آقای همتی! صادرکنندگان سرگردانند

به گزارش بخش اقتصادی سایت خبرمهم، با خروج آمریکا از برجام و شدت یافتن تحریمها فروش نفت ایران به طور بیسابقهای کاهش یافت. این کاهش فروش نفت به دلیل تک محصولی بودن صادرات ایران و وابستگی اقتصاد به ارزهای نفتی باعث شد تا در سالهای اخیر بانک مرکزی و مجموعه دولت در تامین ارز مورد نیاز بخشهای مختلف تولیدی دچار مشکل شوند. از این رو با سختتر شدن شرایط تامین ارز و بسته شدن راههای فروش نفت و رسیدن فروش به زیر ۱۰۰ هزار بشکه در روز، بانک مرکزی دستورالعملی را برای تامین ارز ایجاد کرد که «رفع تعهد ارزی صادرکنندگان» نام داشت. براساس این دستورالعمل صادرکنندگان باید بعد از انجام صادرات، ارزهایی را که به دست میآورند در سامانه سنا و نیما عرضه کنند. اما این اتفاق با وجود ادعای بانک مرکزی مبنی بر آمادگی زیرساختها به راحتی اتفاق نمیافتد و در حال حاضر بسیاری از صادرکنندگان به دلیل مشکلات زیرساختیای که این سامانهها دارند دچار سرگردانی شده و نمیدانند قرار است چه اتفاقی برای آنها بیافتد. این صادرکنندگان تا زمانیکه نتوانند ارز حاصل از صادرات را به این سامانهها براساس دستورالعمل بانک مرکزی تزریق کنند نمیتوانند به صادرات خود ادامه دهند، چراکه ممکن است با جرایم سنگین مالیاتی جریمه شوند یا حتی در ادامه روند صادرات دچار مشکل شوند.
صادرات کالاهای غیرنفتی حیاتیترین، راه برای ادامه بازرگانی خارجی ایران آن هم در شرایط تحریم محسوب میشود و با وجود شعارها برای فراهمسازی بستر صادرات همچنان هم این بستر نه تنها آماده نشده بلکه با مشکلات جدیدتر و سختتری در داخل مواجه شده که نیازی به دشمنان خارجی ندارد! بانک مرکزی اصلیترین متولی ساماندهی وضعیت اقتصادی در حوزه سیاستهای مالی، پولی و ارزی امروز چنان سدی سر راه صادرکنندگان گذاشته است که بسیاری از صادرکنندگان از این کار دست کشیده و به همراه سرمایههایشان به خاک دیگری پناه بردهاند. میز خدمت عنوانی است که بانک مرکزی برای مدیریت ارزهای صادراتی در نظر گرفته است، اما صادرکنندگان معتقدند نه تنها میز خدمت بلکه سیستم سنا، نیما و زیرساخت بانک مرکزی برای خدماتدهی فشل هستند و همین موضوع باعث شده تا ماهها صادرکنندهها در صف رفع تعهد ارزی ناشی از صادرات بلاتکلیف بمانند. این وضعیت هم به تولید، هم به بیکاری کارگران، هم به صادرات و هم به اقتصاد لطمات فراوانی را وارد کرده است در حالیکه به قول مقامات کشور ما در جنگ اقتصادی تمام عیار با جهان هستیم.
بانک مرکزی و سنگلاخهایی که میسازد
یک عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی تهران، در همین زمینه میگوید: « باید توجه داشته باشیم که بخش صادرات ما بار سنگینی بر دوش دارد چراکه دیگر صادرات نفتی نداریم و این صادرات غیرنفتی باید جایگزین آن شود. یعنی میزان ارز مورد نیاز برای کشور را به عهده بگیرد و تحقق بخشد. بنابراین اگر تسهیلگری شود و بستری درستی ایجاد شود تا افراد و حرفهایهای در این بخش برای کمک به رشد صادرت فرصت حضور داشته باشند.» حمیدرضاصالحی، میافزاید: «به افزایش قیمت ارز باید به چشم فرصت نگاه کرد ولی میبینیم که موفق نشدیم تا در صادرات رشد خوبی داشته باشیم. یعنی افرادی هم که در صادرات موفق بودند از گردونه خارج شده و دیگر در این زمینه فعالیت نمیکنند. بانک مرکزی ادعا میکند که در وضعیت موجود ارزی از صادرات حمایت میکند ولی با سنگاندازیهایی که صورت میگیرد بهنوعی باعث سنگلاخی و بسته شدن راه صادرات میشود.» او اضافه کرد: «شکی نیست باید دغدغه و نگرانیهای بانک مرکزی را از بین ببریم ولی راههای بهتری هم برای اینکار هست. نباید با دستان خودمان کاری کنیم که کورسوهایی که برای صادرات پیدا شده هم از دست برود.» عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی تهران، در ادامه به «آرمانملی» اظهار میکند: «خیلی جالب است که واردکننده باید با ارز ۲۵ هزار تومانی جنس را وارد کند و صادرکننده یورو را ۲۴ هزار تومان در سامانه نیما عرضه کند! کجای این موضوع منطقی است. ما باید صادرات را تقویت کنیم تا ارزش صادرات افزایش یابد حتی دولت باید این ارز را گرانتر بخرد ولی برعکس در حال تضعیف صادرات هستیم. این کار عملا باعث کمرنگی و کم رونق شدن صادرات شده است.» صالحی تصریح میکند: «یکی دیگر از مشکلات این است که بانک مرکزی به دنبال منشا ارز میگردد! این همه کالا وارد گمرکات شده و بانک مرکزی به جای کمک به ترخیص میپرسد که منشا ارز این کالاها کجاست. چه اصراری است که بانک بداند منشا ارز چیست؟ اینکه امروز کالایی را وارد کشور میشود چون منشا ارز مشخص نیست نباید ورود بدهیم؟ آیا این سوال درستی است که بانک مرکزی میپرسد؟ به جای اینکه برای صادرکنندگان سیاستهای تشویقی قرار دهد سیاستهای تنبیهی گذاشته است. این سیاستها در حالی اتخاذ شده که به صادرات در شرایط جنگ اقتصادی نیاز داریم.» او اضافه میکند: « زمانی که دولت درآمدهای نفتی و ارز خوبی داشت و تحریم هم نبود، میتوانست با سیاستهای دستوری و حاکمیتی اقداماتی را انجام دهد. الان دولت باید رگولاتور باشد و دخالتی در اقتصاد به جز روانسازی نداشته باشد. بهعنوان مثال شرکتی در بخش حلالهای صنعتی در حوزه صادرات فعالیت داشت که هر تن را ۲۶۰ دلار قیمتگذاری میکرد ولی گمرک و بانک مرکزی هر تن را ۳۶۰ دلار به اسم قیمت صادراتی قیمتگذاری کردند! مگر اینها میتوانند قیمت صادراتی را تعیین کنند؟ یکی از اشکالات ما اینجاست که دولت قیمت کالاهای صادراتی را تعیین میکند درحالیکه صاحب کالا نیست! قیمت را عرضه و تقاضا تعیین میکند. حالا در این وضعیت دولت از صادرکننده میخواهد کالایی را که خودش قیمتگذاری کرده که شاید به همان قیمت هم به دلیل وضعیت بازار صادر نشده، ۷۰ تا ۸۰ درصد تعهد نیماییاش را ادا کند! مشکلاتی که در صادرات خودرو به عراق داشتیم هم از همین جنس بود.» عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی تهران، تاکید میکند: «دولت با سیاستهای دستوری و انقباضی مسیری را که میتواند منجر به توسعه برای صادرات شود را میبندد و همین موضوع باعث خروج صادرکنندگان حرفهای شده و نمیتوانند نقشی را که داشتند و الان برای کشور و توسعه صادرات ایفا کنند. تاکید ما این بود هر تصمیمی قرار است گرفته شود با هماهنگی بخش خصوصی و اتاق بازرگانی باشد که متاسفانه این اتفاق نمیافتد و کار خودشان را میکنند.»در همین رابطه تماسهای «آرمانملی» برای گفتوگو با ارتباط و انعکاس صحبتهای مسئولان بانک مرکزی بیپاسخ ماند./آرمان ملی