به گزارش بخش اقتصادی سایت خبرهای فوری، پس از سهمیهبندی بنزین طی ۱۰ روز گذشته، رفت و آمدها تاحدودی در خیابانها کمتر شد و حتی شورای شهر تهران اعلام کرد که در یک هفته اخیر مردم ۲۰ درصد بیشتر از تاکسیها در شهر استفاده کردهاند؛ با این وجود روز گذشته سردار کمال هادیانفر، رییس پلیس راهور ناجا در حاشیه نشست تخصصی پلیس راهنمایی و رانندگی ناجا اعلام کرد: بر اساس گزارشات شاهد کاهش مصرف نبودهایم و دیروز ۱۰۵ میلیون لیتر بنزین در کشور مصرف شده است، در حالی که در شرایط عادی ۹۴ میلیون لیتر بنزین مصرف میشد.
البته این آمار خیلی زود از سوی وزارت نفت تکذیب شد. یک منبع آگاه در وزارت نفت این موضوع را تکذیب کرد و به خبرگزاری برنا گفت: مبنای سخنان رییس پلیس راهور را نمیدانیم ولی طبق آمار مستند ما، مصرف بنزین کاهش یافته است و در این مورد به زودی شرکت پالایش و پخش فراوردههای نفتی اطلاعیه میدهد.
رییس پلیس راهور ناجا با اشاره به پژوهشهایی که در سال ۸۶ در خصوص مدیریت مصرف سوخت و کاهش تصادفات شده است، گفت: مدیریت مصرف سوخت فقط ۳ درصد در کاهش تصادفات اثربخش بوده و ۵۵۱ نفر در اثر این مدیریت سوخت از تصادفات در امان بودهاند؛ ضمن اینکه زمان اثرگذاری مدیریت سوخت فقط یکسال است و بعد از یکسال اثربخشی خود را از دست میدهد.
با این وجود در روزهای اخیر آقای محسن هاشمی، رییس شورای شهر تهران، کمشدن ترافیک تهران در هفته اخیر را ناشی از افزایش نرخ بنزین در کشور دانست. هاشمی در این خصوص گفت: «در طول هفته گذشته ترافیک تهران کم شده و علت این مسأله میتوانست گرانشدن بنزین یا حتی ناآرامیهای شهری باشد که موجب شد برخی از خودروهای خود استفاده نکنند. البته از دیروز که مردم تقریباً با قیمت بنزین کنار آمده و نیز وضعیت هم آرامتر از روزهای قبل شده، باز هم ترافیک تهران افزایش داشته است اما در این زمینه باید منتظر آمار رسمی از مبادی حملونقل عمومی همانند مترو یا اتوبوسرانی بود.» البته باید دید که آیا کمشدن ترافیک فقط به گرانشدن بنزین مربوط است؟ یا آلودگی هوا در روزهای اخیر هم مردم را بر آن داشته تا از وسایل حملونقل عمومی استفاده کنند. البته قنادان، رییس اتحادیه تاکسیرانان هم گفته است: با وجود اینکه از افزایش تعداد مسافران آمار دقیقی نداریم ولی شواهد عینی نشان میدهد که تعداد مسافران تاکسیها نسبت به قبل از افزایش نرخ بنزین، بیشتر شده است. گفتنی است که شرایط کشور و پایتخت در هفته گذشته طبیعی نبود و بارش برف، آشوبهای خیابانی و تعطیلی مدارس مانع از این شد که آمار دقیقی در زمینه افزایش تعداد مسافران تاکسی داشته باشیم، ولی آنچه مسلم است اینکه پس از افزایش نرخ بنزین، ترافیک کاهش پیدا کرده و این مسأله، افزایش سرعت حرکت تاکسیها در معابر را به همراه داشته است؛ اما سوال اساسی این است که آیا گرانکردن نرخ بنزین به کاهش مصرف آن منجر خواهد شد یا خیر؟
یکی از دلایل افزایش مصرف بنزین، نبود سوختهای جایگزین است. با این وجود بنا بر آنچه شرکت پخش فراوردههای نفتی ایران اعلام کرده است در مقایسه با پارسال، مصرف بنزین ۹/۷ درصد افزایش داشته است. میانگین جهانی مصرف عمومی یک خودرو روزانه سه تا چهار لیتر است، اما در ایران، خودروها بهطور میانگین روزانه چهار تا پنج لیتر بنزین مصرف میکنند. شاید برایتان جالب باشد اگر بدانید همین حالا که نرخ بنزین به سه هزار تومان افزایش پیدا کرده، باز هم به غیر از کشور ونزوئلا، هیچ کشور دیگری بنزین را در کشور خود با این قیمت پایین عرضه نمیکند؛ به عبارتی سالهاست که نام ایران جزو نخستین کشورهای ارزانفروش بنزین قرار دارد.
همین موضوع سبب قاچاق بیرویه سوخت به کشورهای همسایه شده بود. آمار غیررسمی از قاچاق روزانه حدود ۲۲میلیون لیتر بنزین از ایران میگفتند؛ آماری که البته از سوی مراجع رسمی چون وزارت نفت و ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز تأیید نشده اما حدود میزان آن تخمین زده شده است.
جالب اینجاست که حتی در کشوری مانند چین با جمعیتی بالغ بر یک میلیارد و ۳۸۶ میلیون نفر، حدود ۴۶۸ میلیون لیتر بنزین در روز مصرف میشود. به عبارتی، در هر شبانهروز به ازای
هر نفر، ۳۴/۰ لیتر؛ یعنی در ایران هر نفر تقریبا سه برابر هر فرد چینی بنزین مصرف میکند! یکی دیگر از اهداف سهمیهبندی بنزین، تقسیم یارانه آن در بین همه اقشار بود؛ چنانکه گفته میشود در کشور ما از هر هزار نفر، ۲۰۰ نفر ماشین دارند و ۸۰۰ نفر از سوبسیدهای یارانه سوخت محروم هستند در حالی که در اروپا از هزار نفر، ۸۷۰ هزار نفر خودرو دارند ولی میانگین مصرف بنزین در اروپا یکسوم ایران است. این موضوع سبب شد همراه با افزایش نرخ سوخت به مردم یارانه سوخت هم تعلق بگیرد؛ البته فقط به ۶۰ میلیون نفر، آن هم معلوم نیست تا چه زمانی!
کنترل قاچاق سوخت
بنا بر پژوهشی در مورد اصلاح نظام یارانه بنزین که از سوی مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری منتشر شده است، سود قاچاق هر لیتر بنزین از ایران به کشورهای همسایه پیش از اصلاح اخیر قیمتها به کشور افغانستان، ۹ هزار و ۱۲۵ تومان؛ به کشور پاکستان هشت هزار و۴۵۰ تومان، به کشور ارمنستان ۱۴ هزار و ۹۳۰ تومان و به کشور ترکیه بیش از ۱۵ هزار تومان است. به همین دلیل یکی از ضرورتهای اصلاح قیمت بنزین در گزارشها، حجم بالای قاچاق عنوان شده و آمده است به دلیل ثابت نگهداشتن قیمت بنزین در طول سالیان مختلف، افزایش نرخ ارز و نوسانات قیمت جهانی بنزین، قیمت نسبی بنزین ایران در مقابل کشورهای همسایه پایین بوده و این سرکوب قیمتی باعث ایجاد جذابیت فراوانی برای قاچاق بنزین و فروش آن به قیمتهای بالاتر ایجاد کرده است،
به طوری که به گفته رییس ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز، حجم قاچاق سوخت در یک استان مرزی در پنج ماه ابتدایی سال ۹۷، پنج برابر کل حجم قاچاق سوخت در سال گذشته بوده است.
با همه این تفاسیر، برخی از کارشناسان اقتصادی بر این باورند که سهمیهبندی سوخت بهطور کلی فسادزا و ناعادلانه بوده و نظام کنونی توزیع سوخت، نابرابری را تشدید میکند. آنها معتقدند دولت، سادهترین و دمدستیترین اقدام و راهحل را که سهمیهبندی باشد، انتخاب و اجرا کرد؛ این در حالی است که مصرف سوخت به دلیل نرخ ارزان، طی سالهای اخیر بالا بوده و هست؛ به این معنا که با توجه به محدودیتهای موجود بر سر راه ظرفیت تولید سوخت در کشور، دولت باید برای این مشکل چارهیابی میکرد.
هنگامی که صحبت از نرخ بنزین در سایر کشورهای جهان میشود، موضوع متوسط درآمدی مردم جامعه نیز به میان میآید. بهطور مثال در کشور ترکیه نرخ بنزین حدودا پنج برابر قیمت بنزین
در ایران است. در اینجا این ابهام پیش میآید که مثلا در کشوری مانند ترکیه، متوسط درآمد بالاتری وجود دارد؛ پس، توان آنها نیز برای پرداخت مبلغ بیشتر برای بنزین قابل توجیهتر است؛ اما آمارهای درآمد سرانه نشان میدهد فاصله درآمدی بین ایران و ترکیه چندان محسوس نیست و اختلافی حدودا ۳۰ درصدی دارد.
تکرار اشتباه سابق
دکتر یونس نوراللهی، کارشناس انرژی و استاد دانشگاه تهران در خصوص ارتباط سهمیهبندی با کاهش سرانه مصرف سوخت میگوید: «برای پاسخ به این سوال باید از دو منظر این مساله را ببینیم. اول اینکه از سهمیهبندی قبل، یکسری اهداف داشتیم؛ باید دید آنها محقق شده یا خیر و اگر نشد، دلیل چه بوده است و آن اهداف محققنشده را تحلیل کنیم اما دولت دوباره آنها را تکرار کرد، پس اولین اشتباه در سهمیهبندی این بود که عین اشتباه قبلی را تکرار کردهاند بدون اینکه آسیبها و مزایای روشهای قبل را
تحلیل کرده باشند.»
وی ادامه میدهد: «قطعا یکی از اهداف سهمیهبندی سوخت، حذف قاچاق است. معتقدم این اتفاق افتاد و نمودارها هم نشان داد که بلافاصله بعد از سهمیهبندی قبلی، مصرف سوخت کاهش پیدا کرد؛ اما دولت خودش را دلخوش به این نکند که با سهمیهبندی بنزین مصرف مردم به شکل معناداری کاهش پیدا کرده است. هدف دوم از سهمیهبندی این بود که ترافیک را در شهرهای بزرگ کم کنیم ولی این اتفاق نیفتاده است چون سهمیهبندی سوخت، تاثیرش در کلان مصرف انرژی مردم زیاد نبود. برای اینکه زمانی این اتفاق میافتد که ما راهکارهای دیگر حملونقل را برای مردم تسهیل کنیم و بگوییم که ماشین شخصی استفاده نکنند تا نتیجه آن کاهش مصرف سوخت و ترافیک باشد.»
این کارشناس انرژی میافزاید: «امروز به جرأت میگویم اگر قیمت بنزین ۱۰ هزار تومان هم باشد در مصرف سوخت خانوار تاثیر جدی نخواهد گذاشت برای اینکه ما مصرف سوخت را برای حملونقل شخصی استفاده میکنیم و حملونقل شخصی هم در هر حالتی ارزانتر از حملونقلهای دیگر است. تا زمانی که دولت راهکاری فراهم نکند و استفاده از تاکسی و وسیله نقلیه شخصی را به سمتی ببرد که حملونقل با آن مشابه با حملونقل شخصی کاهش پیدا کند، مصرف سوخت نیز کاهش نمییابد؛ این اتفاق رخ نداده است و دولت هم راهی ندارد.»
نوراللهی میگوید: «تا زمانی که هزینه حملونقل عمومی و بینشهری گرانتر از حملونقل شخصی است، مردم سراغ آن نخواهند رفت. به همین دلیل است که سهمیهبندی بنزین صرفا فشار اقتصادی را افزایش داده است و تاثیر چندانی بر مصرف سوخت خانوارها ندارد. اگر آمار بگیرید این مساله را به وضوح مشاهده میکنید که خانوارها حاضر به جایگزینی حملونقل عمومی به جای شخصی نیستند.»
این استاد دانشگاه میافزاید: «من اعتقاد دارم سهمیهبندی میتواند به کاهش مصرف سوخت کمک کند اما زمانی این اتفاق رخ میدهد که دولت راهکاری مناسب برای جایگزینی ارائه کرده باشد.» وی در پاسخ به این سوال که آیا سهمیهبندی بنزین میتواند ایجاد فساد کند یا خیر، میگوید: «این سیستم کاملا دست دولت است و اگر نخواهد فسادی صورت گیرد، میتواند از آن جلوگیری کند و اگر فسادی صورت گیرد حتما پای مدیران برنامهریز در میان کار است؛ بهطور مثال در دوره قبل شنیدیم که صدها و هزاران کارت سوخت صادر شده بود و در اختیار مردم قرار گرفته بود.»
نوراللهی در آخر گفت: «تحقیقات اخیر نشان داده شده است که دولت ۷۲ هزار میلیارد تومان از طرح سهمیهبندی بنزین به دست میآورد و فقط ۳۱ هزار میلیارد را به مردم میدهد و ۴۱ میلیارد آن را کسب میکند.»
ضرورت گسترش حملونقل عمومی
مدیریت مصرف بنزین به دو مولفه اصلی ذخیره انرژی و مدیریت اتلاف انرژی بستگی دارد. مصرف بنزین در ایران سه برابر متوسط جهانی است که به سه موضوع سن بالای ناوگان عمومی همچون تاکسیها و اتوبوسها، زیادبودن شعاع حمل سوخت برای رسیدن به جایگاههای عرضه و نبود مدیریت مصرف بهینه سوخت مربوط میشود.
کدام کشورها بیشتر بنزین مصرف میکنند؟
کشور بر حسب هزار بشکه بر روز
امریکا ۸۶۸۲
چین ۱۹۰۸
ژاپن ۹۷۸
روسیه ۸۱۹
کانادا ۷۹۱
مکزیک ۷۷۷
اندونزی ۵۳۰
عربستان سعودی ۴۸۲
ایران ۴۷۰
آلمان ۴۲۷