اجتماعی

زندگی کارگر، دانشجو و معلمِ بازنشسته با معتاد و سارق زیر یک سقف/«فقر و بی‌پولی» نقطه اشتراک خانه‌های مجردی

خبرهای فوری: اجاره اتاق‌های خصوصی بیش از ۵۰ هزار تومان است و گاهی اوقات تا ۲۰۰ هزارتومان هم می‌رسد.

به گزارش بخش اجتماعی سایت خبرهای فوری،‌ یکی از کارگران ساکن خانه‌های مجردی محله‌های اطراف میدان امام حسین (ع) درباره چرایی سکونت خود در این خانه‌ها می‌گوید: ماهیانه ۲ میلیون تومان درآمد دارم که بیشتر آن را برای خانواده‌ام در شهرستان می‌فرستم؛ به همین‌دلیل نمی‌توانم خانه‌ای را در تهران یا حتی اتاقی در مسافرخانه اجاره کنم و از سر اجبار به این مکان‌ها می‌آیم.

 اگر شب‌ها سری به میدان امام حسین(ع) و خیابان‌های اطراف آن بزنید با افرادی مواجه می‌شوید که در گوشه و اطراف این میدان نشسته و به افراد و مسافرانی که احتمالا جایی برای ماندن ندارند، پیشنهاد خوابگاه می‌دهند. خوابگاه‌ها یا همان خانه‌های مجردی در خیابان‌های اطراف میدان امام حسین به وفور دیده می‌شوند. خانه‌هایی که اگرچه در گذشته با حضور صاحبان آنها محلات قدیمی و پرسابقه شهر تهران را رقم می‌زدند، اما امروز به خوابگاهی برای افراد بی‌خانمان تبدیل شده که می‌توانند گاهی اوقات با هزینه اندک تختی را برای گذران یک شب سرد زمستانی پیدا کنند، اما آنچه که این خانه‌ها را مشهور کرده، هزینه اندک اجاره تخت در آن نیست، بلکه حضور معتادان، سارقان و مالخرانی است که بعضا در این خانه‌ها فضای ناامنی را برای ساکنان محله‌های اطراف میدان امام حسین (ع) مانند خیابان صفا، شهرستانی و … ایجاد کرده است.

وارد خیابان‌های اطراف میدان امام حسین (ع) که می‌شوم به کوچه‌های تو در تویی می‌رسم که گاها برخی از آنها اسامی مشابه دارند و پیدا کردن یک آدرس مشخص را برایم سخت و مشکل می‌کنند. اغلب خانه‌های این کوچه‌های بن‌بست به خوابگاه‌ها و خانه‌های مجردی تبدیل شده و صاحبان این خانه‌ها یا این منازل را فروخته و یا با اجاره آن به مناطق دیگر شهر تهران رفته‌اند.

شبی ۱۰ تا ۵۰ هزار تومان اجاره خانه‌های مجردی

وارد هر خانه‌ای که می‌شوم، اولین چیزی که توجهم را جلب می‌کند و البته بسیار آزاردهنده است، بوی نامطبوعی است که به مشام می‌رسد، در هر طبقه از این ساختمان‌های قدیمی تعداد زیادی تخت قرار داده شده که به طور متوسط بین شبی ۱۰ تا ۵۰ هزار تومان اجاره داده می‌شود.

اجاره اتاق‌های خصوصی بیش از ۵۰ هزار تومان است و گاهی اوقات تا شبی ۲۰۰ هزار تومان هم می‌رسد.

البته اتاق‌های خصوصی هم اینجا می‌توانی پیدا کنی برای افرادی که می‌خواهند تنها باشند یا همراهی با خود دارند که نمی‌توانند با او در فضای عمومی خوابگاه باشند. البته اجاره این اتاق‌های خصوصی قاعدتا بیش از ۵۰ هزار تومان است و گاهی اوقات تا شبی ۲۰۰ هزار تومان هم می‌رسد. در مجموع این خوابگاه‌ها برای صاحبانشان درآمدهای بسیاری ایجاد کرده است.

زندگی کارگر، دانشجو و معلمِ بازنشسته با معتاد و سارق زیر یک سقف/«فقر و بی‌پولی» نقطه اشتراک ساکنان خانه‌های مجردی

ساکنان خانه‌های مجردی چه کسانی هستند؟

فرهاد که متصدی یکی از همین خانه‌ها است، می‌گوید: من اینجا سرایدار هستم. افرادی که معمولا به این خوابگاه‌ها می‌آیند، افرادی هستند که هزینه پرداخت کرایه اتاق هتل یا مسافرخانه را ندارند. ما اینجا مقرراتی داریم و تمامی آنها را روی دیوار اتاق‌ها و سالن نصب کرده‌ایم، اما خب برخی هم رعایت نمی‌کنند، مثلا بعضی‌ها در سرویس بهداشتی مخفیانه مواد مصرف می‌کنند.

در خانه‌های مجردی مقرراتی داریم و تمامی آنها را روی دیوار اتاق‌ها و سالن نصب کرده‌ایم.

وی ادامه می‌دهد: اینجا به طور متوسط در هر طبقه ۱۵ تخت قرار داده شده است، البته اتاق‌های خصوصی هم داریم که اگر افراد بخواهند می‌توانند با قیمت بیشتری اجاره کنند.

از او درباره مشتری‌هایش می‌پرسم و این چنین توضیح می‌دهد: اغلب آنها جوانان مجردی هستند که از شهرستان برای کار به تهران آمده‌اند. البته همه نوع فردی به اینجا می‌آیند و ما هم آن‌ها را پذیرش می‌کنیم.

زندگی کارگر، دانشجو و معلمِ بازنشسته با معتاد و سارق زیر یک سقف/«فقر و بی‌پولی» نقطه اشتراک ساکنان خانه‌های مجردی

کارگر ۱۳ ساله افغانستانی: یک سال و نیم پیش قاچاقی با دوستانم به ایران آمدیم

به خانه دیگری وارد می‌شوم، اکثر ساکنان این خانه اتباع کشور افغانستان هستند که برای کار به ایران آمده‌اند، جمعه‌گل نوجوان ۱۳ ساله افغانستانی است که به همراه تعدادی دیگر از کارگران افغانستانی در یکی از منازل مجردی در محدوده میدان امام حسین (ع) ساکن شده است.

وی می‌گوید: یک سال و نیم پیش به صورت قاچاق با یکسری از دوستانم به ایران آمدیم. خانواده‌ام در افغانستان هستند و من هزینه زندگی آنها را تامین می‌کنم.

جمعه‌گل با بیان اینکه در تهران دستفروشی می‌کند، ادامه می‌دهد: از مولوی لباس می‌خریم و در کنار خیابان بساط می‌کنیم. ماهیانه حدود یک و نیم میلیون تومان درآمد داشتم که بخش بیشتر آن را برای خانواده‌ام در افغانستان می‌فرستادم.

کارگران فصلی، افراد بی‌خانمان، معتادان متجاهر و حتی سارقان نیز از ساکنان خوابگاه‌های مجردی هستند.

وی درباره اجاره بهای این اتاق‌ها تصریح می‌کند: ما ۶ نفر هستیم که در یک اتاق زندگی می‌کنیم و برای اجاره آن ماهیانه حدود ۳۰۰ هزار تومان پرداخت می‌کنیم.

فاضل نیز نوجوان ۱۴ ساله دیگری است که به صورت غیرمجاز وارد ایران شده و به عنوان کارگر ساختمانی کار می‌کند. فاضل به همراه ۵ کارگر دیگر در یکی از اتاق‌های این ساختمان که به صورت خوابگاهی اجاره داده می‌شود، شب‌ها را سپری می‌کند.

زندگی کارگر، دانشجو و معلمِ بازنشسته با معتاد و سارق زیر یک سقف/«فقر و بی‌پولی» نقطه اشتراک ساکنان خانه‌های مجردی

معلم بازنشسته‌‌: دستفروشی می‌کنم تا هزینه اجاره یک تخت در شب را دربیاورم

حمید نیز یکی دیگر از ساکنان این خانه‌های مجردی است، وی معلم بازنشسته است که به دلیل مشکلات مالی از خانواده جدا شده، روزها دستفروشی می‌کند و شب‌ها نیز با اجاره یک تخت در این خوابگاه‌ها زندگی می‌کند.

وی درباره زندگی در این خانه‌های مجردی می‌گوید: در این منازل افراد متفاوتی حضور دارند، کارگران فصلی، افراد بی‌خانمان، معتادان متجاهر و حتی سارقان نیز در این خوابگاه‌ها هستند.

بوی تعفن همه جا را گرفته است، اما ما که هزینه اجاره منزل و یا کرایه اتاق را نداریم، مجبوریم در این وضعیت زندگی کنیم.

حمید ادامه می‌دهد: من به دلیل مشکلات مالی از خانواده‌ام جدا شدم و چون هزینه اجاره منزل و یا کرایه اتاق در مسافرخانه را نداشتم، به اجبار شب‌ها در این خوابگاه‌ها حضور دارم.

وی درباره وضعیت بهداشتی در این خوابگاه‌ها می‌گوید: وضعیت بهداشتی در این جا بسیار بد است، خودتان که مشاهده می‌کنید همه جا کثیف است و بوی تعفن همه جا را گرفته است، اما ما که هزینه اجاره منزل و یا کرایه اتاق را نداریم، مجبوریم در این وضعیت زندگی کنیم.

زندگی کارگر، دانشجو و معلمِ بازنشسته با معتاد و سارق زیر یک سقف/«فقر و بی‌پولی» نقطه اشتراک ساکنان خانه‌های مجردی

جوان ۲۵ ساله‌: از جنوب آمده‌ام و پولی برای اجاره خانه ندارم

امیر جوان ۲۵ ساله‌ای است که از جنوب کشور برای کار به تهران آمده و در یک رستوران در مناطق شمالی شهر پیک موتوری است، وی می‌گوید: ماهیانه ۲ میلیون تومان درآمد دارم که بیشتر آن را برای خانواده‌ام در شهرستان می‌فرستم؛ به همین‌دلیل نمی‌توانم خانه‌ای را در تهران اجاره کنم یا حتی نمی‌توانم اتاقی را در مسافرخانه اجاره کنم و از سر اجبار به این مکان‌ها می‌آیم.

افرادی مانند من بسیار زیاد هستند، ما جایی برای ماندن نداریم، شب‌ها را در خیابان نمی‌خوابیم، اما در خانه‌‌های مجردی می‌خوابیم که امنیت ندارند.

وی ادامه می‌دهد: افرادی مانند من بسیار زیاد هستند، ما جایی برای ماندن نداریم. شب‌ها هم نمی‌توانیم در خیابان بخوابیم، اما در این خانه‌ها هم امنیت نیست، اگرچه دوربین مداربسته گذاشته‌اند و مسئول هم دارد، اما دزدی می‌شود و افراد مختلفی در این جا رفت و آمد دارند.

زندگی کارگر، دانشجو و معلمِ بازنشسته با معتاد و سارق زیر یک سقف/«فقر و بی‌پولی» نقطه اشتراک ساکنان خانه‌های مجردی

فارغ‌التحصیل رشته حقوق: در یک دفتر وکالت کار می‌کنم

بهزاد در حال جمع‌کردن وسایلش است و از هر گوشه اتاق کتابی را بر می‌دارد، قرار است این خانه پلمپ شود و او باید فورا این مکان را تخلیه کند، مامور پلیس به او می‌گوید، همه وسایلت را بردار و مراقب باش چیزی گم نشود. از او می‌پرسم آیا تو هم در این خانه زندگی می‌کنی، می‌گوید: بله و ادامه می‌دهد؛ من فارغ‌التحصیل رشته حقوق هستم و در یک دفتر وکالت کار می‌کنم.

۵ سال است که به تهران آمده‌ام و در این همین‌ خانه‌ها ساکن شده‌ام. جای مناسبی نیست، اما چاره‌ای ندارم با حقوق دانشجویی نمی‌توانستم جای بهتری بروم.

بهزاد تصریح می‌کند: ۵ سال است که به تهران آمده‌ام و در این همین‌ خانه‌ها ساکن شده‌ام جای مناسبی نیست، اما چاره‌ای ندارم با حقوق دانشجویی نمی‌توانستم جای بهتری بروم. الان هم که درسم تمام شده در یک دفتر کار می‌کنم و شب‌ها درس می‌خوانم تا بتوانم ادامه تحصیل دهم.

وی خاطرنشان می‌کند: این‌ ساختمان دارای سه طبقه است که در دو طبقه آن تخت گذاشته‌اند و هر شب تخت‌ها را به یک نفر اجاره می‌دهند. من هم یک اتاق با حمام و آشپزخانه مشترک اجاره کرده‌ام که برای آن دو میلیون پول پیش و ماهیانه ۳۵۰ هزار تومان پرداخت می‌کنم. این جا همه نوع آدمی می‌آید اما من سعی می‌کنم که سرم به کار خودم باشد و به کسی کاری نداشته باشم.

زندگی کارگر، دانشجو و معلمِ بازنشسته با معتاد و سارق زیر یک سقف/«فقر و بی‌پولی» نقطه اشتراک ساکنان خانه‌های مجردی

پیرمرد ۶۳ ساله: در گرمخانه‌ها فحش و ناسزا می‌دهند و من با این سن و سال خجالت می‌کشم

محمد ۶۳ ساله است و ۱۱ سال است که کارتن‌خواب است. وی نوازنده سنتور و ساکن کرمانشاه بوده است. او می‌گوید: شب‌‌ها اگر پول داشته باشم یک تخت در همین خوابگاه‌های ده هزار تومانی اجاره می‌کنم و اگر نداشته باشم به گرمخانه‌ها و سامان‌سراهای شهرداری می‌روم. در گرم‌‌خانه‌ها مانند رییس و روسا با ما برخورد می‌کنند و اگر دیر وقت بخواهیم به حمام برویم اجازه نمی‌دهند و فحش و ناسزا می‌دهند و من با این سن و سال خجالت می‌کشم.

وی می‌گوید: کار من ضایعاتی است و مشخص نیست چه زمانی باید کار کنم، اگر دیر بیاییم، در خوابگاه‌های دولتی اجازه ورود ندارم. پیمانکاران شهرداری ضایعاتی را که با بدبختی و خم شدن در سطل زباله جمع کرده‌ام به زور از من می‌گیرند.

وی ادامه می‌دهد: ۳۷ سال است که مصرف کننده هستم. از تریاک شروع کردم، خانواده‌ام در کرمانشاه هستند و یک دختر ۱۱ ساله دارم. اول برای کار به تهران آمدم و در شرکت کاریابی و نظافتی کار می‌کردم، اما از بخت بد مدارکم را دزدیدند و به همین دلیل ۷ الی ۸ سال است که دیگر نتوانستم کار کنم و خرید و فروش ضایعات می‌کنم.

زندگی کارگر، دانشجو و معلمِ بازنشسته با معتاد و سارق زیر یک سقف/«فقر و بی‌پولی» نقطه اشتراک ساکنان خانه‌های مجردی

پیمانکاران شهرداری ضایعاتی را که با بدبختی و خم شدن در سطل زباله جمع کرده‌ام به زور از من می‌گیرند.

محمد تصریح می‌کند: در هر اتاق ۵ الی ۶ نفر هستیم. ضایعات و آشغال‌هایی را که جمع می‌کنیم، به شهرداری یا بخش خصوصی می‌فروشیم و ۵۰ یا ۶۰ هزار تومان از فروش آنها درآمد داریم. تا نگهبان در این خوابگاه باشند کسی جرات مصرف مواد نداشت اما همین که می‌رفتند در برخی‌ها دستشویی مصرف می‌کردند.

محمد خاطرنشان می‌کند: ۳۷ سال اعتیاد شوخی نیست. من را در همه طرح‌ها دستگیر می‌کنند و وقتی می‌فهمند سن من بیش از ۶۰ سال است، آزادم می‌کنند. مردم خیلی کنجکاو شده‌اند وقتی من در یک گوشه‌ای که دید ندارد، جنس مصرف می‌کنم، باز می‌آیند و فضولی می‌کنند، می‌گویند چه کار می‌کنی؛ می‌گویم جنس مصرف می‌کنم. ما می‌رویم یک گوشه که در جلوی چشم مردم نباشیم، اما باز ما را به هم نشان می‌دهند حتی یک مرتبه، فردی به بچه‌اش می‌گفت؛ این را نگاه کن.

زندگی کارگر، دانشجو و معلمِ بازنشسته با معتاد و سارق زیر یک سقف/«فقر و بی‌پولی» نقطه اشتراک ساکنان خانه‌های مجردی

اهالی قدیمی محله امام حسین(ع): محله‌مان تبدیل به پاتوق معتادان و سارقان شده است

اما اهالی قدیمی و ساکنان این محلات از وجود این خانه‌‌های مجردی بسیار ناراحت و ناراضی هستند. یکی از اهالی محل می‌گوید: من حدود ۴۰ سال است که در این محله زندگی می‌کنم، اینجا بسیار خوب و باصفا بود، اما حدود ۷ الی ۸ سال است که واقعا غیرقابل تحمل شده‌است. افرادی که توانایی مالی داشتند، خانه‌هایشان را یا فروخته‌اند و یا اجاره داده‌اند و به مناطق بهتر رفته‌اند و اینجا را تبدیل به پاتوق معتادان و سارقان کرده‌اند.

وی ادامه می‌دهد: ما دیگر با تاریک شدن هوا نمی‌توانیم حتی برای خرید یک نان به بیرون از خانه بیاییم. هر روز اینجا بر سر قیمت مواد و حتی موارد اخلاقی دعوا می‌شود. در اکثر این خانه‌ها معتادان و خرده‌فروشان حضور دارند و شرایط را برای زندگی در این محل مشکل کرده‌اند.

با تاریک شدن هوا نمی‌توانیم حتی برای خرید یک نان به بیرون از خانه بیاییم. هر روز اینجا بر سر قیمت مواد و حتی موارد اخلاقی دعوا می‌شود.

این خانم تصریح می‌کند: خوشبختانه پلیس مدتی است که در این محلات طرح‌هایی برای پاکسازی این خانه‌ها اجرا کرده است و ما امیدواریم این طرح‌ها ادامه داشته باشد و دیگر این افراد به محله‌های ما نیایند.

طرح انضباط اجتماعی در محله‌های اطراف میدان امام حسین(ع) با هماهنگی مقام قضایی مدتی است، در دستور کار پلیس قرار گرفته است. تاکنون نیز دو مرحله از این طرح در محلات اطراف میدان امام حسین(ع) اجرا و پاتوق‌ها و منازلی توسط پلیس پیشگیری شناسایی شده که در آنها افرادی به مصرف موادمخدر می‌پرداختند و سارقانی نیز در این پاتوق‌ها اقدام به نگهداری و فروش اموال مسروقه می‌کردند.

پلیس پیشگیری تهران بزرگ پس از اخطار ده روزه دادستانی به مالکان و صاحبان این منازل اقدام به پلمپ این خانه‌های مجردی کرد. در مرحله دوم این طرح نیز ۷۰۰ معتاد متجاهر جمع‌آوری و ۴ سارق و خرده‌فروش موادمخدر دستگیر شدند و ۷ کیلوگرم انواع موادمخدر، ۲ خودرو و ۳ موتورسیکلت از مخفیگاه سارقان کشف شد. همچنین ۳۷ خانه مجردی در مرحله اول اجرای این طرح و ۹۲ خانه دیگر در مرحله دوم پلمپ شده‌است. /ایلنا

جهت دریافت مهم‌ترین خبرها، ایمیل خود را وارد کنید:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بخوانید:

دکمه بازگشت به بالا