اعتراف سرخوشانه وزیر اقتصاد به جبران کسری بودجه از مداخله در بورس!
به گزارش بخش اقتصادی سایت خبرمهم، «وقتی تحریمها یکی پس از دیگری کانال رسیدن دلار به دولت را بست و بار هزینهها بر دوش تصمیمگیرندگان آوار شد، دولت لبخندی به بازار مغفول سرمایه کشور زد؛ بازاری که با وجود پتانسیل فراوان در تامین مالی و نقشآفرینی در کِسوت بازوی مالی در هیچ دورهای در اولویت قرار نگرفته بود و اکنون پس از تنگتر شدن حلقه تحریم و شیوع جهانی ویروس کرونا و بروز اثرات نامیمون آن بر اقتصاد کشورهای جهان به ویژه بر بدنه اقتصاد ایران، به سانِ الماسی در کویر به رویت تصمیمگیرندگان اقتصادی کشور رسید. اما آنچه که نباید از نگاه برنامهریزان در استفاده مطلوب از بازار سرمایه نادیده گرفته شود، قوانین و مقررات حاکم بر بازارهای این چنینی است. مسائلی که بیشک حیات این نوع بازارها به آن وابسته است و بیتوجهی به این مسائل، نه تنها به ما امکان تسریع در حصول نتیجه را نمیدهد، بلکه زمینه سقوط و ممات بازار مذکور را هم در پی دارد. بورس مانند سایر بازارها بر پایه قیمت فعالیت میکند و این فاکتور تابعی از اتفاقات و برنامههای متعدد و تاثیرگذار بر سهم یا کالاست که برای آن شاخص و نمادی تعریف شده است. اثراتی که در علم سرمایهگذاری در بازارها در دو دسته ریسکهای سیستماتیک و غیر سیستماتیک قابل تفکیک است.» این گوشهای از تذکری است که حمیده قاسمی یکی از روزنامهنگاران تخصصی حوزه بورس در مورخ ۱۰ خرداد ۹۹ در روزنامه «اطلاعات» با عنوان «بازی بیقاعده در زمین بورس» منتشر کرد. کما اینکه روزنامه “آفتاب یزد” نیز در گزارشی تفصیلی به همین مناسبت که در مورخ ۱۲ خرداد ۹۹ با عنوان «بازار سرمایه؛ تهدید یا فرصت!؟» منتشر کرد؛ به نقل از عباس آرگون، نایبرئیس کمیسیون بازار پول و سرمایه اتاق بازرگانی تهران نوشت: «با وجود اینکه اقبال کنونی به بازار سرمایه فرصتی طلایی است اما این نقدینگی باید به سوی بخشهای مولد هدایت شود.» وی با بیان اینکه متناسب با رشد شاخص، عرضهای در بازار صورت نمیگیرد، ادامه میدهد: در صورت هدایت این سرمایهها به سمت تولید، پایداری در تولید و اشتغال رقم خواهد خورد و در عین حال، زمینه رشد اقتصادی نیز فراهم میشود. اما مسئله این است که مدیریت مناسبی بر این بازار اعمال نمیشود و دولت یا در آن دخالت کرده یا آن را رها میکند. وی تصریخ میکند: دولت اکنون با اعمال تخفیف بر سهام برخی شرکتهای دولتی، درصدد عرضه آنها به بازار بر آمده است. اما چنانچه دولت این تخفیف را بر سهام طرحهای نیمهتمام دارای توجیه اقتصادی اعمال کرده و به بازار عرضه کند، به رونق اشتغال نیز کمک خواهد کرد. آرگون در آن مصاحبه با “آفتاب یزد” با بیان اینکه نمیتوان گفت بازار حبابی است یا حبابی نیست، افزوده بود: «باید از ظرفیت ورود نقدینگی به بازار سرمایه بهره برد؛ چرا که اگر این نقدینگی وارد بازارهای موازی شود، آنها را به هم میریزد.»
اعتراف پس از ۴ ماه روشنگری رسانهای!
امروز که دقیق ۴ ماه از آن روز میگذرد، فرهاد دژپسند وزیر امور اقتصادی و دارایی پس از ماهها سکوت و بهرهبرداری شیرین از ابزار مالی بازار سرمایه، هم اکنون با اشاره به برخی پیشبینیهای صورت گرفته در خصوص احتمال عدم تحقق درآمدهای دولت در نیمه اول سال و اجبار دولت به استقراض از بانک مرکزی و نگرانیهای بخش خصوصی و مردم بابت تورم ناشی از این امر به استفاده دولت از این امر اعتراف کرده و با خوشحالی گفت «من میخواهم این خبر خوب را بدهم که خوشبختانه در نتیجه تدابیر اندیشیده شده از سوی دولت، در شش ماه گذشته، توانستهایم جبران کسری منابع خود را از محل فروش اوراق و واگذاری سهام شرکتهای دولتی جبران کنیم» او در ادامه در در حاشیه نود و هشتمین جلسه شورای گفتوگوی دولت و بخش خصوصی پیرامون این دستاورد برای دولت و بدون اشاره به پیامدهای منفی آن در ایجاد اختلال در بازار سرمایه و متضرر شدن هزاران سهامدار بیگناه از این موضوع میافزاید: «در نیمه اول امسال از نظر واگذاری سهام دولت در شرکتهای دولتی عملکرد بسیار درخشانی داشتیم و موفق به کسب حدود ۳۳ هزار میلیارد تومان درآمد شدیم که رقم قابل توجهی است!» البته این عایدی فقط عایدی نوع عرضه سهام این شرکتها در بورس بوده است و نه سایر منابع ناشی از پایین آمدن دوباره قیمت سهام و امکان دوباره خرید سهام توسط حقوقیها. اگرچه وقتی دژپسند در حاشیه مراسم رونمایی از سامانه امور مجلس وزارت اقتصاد گفت: «با تداوم برنامههای توسعهای که برای بازار سرمایه داریم، بورس با رونق به کار خود ادامه خواهد داد.» باز هم ترس و نگرانی به جان فعالان بازار سرمایه افتاد که دولت گویی همچنان خوابها برای بورس دیده است و طعم شیرینتر از عسل ۳۳ هزار میلیارد تومان عایدی از این طریق و شاید هم بیشتر خوب به مذاق دولت گرفتار کسری بودجه ناشی از کاهش شدید تراز تجاری جمهوری اسلامی ایران خوش آمده است!
ادعای سوءاستفاده دولت از بورس به نفع خودش
البته گویا برخی از نمایندگان مجلس انقلابی نیز که در آن روزها جز آنکه در سهمیهبندی کرسیهای مجلس در کمیسیونهای تخصصی در حال لابی و رایزنی باشند، حرفی برای گفتن نداشتند، امروز به خود آمدهاند! حسینعلی حاجیدلیگانی عضو هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی روز گذشته بدون اینکه به تعلل ۴ ماهه نمایندگان در قیاس با هوشیاری و نقد برخی رسانهها از جمله روزنامه “آفتاب یزد” به روند مشکوک و غیرطبیعی افزایش شاخص بورس اشاره کند؛ با اشاره به اقدامات مجلس برای ساماندهی بازار بورس، به مهر ادعا میکند: در مجلس اقدامات خوبی برای بهبود بازار بورس انجام و جلسات متعددی در این زمینه برگزار شده است.
وی بیان میکند: مجلس شورای اسلامی زوایای مختلف بازار بورس را مورد بررسی و خلاها و نقاط ضعف آن را شناسایی کرده است، اما با وجود این، هنوز در مدیریت بازار بورس مشکلاتی وجود دارد.
حاجیدلیگانی با بیان اینکه دولت در برخی از مقاطع از بورس به نفع خودش سوءاستفاده میکند میافزاید: زمانی که دولت میخواهد سهام خودش را به فروش برساند، با همکاری برخی از سهامداران عمده قیمت آن سهام را افزایش میدهد و زمانی که سهام خود را عرضه کرد و به فروش رساند، بازار را رها میکند تا قیمتها سقوط کند.
عضو هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی میگوید: در واقع از این طریق، دولت سهامهای خودش را با قیمت گزافی به فروش میرساند، اما مردم که این سهامها را خریداری میکنند، دچار ضرر و زیان میشوند.
نماینده شاهینشهر در مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه متاسفانه دولت بازار بورس را کاملاً رها کرده است، اظهار میدارد: مجلس جلساتی را برای ساماندهی بازار بورس برگزار کرد، اما اگر شرایط به همین منوال ادامه پیدا کند، مجلس به زودی تصمیمات جدیتری برای ساماندهی بازار بورس اتخاذ میکند.
در هر حال آنچه با ز هم یادآوریاش به دولت خالی از لطف نیست اینکه قوانین و مقررات حاکم بر هر بازار از جمله بورس واجب اخلاقی و حرفهای است؛ چنانچه دولت یا هر نهاد یا شرکتی بخواهد به آن وارد شود و از ظرفیتهای بیشمار آن بهره مند شود، ناچار به پذیرش و رعایت آن قوانین برای نیل به اهداف خود و همچنین حفظ بقای آن بازار است. بر این اساس اگر دولت بخواهد از این بازار تامین مالی کند، بهرهگیری از سایر ابزارها به عنوان اهرمی برای دستیابی به هدف، قدری ناعادلانه به نظر میآید که در استفاده از آن هم ناگزیر است.
وقتی بانک مرکزی به تدبیر و خواست دولت نرخ سود بانکی را کاهش یا افزایش میدهد، نقدینگی بیشتری از بانکها خارج یا در نقطه مقابل آن وارد میشود و برای صاحبان این نقدینگی که در ذهن خود نام بورس را با ریسک گره زدهاند و از سوی دیگر هر روزه شاهد کاهش سریع ارزش پول خود هستند، تصمیمگیری در خرید دلار، سکه و طلا، انتخاب بازار سرمایهگذاری مناسبتر بعد از بانک میشود که تمایل به سرمایهگذاری و حرکت این بازارها در مدت زمان مورد بررسی کاملا مشهود بوده است.
در این میان دولت به نام خصوصیسازی و به کام جبران کسری بودجه، تصمیم به فروش و واگذاری باقیمانده سهام خود در بورس گرفت؛ یعنی تلاش کرد تا با فروش باقیمانده سهام خود در شرکتهایی که قبلا بخشی از سهام آنها بورسی شده است، هم کسری بودجه خود را جبران کند و هم خصوصیسازی که تاکنون چیزی جز یک تجربه ناموفق و بیسرانجام نبوده است را به شکلی دیگر عملی کند. اما در این کار هم چه در کارشناسی و تصمیمسازی و چه در رویه اجرا از مسائل بسیاری غفلت کرد که از نگاه سرمایهگذاران دور نماند!
در واقع میتوان امروز با اعتراف اخیر وزیر اقتصاد آشکارا پذیرفت و نوشت که دولت در شرایطی که رویکرد سیاسی او به مسائل بینالمللی و تنشهای ظاهرا پایان ناپذیر مراودات تجاری ایران با جهان خارج از مرزها همچنان مناسبات اقتصادی را سخت و دشوار کرده است؛ باید جهت جبران کسری بودجه خود از جیب ملت گرفتار در وسوسه فراخوان حضور در بورس مایه نگذارد، چرا که در این صورت مشکلی به مشکلات موجود اضافه خواهد شد که در آینده پاسخگویی برای آن یافت نخواهد شد!/آفتاب یزد