در این سالها، بازیگران، فارغ از تمام امتیازهایی که سبب میشد مورد توجه عموم مردم باشند، حالا بهواسطه دستمزدهایی که میگیرند، فاصله معناداری با طبقه متوسط جامعه پیدا کرده و به قشری مرفه تبدیل شدهاند. این اصل نه اینکه تنها متعلق به سلبریتیها و استارهای سینما باشد، بلکه بازیگران نقشهای مکمل را نیز دربرمیگیرد. شدت رشد دستمزد بازیگران طی یکی، دو سال اخیر و اخبار گوشخراشی که در این باره شنیده میشود، حاکی از فاصله گرفتن دستمزد بازیگران به نسبت دیگر صنوف تولید یک فیلم سینمایی است.
اینکه برخی بازیگران میتوانند در سهم فروش یک فیلم سهیم باشند، اما دیگر صنوف نه، اینکه یک بازیگر میتواند تقاضای دریافت دستمزدش را به دلار داشته باشد و دیگر صنوف نه، اینکه یک بازیگر میتواند هر روز غذای گرانقیمت دلخواهش را بخورد و دیگر صنوف نه و دهها مورد تبعیض دیگر سببشده تا بازیگران، بهلحاظ رقم دریافتی و حتی جایگاهی که گروه برای آنها درنظر میگیرند، فاصلهای کیلومتری با اعضای دیگر شاخههای تولید یک فیلم داشته باشند.
با رشد افسارگسیخته تورم طی ماههای اخیر، هزینه تولید یک فیلم بالاتر رفته است. عمده این افزایش قیمت بهدلیل بالا رفتن دستمزد بازیگران است تا جایی که در عمده موارد، نیمی از هزینه تولید یک فیلم، صرف دستمزد بازیگران آن کار میشود و نیمی دیگر نیز سهم دستمزد تمام عوامل فیلم بهجز بازیگران و مراحل پست پروداکشن.
ملاک دستمزد بازیگر چیست؟
آنچه از دستمزد بازیگران فهمیده میشود آن است که اعلام رقم برای حضور یک بازیگر در پروژهای، ملاک و مشخصه خاص و ثابتی ندارد. بیشتر، رقمی است که از سوی بازیگر مطرح میشود و از سوی مدیر تولید یا تهیهکننده مورد چکشکاری قرار گرفته تا درنهایت به رقمی که روی آن توافق میکنند، برسند.
در دنیا، یک فرمول ثابت برای تعیین دستمزد وجود دارد و آن، عدم تعیین رقم دستمزد توسط بازیگران است. یکی از مزایای سیستم استودیویی هالیوود درکنار تمام نقدهایی که به آن وارد است، مکانیزهبودن سیستم دستمزدهاست. اینطور نیست که یک بازیگر بخواهد یا بتواند ۲۰ درصد بیشتر از سال گذشته دستمزد بگیرد. تمام ملاکها معطوف به میزان اثربخشی آن بازیگر در آخرین فیلم اکران شدهاش است.
بیشتر یک رقم توافقی البته با رضایت بازیگر است. این رقم هم به عوامل متعددی ربط دارد. بیشترین میزان اصرار بازیگران روی دستمزدهای بالا درنتیجه دو علت بهوقوع میپیوندد؛ یا فیلم آخر آنها فروش خوبی در گیشه داشته یا مطمئن هستند که کارگردان، اصرار ویژهای دارد که تنها آن بازیگر در آن نقش بازی کند.
موارد زیادی در سینمای ایران بهچشم میخورد که مدیر تولید با بازیگری بر سر دستمزد به توافق نرسیده، ولی، چون کارگردان اصرار داشته که حتما آن بازیگر در فیلمش حضور داشته باشد، تهیهکننده بالاجبار تن به رقم مورد تقاضای بازیگر داده و با وی قرارداد بسته است.
این در حالی است که سینمای ایران سالهاست از شکل ستارهسازی خارجشده و مردم هم برای کمتر بازیگری اقدام به خرید بلیت میکنند. بهعبارتی، عمده سلبریتیهای سینمای ایران، کسانی هستند که سالن ولو کوچک فیلم خود را پر نمیکنند و درعوض دستمزدهای چند صدمیلیونی طلبکرده و آن را نیز بهدست میآورند.
اینکه سیستم سینمایی کشور تا حدود زیادی مقهور بازیگران است بهطوری که درصورت عدمفروش، همچنان اقبال بالایی از سمت کارگردان، تهیهکننده و حتی مخاطب متوجه آنهاست، نیازمند یک آسیبشناسی عمیق و البته وضع قوانین کارآمد اجرایی است که اجازه سردمداری غیرمنصفانه را به بازیگران ندهد.
بارها شنیده شده که برخی بازیگران در علت بالا بردن دستمزدشان به نسبت آثار قبلی عنوان کردهاند که ما پارسال گوشت میخریدیم اینقدر، الان میخریم اینقدر، اجارهخانه میدادیم اینقدر، الان میدهیم اینقدر، دلار میخریدیم اینقدر، الان میخریم اینقدر و… و این درحالی است که چنین شرایطی برای تمامی عوامل فیلم وجود دارد، حال آنکه چطور بازیگران دست به شخصیسازی این اتفاقها میزنند، موردی است که توجیه عقلانی خاصی را نمیطلبد.
یک بازاریابی سوررئالیستی
خیلی جالب است بدانید بسیاری از بازیگران سینما برای رسیدن به دستمزدهایی بالاتر، دست به برخی بازاریابیها نیز میزنند. اکنون میخواهیم عرفیترین این روشها را برای شما بیان کنیم.
رقمی که بازیگر طبق برگه قرارداد میگیرد با رقمی که بهحساب وی واریز میشود، تفاوت بسیاری دارد. بهعنوان مثال بازیگری ۵۰۰ میلیون دستمزد واقعی میگیرد، اما از تهیهکنندهاش میخواهد که رقم دستمزد وی در قرارداد را ۷۰۰ میلیون تومان تنظیم کند.
حالا شاید این پرسش برای شما مطرح شود که با درج ارقام بالا در قرارداد، رقم مالیات بازیگران هم افزایش پیدا میکند مثلا بازیگری که ۵۰۰ میلیون گرفته، اما مبلغ قراردادش ۷۰۰ میلیون تومان است باید براساس همان ۷۰۰ میلیون تومان مالیات بدهد و این کار، صرفهای برای وی ندارد. اما جالب است بدانید که بازیگران سالهاست از پرداخت مالیات معاف هستند و فقط کافی است که طی یک زمان مقرر در سال، دریافتی قانونی خود را در خانه سینما اعلام کنند تا از پرداخت مالیات معاف شوند.
همین اصل و البته نبود قانونی مدون برای تعیین دستمزد سببشده تا ارقام کلان و نجومی در این صنف جابهجا شود و این بازاریابی، کار اکثر بازیگران چهره سینمای ما تبدیل شود.
سنگ بزرگ علامت نزدن است و پول بزرگ نشانه ندادن!
تعداد پروژههایی از این دست کم نیست و احتمالا اخبار رسانهایشده برخی از آنها را هم شنیدهاید. این را از وفور چکهای برگشتی بازیگران هم میتوان متوجه شد. عمدتا این شکل پرداختها که با چراغ سبز بازیگران همراه میشود، درنتیجه آن است که آن تهیهکننده، سرمایهگذار یا مدیر تولید دوست دارد با آن بازیگر عکس یادگاری بگیرد یا در رزومهاش، همکاری با آن بازیگر بهخصوص وجود داشته باشد.
نتیجه چنین جریانهایی این میشود که تهیهکننده واقعی حذف و سرمایهگذار واقعی محو میشود و بهجای آنان، بنگاهداران و آنهایی که دنبال حاشیه هستند، در سینما ورود کنند؛ میماند همان چیزی شبیه به جریانی که امروز در سینمای ما وجود دارد. بحث پولهای مشکوک که طی این سالها در سینمای ایران به گوش میرسد، مورد بسیار مهمی است که از سوی بسیاری از بازیگران، جدی قلمداد نمیشود.
بازیگرانی که میدانند معادلی ندارند
درعوض، دیگر صنوف سینمایی تا دلتان بخواهد، مشابه دارند. بهطوری که اگر تهیهکننده با فلان فیلمبردار به توافق نرسید، دهها فیلمبردار دیگر وجود دارد؛ تدوینگر، آهنگساز، مدیر تولید و… به تعداد بسیار زیادی وجود دارند، اما بازیگر خاص، مشابه ندارد و تهیهکننده گاهی مجبور میشود طبق همین اصل، با رقم نجومی خانم یا آقای سوپراستار کنار بیاید.
این هم یک اصل است که کافی است دو فیلم یک بازیگر فروش کند، آنوقت برای فیلم سوم، همه بهسراغش میآیند و همین ترافیک، دستمزد آن بازیگر خوششانس را افزایش میدهد.
یا مورد دیگر آنکه بازیگر از برخی مجاری مطمئن میشود که کارگردان یا تهیهکننده، تنها او را برای آن نقش انتخاب کرده و پای بازیگر آلترناتیوی در میان نیست. در این شرایط هم دستمزدهای نجومی پیشنهاد میشود که هیچ ارتباطی با فروش فیلمهای قبلی آن بازیگر یا تضمین پرکردن صندلیهای آن فیلم بهواسطه حضور آن بازیگر ندارد.
اسپانسر: مسیری جدید و بدون ریسک برای افزایش دستمزد
این موردی است که طی یکی، دو سال اخیر حسابی گل کرده است. در سالهای نهچندان دور، معاونت سینمایی، دخالت مستقیمی روی این مهم داشت که برخی از این دخالتها، رسانهای هم شد، اما این اتفاق طی یک، دو سال اخیر، شکل آشکارتری پیداکرده که هیچ مخالفتی هم با آن نمیشود.
بنابر این سیستم، بازیگر یک اسپانسر را به تهیهکننده معرفی میکند و پورسانت خود را همان اول برمیدارد. عرف بر آن است که ۲۰ درصد از کل بودجهای که قرار است اسپانسر به پروژهای تزریق کند، در همان ابتدای کار بهحساب آن بازیگر واریز میشود. این درحالی است که این رقم، ارتباطی با دستمزد آن بازیگر نداشته و وی، دستمزد مرسوم خود را نیز دریافت میکند.
مثلا اگر بازیگری یک میلیارد سرمایه برای فیلمی جذب کند، معادل ۲۰ درصد این مبلغ یعنی ۲۰۰ میلیون را بهعنوان پورسانت دریافت کرده و مثلا ۶۰۰ میلیون دستمزد معمول خود را هم میگیرد که با حساب کلی، عایدی او از آن فیلم، ۸۰۰ میلیون تومان میشود.
طبق عرف، بازیگر، پورسانت خود را همان ابتدای عقد قرارداد دریافت میکند. درمورد دستمزد هم عرف بر این است که یکسوم به هنگام عقد قرارداد، یکسوم در زمان شروع فیلمبرداری و مابقی، قبل از اینکه کار آن بازیگر جلوی دوربین تمام شود، تسویه میشود.
متاسفانه در نبود قانونی مدون در حوزه ورود و معرفی اسپانسر، رقمهای نجومی به برخی بازیگران پرداخت شده که زمینهساز فسادهای دیگری از جمله پولشویی در آن پروژه میشود.
انتشار جدول دستمزدها، خوشحالی بازیگران را بههمراه دارد یا ناراحتی آنان را؟
اما وقتی قاعده دستمزدها تا این اندازه افسارگسیخته میشود که بازیگری برای یک ماه حضور در اثری، به اندازه ۱۰ سال حقوق یک کارمند و شاید هم بیشتر، دستمزد دریافت میکند، قاعدتا دیگر این حریم خصوصی و پنهانکاریها توجیه عقلانی و شرعی ندارد.
وقتی درصد بسیاری از مردم، از فلان بازیگر میخواهند بهواسطه دریافت دستمزد از اثری که به پولشویی متهم است، توضیح داده و آن بازیگر زبان به فحاشی و توهین باز میکند، قطعا باید اقدامات عملی مناسب و درخوری برای مقابله با وی صورت بگیرد. این قضیه، آشکارا تبعیض بزرگی است که بهنفع بازیگران و به ضرر بدنه سینما و دیگر صنوف زحمتکش آن در جریان است.
وقتی یک متخصص مجبور میشود با ماهی پنج میلیون تومان در پروژهای سینمایی حضور داشته باشد که بازیگرش ۷۰۰ میلیون دستمزد گرفته، آیا این جز تبعیض طبقاتی، میتواند معنای دیگری داشته باشد؟
قطعا انتشار جدول حدود دستمزد سلبریتیها خوشایند آنها نخواهد بود. اما باید به این اتفاق مهم پشتپرده نیز اشاره کنیم که برخی از بازیگران، از انتشار چنین جدولی، ناراحت که نمیشوند هیچ، بلکه خوشحال هم میشوند، چون برخی از این جداول، براساس اظهارات مدیران تولید بسته میشود و مثلا رقم کذایی قرارداد در آن جدول لحاظ میشود یعنی همان چیزی که بازیگر میخواهد و این سبب میشود تا بازیگر واقعا فکر کند که دستمزد او همین اندازه است.