمدت افزایش پیدا نکند؛ بنابراین برای مدتی ممکن است قیمت کالا‌های اساسی را سرکوب کنید و نگذارید افزایش پیدا بکند، ولی بعد یک‌دفعه کنترل از دست شما خارج می‌شود و در یک مقطعی مثل همین الان وضعیتی به وجود می‌آید که در رابطه با گوشت مرغ قابل مشاهده است. یعنی یک‌دفعه قیمت این کالای اساسی به یک رشد خیلی بالایی می‌رسد.

مهار تورم با کنترل و سرکوب قیمت‌ها متفاوت است

این اقتصاددان اظهار کرد: مسئله اساسی تورم است. تورم را نمی‌شود با کنترل قیمت مهار کرد. عامل اصلی تورم به پایین بودن نرخ بهره واقعی در اقتصاد، رشد بالای حجم پول در اقتصاد و به انتظار تورمی که ناشی از بی‌اعتمادی مردم به مدیران اقتصادی است برمی‌گردد. باید برای این‌ها راه‌حلی پیدا کرد و راه حل هم دارد، اما نظام سیاسی ما اجازه این را نمی‌دهد که شما این راه‌حل‌ها را مورد استفاده قرار بدهید.
وی افزود: ما یک بحث کنترل تورم داریم و یک بحث کنترل و سرکوب قیمت‌ها. این دو چیز کاملاً متفاوت است. تورم را از طریق کنترل قیمت نمی‌توان مهار کرد. دلیل تورم، افزایش مستمر تقاضای کل در اقتصاد است. چرا این تقاضای کل درحال افزایش است به‌خاطر این‌که نقدینگی شما با سرعت، بالا می‌رود. چون انتظارات تورمی دارید و نرخ بهره واقعی را در اقتصاد بشدت منفی کرده‌اید. این‌ها عواملی است که روی تورم تاثیر می‌گذارد. حالا شاید بتوانید قیمت دو سه قلم کالا را آن هم در کوتاه‌مدت و میان‌مدت کنترل کنید، اما بالاخره در بلندمدت قیمت این کالا‌ها به طور طبیعی با قیمت سایر کالا‌ها باید انطباق پیدا کند. این است که شاید برای مدتی قیمت چند قلم کالا را بتوانید کنترل کنید، اما اگر نتوانید تورم را مهار بکنید در نهایت این کنترل قیمت هم راه بجایی نمی‌برد و قیمت آن کالا‌های اساسی هم افزایش پیدا می‌کند.
ندری در پاسخ به این پرسش که آیا امیدی به پایان این وضع هست یا خیر، عنوان کرد: ساختار اقتصاد ما مشکل دارد. برای اصلاح ساختار اقتصادی‌مان باید هزینه کنیم، ولی متأسفانه اراده‌ای برای اصلاح این ساختار‌ها وجود ندارد و منابعی هم باقی نمانده است. ما این منابع را صرف رسیدن به اهداف دیگری کردیم لذا تنها راه باقی مانده لغو تحریم‌ها است تا بتوانیم نفت بفروشیم بلکه با اتکا به درآمد‌های نفتی بتوانیم تا حدودی این وضعیت را بسامانش کنیم. ولی تورم در اقتصاد ما حدود پنجاه سال است وجود دارد و ریشه دوانده و با این ساختار عجین شده است. حداقل در مدیریت فعلی کشور این توان وجود ندارد که بخواهد به صورت ریشه‌ای مسئله تورم را در این کشور حل کند.
وی ادامه داد: این‌که تورم ما یک تورم خزنده‌ای بوده و تا به حال تبدیل به ابر تورم نشده است به این خاطر بوده که در مقاطعی، فرشته نجات یعنی درآمد‌های نفتی به کمک این اقتصاد و مدیریت کشور آمده است. در این مقاطع آن‌ها از درآمد‌های بالای نفتی برخوردار شدند و تورم تبدیل به ابر تورم نشد و در میانگین ۱۵-۱۶ درصدی باقی ماند. الان هم همین‌طور است. یعنی اگر تحریم‌ها لغو بشود و ما بتوانیم نفت بفروشیم این تورم شدید مقداری تخفیف پیدا می‌کند و تبدیل به یک تورم خزنده ۱۲-۱۳ درصدی متوسط در سال می‌شود، ولی باعث نمی‌شود که مثل بقیه کشور‌های دنیا که تورم را به طور کل حل کردند و تورم در این کشور‌ها تک رقمی و در اکثر کشور‌ها زیر پنج درصد است بشود. از این‌رو تا ساختار‌های اقتصادی اصلاح نشود یعنی فهرست بلندبالا از ساختار نظام بانکی گرفته تا ساختار بودجه ریزی، نظام مالیاتی، نحوه اداره صندوق‌های بازنشستگی و تأمین اجتماعی، بیمه‌ها، نظام پرداخت یارانه، نظام اداری و فضای کسب‌وکارو انحصاراتی که در اقتصاد وجود دارد حل نشود این مسئله حل نخواهد شد. این فهرست هم چیزی نیست که بتوانیم یک‌شبه حلش بکنیم. تا زمانی که این ساختار‌ها تغییر پیدا نکنند ما یک اقتصاد تورمی خواهیم داشت که اگر درآمد نفتی داشته باشیم کمک می‌کند این تورم کمی پائین‌تر بیاید اگر درآمد نفتی نداشته باشیم این تورم اوج می‌گیرد و وضعیت این روز‌های کشور پیش می‌آید.

کاهش تورم باید تبدیل به مساله اصلی شود

او ادامه داد: در پی این تورم هم قشری که بیشتر از همه آسیب می‌بیند گروه‌های حقوق بگیر و پایین جامعه هستند. هر وقت شعار مسئولین مملکت به مبارزه با تورم تبدیل شد و گفتند ما یک یا دو سال به طور موقت با تولید کاری نداریم و می‌خواهیم تورم را مهار بکنیم آن هم با کمترین هزینه ممکن، هر وقت چنین اراده‌ای در کشور شکل گرفت و شعار و هدف اصلی کنترل و مهار تورم شد، می‌شود کمی امیدوار بود. ولی با این نگرشی که الان تورم حتی اولویت پنجم و ششم اقتصاد هم نیست نمی‌توان امید داشت. درحال حاضر اوراق سهام بهادار برای مسئولان ما خیلی مهم‌تر از تورم و آسیبی است که نرخ تورم به تولید و توزیع درآمد می‌زند. برای مسئولین، اصلاً تورم مهم نیست، چون به‌احتمال بالای ۹۰ درصد، کل مسئولینی که برای کشور تصمیم می‌گیرند جزو دهک‌های درآمدی بالا قرار می‌گیرند که از تورم آسیب نمی‌بینند. این اقشار دهک‌های پایین هستند که از تورم آسیب می‌بینند. برای همین تورم برای مسئولان مهم نیست. چون قیاس به نفس می‌کنند و فکر می‌کنند بقیه هم مثل خودشان هستند؛ بنابراین از روی شکم سیری شعار‌هایی را مطرح می‌کنند که اولویت اصلی کشور نیست.
این اقتصاددان تأکید کرد: این رویه باید عوض بشود. اگر عوض نشود تنها فرشته نجات این کشور مثل سال‌های گذشته درآمد نفت است. درآمد نفت بیاید مشکل را حل می‌کند و فقط شرایط را تخفیف می‌دهد یعنی تورم بالای ۳۰ درصد ما بین ۱۰ تا ۱۵ درصد می‌رسد که در نوع خودش وقتی با کشور‌های دیگر مقایسه می‌کنید تورم بسیار بالایی است.
ندری افزود: هر چند تورم کالا‌های اساسی، آن‌ها را از سفره مردم حذف نمی‌کند، چون بالاخره مردم باید به گونه‌ای خود را زنده نگه دارند، اما سفره‌شان را کوچک‌تر می‌کند و روزبه‌روز فشار زندگی روی آن‌ها شدیدتر می‌شود. این امر تبعات روانی و اجتماعی در پی دارد. نارضایتی‌ها بیشتر می‌شود. بزهکاری‌ها احتمالاً افزایش پیدا می‌کند. وقتی افراد مستاصل می‌شوند از لحاظ روانی تحت فشار قرار می‌گیرند، شرمنده خانواده‌شان می‌شوند و دست به کار‌هایی می‌زنند که در شرایط عادی ممکن است این کار‌ها را انجام ندهند. پس جامعه به تدریج ناامن می‌شود. از سویی هم الان تورم نقطه به نقطه نزدیک به ۴۷-۵۰ درصد است. اگر به جایی برسید که به جای این‌که در یک سال تورم تا ۵۰ درصد رشد پیدا کند در عرض یک ماه تورم بالای ۵۰ درصد بشود به آن می‌گویند ابر تورم.
او گفت:به ابرتورم که برسید کشور را باید کلاً با حکومت نظامی اداره کنید. چون فشار خیلی شدیدی به مردم می‌آید و مردمی که تحت این فشار هستند برای سیر کردن شکم زن و بچه خود هر کاری می‌کنند؛ بنابراین وضعیت، وضعیت خوبی نیست و به مدیریت فعلی کشور در حل این مشکلات هم امید چندانی وجود ندارد. تنها نقطه امیدی که وجود دارد این است که تحریم‌ها لغو بشود و ما بتوانیم نفت بفروشیم. تازه در این صورت می‌توانیم کشور را مثل  قبل اداره بکنیم و برگردیم به همان مسیر قبلی که همه این مشکلات را با درآمد نفتی پوشش می‌دادیم. وضعیتی که مردم به یک تورم ۱۲-۱۳ درصدی عادت کرده بودند. هر چند این تورم ۱۲-۱۳ درصدی در دنیا تورم بسیار بالایی محسوب می‌شود و تورم بیش از ۹۰ درصد کشور‌های دنیا تک رقمی و زیر ۵ درصد است، ولی هر چه باشد آن وضع یعنی تورم ۱۲-۱۳ درصدی بهتر از وضعیت کنونی است. /فرارو

جهت دریافت مهم‌ترین خبرها، ایمیل خود را وارد کنید:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بخوانید:

دکمه بازگشت به بالا