امنیت صندوق امانات یا فریزر و بالش؟!

به گزارش بخش اجتماعی سایت خبرمهم، از روزی که خبر سرقت گاوصندوق شعبه بانک ملی منتشر شد، زن جوانی که در یکی از بانک های پایتخت گاوصندوق اجاره کرده بود و اموال گرانبهای خود را در آنجا نگهداری می کرد، دچار وحشت شد و تصمیم گرفت. برای گرفتن اموالش از او جعبه را گرفت و در خانه اش پنهان کرد، اما فکر نمی کرد دزدان آشنا به خانه او دستبرد بزنند.

تحقیقات در این پرونده از چند روز پیش با شکایت زن جوانی به اداره پلیس تهران آغاز شد. وی که خانه اش هدف سارقان قرار گرفت، درباره جزئیات این سرقت گفت: حدود ۸ میلیارد تومان طلا، جواهرات، دلار، درهم و سکه که سارقان همه آنها را سرقت کردند.

وی ادامه داد: حدود ۲ سال پیش صندوقی را در یکی از بانک های تهران اجاره کردم و تمام اموال ارزشمند خود را در آن قرار دادم تا اینکه چندی پیش خبر سرقت از صندوق امانات بانکی منتشر شد و باعث شد سر و صدای زیادی. از آن به بعد بسیار مضطرب و وحشت زده شدم. با خواندن اخبار در فضای مجازی روز به روز بر وحشتم افزوده شد و با خودم فکر کردم که چگونه دزدان وارد بانک شده و این سرقت بزرگ را انجام داده اند. مدام نگران بودم که مبادا پولم را از دست بدهم و با خودم دعوا کنم تا اینکه تصمیم گرفتم اموال ارزشمندی که در صندوق امانات بانک داشتم را بگیرم و در خانه ام پنهان کنم.

وی ادامه داد: تا زمانی که خبر دستگیری سارقان بانک را شنیدم به بانک رفتم و تمام اموالم را که در صندوق بود برداشتم و به خانه برگشتم. مقداری از طلا و جواهراتم را در فریزر کنار گوشت های یخ زده گذاشتم و قسمت دیگر را داخل بالش گذاشتم و در کمد گذاشتم. بعد آخر هفته با خانواده ام به مسافرت رفتم و وقتی برگشتم صحنه عجیبی داشتم. دزدها خانه ام را دزدیدند و تمام طلاهایم را دزدیدند. باور نکردنی بود و من متعجب بودم که چگونه دزدهای حرفه ای می توانند به راحتی جایی برای مخفی کردن طلاهای من پیدا کنند.

تفاوت بین دزدها

برای این زن ثروتمند پرونده تشکیل شد و با دستور دادستان ویژه سرقت تحقیقات گروهی از ماموران آغاز شد. تیم تحقیق ابتدا با بررسی تصاویر دوربین های مداربسته حاضر در محل متوجه شد که سارقان دو مرد نقابدار هستند که با موتورسیکلت پلاک مخدوش به جلوی خانه گمشده رفته و پس از ورود به داخل منزل آن را سرقت کرده اند. اما چهره سارقان به درستی شناسایی نشد.

در حالی که تحقیقات در این پرونده به صورت ویژه ادامه داشت، مالباخته بار دیگر به اداره آگاهی تهران رفت و این بار سرنخی را در مقابل مأموران قرار داد.

وی گفت: پشت صحنه سرقت یکی از بستگان نزدیک من است. زن جوان ادامه داد: پس از اینکه وسایلم را از صندوق بانک برداشتم و به خانه منتقل کردم، در یک مهمانی خانوادگی این موضوع را بازگو کردم. همان شب فوریه یکی از بستگانم از من پرسید طلاها را کجا نگه می دارم و من گفتم در فریزر و یخچال و کمد. همه اقوام تعجب کردند و خندیدند که طلاهایم را در میان گوشت های یخ زده پنهان کردم، اما نمی دانستم که بهمن قصد داشت در همان مهمانی خانه ام را دزدی کند و طلاهایم را بدزدد.

وی ادامه داد: زمانی که پلیس برای تحقیقات و صورتجلسه به خانه ام آمد، به من اطمینان داد که سرقت توسط یکی از آشنایانم انجام شده است، اما تا ساعتی پیش باورم نمی شد که یکی از اعضای خانواده ام دزد باشد، دختر. با من تماس گرفت و گفت: دوست بهمن. و قصد ازدواج دارند گفت بهمن با همدستی یک جنایتکار خانه ام را دزدیده و تمام اموالم را دزدیده است از شنیدن این حرف شوکه شدم و برایم غیر قابل باور بود بهمن تحصیلکرده بود اما از روزی که او معتاد به گل شد، رفتارش عجیب به نظر می رسید.دختر جوان گفت قرار بود بهمن طلاهای سرقتی را برای فروش به او بدهد و سهمی به او بپردازد اما پس از سرقت هیچ سهمی از طلاها را به او نداد.وقتی بهمن متوجه شد. اینکه بهمن قرار بود او را ترک کند و از کشور برود، اگر قرار بود به زودی ازدواج کنند، تصمیم گرفت از او انتقام بگیرد و حقیقت را فاش کند، به همین دلیل با من تماس گرفت و راز سرقت میلیاردی از خانه من را فاش کرد.

شکست در فرار

با فاش شدن اسرار سرقت، ماموران بهمن او را دستگیر کردند و بخشی از اموال مسروقه اش در مخفیگاهش کشف شد. او با مشاهده مدارک علیه خود به سرقت اعتراف کرد.

او گفت: وقتی مالباخته در یک جمع خانوادگی گفت طلاهایش را در خانه اش مخفی کرده به فکر سرقت افتاد و به سراغ یکی از دوستانم رفتم که به تازگی او را در پاتوق معتادان ملاقات کرده بود. او سابقه کیفری داشت و در دزدی تخصص داشت. برای دزدیدن نقشه با هم دسیسه کردیم و به او گفتم که مالباخته مقداری از طلاهایش را در فریزر و یخچال پنهان کرده بود، اما بقیه در کمد بود و دقیقاً نمی دانم کجا گذاشته است. به این ترتیب همکارم یک دستگاه طلایاب با خود آورد و پس از جستجو در کمد و داخل بالش ها طلاها را پیدا کردیم.

وی ادامه داد: می خواستم با طلا فروشی از کشور خارج شوم اما فکر نمی کردم دختر مورد علاقه ام مرا لو بدهد و دستم را باز کند. او برای انتقام به من خیانت کرد چون دیگر نمی خواستم با او ازدواج کنم و اکنون بسیار پشیمانم.

بر اساس این گزارش، همدست متهم دستگیر و برای تحقیقات بیشتر در اختیار اداره آگاهی تهران قرار گرفت./همشهری