اجتماعیسلامت

مراقبت از روان کودکان در دوران شیوع کرونا

خبرمهم: در این موقعیت برای پیشگیری از اضطراب و ناآرامی کودکان چه می‌شود کرد؟ این سوالی است که مادر و پدرهای بسیاری دارند به شیوه خودشان هر روز با آن مواجه می‌شوند و برایش پاسخ پیدا می‌کنند.

به گزارش بخش اجتماعی سایت خبرمهم، «روزهایی که دیگر مشخص شد آن ویروس تازه‌ای که از ووهان سرزده و ناگهان مثل بختک افتاد روی تن مردم چین، شوخی ندارد و قرنطینه‌ها شروع شد و امری عادی مثل شستن درست دست‌ها ناگهان شکلی آیینی و حیاتی به خودش گرفت، گروهی از نویسندگان چینی دست به کار نوشتن و تصویرگری کتابی شدند برای کودکان تا تصویر روشن‌تری از این روزهای تازه به آنها بدهند. تصویری که قرار است، واقعیت‌ها را به آنها بگوید و در کنارش البته تا جایی که می‌تواند ترس‌های بی‌شکل را کنار بزند. این کتاب را چند روز پیش‌تر نشر طوطی با نام «دور شو‌ ای ویروس بدجنس!» ترجمه کرد و با امکان دانلود رایگان در اختیار قرار داد تا در کنار همه این خبرهای ترسناکی که در خبرها و شبکه‌های اجتماعی دست به دست می‌چرخد، مرجعی هم باشد که با شکل و رنگ و جمله‌های ساده واقعی در مورد این ویروس برایشان توضیح دهد. حالا دو، سه هفته‌ای هست که موج نشستن در خانه و قرنطینه خودخواسته در میان خانواده‌ها شروع شده و چاره‌ای نیست جز جدی‌تر گرفتن آن. در این موقعیت برای پیشگیری از اضطراب و ناآرامی کودکان چه می‌شود کرد؟ این سوالی است که مادر و پدرهای بسیاری دارند به شیوه خودشان هر روز با آن مواجه می‌شوند و برایش پاسخ پیدا می‌کنند.

«دلش برای بقیه تنگ می‌شود. چند روز پیش زنگ زده بود به دوست من گفته بود: خاله باور کنید من کرونا ندارم، خونه‌مون تمیزه بیاین اینجا!» پسر سه سال و نیمه تصویرش از بودن و نبودن ویروس به تمیزی خانه و دست‌ها گره خورده و الان خیلی برایش راحت نیست که ببیند وقتی خانه تمیز است چرا کسی نمی‌آید. حسنی یک پسر دیگر هم دارد ۱۳ ساله که حالا دیگر نوجوانی است و تصویرش از وضعیت کاملا روشن‌تر است. خودش ترجیح می‌دهد که در خانه بماند و کلاس‌های مدرسه را از طریق گروه اینترنتی‌شان پیگیری کند و دیگر حتی تا مغازه هم نرود: «می‌داند که شرایط بد است و باید در خانه بماند. پسر همسایه‌مان هم که یک سال از او کوچک‌تر است و گاهی می‌آید، دم در که با هم حرف بزنند به بهانه درس رد می‌کند تا قرنطینه رعایت شود. به نظرم هر قدر برای دوستش سخت است و حوصله‌اش سر می‌رود برای پسرم این‌ طور نیست.»

او می‌گوید، بچه‌ها انگار آیینه خانواده‌ها هستند، هر قدر خانواده شرایط تازه را بپذیرد و رعایت کند، پذیرش و رعایت آن برای بچه‌ها هم راحت‌تر می‌شود. در این مدت کار حسنی شده درست کردن غذاهایی که بچه‌ها بیشتر دوست دارند و سرگرم کردنشان با فیلم و کارتون آنلاین و بازی فکری و پلی‌استیشن. ضرباهنگ زندگی بیشتر به کام بچه‌ها تنظیم شده است.  هلیا کلاس پنجم دبستان است. دو هفته است، بخش کوتاهی از روزش را که قبلا در مدرسه می‌گذشت حالا جلوی تلویزیون و پای مدرسه از راه دور شبکه آموزش می‌گذراند. خانم معلم‌شان زودتر از این برنامه‌ها پیش رفته بوده و حالا همراه تلویزیون درس‌ها را مرور می‌کند و بنا بر آن چه می‌داند از درس معلم‌های تلویزیونی انتقاد هم می‌کند. دیگر چه؟ «با عروسکم بازی می‌کنم، کاردستی درست می‌کنم، از اینترنت کاردستی‌های جدید یاد می‌گیرم.» هلیا دوست دارد برود بیرون، می‌گوید این قدر به دیوار نگاه کرده که به قول خودش دارد، دیوانه می‌شود اما با همه اینها قصد بیرون رفتن هم ندارد: «نه این که بترسم اما فقط فکر می‌کنم اگر آدم این بیماری را نگیرد، بهتر است. توی خانه امن است، نه ویروس هست و نه چیزی برای همین باید توی خانه بمانیم.» در ذهن هلیا تا وقتی این بیماری هست تنها موقعی ممکن است لازم شود، بیرون بروند که همه خوراک‌‌های توی خانه تمام شده باشد.

بگذارید حرف بزنند، با آنها حرف بزنید

به این وضعیت می‌گویند بحران اما به قول کتایون رازجویان، فوق تخصص روانپزشکی اطفال این بحران از جنس بحران پس از سیل و زلزله و اقدامات نظامی هم نیست. بحرانی ناگهانی و ناشناخته پیش روی ما قرار گرفته است که هیچ‌کس برایش آمادگی نداشته: «در چنین شرایطی زمان می‌برد تا همه بتوانند خودشان را با وضعیت تطابق دهند. یعنی حتی بچه‌ها که مدرسه نرفتن را دوست دارند هم باید بپذیرند که اگر مدرسه نمی‌روند از خانه هم نمی‌توانند، خارج شوند. در این شرایط واکنش والدین اهمیت زیادی دارد، آنها هستند که باید بتوانند با ساختار جدید تطابق پیدا کنند، برنامه‌ریزی و زمان‌بندی کنند و بدانند که در این شرایط چه اطلاعاتی را چگونه به بچه‌ها بدهند.»

به گفته رازجویان شرط اصلی برای این تقسیم اطلاعات این است که پدر و مادرها خودشان هم بدانند که در این وضعیت نباید بار خبرهای اضافه و نادرست را به خودشان تحمیل و واکنش‌شان به این خبرها را ناخودآگاه در محیط خانه منتقل کنند: «ترس در این شرایط بسیار خوب است؛ ترسی که به خانواده‌ها یادآوری کند نباید از خانه بیرون بروند و بهداشت را رعایت کنند اما ترسی که از حد بگذرد، تبدیل می‌شود به همین مواردی که با کوچک‌ترین علایمی راهی بیمارستان‌ها می‌شوند، درصد انتقال بیماری را بالا می‌برند و کادر درمان را هم ببیشتر به مخاطره می‌اندازند. این دو نوع واکنش خانواده و تاثیرش روی بچه‌ها خیلی مهم است.»

اینجاست که پای تاثیرگذاری حفظ برنامه درسی به میان می‌آید. آن چه از شبکه آموزش پخش می‌شود با تمام محدودیت‌هایی که دارد و کلاس‌های درس آنلاین و پیگیری‌هایی که برخی از مدارس از دانش‌آموزان انجام می‌دهند در شرایط ماندن در خانه تبدیل می‌شود به پلی به بیرون از این شرایط ناگهانی: «درس‌هایی که تلویزیون پخش می‌کند و مدرسه‌هایی که از طریق سایت‌های‌شان مشغول به کار هستند در این شرایط روتین زندگی بچه‌ها را حفظ می‌کنند. این بچه هر روز یک برنامه درسی دارد که می‌داند باید وقتش را روی آن بگذارد، حس می‌کند برنامه دارد، امتحان دارد یعنی رها نشده و هنوز به یک جایی وصل است.»

بعد از این روزمرگی‌ها نوبت به پدر و مادرها می‌رسد که بر خلاف آن روزهایی که زندگی‌شان بیشتر در خارج از خانه و پی کار و امور دیگر می‌گذشت حالا در این فرصت ببینند که چطور می‌توانند دوباره خانواده‌شان را پیدا کنند و با هم وقت بگذرانند: «با بچه‌ها غذا درست کنید، با هم ظرف بشویید، به آنها اجازه دهید مسئول برخی از کارهای خانه شوند و مهم‌تر از همه این که با هم حرف بزنید. بچه‌ها ترس‌ها و سوالاتی دارند که باید بیان و شنیده شوند. به حرف‌های آنها گوش بدهید و نشان بدهید حس آنها را هر چه هست، درک می‌کنید و بعد نشان دهید که راهکار دارید. آنها باید بدانند شرایط و ترس‌های توی ذهنشان هر قدر هم که سخت باشد، شما کنارشان هستید و برایشان توضیح می‌دهید که از همه این مراحل در کنار هم می‌گذرید.»

همه اینها شاید شروع یک دوره طولانی باشد، طولانی‌تر از آنچه در ذهن داریم. با وجود خبرهای خوشی که از کنترل شیوع در چین می‌رسد، شرایط بسیار متفاوت واکنش به این بیماری در کشور و البته گسترش آن در سایر کشورها نشان می‌دهد که همچنان باید در دوره آماده‌باش به سر ببریم. برای همین است که این روان‌شناس به خانواده‌ها توصیه می‌کند: «امسال سال راحتی نخواهیم داشت. اتفاقات پشت سر هم ما را غافلگیر کردند و حالا با این وضعیت سعی کنید، دورتر از حال حاضر را ببینید و به آن فکر کنید تا مثلا ادامه‌دار شدن شرایط غافلگیرتان نکند. در این فرصت یک سری از آموزش‌های بهداشتی را جدی بگیرید. آموزش شستن دست‌ها، نحوه سرفه و عطسه کردن و این که چه کنیم که مریض نشویم یا اگر کسی بیمار شد چه باید کرد را باید با بچه‌ها تمرین کنید. خود خانواده‌ها هستند که با ماندن در خانه باید مسئولیت‌پذیر نشان دهند و بعد این مسئولیت‌پذیری را به فرزندان‌شان هم انتقال دهند. به آنها بیاموزید که باید صبوری کنند و البته امید بدهید که با رعایت این موارد بالاخره از این شرایط بیرون خواهیم آمد.»

آنهایی که موقعیت و شرایط کاری و اجتماعی‌شان این بخت را برای‌شان داشته که در خانه بمانند و بچه‌های‌شان را همراهی کنند این روزها سخت مشغول کارند. تبدیل آن چه در میان در و دیوارهای خانه هست به تجربه‌ای تازه غیر تکراری که توان نگه داشتن بچه‌ها را داشته باشد، کار چندان راحتی نیست. خانه تبدیل شده به محکم‌ترین پناهگاه و حالا تبدیل کردن این پناهگاه برای بچه‌ها به جایی که حکم زندان نداشته باشد، کاری است تمام‌وقت، یک بازی تازه که اغلب پدر و مادرها و بچه‌ها تاکنون تجربه‌اش نکرده بودند.»/ایسنا

جهت دریافت مهم‌ترین خبرها، ایمیل خود را وارد کنید:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بخوانید:

دکمه بازگشت به بالا