به گزارش بخش حوادث سایت خبرهای فوری، ساعت ۴ بعدازظهر هفته گذشته دختر جوانی هراسان با پلیس تماس گرفت و از جنایت سیاهی که برای او رخ داده بود خبر داد. وی به مأموران گفت: ساعت یک و نیم از آرایشگاهی که در آن کار میکردم بیرون آمدم.سر خیابان یک خودروی پژو ۴۰۵ ایستاده بود. راننده پسر جوانی بود و در صندلی عقب خودرو هم مرد دیگری نشسته بود.
[irp posts=”4380″ name=”وصیت نامه عجیب پسر دانش آموز قبل از خودکشی در مدرسه!”]او کاغذی را به من نشان داد و آدرس پرسید. من هم برای پاسخ دادن به سؤالش به ماشین نزدیک شدم که ناگهان با زور مرا سوار ماشین کرده و راه افتادند. هر چه تلاش کردم خودم را از ماشین بیرون بیندازم فایده نداشت بعد شروع به التماس کردم اما باز هم بیفایده بود. درنهایت راننده در محلی خلوت نگه داشت و هر دوی آنها داخل خودرو مرا مورد آزار و اذیت قرار دادند. بعد از سه ساعت هم رهایم کردند، آنها تهدید کردند اگر به پلیس خبر دهم مرا می کشند. در آن زمان بشدت ترسیده بودم سعی کردم شماره پلاک خودرو را حفظ کنم اما تنها تعدادی از شمارههای آن در ذهنم مانده است.
با شکایت این دختر افغان تحقیقات به دستور بازپرس شعبه نهم دادسرای امور جنایی تهران آغاز شد. در ادامه تحقیقات، شمارههایی که دختر جوان در اختیار تیم تحقیق قرار داده بود را کنار هم گذاشته و درنهایت موفق شدند خودروی مورد نظر را شناسایی کنند. با به دست آمدن این اطلاعات کارآگاهان اداره شانزدهم پلیس آگاهی پایتخت به سراغ مالک خودرو رفته و پس از دستگیری و مواجهه حضوری با قربانی این جنایت تلخ از سوی او شناسایی شد.
متهم که خود را در مقابل مدارک پلیسی میدید اعتراف کرد و گفت: ساسان، همدستم این دختر را میشناخت. آن طور که ساسان میگفت دختر جوان با خواهرش به تنهایی زندگی میکردند و با این ترفند که به دختر جوان علاقهمند است و میخواهد ازدواج کند با او دوست شد. ظاهراً آن روز هم با همین ترفند با او قرار ملاقات گذاشته بود. به من گفت این دختر کسی را ندارد و اگر هم بلایی سرش بیاوریم کسی نیست که از ما انتقام بگیرد و پیگیر شکایتش باشد. ساسان ابتدا به سراغ دختر جوان رفته و او را سوار کرده بود و لحظاتی بعد هم به سراغ من آمد. طبق نقشه سوار ماشین شدم و بعد از رسیدن به محلی خلوت نقشه مان را اجرا کردیم.
به دستور بازپرس سهرابی تحقیقات برای دستگیری دومین متهم این پرونده و اثبات ادعاهای متهم ادامه دارد. /رکنا
[irp posts=”4285″ name=”زن جوان: به ناچار همسر موقت مرد همسایه شدم”]