به گزارش بخش حوادث سایت خبرهای فوری، عصر شانزدهم بهمن سال ۹۶ پسر جوانی با پلیس تماس گرفت و از جنایت فجیعی که برادر بزرگش به نام بهروز رقم زده بود، پرده برداشت.
وی گفت:چند روز از پدر پیرمان هیچ خبری نداشتیم. آخرین بار پدر با برادرمان بهروز در خانه تنها بود. اما بهروزادعا میکرد پدرمان خانه را ترک کرده و دیگر باز نگشته است.
وی ادامه داد: چند سال است بهروز معتاد شده و مدام با پدرمان درگیر است. من برادرم را تهدید کردم تا حقیقت را بگوید تا این که گفت پدرمان را کشته و جنازه اش را در انباری خانه قطعه قطعه کرده است. وقتی من و برادر دیگرم به انباری رفتیم با صحنه وحشتناکی روبه رو شدیم.
به دنبال اظهارات این مرد، پلیس به این خانه در شمال تهران رفت و در انباری خانه با جسد مثله شده پیرمرد ۷۰ ساله به نام پیروز روبهرو شد.
جسد به پزشکی قانونی منتقل شد و بهروز قتل را گردن گرفت.
دردادگاه
پسرناخلف دیروز در شعبه هشتم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد و در ابتدای این جلسه دو برادر و خواهر وی اعلام گذشت کردند.
برادر بزرگ وی گفت: بهروز سالها اعتیاد داشت. او ۲۰ سال از عمرش را به خاطر سرقت و اعتیاد در زندان گذرانده بود. پدرمان گرچه آدم بد اخلاقی بود، اما مستحق چنین مرگ سختی نبود. بهروز پدرمان را کشت و جسد او را تکه تکه کرد.
وی ادامه داد: من و خواهر و برادرم نمیتوانیم بهروز را بالای دار ببینیم به همین خاطر از قصاص گذشت میکنیم. اما از دادگاه میخواهیم بهروز را به حبس طولانی مدت محکوم کند. چرا که گمان میکنیم وجود او برای جامعه خطرناک است.
دختر قربانی نیز در حالی که اشک میریخت گفت:پدرمان اگر چه در زندگی اشتباه های بزرگی مرتکب شده بود، اما هرگز مستحق چنین مرگی نبود. مادرمان بعد از این ماجرا به شدت آسیب روحی دیده و چشمان او در آستانه نابینایی است. آبرویمان پیش فامیل و همسایهها رفته است، اما نمیتوانیم برادرمان را قصاص کنیم. به همین خاطر برایش اشد مجازات میخواهیم.
سپس بهروز ۴۷ ساله به اتهام قتل، اختفای جسد و جنایت بر میت در جایگاه ویژه ایستاد و اتهاماتش را قبول کرد. وی گفت: پدرم مرد بد اخلاقی بود. او رفیق باز بود و به من و خواهر و برادرهایم سخت میگرفت، به شدت خسیس بود و حتی گاهی اوقات که بیمار میشدیم پولی برای رفتن به بیمارستان به ما نمیداد. من از این وضعیت خسته شده و بارها با پدرم درگیر شده بودم.
وی ادامه داد:آن روز از پدرم پول میخواستم تا مواد بخرم، اما او به من پول نداد. به همین خاطر با او درگیر شدم. دو برادرم سر کار بودند و خواهرم، مادرم را به بیمارستان برده بود که بار دیگر سراغ پدرم رفتم تا از او پول بگیرم، اما پدرم یک باره با شمشیری که در خانه داشت به سمت من حمله کرد. من که کنترل اعصابم را از دست داده بودم، قمهای را برداشتم و یک ضربه به پدرم زدم.
وقتی دیدم پدرم نفس نمیکشد جسد او را از طبقه بالا به داخل زیرزمین بردم. شبها وقتی خانواده ام میخوابیدند به انباری میرفتم و با اره بخشهایی از جسد را تکه تکه و آن را میان اسباب و اثاثیه داخل انباری جاساز میکردم تا در فرصتی مناسب از خانه بیرون ببرم، اما برادر کوچکم که به ماجرا مشکوک شده بود تهدیدم کرد اگر حقیقت را نگویم پلیس را خبر میکند. من به او گفته بودم پدرم از خانه بیرون رفته و بازنگشته است، اما او حرف مرا باور نکرد تا این که ناچار شدم حقیقت را بگویم.
وی افزود: من ۴۰ سال از زندگی ام را فقط عذاب کشیدم. ۲۰ سال از عمرم را به اتهام ۱۵ سرقت و اعتیاد در زندان بودم و بقیه عمرم را هم در کوچه و خیابانها سپری کردم. سختگیریهای پدرم باعث شد چیزی از زندگی نفهمم.
وی برای آخرین دفاع گفت: من حرفی برای گفتن ندارم، ولی از قضات دادگاه میخواهم کمکم کنند.
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا رای صادر کنند.
تحلیل کارشناس / سخت گیریهای منفی
مهدی یعقوبی کارشناس خانواده گفت: در برخی خانوادهها با سخت گیریهای شدید پدر یا مادر و گاه برادر بزرگتر مواجه هستیم که از روی نیت مثبت صورت میگیرد، اما به اندازهای غیرمنطقی است که نتایج بر عکسی دارد. وی اظهار کرد: در تربیت فرزندان باید اعتدال را حفظ کرد چراکه با سخت گیریهای زیاد گاهی فرزندان از عاطفه پدر و مادر جدا میشوند و، چون در خانه هایشان دیگر دوستی ندارند به گونهای از چهاردیواری خانواده طرد میشوند و به دوستان یا کوچه و خیابان پناه میبرند.
این کارشناس خانواده گفت:فاصله بین فرزندان با والدین و حتی خواهر از برادر و برادر از برادر باعث بی عاطفه شدن و گسستگی زیاد میشود و، چون دیگر تعلق خاطری به مجموعه خانواده ندارند، طبق تاثیر منفی بیرون از خانه میتوانند امنیت درون خانواده را به خطر بیندازند و یکی از دلایل اصلی وقوع جنایتهای خانوادگی همین فاصله هاست.
نعمتی اظهار کرد: باید رسانهها، آموزش و پرورش و نهادهای اجتماعی اقدامات گستردهای را آغاز کنند تا اعضای خانواده به مهم بودن رفتار درست آگاه شوند و شاهد این گسستگیهای فاجعه بار نباشیم.