چرا قلعهنویی، فردوسیپور را بیوجدان مینامد؟
خبرمهم: «این خیلی جالب است که ما در بدترین شرایط تاریخ فوتبال که فدراسیون فوتبال مسئول نداشت و تعلیق شده بود و بعد دو گروه سیاسی بهجان هم افتادند چنین نتایجی را به دست آوردیم اما ما را دادگاهی کردند ولی چهار سال بعد با آن همه هزینه، در همان مرحله حذف شدند و مربی را قهرمان ملی کردند؛ بعد به نظر شما این آدمها وجدان دارند؟ به نظر من که چیزی به نام وجدان و حتی خدا را نمیشناسند که این کارها را میکنند.»
به گزارش بخش ورزشی سایت خبرمهم، «داستان دلخوری امیر قلعه نویی سرمربی این روزهای سپاهان با عادل فردوسی پور، مجری سابق برنامه نود ریشهای دیرینه دارد؛ این دلخوری تقریبا به ۱۴ سال قبل برمیگردد؛ دقیق تر، به سال ۱۳۸۵ که برانکو از تیم ملی ایران رفت و امیر قلعه نویی جایگزین او شد.
قلعه نویی وظیفه داشت تیم را مهیای حضور در جام ملتهای آسیا ۲۰۰۷ کند.
او با انجام چندبازی دوستانه به مرحله انتخابی آن رقابتها رسید و موفق شد بدون شکست، با ۴ برد و ۲ تساوی تیم ملی را به جام ملتهای آسیا برساند.
در مرحله گروهی آن رقابت ها، تیم ملی با قلعه نویی در گروهی که ازبکستان و چین حضور داشتند با ۷ امتیاز به عنوان صدرنشین صعود کرد و در یک چهارم نهایی به مصاف تیم کره جنوبی رفت. بازی در آن دیدار با وجود نمایش معقول از سوی ایران گلی دربر نداشت تا بعد از وقتهای اضافه کار به ضربات پنالتی بکشد. در ضربات پنالتی ایران با ضربهای که مهدی مهدوی کیا از دست داد، به کره جنوبی باخت و از گردونه رقابتها کنار رفت.
بعد از آن مسابقه، عادل فردوسی پور در برنامه نود در حضور چند کارشناس از سبک بازی تیم ملی تحت هدایت امیر قلعه نویی انتقاد شدیدی داشت و دست آخر هم فضا به سمتی رفت که عذر قلعه نویی را در تیم ملی خواستند.
قلعه نویی در حضور کوتاه مدتش به عنوان سرمربی تیم ملی بدون این که شکستی در بازیهای رسمی داشته باشد از کار برکنار شد و بعد از آن همواره از آن برنامه نود به عنوان «دادگاه یک طرفه» نام میبرد. او معتقد بود عادل، عدالت را رعایت نکرده است.
با آمدن کی روش و حمایتهای همه جانبه عادل فردوسی پور از این مربی پرتغالی، حسرت قلعه نویی بیشتر شد، چون اعتقاد داشت عادل از کی روشی که در جام ملتها تیم ملی را حذف کرده بود یک قهرمان ساخته، ولی هرگز کوچکترین حمایتی از خودش نداشته است.
این موضوع، امروز دوباره در گفت و گوی قلعه نویی با روزنامه فرهیختگان مطرح شده است؛ جایی که امیر نشان داد هنوز دل پری از آن برنامه مذکور دارد. در بخشی از این گفتگو، امیر قلعه نویی در واکنش به این که چرا اخیر هدایت تیم ملی را به عهده نگرفته بدون این که اسمی از عادل ببرد، با دادن کد میگوید: «من به هر حال تحت قرارداد باشگاه بودم؛ هر چند میتوانستم سپاهان را رها کنم و به تیم ملی بروم اما در شأن و شخصیت خودم نمیدیدم که این کار را انجام دهم. شاید برخی آدمها برای رسیدن به اهدافشان، دست به هر کاری بزنند که اتفاقا یک نفر هست برای این که جایگاهی پیدا کند هر کاری میکند، اما من چنین آدمی نیستم. به هر حال خیلی منطقی با این قضیه برخورد کردم. خیلی هم دوست داشتم به مملکت کمک کنم. حالا شانس ما بود که این اتفاق نیفتاد مثل دفعه قبل که در بدترین شرایط تاریخ فوتبال ایران سرمربی تیم ملی شدم که بدون باخت و شکست دادگاهیمان کردند و این بار هم شرایط با این که شرایط خوبی نبود، اما میتوانستم به تیم ملی کمک کنم.»
قلعه نویی در پاسخ به این که چه کسانی و چرا این رفتار را با شما کردند هم میگوید: «در هر صورت آن دادگاه و رفتاری که با من شد ماحصل تفکرات یکسری آدمها بود به خصوص یک نفر که میخواست یک فضایی به وجود بیاورد که ما از استقلال دور شویم، چون با حضور من در استقلال خیلیها به اهدافشان نمیرسیدند.
شما سر همه را کلاه بگذارید، نمیتوانید سر خدا را هم کلاه بگذارید و باید در دادگاه الهی بابت اعمالتان جواب پس دهید. هر کاری کنیم در نهایت باید در یک فضای یکمترونیمی بخوابیم و بر اساس اعمالمان در عالم برزخ و هم در روز محشر جایگاهمان مشخص میشود؛ دیگر این موضوع را که همه قبول دارند. در آن زمان آدمهایی بودند که اول میخواستند مرا از استقلال دور کنند و دوم این که در تیم ملی به من ضربه بزنند. آن زمان هم قدرت داشتند و هم میکروفن و هم قلم. در واقع هفت – هشت – ده نفر بودند که باید یک روز در دادگاه الهی جواب پس بدهند. هرچند بعید است اصلا آنها به این مسائل اعتقادی داشته باشد. اما این مسائل وجود دارد و باید یک روزی هم جواب پس داد. برای حضور در تیم ملی در این سری هم با دوستان در هیاتمدیره سپاهان صحبت کردم و در نهایت بر اساس تعهدی که داشتیم کارمان را انجام دادیم، شاید در دنیا کسی این کار را نکند، چون هر مربی دوست دارد به تیم ملی کشورش کمک کند. الان هم برای اسکوچیچ بهترینها را آرزو میکنم و انشاءالله موفق باشد.»
او البته نتوانست دلخوری اش را پنهان کند. «شما ببینید همه چیزی که خدا به انسان میدهد را خودش میگیرد بهجز یک چیز و آن هم اعمال انسان است و ما باید با اعمالمان حساب کتاب پس بدهیم. آن آدمهایی که در آن سالها آن کارها را کردند یقینا عاقبتشان را هم میبینند، چون به هر حال بخشی از دار مکافات در همین دنیاست و اگر خیلی زرنگ باشند و در این دنیا به مکافات نرسند در آن دنیا باید در محضر خدا حساب کتاب الهی پس بدهند البته این قضیه شامل همه انسانها ازجمله خود من هم میشود و همه یک روز در دادگاه الهی باید سوال و جواب پس بدهیم.
دوستان در این چند سال به من خیلی بد کردند درصورتیکه برنامههایی که ما داشتیم و شرایطی که بهوجود آوردیم تیمملی را راهاندازی کردیم و برنامههای مفصلی را تدارک دیدیم، اما آقایان جلسات هفتگی و میکروفن و قلم داشتند. ما در بازی با کرهجنوبی در بدترین شرایط آب و هوایی که سیل به راه افتاد، بهترین بازی را انجام دادیم. در آن دو ساعت بازی که زمین پر از آب شده بود حسن رودباریان حتی به زمین هم نخورد و میتوانستیم در ۹۰ دقیقه یا ۱۲۰ دقیقه بازی را ببریم که کار به ضربات پنالتی کشید و همه میدانند ضربات پنالتی شانس است و جالب که مهدویکیا اولین پنالتی عمرش را در ضربات پنالتی خراب کرد، اما به این مسائل کاری ندارم و عجیب این که همان آدمهایی که ما را دادگاهی کردند در دوره بعدی که مربیشان در همان مرحله و مقابل کرهجنوبی حذف شده بود، او را قهرمان ملی خطاب کردند.
این خیلی جالب است که ما در بدترین شرایط تاریخ فوتبال که فدراسیون فوتبال مسئول نداشت و تعلیق شده بود و بعد دو گروه سیاسی بهجان هم افتادند چنین نتایجی را بهدست آوردیم، اما ما را دادگاهی کردند، ولی چهار سال بعد با آن همه هزینه، در همان مرحله حذف شدند و مربی را قهرمان ملی کردند؛ بعد به نظر شما این آدمها وجدان دارند؟ بهنظر من که چیزی بهنام وجدان و حتی خدا را نمیشناسند که این کارها را میکنند؛ یکی را دادگاهی کرده و یکی را قهرمان ملی. ما در بدترین شرایط به مملکت خدمت کردیم و یکی دیگر در بهترین شرایط که حتی رئیسجمهور هم پای کار آمد در همان دور حذف شدند، اما او را تا حد قهرمان بالا میبرند، ما باب میل آقایان نبودیم و آن بلا را سر من آوردند و یک روز باید جواب پس بدهند، دیر و زود دارد، اما دادگاه الهی سوخت و سوز ندارد.»/ایسنا