اقتصادی

پشت ویترین وعده‌ها

به گزارش بخش اقتصادی سایت خبرمهم، ایران جزو معدود کشورهایی است که اقتصاد‌ش با تورم فزاینده‌ و دورقمی بالایی روبه‌رو بوده و طی چندین سال گذشته نیز موفق به مهار آن نشده است. برخی از کارشناسان اقتصادی معتقدند که این تورم به دلیل زایش نقدینگی بسیار بزرگی است که اقتصاد ایران طی سال‌های مختلف آن را به به‌وجود آورده است. در واقع نبود برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاری مدون و برنامه بلندمدت و همچنین وجود مدیرانی که سررشته‌ای از مدیریت استراتژیک اقتصادی ندارند، باعث شده تا امروز اقتصاد بیمار ایران با هر تکانه‌ای از پا دربیاید و هزینه‌های آن را مردم عام و نه افراد متمول کشور بپردازند. این هزینه‌ها با افزایش تورم و رشد فزاینده و بدون کنترل قیمت‌ها و همچنین کاهش ارزش پول ملی و درآمدهای مردم، فشار مضاعفی را به‌ آنها وارد کرده است. مسئولان اقتصادی در دولت و مجلس البته طرح‌هایی را برای حمایت از خانواده‌های در معرض آسیب مطرح کرده‌اند که به‌نظر نمی‌رسد حداقل تا آغاز سال جدید با وجود اختلاف نظری که بین مسئولان اقتصادی بر سر اجرای طرح‌ها وجود دارد و وضعیت غیرقابل پیش‌بینی اقتصاد کشور این طرح‌ها به مرحله اجرا برسند و تا آن زمان این مردم هستند که باید هزینه این اختلاف نظرها را با کوچک شدن سفره و سبد خانوار به دوش بکشند.

اقتصاد کشور در یکی از بحرانی‌ترین دوران‌های خود قرار دارد به شکلی که پیش از این، کسی چنین وضعیت وخیمی را ندیده است. امروز بسیاری از شاخص‌های اقتصادی در وضعیت نامعلومی قرار دارند و همین موضوع باعث سردرگمی مردم و ترس از آینده شده است. بی‌اعتمادی مردم به مدیران اقتصادی و تصمیمات آنها به حدی در بین مردم افزایش یافته که با افزایش سرعت کاهش ارزش پول ملی مردم برای حفظ دارایی‌هایشان دست به دامان بازارهای ارز و طلا و سکه و سرمایه شدند. نقدینگی‌ای که از سپرده‌های بانکی به کف خیابان‌ها آمد تا بلکه بتواند به افزایش یا حداقل حفظ بخشی از ارزش آن کمک کند ولی این نقدینگی سرگردان، شد بلای جان اقتصادی که بیمار است. از طرفی با رشد نقدینگی، رشد نرخ تورم هم سرعت گرفت و تورم هم به بی‌ارزش‌تر شدن پول ملی در برابر ارزهای خارجی دامن زد. با افزایش نرخ ارز که شاه کلید اقتصاد ایران محسوب می‌شود قیمت همه کالاها بدون استثنا افزایش یافت. این افزایش در برخی از کالاها به ۲۰۰ و حتی به ۳۰۰ درصد هم رسید و سبب شد تا بسیاری از کالاها از سبد خانوار رخت ببندند.

یک‌پنجم از آن خط معروف

براساس داده‌های مرکز آمار ایران نیمی از مردم کشور حقوق‌بگیر و کارگر هستند که در‌آمدهای ثابتی دارند. این درآمد همان دستمزدی است که وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی برای سال ۹۹ تعیین کرده و حدود یک میلیون و ۹۰۰ هزار تومان است. از طرفی برخی از کارشناسان اقتصادی هم معتقدند که خط فقر در کشور به طور میانگین به حدود ۱۰ میلیون تومان یا حتی بیشتر رسیده است! مقایسه همین دو عدد گویای واقعیت‌های تلخ جامعه امروز ماست. نیازی به توضیح و تفسیر هم ندارد. بسیاری از مردم امروز توانایی خرید کالاهای مورد نیاز خود را ندارند و برای همین هم باید با اولویت‌بندی و براساس درآمدی که یک‌پنجم و حتی کمتر از خط فقر است نیازهایشان را تهیه کنند. کاهش قدرت خرید مردم باعث شده بسیاری از خرید کالاهای مورد نیازشان به‌ویژه در بخش مواد غذایی دست بکشند و به سراغ مواد غذایی‌ای بروند که ارزان‌تر تمام می‌شود. کیفیت دیگر برای آنها مهم نیست و به هر‌ آنچه که بتوانند برای پر شدن سفره خود تهیه کنند، اکتفا می‌کنند چراکه چاره دیگری ندارند. در وضعیت کنونی مردم از دولت انتظار دارند که بتواند به آنها و به این اقتصاد بحرانی کمک کند تا از بار فشارهای روانی ناشی از اقتصاد مریض کم کند. امروز خیلی از مردم به‌ویژه در دهک‌های کم‌درآمد و کارگری با مشکلات بسیار جدی و خطرناکی مواجه هستند.

جایگزین‌هایی برای گران‌تر‌ها

تامین کالاهای اساسی و معیشتی از جمله نیازمندی‌های هر خانواده‌ای است و افراد سعی می‌کنند همیشه بهترین‌ها را برای سلامت خانواده‌ خود تهیه کنند، ولی با رشد بی‌سابقه و بدون توقف قیمت مواد غذایی و ناتوانی مردم در تهیه کالاهای اساسی خود به سمت کالاهایی که می‌روند که بتواند جایگزینی برای مواد غذایی با کیفیت باشد. این اتفاق برای بسیاری از محصولات مواد غذایی افتاده است و با وضعیت موجود نمی‌توان جلوی این اتفاق را که در آینده با به خطر انداختن سلامتی مردم، هزینه‌های زیادی را متوجه بخش درمان کشور خواهد کرد، گرفت. مادامی که قدرت خرید مردم با توجه به وضعیت تورم و اقتصاد افزایش نیابد شاهد رشد فروش کالاهایی در حوزه مواد غذایی خواهیم بود که از نظر تغذیه‌ای می‌تواند جامعه را بیمار کند. قیمت گوشت قرمز، گوشت مرغ، تخم‌مرغ، کره، پنیر، روغن، برنج، ماکارونی، تن ماهی و … به قدری افزایش یافته است که خرید آن برای برخی از خانواده‌ها در حال تبدیل شدن به یک آرزو است. به گفته سیامک شاد افزا، تولیدکننده مواد اولیه سوسیس و کالباس، «کالباس و سوسیس در زنجیره غذایی ایرانی‌ها وعده‌ای تفننی بوده ولی از زمان بالا رفتن شدید قیمت گوشت و مرغ میزان مصرف آنها حدود ۵۰ درصد افزایش یافته است. نکته نگران‌کننده این‌جاست که اغلب سوسیس و کالباسی که به فروش می‌رود کیلویی کمتر از ۳۰ تا ۳۵ هزار تومان است که در تولید آنها از مواد اولیه باکیفیت استفاده نشده و این نشانگر وضعیت نابسامان اقتصادی مردم در خرید مایحتاج خود است.»

اتخاذ راهکاری فوری برای افزایش قدرت خرید

گرانی مواد غذایی قطعا به اقشار ضعیف‌تر ضربه می‌زند و کودکان، بیماران مزمن و سالمندان از آسیب‌پذیرترین گروه‌ها در این شرایط هستند. افزایش قیمت مرغ باعث کاهش مصرف پروتئین می‌شود و به‌خاطر افزایش قیمت سبزیجات ممکن است ببینیم که سرانه مصرف سبزیجات باز هم کاهش پیدا کند. هیچ‌کس نمی‌تواند از گرانی‌ها دفاع کند و روی سوء‌مدیریت برای تامین نیازهای اساسی مردم سرپوش بگذارد. هرگز نمی‌شود با «نخرونخور» به بهبود اقتصاد کمک کرد و به همین دلیل هم به راه‌کار فوری، موثر و البته کارشناسی شده نیاز داریم تا بلکه بتوان قدرت خرید مردم را افزایش داد چراکه بعید است حتی با کاهش نرخ ارز قیمت‌ها کاهش یابند./آرمان ملی

جهت دریافت مهم‌ترین خبرها، ایمیل خود را وارد کنید:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بخوانید:

دکمه بازگشت به بالا