فوت روزانه ۷ تا ۱۰ نفر در کشور به علت نرسیدن عضو اهدایی
خبرمهم: احسان علیبیگی، مدیر فرهنگی و توسعه ارتباطات واحد فراهمآوری اعضا و نسوج پیوندی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی واقع در بیمارستان دکتر مسیح دانشوری: در کشور روزانه بین 7 تا 10 نفر بر اثر نرسیدن عضو اهدایی فوت میکنند. ما برای نجات جان بیماران در کشور نباید از ظرفیت حیاتبخشی موارد مرگ مغزی غافل باشیم، چرا که موافقت با اهدای عضو حداقل دو زندگی را رقم میزند و مخالفت با آن حداقل دو مرگ را.
اهدای عضو عملی انسانی و خیرخواهانه است که میتواند نجاتبخش بیمارانی شود که به دلایلی چون ابتلا به بیماریهای گوناگون یا حوادث غیرمترقبه به اعضا و یا نسوج پیوندی نیاز دارند. ۳۱ اردیبهشت ماه در ایران «روز ملی اهدای عضو» نامگذاری شده است و هدف آن آگاهی بخشی در مورد این پدیده است.
به گزارش بخش اجتماعی سایت خبرمهم، به مناسبت روز ملی اهدای عضو، اهدای زندگی احسان علیبیگی، مدیر فرهنگی و توسعه ارتباطات واحد فراهمآوری اعضا و نسوج پیوندی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی واقع در بیمارستان دکتر مسیح دانشوری در گفتوگو با مطهره حیدری، خبرنگار گروه رسانهای خبرهای فوری مهم نسبت به اهدای عضو و علل مرگ مغزی گفت: داستان اهدای عضو سرگذشت افرادی است که در مرگشان، زندگی نهفته است و این نفس را بدون هیچ چشمداشتی به کالبد بیماران نیازمند میدمند. اهدا عضو موضوعی است که فرهنگسازی در مورد آن سالهاست شروعشده؛ اما نیاز است تا بیشازپیش نسبت به این امر آگاهیبخشی صورت بگیرد. عوامل مرگ مغزی را نیز در چند گروه میتوان دستهبندی کرد که عبارتند از اتفاقات مختلفی که به نوعی ضربه شدید به سر وارد میکند از قبیل تصادفات رانندگی، سقوط از ارتفاع، ضربه حین نزاع و… ، حوادث عروقی مغز( مثل سکته مغزی خونریزی دهنده ، لخته عروقی مغز، پارگی آنوریسم و…)، غرقشدگی، مسمومیتها، تومورهای مغزی، ایست قلبی-تنفسی و…. بهطور کلی تمامی وقایعی که اکسیژنرسانی و گردش خون در مغز را متوقف کند، میتواند منجر به تخریب همهی سلولهای مغز و ساقه مغز بهطور کامل شده و در ادامه منجر به مرگ مغزی شود و اگر اهدای عضو صورت نگیرد، اعضا به خاک سپرده میشوند این در صورتی است که اعضای این افراد منابع و گنجهای حیاتبخشی بودهاند که ناخواسته و نادانسته به زیر خاک میروند.
احسان علیبیگی درخصوص زمان پایهگذاری فعالیت واحد فراهم آوری اعضا و نسوج پیوندی و زمان تصویب قانون اهدای عضو افزود: پایهگذاری شروع فعالیت واحد فراهم آوری اعضا و نسوج پیوندی به استفتای دکتر ایرج فاضل از امام خمینی (ره) در ۳۱ اردیبهشتماه ۱۳۶۸ برمیگردد، جایی که امام برداشت عضو از متوفی مرگ مغزی را جایز اعلام و گفتند: “بر فرض مذکور [مرگ مغزی غیرقابلبرگشت] چنانچه حیات انسان دیگری متوقف بر این باشد، با اجازه از صاحب قلب یا کبد و امثال آن جایز است. در سال ۱۳۷۰ نیز فتوای مقام معظم رهبری در مورد پیوند اعضا از افراد مرگ مغزی صادر شد. سال ۱۳۷۲ لایحه پیوند اعضا از افراد فوتشده به مجلس شورای اسلامی ارائه و طی بررسیهای انجامشده در سال ۱۳۷۹ این قانون در مجلس تصویب شد و آییننامه اجرایی آن دو سال بعد و در سال ۱۳۸۱ تصویب شد تا آییننامه اجرایی قانون مربوط به پیوند اعضا در هیئت دولت اتفاق افتاد و همان سال طبق دستورالعمل وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی وقت ابلاغ شود. بر اساس همین ابلاغ سال ۱۳۸۲ واحدهای فراهمآوری اعضا و نسوج پیوندی از موارد مرگ مغزی در کشور ما شکل گرفت و تشکیل شد تا شروعی باشد برای پیشگیری از مرگ بیمارانی که بهخاطر نارسایی عضو در لیست انتظار قرارگرفتهاند.
علیبیگی با اشاره به اینکه در حوزه اهدای عضو نیاز به فرهنگسازی است، تصریح کرد: اهدای عضو یک موضوع درمانی، اجتماعی و فرهنگی است. فرهنگ هر جامعه تمدن آن را میسازد لذا فرهنگ یکی از مهمترین مؤلفههایی است که میتواند در جریان اهدا عضو کمکحال باشد بنابراین، نیاز داریم تمام ابعاد تأثیرگذار آن در امر اهدای عضو را ارزیابی کرده و متناسب با آن و ظرفیتهای حاکم در هرکدام از این ابعاد اقدامات مناسب آموزشی و پژوهشی را بهمنظور بهبود شناخت مرگ مغزی و اهدای عضو در جامعه انجام دهیم.
احسان علیبیگی دررابطه با جایگاه اهدای عضو ایران در جهان تاکید کرد: ایران در دنیا رتبه ۲۹ را به خود اختصاص داده است که نسبت به کل دنیا و کشورهای همسایه رتبه خوبی بهحساب میآید؛ ولی با توجه به ظرفیت مرگ مغزی که در کشور اتفاق میافتد این رتبه قابل ارتقا است درصورتیکه بتوانیم به موازات آموزش نیروی انسانی فعال در این حوزه، توسعه زیرساختهای شناسایی و تشخیص موارد مرگ مغزی، به سایر ابعاد همانند فرهنگ اهدای عضو، اهدای زندگی توجه ویژهای داشته باشیم و این فرهنگ همنوع دوستی را در کشور نهادینه کنیم.
علیبیگی در پاسخ به این سوال که داشتن کارت اهدای عضو باتوجه به ضرورت رضایت اولیای دم چه تاثیری دارد، گفت: داشتن کارت اهدای عضو کوششی فرهنگی و فرهنگساز است و نشاندهندهی تمایل قلبی فرد به اهدای اعضای خود در صورت بروز مرگ مغزی میباشد. با وجود کارت یا آگاهی قبلی از رضایت متوفی، تصمیمگیری برای خانواده آسانتر میشود. تجربه نشان داده که حتی اگر اعضای خانواده با اهدای عضو موافق نباشند اما خود فرد از قبل تمایل خود را به اهدای عضو اعلام کرده باشد خانواده نیز سرانجام به خواستهی عزیز خود احترام گذاشته و به این وصیت او عمل میکنند.
بحث کارت اهدا عضو یکی از بهترین حرکتها در راستای فرهنگسازی این موضوع بوده است تا خانواده متوجه تصمیم فرد با این موضوع باشند تا در زمانی که اگر این اتفاق برای فرد رخ داد به وصیت فرد عمل نمایند.
وی درادامه نسبت به اینکه هر فرد مرگ مغزی میتواند نجاتگر چند فرد باشد و در ایران بهطور میانگین از هر فرد مرگ مغزی چند عضو اهدا میشود، افزود: امروزه با ارتقا علم به کمک داروها و دستگاههای پیشرفتهی تنفس مصنوعی میتوان پس از وقوع مرگ مغزی، فعالیت قلب را تا مدتی کوتاه حفظ کرد تا به اعضای دیگر بدن اکسیژنرسانی کند. پس از سرآمدن این مدت کوتاه، قلب دیگر حتی با کمک داروها و دستگاههای مصنوعی هم قادر به ادامهی فعالیت نیست و این تپشهای خودبهخودی و مصنوعی قلب نیز از کار خواهد افتاد. با توجه به این شرایط در نظر داشته باشید در بهترین حالت از هر متوفی مرگ مغزی بهشرط صحت و سلامت تمام اعضا، ۸ عضو قابل برداشت است که عبارتاند از قلب، کبد، کلیهها، ریهها، پانکراس (لوزالمعده) و روده کوچک. باید دانست پیوند اعضا آخرین راهکار درمان بسیاری از موارد نارسایی اعضای حیاتی بوده و مهمترین منبع تامین آنها موارد مرگ مغزی هستند. در کنار اهدای این ۸ عضو یک سری از نسوج بافتی هم هستند که در راستای رفع نقص و تسهیل زندگی بیماران نیازمند قابلاستفاده است که تا ۵۳ نفر را میتواند از معلولیت نجات بدهد. در ایران نیز به صورت میانگین از هر متوفی مرگ مغزی ۳ عضو اصلی قابل اهدا است و علت این امر در برخی مواقع سپری شدن زمان طلایی و تعلل خانوادهها در اعلام رضایت برای اهدای اعضا است، از سوی دیگر شناسایی دیرهنگام و یا نگهداری نامناسب موارد مشکوک به مرگ مغزی در بیمارستانها نیز تا حدی میتواند فرآیند اهدا عضو را با دشواری مواجه کند.
علیبیگی درخصوص نقش هماهنگکنندگان یا کوردیناتورهای اهدای عضو و اینکه تا به امروز برای شناخت وتقدیر از این افراد چه اقداماتی انجام شده، تاکید کرد: فعالیت هماهنگکنندگان اهدای عضو از زمان شناسایی مورد مشکوک به مرگ مغزی شروع میشود و پس از حاضر شدن بر بالین، انجام معاینات و آزمایشهای مورد نیاز در جهت تشخیص اولیه مرگ مغزی را انجام میدهد. در مواردی که مرگ مغزی تشخیص داده میشود با بررسیهای آزمایشگاهی و تصویربرداری اعضایی که برای پیوند مناسب هستند مورد ارزیابی قرار داده و همزمان خانوادهها را برای اتخاذ تصمیمی درست راهنمایی میکنند و پس از اعلام فوت عزیزشان، آنها را به اهدای اعضا و نجات جان چندین بیمار نیازمند پیوند عضو تشویق و حمایت میکنند. هماهنگ کننده پس از رضایت خانواده به اهدا اعضا، ضمن هماهنگی با سایر افرادی که در صحنه اهدا حضور دارند در تمامی مراحل انتقال به واحد فراهم آوری، تایید مرگ توسط پزشکان متخصص، برداشت اعضا در اتاق عمل و تحویل ارگان ها به مراکز پیوند، در کنار مورد مرگ مغزی و خانواده محترمشان حضور داشته و وظیفه نگهداری و مراقبت تا لحظه اهدا را عهدهدار است. یکی از اقدامات بسیار مهم واحد فراهم آوری اعضا و نسوج پیوندی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی برگزاری موفق نخستین جشنواره ملی علمی-فرهنگی اهدای عضو با محوریت نقش هماهنگکننده در صحنه اهدای عضو بود که منجر به شناخت ابعاد وسیع فعالیتی و روح بزرگ عزیزان فعال در این عرصه شد.
احسان علیبیگی، مدیر فرهنگی و توسعه ارتباطات واحد فراهمآوری اعضا و نسوج پیوندی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی واقع در بیمارستان دکتر مسیح دانشوری در پایان افزود: ما اگر حلقه مرگ و زندگی را بشناسیم بهتر میتوانیم با موضوع اهدا عضو کنار بیایم. در کشور ما به جهت آمار بالای تصادفات و حوادث سالانه حدود ۵ تا ۸ هزار مورد مرگ مغزی در آن رخ میدهد. با توجه به اینکه نیمی از این افراد قابلیت اهدا عضو دارند؛ اما آمار اهدا بهطور میانگین ۷۰۰ تا ۱۰۰۰ مورد است و این موضوع نشان میدهد بخش زیادی از اعضای حیاتبخش متوفیان مرگ مغزی به زیر خاک میرود، از آنجایی طبق مطالعات انجام شده احتمال گیرنده عضو بودن فرد به مراتب بیشتر از اهداکننده بودن است، کمک به ارتقای فرآیند اهدای عضو در واقع کمک به خودمان (خانواده، عزیزان، بستگان، دوستان و مردم عزیز کشورمان) خواهد بود تا بیماران کمتری در لیست انتظار به دلیل نرسیدن عضو پیوندی فوت کند چرا که روزانه بین ۷ تا ۱۰ نفر بر اثر نرسیدن عضو اهدایی فوت میکنند و ما برای نجات جان بیماران در کشور نباید از ظرفیت حیاتبخشی موارد مرگ مغزی غافل باشیم، چرا که موافقت با اهدای عضو حداقل دو زندگی را رقم میزند و مخالفت با آن حداقل دو مرگ را.