به گزارش بخش حوادث سایت خبرمهم، عصر بیستم شهریور سال ۹۷ دختر جوانی با پلیس ورامین تماس گرفت و از کشته شدن پدر ۵۰ ساله اش به نام حبیب خبر داد.
ماموران پلیس بلافاصله به این خانه رفتند و با جسد خونین حبیب روبه رو شدند که به دلیل بریدگی سفید رانش جان سپرده بود. همسر ۴۴ ساله حبیب به نام سهیلا به جنایت خانوادگی اعتراف کرد و جسد با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد.
درگیری بعد از بازگشت از استخر
سهیلا تحت بازجویی قرار گرفت و در تشریح جزئیات درگیری گفت: همسرم مرد بدخلقی بود و سر هر موضوعی کتک کاری راه میانداخت. من همیشه به خاطر فرزندانم مقابل فحاشیهای او سکوت میکردم.
وی ادامه داد: آخرین بار من از استخر به خانه برگشتم و، چون خسته بودم به اتاق خواب رفتم تا استراحت کنم. من از حبیب خواستم تا به تنهایی غذا بخورد و من را بیدار نکند. اما چند دقیقه بیشتر نگذشته بود که او به اتاق خواب آمد و گفت، برایم غذا گرم کرده است. من که حالم خوب نبود عصبانی شدم و این شروع درگیری میان ما بود. حبیب میگفت برایم غذا گرم کرده و من قدر محبت او را ندانسته ام. او به همین دلیل به طرفم حمله ور شد و مرا کتک زد و من سکوت کردم. همان موقع بار دیگر به اتاق خواب رفتم، اما شوهرم که عصبانی بود بار دیگر به اتاق آمد و به من فحش داد. او با مشت و لگد به جانم افتاد و من را به شدت کتک زد. من برای دفاع از خودم به آشپزخانه رفتم و چاقو برداشتم. من میخواستم او را بترسانم که به طرف من حمله کرد و برای این که بتوانم خودم را نجات دهم و از مشت و لگدهای او خلاص شوم یک ضربه به پای شوهرم زدم. اما چاقو ناخواسته به سفید ران او برخورد کرد و موجب مرگش شد.
قتل ناخواسته
سهیلا در حالی که اشک میریخت، ادامه داد: من واقعا نمیدانستم ضربه به پا میتواند کشنده باشد. من قصد قتل شوهرم را نداشتم و برای نجات خودم به پای او چاقو زدم و ناخواسته موجب مرگ او شدم.
به دنبال اظهارات این زن، پلیس به بازجویی از چهار فرزند این زوج پرداخت.
دختر بزرگ آنها به ماموران گفت:پدرم همیشه عصبی و پرخاشگر بود. از وقتی که به یاد دارم و من و خواهر و برادرهایم کوچک بودیم همیشه مادرمان را کتک میزد و مادرمان حق اعتراض نداشت. مادرمان بارها مقابل چشمان ما کتک خورده و تحقیر شده بود، ولی همیشه سکوت میکرد.
این دختر ادامه داد: مادرمان جثه ضعیفی داشت. به همین دلیل هر وقت خسته یا کم خواب بود دچار سرگیجه میشد. به همین علت ما اجازه میدادیم چند ساعت بخوابد تا حالش بهتر شود. پدرمان هم از این موضوع مطلع بود. آخرین بار وقتی مادرم از استخر به خانه برگشت حالش بد بود و نیاز به استراحت داشت. او به پدرمان گفت حالش بد است و نیاز به استراحت دارد. مادرمان به اتاق رفت و خوابید، اما چند دقیقه بعد پدرمان او را از خواب بیدار کرد و همین موضوع باعث درگیری آنها شد.
اعلام گذشت چهار فرزند
در حالی که پرونده برای رسیدگی به دادگاه فرستاده شده بود سهیلا توانست رضایت چهار فرزندش را جلب کند. چهار فرزند قربانی بدون قید و شرط مادرشان را بخشیدند و از قصاص صرف نظر کردند. به این ترتیب قرار شد زن جوان به زودی از جنبه عمومی جرم پای میز محاکمه بایستد و از خود دفاع کند./خراسان