طراحی سرقت های شبانه پای بساط مواد مخدر!

خبرهای فوری: اعضای یک باند سرقت باتری خودروهای پراید که به خاطر دستبردهای شبانه به لوازم و قطعات داخلی خودروها به خفاش‌های باتری دزد معروف شدند در حالی به سرقت های بیشتری در مشهد اعتراف کردند

به گزارش بخش حوادث سایت خبرهای فوری،  ماجرای دستگیری اعضای این باند حرفه ای از آن جا در دستور کار پلیس مشهد قرار گرفت که گزارش سرقت های باتری و قطعات خودرو در برخی نقاط مشهد افزایش یافت.  در پی اعلام شکایت مال‌باختگان و با توجه به اهمیت و حساسیت موضوع بلافاصله سرهنگ اکبر آقابیگی (رئیس پلیس مشهد) دستورات ویژه ای را برای شناسایی و دستگیری عاملان این سرقت ها صادر کرد و بدین ترتیب گروه مشترکی از نیروهای گشت، تجسس و اطلاعات کلانتری شفای مشهد به سرپرستی سرهنگ عمارلو (جانشین کلانتری شفا) وارد عمل شدند و رصدهای اطلاعاتی خود را آغاز کردند. آنان پس از حدود یک هفته تلاش شبانه روزی بالاخره سرنشینان یک دستگاه پراید را در حالی دستگیر کردند که بررسی های پلیسی نشان می داد پراید مذکور سرقتی است و سرنشینان آن نیز قصد دستبرد به یک خودروی دیگر را داشتند. سه متهم این پرونده که پس از تعقیب و گریز طولانی در چنگ قانون گرفتار شدند به سرقت های متعددی در حوزه استحفاظی کلانتری شفا اعتراف کردند و پس از آن نیز وقتی با صدور دستور قضایی در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفتند، راز سرقت های بیشتری را فاش کردند. آن چه می خوانید گفت وگوی خبرنگار خراسان با اعضای باند معروف به خفاش های باتری دزد است.
نامت چیست؟ علیرضا
چند سال داری؟ ۴۸ ساله هستم.
شغلت چیست؟ شغلم آزاد است.
مشهدی هستی؟ نه در بیرجند متولد شدم.
اتهام سرقت را قبول داری؟ بله! سرقت کرده‌ام!
نقشه سرقت باتری ها را چگونه طراحی می‌کردید؟ یک شب برای استعمال مواد مخدر به منزل «حسن» رفتم. پای بساط مواد نشسته بودیم که «حسن» پیشنهاد کرد با خودروی پژو ۲۰۶ من، سرقت باتری انجام بدهیم.
تو هم قبول کردی؟ بله! برای انجام سرقت حرفی نداشتم اما به او گفتم سند خودرو به نام همسرم است و نمی توانم از آن در سرقت ها استفاده کنم!
پس چه کار کردید؟ «حسن» گفت: من خودم یک دستگاه خودرو دارم. از آن استفاده می کنیم!
منظورت همان پراید سرقتی است؟ بله!
چند فقره سرقت در یک شب انجام دادید؟ بعد از آن که صحبت ها به نتیجه رسید به اتفاق حسن و پسرش به سمت بولوار عبدالمطلب به راه افتادیم و ۱۱ عدد باتری از خودروها سرقت کردیم.
کابل باتری ها را چگونه قطع می کردید؟ با قیچی بزرگی که پلیس از داخل خودرو کشف کرد، کابل ها را می بریدیم و بلافاصله باتری را داخل پراید می انداختیم و فرار می کردیم!
نقش شما در سرقت ها چه بود؟ «حسن» کابل ها را می برید و من هم بی درنگ باتری سرقتی را بلند می کردم و داخل خودروی پراید می گذاشتم!
سابقه سرقت هم دارید؟ بله! تاکنون سه بار به جرم سرقت روانه زندان شده ام و سابقه دار هستم ولی با «حسن» و پسرش برای اولین بار بود که به دنبال سرقت باتری می رفتیم.
چگونه با «حسن» آشنا شدی؟ ما با هم بچه محل هستیم و از حدود ۱۰ سال قبل یکدیگر را می‌شناسیم و رفت و آمد داریم!
خودروی پراید را چه کسی سرقت کرده است؟ من از این سرقت اطلاعی ندارم ولی «حسن» آن را سرقت کرده است.
بیشتر باتری چه نوع خودروهایی را سرقت می کردید؟ بیشتر به پراید دستبرد می زدیم.
چرا؟ چون هم زیاد است و هم درهای آن به راحتی باز می شود.

گفت و گو با عضو دیگر باند

اسمت را بگو؟ «حسن»!
چند ساله هستی؟ ۴۰ساله و متولد ۱۳۵۸ هستم.
سواد داری؟ بله!
شلغت چیست؟ آزاد
ساکن مشهدی؟ بله! در بولوار توس سکونت دارم ولی اهل چناران هستم.
سرقت ها را قبول داری؟ بله!
نقشه سرقت ها را چه کسی طراحی می کرد؟ من و علیرضا با هم از قبل آشنا بودیم. آن شب هم علیرضا به منزل ما آمد و از من خواست تا با هم سرقت کنیم ابتدا با خودروی ۲۰۶ او به منطقه سعدآباد رفتیم. سپس خودروی او را در گوشه خیابان پارک کردیم تا شناسایی نشود!
پراید را همان شب سرقت کردید؟ بله! اول پراید را از همان منطقه سرقت کردیم. من هم پشت فرمان نشستم تا سرقت باتری را با آن خودرو انجام بدهیم!
پسرت را چرا عضو باند کردی؟ آن شب پسرم در خانه تنها بود به همین دلیل او را هم با خودم بردم.
پرایدهایی که مورد دستبرد شما قرار می گرفت چه ویژگی هایی داشت؟ در مکان های خلوت و تاریک پارک شده بودند و دزدگیر یا قفل کاپوت نداشتند!
تا ساعت ۴ صبح که دستگیر شدید به چند خودرو دستبرد زدید؟ به ۱۱ خودرو.
بیشتر در کدام خیابان ها سرقت می کردید؟ نام خیابان ها را به خاطر ندارم!
سابقه داری؟ بله. هم سابقه سرقت و هم سابقه اعتیاد دارم.
نقش پسرت در این ماجرا چه بود؟ او در سرقت ها نقشی نداشت. من فقط رانندگی می کردم و سرقت ها را علیرضا انجام می داد.
نحوه آشنایی شما با علیرضا چگونه بود و چه مدت با هم سرقت می کردید؟ در سال ۹۶ سابقه سرقت داشتیم ولی با علیرضا مدت کوتاهی است که آشنا شده ام.
باتری های سرقتی را چه می کردید؟ «علیرضا» آن ها را می فروخت. من اطلاعی ندارم!
پسرت می گوید از حدود دو هفته قبل با علیرضا رفت و آمد دارد و با شما برای سرقت می آمد؟ هر چه پسرم بگوید درست است!

عضو ۱۶ ساله باند چه می گوید؟

نامت را می گویی؟ رضا
متولد چه سالی هستی؟ ۱۳۸۲، ۱۶ سال دارم.
چگونه وارد باند خفاش ها شدی؟ شب بود که علیرضا به منزل ما آمد. من و پدرم در خانه تنها بودیم. او به پدرم اصرار کرد برای سرقت برویم که پدرم مرا هم با خودش برد!
من داخل خودروی علیرضا خوابیده بودم که بیدارم کردند و گفتند لعنتی بیا داخل پراید! وقتی پا به درون پراید گذاشتم ناگهان فهمیدم که ماموران ما را محاصره کرده اند.
پژو ۲۰۶ را کجا پارک کردید؟ داخل یکی از خیابان های کوی امیر گذاشتیم.
چه مدت است که پدرت و علیرضا با هم سرقت می کنند؟ از حدود دو هفته قبل رفت وآمد داشتیم و آن ها با خودروی ۲۰۶ می رفتند ولی اولین بار بود که من با آن ها همراه شدم!
باتری های سرقتی را به چه کسی می فروختند؟ «علیرضا» باتری ها را می آورد و خودش هم می فروخت!
پشیمانی؟خیلی زیاد. /خراسان

خروج از نسخه موبایل