هوشیاری مرد بازاری، سارق میلیاردی را به تله انداخت

خبرمهم: هوشیاری مرد بازاری، سارقان سابقه‌داری را که میلیاردها تومان سرقت کرده بودند، رسوا کرد و یکی از متهمان پای میز محاکمه رفت.

مدتی قبل مردی به پلیس گزارش داد سوله‌اش مورد دستبرد قرار گرفته است. وقتی ماموران تحقیقات خود را آغاز کردند، متوجه شدند افرادی که وارد سوله شده‌اند دست و پای نگهبان را بسته و سیگارهای خارجی را سرقت و فرار کرده‌اند.

به گزارش بخش حوادث سایت خبرمهم، تحقیقات در این خصوص ادامه داشت تا اینکه ماموران متوجه شدند یک سوله دیگر در همان حوالی مورد دستبرد قرار گرفته است. صاحب این سوله به پلیس گفت سارقان کولرهای گازی انبارشده در سوله او را مورد دستبرد قرار داده‌اند.

پلیس متوجه شد یک سوله دیگر نیز در همان حوالی مورد دستبرد قرار گرفته است. به این ترتیب، پرونده سرقت‌های سریالی تجمیع شد. هنوز ردی از سارقان به دست نیامده بود تا اینکه هوشیاری یک فروشنده بازاری توانست سرنخ مهمی به پلیس بدهد.

چند ماهی از این سرقت‌ها گذشته بود که یک مرد بازاری با پلیس تماس گرفت و گفت فکر می‌کند سرنخی از یک باند سرقت به دست آورده است. او گفت: ساعاتی پیش مرد جوانی به من مراجعه کرد و گفت مقدار زیادی سیگار لوکس خارجی دارد. وقتی سیگارها را دیدم متوجه شدم اصل است. من همیشه این سیگارها را از فردی می‌خریدم که چند ماه قبل سوله‌اش مورد سرقت قرار گرفت و از آن به بعد دیگر این سیگارها در بازار نبود. صاحب آن سوله تنها کسی بود که این سیگارها را وارد می‌کرد.

به این ترتیب، پلیس با ترفندهایی که به کار برد فروشنده سیگارهای خارجی را به تله انداخت و مورد بازجویی قرار داد. این متهم به نام آرمان در تحقیقات به سرقت از سوله‌ها با همکاری دوستانش اعتراف کرد و گفت دوستانش وقتی فهمیدند او بازداشت شده است، فرار کردند و احتمالاً از مرز ایران خارج شده‌اند.

با تکمیل تحقیقات و با توجه به اینکه سه سارق دیگر شناسایی نشدند، پرونده با صدور کیفرخواست به شعبه ۱۳ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. در جلسه رسیدگی تنها متهم حاضر در دادگاه در جایگاه قرار گرفت. او گفت: من اتهام سرقت از دو سوله را قبول دارم اما اجناس پیش من نیست. همدستانم آنها را با خود بردند. ما اطراف سوله‌ها خانه اجاره کردیم و شبانه‌روزی در خانه کشیک می‌دادیم تا رفت‌وآمد نگهبان‌ها به سوله را تحت نظر داشته باشیم و بتوانیم در فرصت مناسب نقشه‌مان را اجرا کنیم. ما بعد از سرقت، بیشتر اجناس دزدی را فروختیم یا میان خودمان معامله کردیم. مثلاً من سهمم را به یکی از دوستانم دادم و به جای آن یک ماشین پرشیا خریدم. دوستانم هم به همین نحو با هم معامله کردند. اما بعد از اینکه من بازداشت شدم، دوستانم فرار کردند و من نمی‌دانم کجا هستند.

بعد از پایان جلسه دادگاه، هیات قضات برای تصمیم‌گیری وارد شور شدند.

خروج از نسخه موبایل