به گزارش بخش حوادث سایت خبرمهم، چند روز قبل به مأموران پلیس تهران خبر رسید راننده عبوری پیکر نیمه جان دختر جوانی را در بیابانهای اطراف تهران پیدا کرده و برای درمان به بیمارستان منتقل کرده است.
بررسیهای مأموران پلیس حکایت از آن داشت دختر جوان که به شدت زخمی شده و در آستانه مرگ قرار دارد کارمند شرکتی در یکی از خیابانهای مرکزی تهران است که روز حادثه پس از خارج شدن از محل کارش سوار برخودروی عبوری شده و ساعتی بعد این اتفاق خونین برای او رخ داده است.
در حالی که تحقیقات درباره این حادثه ادامه داشت تیم پزشکی به مأموران پلیس اعلام کردند دخترزخمی از مرگ نجات پیدا کرده و به هوش آمده است.
رمال
بدین ترتیب مأموران راهی بیمارستان شدند و از دختر جوان تحقیق کردند. وی با شکایت از پسر جوانی به نام یاشار گفت: چند ماه قبل وقتی از محل کارم بیرون آمدم سوار خودروی مسافرکشی شدم که راننده آن مرد جوانی بود. راننده وقتی فهمید من کارمند هستم در مسیر راه با چرب زبانی مرا فریب داد و به من ابراز علاقه کرد.
پلیس پس از این ارتباط تلفنی و پیامکی ما ادامه داشت و گاهی هم به نزدیکی محل کارم میآمد و مرا به خانه مان میرساند. یاشار مدعی شد که عاشق من شده است و ازمن خواست با خانواده ام صحبت کنم و قرار خواستگاری بگذارم تا به زودی همراه خانوادهاش برای مراسم خواستگاری به خانه ما بیاید.
کرونا
من به او اعتماد کردم و موضوع را با خانواده ام در میان گذاشتم که پدر و مادرم قبول کردند، اما گفتند به خاطر بیماری کرونا مدتی باید صبر کنیم تا اوضاع و احوال بهتر شود.
پس از این به یاشار گفتم که من از کرونا میترسم و خانواده ام نیز نگران کرونا هستند و به همین خاطر از من خواستند مدتی صبر کنیم. یاشار آن روز حرفی نزد، اما چند روز بعد وقتی با هم قرار بیرون گذاشتیم گفت که برای ویروس کرونا نسخهای دارد که اگر آن را همراه داشته باشیم اصلاً کرونا نمیگیریم. او گفت رمالی را میشناسد که با گرفتن ۱۰میلیون تومان نسخه ضد کرونایی مینویسد و هر کسی آن نسخه را همراه داشته باشد بیماری کرونا نمیگیرد.
من دوباره فریب حرفهای قشنگ یاشار را خوردم و به او ۱۰ میلیون تومان دادم که برای من و خانواده ام از رمال معروف نسخه ضد کرونایی بگیرد. یاشار یک روز بعد نسخه کاغذی که داخل پارچه سبزی دوخته شده بود به من داد و گفت اگر آن را همیشه همراه خودم داشته باشم هرگز بیماری کرونا نمیگیرم. پس از این من همیشه آن پارچه را همراه خودم داشتم و خیالم راحت بود که کرونا از من و خانواده ام فراری است، اما پس از ۴۵ روز من حالم بد شد و وقتی به بیمارستان رفتم و تست دادم مشخص شد کرونا گرفته ام.
آدم ربایی
آن روز خیلی ناراحت بودم و موضوع را تلفنی به یاشار خبر دادم و از او گله کردم، اما هنوز خبر نداشتم که یاشار چه نقشهای برای من طراحی کرده است تا اینکه حالم بهتر شد و دوباره با او قرار ملاقات گذاشتم. روز حادثه از محل کارم بیرون آمده بودم که یاشار به سراغم آمد و مرا سوار ماشینش کرد. او گفت قرار است مرا پیش رمال ببرد و خودم از نزدیک با او حرف بزنم و پولم را نیز از او پس بگیرم.
پس از طی مسافتی یاشار خودرواش را به سمت بیرون از شهر تغییر مسیر داد که به او اعتراض کردم و ناگهان چاقویی از زیر صندلیاش بیرون آورد و مرا تهدید به مرگ کرد. در حالی که دست و پایم از شدت ترس میلرزید او خودرواش را در حاشیه شهر نگهداشت که تازه متوجه نقشه شوم او شدم. او مرا به زور آزار داد که با هم درگیر شدیم و بعد با چاقو مرا زخمی کرد و طلاها و اموال قیمتی ام را سرقت کرد و در حالی که جانی در بدن نداشتم مرا از داخل ماشین بیرون انداخت و فرار کرد. وقتی به هوش آمدم متوجه شدم راننده عبوری به دادم رسیده و مرا به بیمارستان منتقل کرده و از مرگ نجاتم داده است.
با شکایت دختر جوان تیمی از مأموران پلیس تهران به دستور بازپرس شعبه ۸ دادسرای امور جنایی تهران برای دستگیری متهم وارد عمل شدند. تحقیقات درباره این حادثه ادامه دارد./روزنامه جوان