به گزارش بخش حوادث سایت خبرهای فوری، بعدازظهر امروز بود که خبری منتشر شد درباره ضرب و شتم علیرضا افتخاری خواننده سرشناس کشورمان. بهمن بابازاده خبرنگار باسابقه موسیقی در توییترش از این نوشت که خودروی شخصی علیرضا افتخاری مورد حمله عدهای ناشناس قرار گرفته و این هنرمند از ناحیه چشم و صورت آسیب دیده است. نکتهای که ساعتی بعد با مصاحبه مدیر برنامههای افتخاری کمی روشنتر شد. علی عزیزی درباره این اتفاق به یکی از رسانهها گفته بود: «متاسفانه در مسیر بازگشت از ساوه بودیم که ۱۰نفر از اشرار به ماشین ما حمله کردند و آقای افتخاری را مورد ضرب و شتم قرار دادند. خوشبختانه آقای افتخاری تنها نبود و توانستیم تا حدودی آنها را از خود دور کنیم.»
اما این اشرار با چه هدفی باید به این خواننده سرشناس حمله کنند و به او آسیب برسانند؟ افتخاری پیش از این بارها از نامهربانیها گفته بود. از اینکه به خاطر در آغوش کشیدن احمدینژاد در یک مراسم مورد بیمهری قرار گرفته و از مردم تا همکارانش به او بیتوجهی میکنند.
حتی یک بار در گفتوگو با یکی از رسانههای از این گفته بود که گاهی تصمیم میگیرد طناب دار بخرد و خودش را خلاص کند. اینبار هم ساعتی پس از حادثه بهمن بابازاده نقل قولی با همین مضمون را از زبان علیرضا افتخاری توییت کرد: «قبلا نیز شاهد چنین برخوردهایی در دیگر نقاط بودهام و چنین برخوردهایی را بیربط به دوران ریاست جمهوری آقای احمدینژاد و حضور من در مراسم ایشان نمیدانم. اما جدای از همه این موارد بیشتر از خودم برای رواج چنین فرهنگ خشونتباری در جامعه متاسفم.»
این توییت اما چند ساعت بعد در گفتوگوی این خواننده با یک رسانه به نوعی تکذیب شد و او در اظهارنظری متفاوت گفت: «شاید اگر من افتخاری نبودم و شخص دیگری بود او را میکشتند!». در این گفتوگو که در ابتدای شب منتشر شد، علیرضا افتخاری ماجرای درگیریاش را طور دیگری شرح داد. او از یک تصادف جزئی خبر داد و گفت: «تصادف کوچکی اتفاق افتاد و بلافاصله راننده آن ماشین تماس گرفت و عده زیادی روی سر ما ریختند. بارها به آنها گفتم که تصادف عمدی نبوده و هر چه خسارت ماشین شده را پرداخت می کنم و بیمه نامه ام هست، اما زیربار نمی رفتند.»
این خواننده می گوید: «چندین نفر بودند و همه روی سر ما ریختند. خیلی ما را اذیت کردند. با سنگ زدند ماشینم را نابود کردند و شیشهها و راهنماهای ماشین را شکستند. تصادف در این حد بود که یک خَش روی ماشینش افتاده بود. ماشینش ریو بود. این اتفاق واقعا نیازی به کتک کاری و ایل و قشون کشی نداشت.»
این دو روایت متفاوت علیرضا افتخاری را اگر بگذاریم در کنار روایتی که روابط عمومی پلیس استان قزوین ساعتی بعد منتشر کرد، با سه روایت از یک ماجرا روبهرو خواهیم بود که باید دید دلیل این همه اختلاف نظر در تعریف یک ماجرا چیست؟
به فاصله کمی از انتشار گفتوگوی علیرضا افتخاری، روابط عمومی پلیس استان قزوین در این رابطه بیانیهای منتشر کرد و در آن از درگیریای نوشت که علیرضا افتخاری هیچ سوی آن نبوده و فقط برای وساطت میان طرفین دعوا وارد ماجرا شده و در این میان ضربهای سهوا به صورتش خورده است.
البته آقای افتخاری تصویری از این درگیری یا خودش پس از این آسیبها منتشر نکرده است.»
[irp posts=”15832″ name=”واکنش خنده دار ۲ وزیر احمدی نژاد به قتل طلبه همدانی”]