تغییر مسیر ناگهانی بازار سهام
خبرهای فوری: بازار سهام پس از ثبت رالی پرشتاب ۴۲ درصدی و ثبت قله ۲۵۳ هزار واحدی در روز یکشنبه هفته جاری، از روز بعد وارد مسیر متفاوتی شد و نشانههایی از غلبه عرضه و کاهش قیمتها را به نمایش گذاشت. محرک اصلی این روند تقویت ناگهانی و قابل توجه ارزش ریال در برابر ارزهای خارجی بود. به این ترتیب، پس از یک دوره طی مسیر متفاوت از نرخ ارز به ویژه در دو ماه گذشته، روند حرکتی بورس در هفته جاری بار دیگر به سمت همگرایی با متغیرهای اقتصادی محیطی حرکت کرده است.
به گزارش بخش اقتصادی سایت خبرهای فوری، در این میان، شاخص کل در حالی افت ۱/ ۱ درصدی در مقیاس هفتگی را به ثبت رساند که روند افت در شاخص هم وزن به مراتب بیشتر (۳ درصد) بود. با توجه به رشد بیرویه برخی سهام کوچک به نظر میرسد در روند فعلی شیب مسیر اصلاح این سهام نیز بیشتر از شرکتهای بزرگ باشد. از سوی دیگر، با حاکمیت فضای رکود در قیمتهای جهانی و نرخ ارز، سهام شرکتهای بزرگتر هم احتمالا تا زمان پایداری شرایط کنونی متغیرها در فاز انتظار باقی خواهند ماند.
سبقت داراییها از ارز
نرخ دلار در بازار آزاد تهران در هفته جاری از دو مرز روانی ۱۳ و ۱۲ هزار تومان هم پایینتر رفت و در کانال ۱۱ هزار تومانی جا خوش کرد. مقایسه ایننرخ ارز با قیمتهای روز مسکن تهران، خودروهای خارجی و بخش اعظم خودروهای داخلی و شاخص کل بورس نتایج مهمی به دست میدهد. یک محاسبه ساده گویای آن است که با تبدیل قیمت داراییهای مزبور به ارز، در یک بازه زمانی دو ساله، تقریبا همگی این داراییها نه تنها افت ارزش ریال را پوشش دادهاند بلکه بازدهی دلاری مثبت را به ثبت رساندهاند. این اتفاق به ویژه با توجه به رشد اقتصادی منفی ۵ درصدی سال گذشته و پیشبینی افت مشابه در سال جاری منشا شگفتی است. این در حالی است که در آخرین دور افت ارزش ریال در سالهای ۹۰ و ۹۱ هیچیک از داراییها تا زمان ایجاد افق گشایش در سیاست خارجی نه تنها نتوانستند به گرد پای ارز برسند بلکه عموما تنها دو سوم جهش ارزی را در قیمت خود منعکس کردند. به این ترتیب، بهرغم عدم تفاوت در افق سیاست خارجی، رفتار فعلی داراییهای مختلف از جمله شاخص بورس تهران در صورت تثبیت در سطوح کنونی را یا باید استثنایی بر قاعده قبلی دانست یا اینکه از محل افت ریالی قیمت داراییها در ماههای آتی یا رشد ارز به انتظار تکرار الگوی قبلی بود. علاوه بر اینها، بررسی مقایسهای نسبتهای ارزشگذاری نظیر ارزش بازار به تولید ناخالص داخلی و نیز ارزش بازار به کل نقدینگی (با حذف اثر ورود شرکتهای جدید) نشان میدهد که در سطوح بالای ۲۵۰ هزار واحدی شاخص کل، این نسبتها به پیکهای تاریخی خود بسیار نزدیک میشوند؛ نشانهای که میتواند سیگنالی در جهت کند شدن افق رونق پرشتاب اخیر بورس تهران باشد.
سونامی سهام کوچک
رالی ۱۸ ماهه اخیر بورس تهران از لحاظ جذب و مشارکت سرمایهگذاران حقیقی با کلیه دورههای رونق قبلی متفاوت بوده است. رصد شرایط معاملات و مطالعه میدانی مراجعات به شبکه کارگزاری به خوبی گویای آن است که تعداد قابل توجهی از افراد تازهوارد و ناآشنا به بازار سرمایه با مشاهده رونق سهام و رشد فزاینده قیمتها، راهی این بازار شدهاند تا به اصطلاح از قافله عقب نمانند و از مزایای این فضا بهرهمند شوند. در این شرایط، ترکیب عدمتخصص تازهواردان و عطش کسب سود در کوتاه مدت در کنار سهولت بیشتر دستکاری قیمت در سهام کوچک موجب شده تا اعوجاجات قیمتی بزرگی در بخشی از سهام این شرکتها در بورس و نیز در بازار پایه فرابورس شکل بگیرد. بر این اساس، قیمت بسیاری از سهام مزبور نه تنها با معیارهای مرسوم سودآوری و تولید جریان نقدی بلکه حتی با لحاظ کردن خالص ارزش روز کل داراییها (که روشی نادر برای ارزشگذاری سهام خرد است) به محدودههایی رسیدند که چند برابر ارزش واقعی و ذاتی این سهام است. این روند بیمحابا که صرفا با فشار نقدینگی سرمایهگذاران حقیقی و با عطش سفتهبازانه ایجاد شده است، در روزهای اخیر، پس از رسیدن برخی از سهام مورد اشاره به سطوح قیمتی خارقالعاده، ناگهان معکوس شده و صفهای طویل فروش و سقوط آزاد قیمتی را رقم زده است؛ مسیری که با توجه به فاصله زیاد این سهام با هرگونه ارزیابی واقعبینانه از ارزش ذاتی شرکتها میتواند کماکان ادامه یابد. به این ترتیب، بورس تهران متاسفانه به دلیل عدم در نظر گرفتن برخی از اصول بدیهی سرمایهگذاری توسط بازیگران کمتخصص، تجربهای را از سر میگذراند که بیش از هر چیز برای سرمایهگذاران حقیقی درسآموز است؛ درسی که خلاصه آن عبارت از ضرورت توجه به ارزش ذاتی و نه روندهای قیمتی کوتاه مدت در اخذ تصمیم سرمایهگذاری است.
خم به ابروی اژدها؟
وضعیت اقتصادی کشور چین بهعنوان دومین اقتصاد بزرگ جهان و بزرگترین مصرفکننده مواد خام برای همه سرمایهگذاران بینالمللی به ویژه بازارهای کالا محور (نظیر بورس تهران و اقتصاد ایران بهطور کلی) حائز اهمیت زیادی است. واقعیت این است که اقتصاد چین در سه دهه گذشته یکی از محرکهای اصلی توسعه اقتصاد جهان و پیشران مصرف بزرگترین بخش از مواد اولیه تولیدی در دنیا بوده است. آمارهای اقتصادی اما اخیرا از یک روند متفاوت از این رشد بیوقفه و احتمال در پیش بودن روزهای سخت برای اژدهای زرد حکایت میکنند. در همین راستا، در هفته جاری آمار رشد اقتصادی این کشور در فصل دوم سال میلادی جاری در پایینترین سطح در۲۷ سال گذشته (۲/ ۶درصد) منتشرشد. در برخی دیگر از نشانههای پیشنگر از وضعیت اقتصادی از جمله نرخ فروش خودرو هم برای دوازدهمین ماه متوالی بازار شاهد انقباض بوده و در مجموع فروش خودرو در این کشور ۱۰ درصد کمتر از سال گذشته شده است. این روند در تجارت خارجی هم بازتاب داشته و کل واردات بیش از ۷ درصد کمتر از سال قبل بوده است. مطالعه جزئیات آمار هم نشان از افت گسترده واردات کالاهای پایهای شامل مواد معدنی و فلزی دارد.
در بارزترین نمونه واردات مس و سنگ آهن در مدت سپری شده از سال جاری به ترتیب بیش از ۱۲ و ۶ درصد افت کردهاند. اهمیت این آمارها زمانی بیشتر میشود که به صعود ممتد همه این شاخصها در مدت پیوسته ۳۰ سال اخیر توجه شود. بر این اساس، برخی کارشناسان پیشبینی میکنند که روند حاضر، اولین نشانهها از نخستین کند شدن روند رشد اقتصاد چین پس از یک دوره جهش خارقالعاده و مستمر از پایان دهه ۸۰ میلادی باشد؛ پیشبینیای که اگر درست باشد احتمال بروز چالشهای جدی در ثبات بازار مواد خام و فلزات اساسی در افق سال آینده میلادی را مطرح میسازد. /روزنامه دنیای اقتصاد