حکم دیه و زندان مردی که برادرش را کشته و از سر عذاب وجدان خودش را تسلیم پلیس کرده بود، مورد تایید دیوان عالی کشور قرار گرفت.
به گزارش بخش حوادث سایت خبرمهم، این مرد که ایرج نام دارد به پلیس مراجعه و اعتراف کرد که برادرش را کشته است. او گفت: کسی متوجه نشد من برادرم، احمد، را کشتم و فقط همسر او فهمید اما من آنقدر عذاب وجدان دارم که نمی‌توانم دیگر چیزی را مخفی کنم و درخواست دارم من را مجازات کنید.
ایرج گفت: احمد خیلی بداخلاق بود. به طور مرتب زن و دو بچه‌اش را کتک می‌زد و اذیت می‌کرد. چند باری منیژه، همسر برادرم، از من کمک خواست. نمی‌خواستم دخالت کنم تا خودشان مشکل را حل کنند اما نمی‌شد. آخرین بار که منیژه به من زنگ زد، گفت احمد آنقدر او و دو بچه‌اش را کتک زده که تن بچه‌ها سیاه و کبود است. به خانه برادرم رفتم و به او گفتم چرا زن و بچه‌ات را اذیت می‌کنی و چرا آنها را می‌زنی؟ احمد عصبانی شد و گفت به تو ربطی ندارد و نباید در زندگی من دخالت کنی. بحث بالا گرفت. احمد حمله کرد تا من را بزند و منیژه در دفاع از من میله‌ای را به سمت احمد پرت کرد که به سرش برخورد کرد. احمد عصبانی شد و سمت منیژه رفت تا او را بزند. من هم در دفاع از منیژه، احمد را خفه کرد. قصدم کشتن برادرم نبود. می‌خواستم کاری کنم او منیژه را رها کند و نزند.
ایرج ادامه داد: من خیلی آشفته بودم. زن‌برادرم می‌دانست قصد قتل شوهرش را نداشتم، برای همین وقتی به او گفتم درباره این مساله با کسی صحبت نکند، قبول کرد. من به مادرم گفتم احمد تصادف کرده و کشته شده است. بعد هم جسد را به روستایی که محل تولدمان بود بردیم و من خودم او را در غسالخانه غسل دادم و شستم و بعد هم دفن کردم اما چند ماه است از عذاب وجدان شب و روز ندارم. لطفاً من را مجازات کنید!
بازپرس بعد از شنیدن این اظهارات دستور نبش قبر را صادر کرد و وقتی که پزشکی قانونی تایید کرد مقتول بر اثر خفگی فوت کرده است، کیفرخواست علیه ایرج به جرم قتل عمدی و علیه منیژه به اتهام وارد کردن ضربه غیرمنتهی به قتل و همچنین مخفی کردن واقعیت صادر و پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. در جلسه رسیدگی، مادر مقتول اعلام گذشت کرد و نماینده دادستان هم از طرف دو فرزند مقتول درخواست دیه کرد.
ایرج نیز در دفاع از خودش گفت: اتهام قتل برادرم را قبول دارم اما قسم می‌خورم قصد کشتن او را نداشتم. اینکه زن و بچه‌اش را اذیت می‌کرد، من را خیلی ناراحت می‌کرد.
سپس منیژه در جایگاه قرار گرفت. او گفت: احمد آنقدر بدرفتار و عصبانی بود که همه ما را عاصی کرده بود. من از احمد کمک خواستم و برای همین هم از او دفاع کردم. شوهر من به قصد کشت من و بچه‌هایم را می‌زد.
در پایان جلسه، قضات وارد شور شدند و با توجه به مدرک های موجود در پرونده و رضایت اولیای دم، ایرج را به سه سال زندان و پرداخت دیه محکوم کردند. همسر قربانی نیز از دست داشتن در جنایت تبرئه و این حکم در شعبه ششم دیوان عالی کشور مهر تایید خورد و قطعی شد.
