به گزارش بخش اقتصادی سایت خبرمهم، بعدِ ۳۰ روز خبر و مصاحبه و تحلیل و تاکید و تکذیب؛ «از دستورِ کار خارج شدن فروش اوراق سلفی نفت» نیز مثل«دلارِ۴۲۰۰ تومانی» سهمِ «اسحاق جهانگیری» شد تا بازهم رسانههای منتقد و مخالف دولت؛ به عوضِ پیگیری اصل ماجرا، فرصتی به دست آورند تا «اصلاحطلب ها» را بنوازند. اما داستان غمناکتر و سوزناکتر از این حرفها است که مقصر اصولگراها باشند یا اصلاحطلب ها.
همه حرف میزنند، همه سرِ کاریم!
ماجرای این روزهای ایران و مردمانش، قصه ی دوسوی ماجرایی است که یک سو همه حرف میزنند و یک سوی دیگر، همه هاج و واج نظاره گر اتفاقهایی هستند که هیچ گاه رخ نمیدهد!
از حدود ۳۰ روز قبل که از «طرح گشایش اقتصادی» گفتند تا بعد که از «طرح فروش اوراق سلفی نفت» سخن به میان آوردند تا بعد که سخن به «حمایت از بورس» رسید و «مردم» که باید با خیالی«آسوده» امیدوار باشند که دولت هوای آنها را دارد معلوم بود که «فروش اوراق سلف نفتی، گشایشی برای مردم» به دنبال نخواهد داشت.
اول گفتند در جمع سران قوا، یکی دونفر موافق بودهاند و یکی دونفر نیز مخالف، که گشایش اقتصادی ایجاد شود و چگونه ایجاد شود. کمی بعدتر اوراق سلف نفتی نیز به ماجرای طرح گشایش اقتصادی اضافه شد در کنار آن «وامهای ودیعه ی مسکن» که حالا خودِ آن هم معضلی شده است برای مردم(!) بعد بحث بر سر نامهای که معلومِ هیچ کس نشد که وجودِ خارجی داشته یا خیر و در نهایت، سکوت و سکوت و سکوت.
جهانگیری: طرح فروش اوراق سلف نفتی از دستور کار خارج شد
معاون اول رئیس جمهور با اشاره به پیشنهاد و طرح فروش اوراق سلف نفتی گفت: متاسفانه این طرح که گفته میشد میتواند تا ۱۴۰ هزار میلیارد تومان درآمد برای دولت ایجاد کند، به دلیل برخی ناهماهنگیها از دستور کار خارج شد اما باید در بودجه سال آینده طرحها و ایدههای مشابهی که بتواند درآمد لازم را برای دولت ایجاد کند، تدوین شود.
از دستور کارخارج شد یا در دستور کار قرار نداشت؟!
این روزها، مردم به گونهای به حال خود رها شدهاند که گویی، وجود خارجی ندارند(!) حالا شاید بهتر بتوان، حداقل ماجراهای ۳۰ روزِ گذشته که اهم اخبار«طرح گشایش اقتصادی» و «طرح فروش اوراق سلف نفتی» را بهتر مرور کرد.
طرح گشایش اقتصادی همانی است که یک کارشناس اقتصادی به آفتاب یزد گفته بود:«اطلاع موثق دارم که این طرح، ارائه شده از سوی کسی است که هیچ گونه دانش اقتصادی ندارد و صرفاً چون مدت زمان طولانی در بخشهای مدیریتی فعال بوده به خود اجازه داده تا از طرحی سخن به میان بیاورد که میخواسته«گشایش» ایجاد کند و اما گشایش که ایجاد نشد هیچ، تنگناهای موجود نیز رو به فزونی نهاد.
اگرچه اسحاق جهانگیری گفته است که «طرح فروش اوراق سلف نفتی» از دستور کار خارج شده است اما با مراجعه به مصاحبههای پرتعداد و رنگارنگ(!) متوجه خواهیم شد که اساساً طرحی در دستورکار قرار نگرفته که خواسته باشد از دستور کار خارج شود.
سوم شهریور، «مجید ناصری نژاد» عضو کمیسیون انرژی مجلس یازدهم، با این فرض که«دولت موضوعی را به صورت ناقص باعنوان گشایش اقتصادی در سطح جامعه مطرح کرده است.» با تاکید روی این موضوع که« فروش اوراق سلف نفتی گشایش اقتصادی در پی ندارد» گفته بود:« هدف دولت از این تصمیم درآمدزایی است، اما ایجاد درآمد جدید و هزینهکرد آن صرفا با مصوبات قانون بودجه سالانه امکانپذیر است ولذا افزایش یا کاهش هزینهها مستلزم قانونگذاری و تصویب ازسوی مجلس است به همین دلیل باید این ایده در قالب لایحه به مجلس ارائه شود و پس از بررسی، در صحن علنی مورد رایگیری قرار گیرد، اما دولت بدون توجه به این موارد، موضوعی را به صورت ناقص باعنوان گشایش اقتصادی در سطح جامعه مطرح کرده است در حالی که گشایشی برای مردم در پی ندارد.»
نماینده مردم شادگان در مجلس شورای اسلامی، نه در لفافه که صریح و آشکار«با تاکید بر غیرقانونی بودن طرح فروش سلف اوراق نفتی» گفته بود:«نمیتوان در کشور درآمدی را بدون آنکه در قانون آمده باشد ایجاد کرد.» و حال این گفتههای یکی از اعضای کمیسیون انرژی مجلس را در کنار خبر«از دستورِ کار خارج شدن فروش اوراق سلفی نفت» قرار دهید تا متوجه شوید در این میانه، یک سو همه حرف میزنند و یک سوی دیگر، همه هاج و واج نظاره گر اتفاقهایی هستند که هیچ گاه رخ نمیدهد!
فقط طرح گشایش و اوراق سلف نفتی نیست!
از این دست گفتنها و نشدن ها، میتوان بازهم سراغ گرفت؛ مثلاً خبرِ سر و سامان دادن یا مدیریت کردنِ بازار دلار و سکه که از سوی رئیس کل بانک مرکزی اعلام شد و این که «ما توانستهایم حاشیههای بازار ارز را مدیریت کنیم» و دیگر «اجازه ی ایجاد حباب در بازار دلار و سکه نخواهیم داد» و مسائلی از این دست و شما کافی است لا به لای «تخم مرغ» شانهای ۳۷هزارتومان و «کره»ی قالبی ۸هزارتومان، سری هم به دلار بالای ۲۶هزارتومان بزنید و سکه ی ۱۳میلیون تومانی تا متوجه شوید وقتی میگویند سر و سامان میدهیم، مدیریت میکنیم، اجازه نمیدهیم و… از چه سخن میگویند.
مردمِ سرگردان زیر آواری از حرف
فرصت نمیدهند خودمان را جمع و جور کنیم که به ترتیب باید اول از کدامیک دلخوش باشیم، از طرح گشایش اقتصادی شروع کنیم یا از طرح اوراق سلف نفتی، مراقب قیمت گوشت و مرغ و کره و پنیر باشیم یا گوش به زنگِ وعدههای جدیدتر و خوش آب و رنگتر زیرا، پس از وعده رئیس جمهور درباره گشایش اقتصادی، همین که گمانهزنیها درباره نحوه اجرای این گشایش آغاز شد اخباری از فروش نفت به مردم تحت عنوان “اوراق سلف نفتی” منتشر شد که عده بسیاری آن را همان طرح گشایش اقتصادی معروف میدانستند و عدهای دیگر میگفتند نه این دو، خبرهایی مجزا با آثاری فراوان است که نبود.
اما آنهایی که در این حوزهها بودند به خوبی میدانستند که فروش اوراق سلف نفتی مسئله جدیدی نیست. اوراق سلف موازی استاندارد نفت خام در سالهای قبل نیز منتشر میشد. در واقع پس از تحریم صادرات نفت ایران و بروز مشکلات عرضه این محصول در بازار جهانی، شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی ایران به نمایندگی از وزارت اقتصاد اقدام به عرضه این اوراق در بورس انرژی میکرد. بر این اساس حتی آئیننامه فروش نفت به این شکل نیز در سالهای گذشته تدوین شده بود اما این که چه اصراری به تازه و بدیع نشان دادنِ آن وجود داشت را هنوز هم که هنوز است متوجه نشده ایم!
در همان هنگامه اما انتشار خبر دیگری مبنی بر عرضه بیش از ۵۰۰هزار بشکه نفت خام سنگین ایران در بورس انرژی به قیمت ۹۴۴هزار و ۶۲۲ تومان به ازای هر بشکه از مورخ ۲۶ مردادماه باعث ایجاد سردرگمی میان سرمایهگذاران شد و باعث شد انتشار خبر این عرضه به اشتباه به اجرایی شدن گام اول فروش اوراق سلف نفتی که رئیس جمهور و وزیر اقتصاد وعده داده بودند تعبیر شود. این مسئله به ویژه با اجازه خرید یک تا ۲۰ هزار بشکهای نفت تقویت شد در حالی که این عرضه همانند سایر عرضههای نفت خام در بورس انرژی توسط شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی ایران و وزارت نفت بود که متوقف شده و معطل مانده بود.
آب پاکی روی دست همه ریخته شد، از بعدِ این اعلام فقط خدا میداند چه رویدادهایی در انتظار مردم است اما عجالتاً طرح گشایش اقتصادی و سر و سامان دادن به بازار ارز و سکه و طرح فروش اوراق سلف نفتی و مواردی از این دست، تعطیل!/آفتاب یزد