چرا از تعهد جهانی ۲۰۲۰ درباره ایدز جا ماندیم؟
خبرهای فوری: وزارت بهداشت در گزارش موارد ثبتشده عفونت اچآیوی تا پایان شهریور ۱۳۹۸ اعلام کرد که: «کل موارد ثبتشده از ابتدا (سال ۱۳۶۶) تا پایان ۶ ماهه اول سال ۱۳۹۸، ۴۰ هزار و ۵۷۳ نفر بوده که از این تعداد، ۱۸ هزار و ۹۳۸ نفر فوت کرده و ۲۱ هزار و ۶۳۵ نفر، زنده هستند.
این تفاهم بینالمللی برنامهای با عنوان «۹۰، ۹۰، ۹۰» Getting Zero بود و در دو بازه زمانی تعریف میشد؛ فاز اول: ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۰. قرار بود کشورهای متعهد، سیاستهایی اجرا کنند که تا سال ۲۰۲۰، ۹۰ درصد مبتلایان، شناسایی شوند، ۹۰ درصد مبتلایان شناسایی شده، تحت درمان قرار بگیرند، درمان به گونهای پایدار باشد که بار ویروسی در ۹۰ درصد بیماران به صفر برسد. ۳۵ کشور، بیشترین تعداد مبتلایان پنهان را داشتند و باید اقدام سریعتری برای کنترل بیماری و شناسایی مبتلایان پنهان آغاز میکردند.
نام این کشورها، در جدول شماره یک به عنوان محدوده قرمز ثبت شد:
از قاره آفریقا؛ ۲۱ کشور: زیمبابوه، کنگو، نیجریه، چاد، غنا، موزامبیک، مالی، آنگولا، بوتسوانا، کامرون، اتیوپی، کنیا، نامیبیا، آفریقای جنوبی، مالاوی، لسوتو، جنوب سودان، زامبیا، تانزانیا، سوازیلند، اوگاندا.
از قاره امریکا؛ ۴ کشور: ایالات متحده امریکا، برزیل، هاییتی، جاماییکا.
از قاره اروپا؛ ۲ کشور: روسیه، اکراین.
از آسیای جنوب شرقی؛ هند، اندونزی، میانمار، چین، ویتنام.
از منطقه مدیترانه شرقی، فقط نام ایران و پاکستان در این جدول ثبت شد.
وزارت بهداشت در گزارش موارد ثبتشده عفونت اچآیوی تا پایان شهریور ۱۳۹۸ اعلام کرد که: «کل موارد ثبتشده از ابتدا (سال ۱۳۶۶) تا پایان ۶ ماهه اول سال ۱۳۹۸، ۴۰ هزار و ۵۷۳ نفر بوده که از این تعداد، ۱۸ هزار و ۹۳۸ نفر فوت کرده و ۲۱ هزار و ۶۳۵ نفر، زنده هستند. از این تعداد، ۱۵ هزار و ۶۴۶ نفر برای دریافت خدمات به مراکز ارایهدهنده خدمت مراجعه میکنند و ۱۴ هزار و ۳۹۵ نفر تحت درمان قرار دارند. تخمین زده میشود که ۶۰ هزار نفر در کشور مبتلا به اچآیوی و ناشناخته هستند.»
اعداد این گزارش رسمی؛ تعداد بیماران شناسایی شده در ایران در مقابل تعداد مبتلایانی که به دلیل مراجعه نکردن برای انجام آزمایش ایدز، از بیماری خود بیخبرند، تایید میکند که ایران در اجرای فاز اول تعهد خود به UNAIDS درباره موفقیت ۹۰ درصدی در کنترل ایدز تا سال ۲۰۲۰، شکست خورده است.
کانونهای خطر در ایران کدام است؟
تحقیقات مستند، تحقیقات ممنوع
اما همین مطالعات پراکنده مورد استناد برنامه چهارم استراتژیک ایدز اعلام میکرد که در آغاز اجرای این برنامه- ۱۳۹۴- شیوع بیماری در جمعیت هدف مورد مطالعه، کمتر از ۵ درصد بوده است. همچنین در مورد بیماران ترانسکشوال هم فقط به نتایج مطالعهای در سال ۱۳۹۳ استناد شد که شیوع بیماری را در این اقلیت ۱.۹ درصد برآورد کرده بود. غیر از این، مستندترین مطالعات، مربوط به شیوع بیماری در معتادان تزریقی و زنان تنفروش است. نتایج مطالعات مستمر درباره انتشار ویروس در معتادان تزریقی نشان داده که شیوع ایدز در این اقلیت که به استناد نتایج ارزیابی سریع اعتیاد RSA، سال ۱۳۸۶ و در ابتدای رواج مصرف روانگردانها، جمعیتی حدود ۲۵۰ هزار نفر در کل کشور برآورد میشدند، حدود ۱۵.۳ درصد بوده که این عدد، در همان سال، بروز وضعیت اپیدمی متمرکز ایدز در این گروه را تایید میکرد. سال ۱۳۸۸، تحقیقات مجدد درباره شیوع ایدز در مصرفکنندگان تزریقی مواد مخدر، به اعداد مشابهی دست یافت صرفنظر از اینکه در بعضی استانها همچون فارس، شیوع ایدز در این اقلیت به بالای ۳۱ درصد و در تهران، به بالای ۲۳ درصد رسیده بود.
اقلیت آخر؛ معتادان خیابانی هم هنوز گرفتار اپیدمی متمرکز نشدهاند با وجود آنکه اعتیاد و کارتن خوابی مثل حلقههای زنجیر در هم گره خوردهاند و رفتار جنسی پرخطر هم مثل روغن چرخ، گردش این حلقهها را در یکدیگر هموار میکند، اما با این حال، نتایج مطالعاتی که در برنامه چهارم کنترل عفونت اچآیوی در مورد شیوع ایدز در معتادان خیابانی مورد استناد قرار گرفته، نشان میدهد که در این اقلیت، با وجود سوابق پررنگ رابطه جنسی پرخطر در دوران خیابان خوابی و تخریب بالا بر اثر شدت اعتیاد، شیوع ایدز به وضعیت اپیدمی متمرکز نرسیده و از ۲ درصد بالاتر نرفته است.
استقبال از خطر
حالا، ۱۵ سال از اجرای برنامههای کاهش آسیب اعتیاد در کشور میگذرد و پنجمین برنامه استراتژیک ملی کنترل عفونت اچآیوی در حال تدوین است تا از سال آینده، الگوی جدیدی برای کنترل بیماری در برخی اقلیتهای در معرض خطر تعریف شود. آنچنان که مسوولان وزارت بهداشت میگویند، عامل اصلی در موفقیت این برنامهها، شناسایی مبتلایان است. گزارش پایش کنترل ایدز در ایران در سال ۱۳۹۶ پیشبینی کرده که بیش از ۴۳ هزار مرد و بیش از ۱۵ هزار زن در ایران، مبتلا به ایدز هستند، اما تا زمانی که برای آزمایش و به صورت داوطلبانه، مراجعهای نداشته باشند، از بیماری خود بیخبرند و کانونهای اصلی انتقال و انتشار ویروس در کشور خواهند بود.
اما این قول، از سه جزء تشکیل شده؛ شناسایی مبتلایان، آغاز زودهنگام درمان، پایبندی به درمان. از این سه جزء، فقط یک جزء در گروی تعهدات وزارت بهداشت است؛ آغاز زودهنگام درمان. شناسایی مبتلایان؛ همان «بیش از ۶۰ هزار نفر» که این روزها، نقل محفل درمانگران ایدز است، فقط و فقط مشروط به مراجعات داوطلبانه است که تا امروز هم، با وجود افزایش تعداد تحصیلکردگان، با وجود گسترش خدمات کاهش آسیب اعتیاد، با وجود افزایش مراکز مشاوره بیماریهای رفتاری در اقصا نقاط کشور، با وجود توسعه شبکههای اجتماعی و گسترش تکنولوژی، تعداد مراجعات داوطلبانه برای آزمایش ایدز، بسیار ناامیدکننده است.
محرز در توجیه دلیل مراجعات اندک برای آزمایش داوطلبانه میگوید: «وزارت بهداشت تا جایی که توانسته، بهترین روش درمان و بهترین داروها را برای مداوای ایدز تهیه کرده و به رایگان در اختیار بیماران گذاشته. بیش از ۲۰۰ مرکز برای آزمایش داوطلبانه، مشاوره، مراقبت پس از شناسایی و درمان رایگان بیماران فعال است، منتها کسی نمیداند باید به این مراکز مراجعه کند. مشکل ما این است که به دلیل انگ بیماری، جوانها برای آزمایش ایدز مراجعه نمیکنند. به دلیل انگ بیماری، مردم ما هنوز نمیدانند که ایدز امروز قابل درمان است، چون یک بیماری مزمن عفونی است و بنابراین، از طریق تنفس و دست دادن و روبوسی و حتی استفاده از حمام و توالت مشترک منتقل نمیشود. مردم برای آزمایش مراجعه نمیکنند و بنابراین، ما هیچ اطلاعی از وضعیت شیوع در جامعه عمومی نداریم. مردم فکر میکنند فقط معتادان تزریقی و تن فروشها مبتلا میشوند. من هر روز در مطبم با جوانان تحصیلکرده مواجه میشوم که بر اثر رابطه جنسی مبتلا شدهاند. من برای این جوانها؛ جوانهایی که تن فروش و معتاد نیستند، اما از رابطه جنسی بیخطر هیچ اطلاعی ندارند بسیار نگرانم. ما امروز در کشورمان مثل دهههای اول شیوع بیماری در اروپا پیش میرویم؛ ایدز بر اثر رابطه جنسی پرخطر. به همین دلیل هم تعداد زنان بیمارمان رو به افزایش است در حالی که سالهاست در کشورهای پیشرفته، روند انتقال جنسی متوقف شده است.»
جزء سوم که در کنترل بیماری و کاهش بار ویروسی، رتبهای برابر با شناسایی زودهنگام مبتلایان دارد، پایبندی به درمان است. درمانگران ایدز، از پایبندی به درمان در اقلیتهایی همچون معتادان خیابانخواب، سلب امید کردهاند، چون شرایط زندگی و وضعیت پیرامونی این افراد به گونهای است که برداشتن همان قدم اول؛ مراجعه برای آزمایش هم برایشان دشوار است مگر آنکه برای دریافت خدمات حمایتی، به مراکز گذری کاهش آسیب اعتیاد بروند و آنجا آزمایش ایدز بدهند. در عین حال، بسیاری از کارتنخوابها، هیچ مراجعهای به مراکز گذری کاهش آسیب اعتیاد ندارند و بسیاریشان در پاتوقهایی بسیار دور از مراکز مشاوره بیماریهای رفتاری زندگی میکنند.
غیر از این گروه که به دلیل آسیبهای جسمی و روحی از اعتیاد و کارتنخوابی، نمیتوانند در ردیف گروههای پایبند به درمان قرار بگیرند، خیال رییس مرکز تحقیقات ایدز از بابت سایر گروهها نسبتا راحت است و میگوید: «مصرفکنندگان مواد مخدر معمولا پایبندی کمی به درمان دارند مگر آنکه خیابانخواب نباشند و با فردی از خانواده یا اقوام یا همخانه باشند که در این صورت، آن فرد غیرمعتاد، مراقب رعایت توصیهها و پایبندی دارویی این بیمار خواهد بود. پایبندی به درمان در بیماران ترانسکشوال بسیار ضعیف است، چون اغلب این بیماران از راه تنفروشی امرار معاش میکنند و اغلب هم رفتار جنسی پرخطر را ادامه میدهند.
با تمام این آمارها، با تمام این پیشرفتها، حالا که سطرهای پایانی برنامه پنجم کنترل عفونت اچآیوی در حال نگارش است، نویسندگان احتمالا باید سیاستهایی متفاوت از ۴ برنامه قبل را در این دستورالعمل بگنجانند. علم به اینکه نظام سلامت ایران، با وجود کسب موفقیت قابل توجه در کاهش انتقال ایدز از طریق تزریق مواد مخدر با سرنگ و سوزن مشترک، حالا در اجرای یک تعهد ساده؛ ترغیب مردم به مراجعه برای آزمایش ایدز، شکست خورده، نیازمند علتیابی است. محرز تایید میکند که ایران از تعهد جهانی ۹۰، ۹۰، ۹۰ جا مانده است و موفقیت را مشروط میکند به مراجعات داوطلبانه برای شناسایی بیماران جدید آن هم در جامعهای که تا این حد گرفتار حلقههای زنجیر عرف و باورهای فرهنگی و انگ اجتماعی است. شاید غفلت مهم همین بوده، همین که سازمان جهانی بهداشت این واقعیت را در همان ۳۵ کشوری که پرتعدادترینها از بابت تعداد موارد جدید ایدز بودهاند، نادیده گرفته که غیر از ایالات متحده امریکا و روسیه و اوکراین، ۳۲ کشور برای رسیدن به بسیاری از اهداف توسعه هزاره و موفقیت در رسیدن به آمال «۲۰۳۰» باید از سدهای مهیب و قطور باورهای جامعه، خرافات، انگ و تبعیضهای اجتماعی و نگاههای برگرفته از بیسوادی و عوامزدگی و تحجر و افراط عبور کنند.